معرفی سبدگردانان برتر از سوی سازمان بورس
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۱۱۳۵۸
خبرگزاری آریا - سازمان بورس و اوراق بهادار با انتشار تازه ترین آمار، سبدگردانان برتر بازار سرمایه در سال 97را معرفی کرد.
به گزارش خبرگزاری آریا، گزارش "بررسی عملکرد شرکتهای سبدگردان در بازار سرمایه در سال 1397" منتشر شده توسط اداره بازرسی نهادهای مالی سازمان بورس و اوراق بهادار در آذر ماه 1398نشان داد شرکت سبدگردان تصمیم نگار ارزش آفرینان با کسب بازدهی 241.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر اساس این گزارش تا پایان سال 1397، تعداد 29شرکت از میان 42نهاد مالی غیر کارگزار دارای مجوز سبدگردانی، قرارداد سبدگردانی داشتهاند که در مجموع، دارایی تحت مدیریت آنها 20، 605، 997میلیارد ریال بوده است. در میان این 29شرکت اشاره شده تعداد 20شرکت از آنها جزء شرکتهای سبدگردان هستند که دارایی تحت مدیریت تمامی شرکت های مذکور تا پایان سال 1397بالغ بر 10، 672، 188میلیون ریال بوده است.
افزون بر این، شرکت های سبدگردان که در قالب قرارداد مشخص و به منظور کسب انتفاع به خرید و فروش اوراق بهادار برای سرمایهگذار میپردازند، با ارزیابی وضعیت سرمایهگذاران، آنها را از نظر درجه ریسکپذیری طبقهبندی کرده و به هر گروه از سرمایهگذاران متناسب با درجه ریسکپذیری ارزیابی شده خدمات سبدگردانی را در قالب مدیریت دارایی های ایشان به وکالت و نمایندگی از طرف ایشان و در ازای دریافت کارمزد، ارائه می دهند.
همچنین به منظور ارائه روشی که بتوان از طریق آن بازدهی عملکرد سبدگردان را ارزیابی کرد، از رابطه ای شناخته شده تحت عنوان نرخ بازدهی زمان وزنی TWRR، استفاده میشود. نرخ بازدهی زمان وزنی TWRR، بیانگر بازدهی کل تمامی داراییهای تحت مدیریت یک شرکت سبدگردان است و نشان میدهد که سبدگردان به طور متوسط تا چه حد در مدیریت سبدهای اختصاصی تحت مدیریت خود، موفق به کسب بازدهی برای سرمایهگذاران شدهاست. به عبارت دیگر سرمایهگذاران با توجه به بازدهی سبدگردان، میتوانند عملکرد سبدگردان را ارزیابی و در مورد سپردن مدیریت دارایی خود به سبدگردان تصمیمگیری کنند.
شایان ذکر است میانگین وزنی بازده TWRR در سال های96و 97برای تمام شرکت های دارای مجوز سبدگردانی به ترتیب برابر 19.02درصد و 76.82درصد بوده است که شرکت سبدگردان تصمیم نگار ارزش آفرینان در سال1397با کسب بازدهی زمان وزنی معادل 241.5درصد جایگاه نخست را در مقایسه با سایر سبدگردانها به خود اختصاص دادهاست.
-->
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۱۱۳۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معادله تورمی بازدهی سهام
تورم از دو کانال بر رابطه میان سود حسابداری و بازده بورسی اثر میگذارد. از سویی، افزایش تورم موجب واگرایی میان وضعیت واقعی شرکت و گزارش مالی میشود و به تضعیف رابطه میان سودها میانجامد. از سوی دیگر، افزایش تورم به افزایش نرخ تنزیل میانجامد.
به گزارش دنیای اقتصاد، این مساله موجب تغییر ارزش شرکت منطبق بر جریانهای نقدی کوتاه مدت آن میشود و ارتباط میان سود حسابداری و بازده بورسی شرکت را افزایش میدهد. بهنظر میرسد وزنکشی این دو کانال در اقتصادهای مختلف نشاندهنده نوع اثر تورم بر رابطه میان سودها است.
داراییها، بدهیها و درآمد مجموعهها اغلب در گزارشهای مالی بهصورت اسمی (تعدیل نشده با تورم) درج میشوند. این مساله موجب شکاف میان واقعیت حاضر شرایط مالی شرکتها و اطلاعات درج شده در صورتهای مالی در زمانهای با تورم بالا میشود. در پژوهشی که بهتازگی در دانشگاه دوک آمریکا انجام شده، با استفاده از دادههای جدید استخراج شده از گزارشهای مالی سده گذشته میزان و شیوه اثرگذاری تورم بر رابطه میان سود حسابداری یک شرکت و ارزش بازاری سهام آن بررسی میشود.
تورم از دو کانال میتواند بر رابطه میان این دو سود اثر بگذارد. از سویی، از آنجا که دادههای تاریخی بهای تمام شده با تغییر قیمتها به دلیل تورم تغییر نمیکند، تورم میتواند ارتباط میان سودها (earning relevance) را کاهش دهد. از سوی دیگر، تورم ممکن است با افزایش نرخ تنزیل شرکتها و در نتیجه تغییر تمرکز شرکت به سمت بازدههای کوتاهمدت، ارتباط میان سودها را افزایش دهد. سوال کلیدی این است که کدام کانال در نهایت غالب خواهد شد؟
در ژوئن ۲۰۲۲، نرخ تورم کشور آمریکا به ۹.۱ درصد رسید که بالاترین سطح آن در ۴۰ سال گذشته بود. پس از آن، نرخ بالای تورم به دغدغه اصلی بسیاری از سرمایهگذاران بدل شد. صعود مجدد نرخ تورم همچنین موجب تمرکز مناظرات علمی بر اثر این متغیر بر ارتباط بین متغیرهای حسابداری شد.
به گفته ناظران، افزایش تورم حداقل از دهه۱۹۲۰ به بعد اثری کاهشی بر ارتباط میان ارقام حسابداری داشتهاست. دلیل این امر آن است که با افزایش تورم مبالغ اسمی (nominal) درج شده در ترازنامه و صورت درآمدهای شرکتها، ارزش جاری آنها را کمتر از مقدار واقعی نشان میدهد. هیات استانداردهای حسابداری مالی آمریکا (FASB) نیز که مرجع قانونگذاری گزارشهای مالی و اساس تنظیم استانداردهای حسابداری است، با بیان اینکه «با افزایش نرخهای تغییر در قدرت خرید عمومی، صورتهای مالی که بر حسب واحدهای اسمی پول نوشته میشوند، فایده خود را از دست میدهند» بر کمرنگشدن این ارتباط با افزایش تورم صحه میگذارد.
عوامل موثر بر ارتباط دو سوددر پژوهش اخیر بینز و کوبیک (Binz and Kubic) دو مساله در حوزه ارتباط بین درآمد حسابداری و بازده بورسی به طور خاص بررسی شدهاست. اولین مساله، بررسی اثر تورم بر ارتباط میان سودهای حسابداری و بورسی است. این دیدگاه که کانال اثرگذاری نرخ تورم بر رابطه میان سودها از طریق دادههای تاریخی هزینه حسابداری است، این موضوع را مطرح میکند که با افزایش تورم دقت درآمدهای اسمی ثبتشده در صورتهای مالی کاهش مییابد و در نتیجه این گزارشها فایده خود را از دست میدهند.
با وجود اینکه این کانال احتمالا تا حدودی اثرگذار باشد، در این پژوهش به اثر دیگری که تاکنون مورد غفلت بوده نیز پرداخته میشود که اثری عکس کانال قبلی دارد. کانال دوم اثرگذاری تورم بر ارتباط میان سودهای حسابداری و بورسی، یا بهعبارت دیگر «کانال نرخ تنزیل» است. قیمت و بازده یک دارایی در بازار سهام نشاندهنده ارزش تنزیل شده جریانی نامتناهی از جریانهای نقدی آتی است. نرخهای تنزیل بالاتر باعث میشود جریانهای نقدی بلندمدت ارتباط کمتر و جریانهای نقدی کوتاهمدت ارتباط بیشتری با بازده کنونی سهام داشته باشند. دلیل این مساله آن است که صورتهای مالی برای درک جریانهای نقدی آتی کوتاهمدت مفیدتر هستند، همچنین افزایش تورم موجب افزایش نرخ تنزیل میشود و در نتیجه ارتباط میان سودهای حسابداری و بورسی را افزایش میدهد.
نتایج پژوهش انجامشده نشان میدهد تورم از هر دو کانال بر این ارتباط اثر میگذارد، اما اثر غالب از کانال نرخ تنزیل است و در واقع اثر کلی تورم، افزایش ارتباط بین درآمد حسابداری و بازده بورسی شرکتها است.
مساله دوم مورد بررسی در این پژوهش، کاهش ارتباط بین سود حسابداری و بورسی شرکتها در طول زمان است. پژوهشهای گذشته نشاندادهاند این ارتباط با گذشت زمان کمرنگ میشود. مساله اصلی، اما اینجا است که این پژوهشها عامل تورم را در تخمینهای خود در نظر نگرفتهاند. طبق دادههای تاریخی، در طول دهههای گذشته تورم کشور آمریکا نزولی بوده و تنها در دو سالگذشته برای مدتی روند افزایشی میگیرد. در نتیجه از آنجا که نرخ تورم اثری مستقیم بر ارتباط میان این سودها دارد، با کاهش نرخ تورم طی سالیان، ارتباط میان نرخهای سود نیز کاهش مییابد و احتمالا زمان بهعنوان یک متغیر جدا اثری بر این ارتباط نداشتهباشد. بررسیهای پژوهش مورد اشاره نشان میدهد این احتمال کاملا درست است و زمان، متغیری موثر بر ارتباط میان سود حسابداری و بورسی نیست.
مکانیزم عملکرد دو کانالباتوجه به نتایج پژوهش انجام شده، دو کانال برای اثرگذاری نرخ تورم بر ارتباط سودها وجود دارند که اثری عکس هم دارند. باتوجه به کانال دادههای تاریخی هزینه حسابداری، میتوان گفت داراییهایی مانند املاک و مستغلات، ماشینآلات و تجهیزات با دادههای تاریخی هزینه اندازه گیری شده و در طول عمر مفید خود مستهلک میشوند. از آنجا که تورم ارزش واقعی دلار را از بین میبرد، با افزایش تورم ارزش واقعی هزینه درجشده در ترازنامه کاهش مییابد و در نتیجه بین ارزش دفتری هزینه تمام شده تاریخی و ارزشهای فعلی بازار واگرایی رخ میدهد.
این مساله منجر به عدمکارآیی استهلاک ذکرشده در صورتهای مالی برای درک مخارج سرمایهای و سودآوری آتی شرکت میشود. بهطور مشابه، فروش نیز با قیمتهای تاریخی اندازه گیری میشود و درنتیجه تصویر بالقوه گمراه کنندهای از عملکرد شرکت ارائه میکند؛ چراکه بخشی از سود ناخالص (درآمد منهای هزینه موجودی) نشاندهنده سود واقعی و بخشی دیگر نشاندهنده اثرات تورم است. نتیجه این امر آن است که تحتکانال هزینه تاریخی، واگرایی ناشی از تورم بین واقعیت اقتصادی و اندازه گیری هزینه تاریخی، ارزیابی چشم انداز شرکت را برای سرمایهگذاران دشوارتر میکند. در نتیجه سرمایهگذاران کمتر به اعداد حسابداری متکی میشوند و رابطه میان بازده سهام شرکت در بورس و سود حسابداری کمتر میشود.
شواهد نشان میدهد؛ زمانیکه تورم افزایش مییابد، سرمایهگذاران برای درآمدهای جاری وزن بیشتری نسبت به چشم انداز رشد آتی قائل میشوند؛ چرا که نرخ تنزیل بازده آتی شرکت بالاتر است و در نتیجه این بازدهها کمتر قابلاتکا هستند. این استدلال؛ در واقع همان اثر تورم از کانال نرخ تنزیل است. طبق بررسیهای انجام شده، صورتهای مالی توضیحات بیشتری را درخصوص جریانهای نقدی کوتاهمدت نسبت به جریانهای نقدی بلندمدت میدهند.
با افزایش تورم، شرکتها نمیتوانند تمام افزایش قیمتها را نادیده بگیرند و ارزش شرکت برابر با جریانهای نقدی تنزیلشده میشود. نرخ تنزیل نیز خود شامل نرخ تنزیل واقعی و تورم است. حال اگر نرخ تنزیل صفر باشد، جریانهای نقدی کوتاهمدت و بلندمدت وزن برابری دریافت میکنند، اما اگر نرخ تنزیل بسیار زیاد شود، صورتهای مالی بیشتر تغییرات کوتاهمدت را توضیح میدهند؛ چرا که ارزش فعلی جریانهای نقدی بلندمدت کوچک میشود.
سخن آخربا وجود آنکه پژوهش مذکور درخصوص اقتصاد آمریکا نوشتهشده و برآوردهای آن باتوجه به دادههای صورت مالی شرکتهای این کشور انجام شدهاست، از آنجاکه منطق پشت کانالهای اثرگذاری تورم بر ارتباط بین درآمد حسابداری و بازده بورسی در ایران نیز وجود دارد، نتایج این پژوهش در اقتصاد ایران نیز قابلاستناد است، اما برای صحتسنجی نتایج این مقاله نیازمند است که دادههای بورسی ایران مورد بررسی قرار بگیرد. به اینترتیب میزان اثرگذاری دو کانال برآورد شده و اثر کل تورم بر رابطه بازدهی قیمت سهام و صورتهای مالی آشکار میشود.