زلزله بم؛ بازخوانی ناگفته ها و هشدارها پس از ۱۵ سال + فیلم
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۱۲۱۵۲
۵ دی ۱۳۸۲ ساعت ۵:۲۶ بامداد زلزله ای با بزرگی ۶/۶ ریشتر به مدت 12 ثانیه شهر بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمان را لرزاند.
به گزارش ایمنا شهر بم از روزها قبل از زلزله سال ۱۳۸۲ بارها لرزیده بود، مردم شهر بعدها میگفتند آب قناتها گرم شده بود، برخی چاهها کم آب و برخی پر آبشده بودند، از زمین صداهایی به گوش میرسید زمینلرزههای خفیف زمین را زیر پای مردم میلرزاند اما مردم شهر و مسئولین هیچگاه این شواهد را جدی نگرفتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهر بم یکی از شهرهای کرمان و مرکز شهرستان بم است که در جنوب شرقی ایران قرار دارد؛ بم به گواه تاریخ و اسناد بهجای ماندهای همچون شاهنامه درگذشته بانام کجاران شناخته میشد. بم پایتخت گردشگری جنوب شرق ایران است و در فاصله ۱۹۵ کیلومتری جنوب شرقی کرمان قرار دارد. بر اساس آخرین سرشماری نفوس و مسکن که در سال ۱۳۹۵ انجام شد، جمعیت بم سال ها پس از حادثه بزرگ «زلزله» عددی برابر با ۱۲۷.۳۹۶ نفر است.
بم از شمال و غرب به کرمان، از جنوب غرب به جیرفت، از جنوب شرق به عنبرآباد و از شرق به محمدآباد محدود میشود.
نخستین پیشلرزه در بم، حدود خردادماه ۸۲ رخ میدهد. در پی آن لرزههای متعدد دیگری میآید تا آنکه گویا در شهریور ۱۳۸۲ مسئولی در شهر به مسئولان بالاتر در استان، پیامی نگرانکننده مخابره میکند.
ماجرای بوی بد شهر قبل از زلزلهدکتر علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی اخیرا در پی انتشار بوی نامطبوع در پایتخت در مصاحبه با خبرگزاری تابناک که مورخ ۱۸ دی ۱۳۹۷ صورت گرفته، گفته است: «در چند زلزله مثل مکزیک، چین و حتی بم از چاهها قبل از زلزله صدا میآمده است. معاون فرماندار بم در همان دوران این را روایت کرده بود. برای رخداد یک پدیده باید دلایل و گزینههای مختلفی داشته باشید. از چند خانم خانهدار شنیدم که میگفتند از چاه ظرفشویی بو میآمد.»
مدتی پیش از زلزله اصلی نیز مردم بم همراه با پیشلرزهها، صداهای عجیبوغریبی از درون زمین میشنوند. برخی از مردم بم به مسئولان شهر، نگرانیهای خود را ابراز میدارند. نوشتهاند برخی از اهالی و مسئولان محلی نیز یک ماه قبل از زلزله اصلی مستقیماً با یکی از مراکز علمی زلزله در تهران تماس میگیرند، بااینحال، اکثریت بومیان بم احتمال وقوع حادثه را چندان باور نمیدارند: اول آنکه ارگ را میبینند که بیش از دو هزار سال بر جای استوار ایستاده است، دو آنکه تصور میکنند قناتهای شهر، هرگونه فشار مزاحم درون زمینی را خالی میکند، سه این تصور عمومی بوده که پیشلرزهها و سروصداها، فعلوانفعالاتی نظامی هستند و مردم بم اساساً زلزلهای را درگذشته به یاد ندارند.
گسل نایبندشهر بم در استان کرمان دقیقه روی گسلی به نام «نایبند» قرار دارد، در سال ۱۳۷۸ چند نفر از کارشناسان زلزله نیز امکان وقوع زلزلهای سهمگین را در بم پیشبینی کرده و هشدارهای لازم را داده بودند، طبق گزارش واحد مرکزی خبر در یک مرداد ۱۳۸۲ دو زمینلرزه باقدرت بیش از پنج ریشتر در حوالی بم رخ داد که خساراتی در برداشت.
شب قبل از زلزله بمهمه چیز به شب قبل از زلزله ختم می شود. پیشلرزههای آخر در بم در حدود ساعتهای ۲۲:۰۰ و ۲۲:۳۰ شب قبل از زلزله اصلی و همچنین ساعت ۴:۴۰ بامداد یعنی حدود ۴۵ دقیقه قبل از رخداد لرزه اصلی باقدرت کم آخرین هشدارها را میدهند ولی عده بسیار کمی از مردم این هشدارها را جدی میگیرند و به بیرون خانههای خود میروند. سرمای هوا حدود منفی ۹ درجه است و البته خواب بودن افراد نیز تأثیرگذار بوده است.
زلزله بم چه تاریخی روی داد؟ساعت ۵:۲۶ دقیقه بامداد جمعه ۵ دیماه ۱۳۸۲ زمینلرزهای بهشدت ۶/۶ ریشتر و به مدت دوازده ثانیه درست در کنار شهر بم و روی گسل بم رخ داد.
باوجودآنکه بعضی از مردم به خاطر چند پیشلرزه که شب قبل رخداده بود بیدار مانده بودند، ولی حدود یکسوم از جمعیت شهر بم در این رخداد کشته شدند (حدود ۳۰ هزار نفر) و به همین تعداد هم آسیبهای مختلف فیزیکی و روانی دیدند.
تعداد واقعی قربانیان زلزله بم چقدر بود؟قربانیان این زمینلرزه در آمارهای مختلف، بین ۳۰،۰۰۰ تا بیش از ۵۰،۰۰۰ نفر بیانشدهاند. (در آمار رسمی، ۳۰،۰۰۰ کشته و ۴۰،۰۰۰ هزار مجروح و بیش از دهها هزار نفر بیخانمان) همچنین در این زمینلرزه ۷۰ درصد از سازههای شهر بم بهکلی تخریب شد و ارگ تاریخی بم ویران شد.
ازآنجاییکه در روزهای اولیه همه تنها به فکر تدفین آشنایان خود بودند، آمار درستی از تلفات گرفته نشده است.
به اعتقاد محققان، کانون زلزله بم در نزدیکی تمرکز جمعیتی قرار داشته و ازآنجاکه این زمینلرزه در بامداد رخ داد و سازههای شهر بم ایمن نبودند فاجعه این زمینلرزه در سده گذشته ایران بیمانند بوده است.
به سبب ضعف شبکه لرزهنگاری و همچنین قطع ارتباط مخابراتی و کشته شدن بسیاری از مسئولان شهر، خبر حادثه و بهتبع آن خبر فاجعه با تأخیر به مدیران و نهادهای مسئول میرسد. بیسیمها با قطع برق و یا تخریب دکلها از کار افتادند، نخستین امدادگران خود مردم محل هستند که با دست تقریباً خالی به مقابله برمیخیزند. اولین نیروی امدادگر رسمی از کرمان پس از گذشت حدود چهار ساعت از حادثه، به بم وارد میشود. نخستین جلسه ستاد حوادث غیرمترقبه کشور، حدود ۱۰ ساعت پس از حادثه تشکیل میشود. رئیس جمعیت هلالاحمر عصر حادثه در منطقه حضور مییابد. در آن زمان موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران محل رخداد زمینلرزه را حدود ۱۵۰ کیلومتر دورتر از کانون زلزله اعلام کرد بهطوریکه تا بعدازظهر آن روز اطلاع دقیقی از بیشترین مناطق آسیبدیده در دست نبود، اطلاع پیدا کردن از مرکز دقیق و میزان خسارات توسط نخستین افرادی صورت گرفت که توانسته بودند خود را به شهرهای اطراف بهخصوص کرمان برسانند. در ساعات ابتدایی نیازهای فوری تنها بیل بود و کلنگ، مردم از هر جا خود را به بم رساندند و سعی داشتند زندهها را پیدا کنند، در ابتدا زخمیها را به مراکز درمانی که البته تخریبشده بودند و فرودگاه بم میرساندند. در مرحله بعد همگی سعی داشتند کشتههای خود را از زیرخاک خارج و جمعآوری و دفن کنند در اکثر میدانها و چهارراهها مملو بود از کامیونهایی که کفن توزیع میکردند. به دلیل تعداد بالای تلفات و خانوادههایی که همگی باهم درگذشته بودند امکان شناسایی بسیاری از جنازهها نبود وعدهای در گورهای دستهجمعی دفن شدند.
در مرحله بعد بازماندگان تنها به دنبال سرپناه، گرم نگاهداشتن و خوراک و پوشاک بودند.
باوجود تلاشهای فراوان بهعملآمده توسط مسئولان و امدادگران و نجات تعداد قابلتوجهی از حادثه دیدگان، بنا بر اذعان بسیاری از مسئولان کشور و حاضران درصحنه عدم آمادگی، ضعف هماهنگی بین سازمانهای امداد و نیروهای اعزامی و فقدان رهبری واحد عملیات امداد و نجات موجب از دست رفتن ساعات طلایی امداد و نجات میشود.
در پی زلزله بم ۶۰ کشور به ایران پیشنهاد کمک دادند و ۴۴ کشور ۱۸۰۰ نفر نیروهای خود را در قالب ۹۵ تیم عملیاتی برای کمک به عملیات امداد به ایران ارسال کردند و ازجمله آنها آمریکا بود که بعد از ۲۰ سال با هواپیمای نظامی خود به یاری زلزلهزدگان شتافت.
دولت لهستان یک فروند هواپیمای حامل یک تیم امدادرسانی به همراه چند خبرنگار، تجهیزات و سگ زنده یاب به کرمان اعزام کرد، دولت ژاپن یک تیم پنج نفره پزشکی به همراه اقلامی به ارزش ۲۳۰ هزار دلار جهت کمک به زلزلهزدگان بم ارسال نمود. دو فروند هواپیمای ۱۳۰ پاکستانی هرکدام حامل ۱۲ تن اقلام موردنیاز زلزلهزدگان وارد کرمان شدند، مؤسسات خیریه و مردم کراچی حدود ۱۲۰ هزار دلار کمک نقدی خود را در اختیار سرکنسولگری کشورمان در کراچی گذاشتند و یک تیم پزشکی ۶ نفره به همراه مقداری دارو و کمکهای اولیه را از طریق مرز زمینی عازم ایران شد.
دولت استرالیا چند فروند هواپیمای ۱۳۰ را به کرمان اعزام کرد.
صلیب سرخ و یک سازمان غیردولتی نیوزیلند هرکدام ۵۰ هزار دلار به امر کمکرسانی به زلزلهزدگان اختصاص دادند.
دولت پرتقال یک گروه ۳۷ نفره آتشنشانی و نجات را توسط یک فروند هواپیمای ۱۳۰ به کرمان اعزام نمود.
دو گروه از امدادگران مکزیکی جهت کمک به زلزلهزدگان عازم ایران شدند.
چهار هواپیما حاصل کمکهای امدادی دولت ایتالیا شامل دارو، غذا، چادر و سایر کالاهای امدادی به ایران اعزام شد.
فرانسه چندین گروه امدادگر و پزشک عازم ایران کرد. چین، یونان، آلمان، مصر، ارمنستان، مجارستان نیز از دیگر کشورهایی بودند که کمکرسانی انجام دادند.
کمکهای مالی جهانی نیز در اختیار ایران قرار گرفت که بانک جهانی در رأس آن قرار داشت؛ این سازمان حدود ۳۰۰ میلیون وام برای بازسازی بم در اختیار ایران قرارداد. سازمان بهداشت جهانی (WHO) مبلغ ۱۴۵ هزار دلار را جهت فعالیتهای این سازمان در شهر بم تخصیص داد.
جمعیت هلالاحمر ایران درمجموع برای کمک به زلزلهزدههای بم، بیش از ۱۶ هزار امدادگر در قالب ۹۵ تیم امدادی عملیاتی و ۵۰ تیم درمانی شامل ۲۴۱۰ پزشک و پرستار اعزام کرد.
یکی از مواردی که برای نخستین در زلزله بم رخ داد صدور مجوز ورود به آسمان ایران از هر کشور و هرجایی برای کمک به آسیبدیدگان بو د، برای اولین بار در تاریخ حوادث جهان فدراسیون بینالمللی صلیب سرخ و هلالاحمر و بخش بشردوستانه سازمان ملل استمداد مشترک بینالمللی انجام دادند و یک مرکز هماهنگی مشترک در منطقه و با همکاری اداره کل بینالمللی جمعیت هلالاحمر ایران تشکیل دادند.
خبرهایی مبنی بر رسیدن تیمهای امدادی خارجی پیش از حضور نیروهای امدادی ایران وجود داشت که مسئولان ایرانی آن را تکذیب کردند و اعلام کردند تا بیستوچهار ساعت اول هیچ نیروی خارجی وارد بم نشد.
در میان جانباختهها، یک شخصیت هنری مشهور نیز حضور داشت؛ ایرج بسطامی، خواننده محبوب ایران که در بخشی از آهنگ گل پونههای او آمده است: «من ماندهام تنهای تنها… میان سیل غمها… »
فدراسیون فوتبال آلمان در حرکتی انسان دوستانه مسابقه ای بین تیم ملی ایران و آلمان تدارک دید و در خلال برگزاری مسابقه در استادیوم آزادی تهران ، مبلغ چهارصد هزار یورو برای بازسازی بم به مردم این شهر اهدا کرد.
فیلم زیر حاوی صحنه های دلخراشی است که پس از زلزله بم ثبت شده است
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4 کد خبر 402380
منبع: ایمنا
کلیدواژه: زلزله زمین لرزه زلزله بم عکس زلزله بم فیلم زلزله بم زلزله شهر بم شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۱۲۱۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناگفته هایی از عملیات حماس و عملیات وعده صادق: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد
فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) گفت: دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد.
مشروح گفتگوی روزنامه ایران با سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) درباره ابعاد مختلف عملیات وعده صادق را در ادامه می خوانید؛
عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا میکرد من بیحریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.
شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.
یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.
چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است.
یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو.
یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.
عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد دروغین است.
وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد.
در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.
در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.
دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یک دل و یک زبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند.
عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.
مشخصههای امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای امریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است.
وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.
رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
امریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که امریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بیحریفم و حریف ندارم.
در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند.
بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!