Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-27@15:19:10 GMT

کشف یک راز در «چشم‌های سبز هی‌هوهاما»

تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۱۵۸۷۳

کشف یک راز در «چشم‌های سبز هی‌هوهاما»

چشم‌های سبز هی‌هوهاما دربارۀ پسر سرایدار مدرسه است. پسری که گربه‌ها را اذیت می‌کند و با مادرش هم قهر کرده است؛ زیرا مادر و خواهرش به خاطر وضعیت خانوادگی‌شان از آن‌جا رفته‌اند.

به گزارش مشرق، آنچه در ادامه می خوانید، یادداشتی است بر کتاب «چشم‌های سبز هی‌هوهاما» که انتشارات شهرستان ادب آن را منتشر کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شما را نمی‌دانم، ولی ما او را «بابای مدرسه» صدا می‌کردیم. بوفۀ مدرسه هم دست او و خانمش بود و ما از آن‌ها خوراکی می‌گرفتیم. به غیر از کتاب «چشم‌های سبز هی‌هوهاما» کتاب دیگری را ندیدم که بابای مدرسه و خانوادۀ او شخصیت‌های اصلی آن باشند. این مسأله اصلاً خوب نیست؛ کتاب‌ها و داستان‌ها باید بازتاب زندگی ما باشند و ما باید بتوانیم خودمان، اطرافیان‌مان و کسانی که با آن‌ها زندگی می‌کنیم، کسانی که در زندگی دیدیم یا قرار است بعدها ببینیم را در آن‌ها پیدا کنیم. اتفاقاً این سوژه هم از پتانسیل‌های ژانری خوبی برخوردار است و  هم می‌توان به‌راحتی از آن نوشت و برایش داستان ساخت و هم می‌توان از سویه‌های روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، فرهنگی، تربیتی و... به آن پرداخت.

«ریحانه جعفری» که علاوه‌بر نویسندگی، کار ترجمه هم انجام داده، «چشم‌های سبز هی‌هوهاما» را با کمک همین سوژۀ بابای مدرسه نوشته است؛ البته نه خود بابای مدرسه، بلکه پسرش!

چشم‌های سبز هی‌هوهاما دربارۀ پسر سرایدار مدرسه است. پسری که گربه‌ها را اذیت می‌کند و با مادرش هم قهر کرده است؛ زیرا مادر و خواهرش به خاطر وضعیت خانوادگی‌شان از آن‌جا رفته‌اند.

ماجرای قصه از این قرار است که یک روز یک گربه، پسر قصه را به یک خرابه می‌کشاند و پسر آرام‌آرام یک دُم، درست مثل دم گربه‌ها درمی‌آورد. از آن به بعد گربه‌ها همیشه حواس‌شان به او هست؛ البته منظورم این است که بیشتر از قبل مراقبش هستند. از یک طرف پسر نمی‌داند که چطور از شر این دم خلاص شود و باید با آن چکار کند، از طرف دیگر گربه‌ها به خاطر تمام آزار و اذیت‌هایی که به آن‌ها کرده، می‌خواهند انتقام بگیرند و او را به یک گربه تبدیل کنند.

به نظر من این کتاب حالا حالاها می‌توانست  ادامه پیدا کند. گربه‌ها پسر را تنبیه می‌کنند و او را مجبور می‌کنند تا کارهایی را انجام دهد که دوست ندارد، تابه‌حال انجام‌شان نداده و از آن‌ها بیزار است، اما برای اینکه بتواند از دمش خلاص شود، مجبور می‌شود که به این سختی‌ها تن بدهد.

نمی‌دانم چرا خانم جعفری نگذاشت تا این پسر به گربه تبدیل شود یا اینکه داستان به شکل دیگری ادامه پیدا کند. این داستان می‌توانست بسیار جذاب‌تر و فانتزی‌تر پیش برود؛ یعنی چیزی بیشتر از صحبت‌کردن گربه‌ها و دم درآوردن یک نوجوان که اگر این‌گونه می‌شد چیزهایی را که می‌خواست در داستان بگوید و به ما نشان بدهد را می‌توانست قشنگ‌تر و پخته‌تر بیان کند.

به‌نظرم اینکه پسر برای از بین‌بردن دم کارهایی را انجام می‌دهد و درنهایت برای شرکت در مسابقۀ شنا می‌رود و دست آخر هم مادرش به خانه برمی‌گردد و همه‌چیز به ‌خوبی و خوشی تمام می‌شود، یک جور تیپ در داستان‌ها، فیلم‌ها و انیمیشن‌های کودک و نوجوان است. دورشدن از این کلیشه می‌توانست به گیرایی اثر بسیار کمک کند.

طرز صحبت‌کردن بچه‌ها با مادرشان در یکی‌ـ‌دو جای کتاب اصلاً خوب نبود و از طرفی جبران رفتاری خاصی نیز  بابت این برخوردشان تا انتهای کتاب وجود نداشت. اینکه ما بخواهیم یک شخصیت را با ضعف‌های رفتاری یا مشکلات برخوردی و... تعریف کنیم، مسأله‌ای نیست؛ اما اینکه چطور داستان را جمع کنیم، چطور آن را برگردانیم و کارهای اشتباهی که می‌کرده را تقبیح کنیم، مهم است. از طرفی حتی اگر شخصیتی داریم که قرار نیست تا پایان داستان تغییری کند و رفتارش اصلاح شود، اینکه چطور آن را در طول داستان به بچه‌ها نشان بدهیم که خودبه‌خود نسبت به آن شخصیت و کارهایش دافعه داشته باشند، نکتۀ بسیار مهمی است. هرچند این مطلبی که گفتم زیاد در کتاب تکرار نشده و در حد همان دوـ‌سه مورد بوده، ولی چون شخصیت مقابل «مادر» است، باید متذکر می‌شدم.

حس ماجراجویی و همراهی خواهرـ‌برادرانه، کمک‌کردن و مهربانی به حیوان‌ها، همکاری در خانواده و همبستگی بین اعضای خانواده از ویژگی‌های مثبتی است که در این داستان وجود دارد.

برای نوجوانِ خوانندۀ ما، این ماجراجویی و تلاش برای خلاص‌شدن از یک معضل و انجام کارهای سخت و گیرودارهایی که در خانه وجود دارد، جالب است و می‌تواند او را همراه کتاب نگه دارد.

نکتۀ دیگر اینکه نویسنده از گربه‌ها بهتر می‌توانست استفاده کند و کنش و واکنش بیشتری در داستان از آن‌ها به وجود آورد. گربه‌ها کارهای بسیاری هم برای آن خانواده، هم در مدرسه و هم در محله می‌توانستند انجام دهند، اما از آن‌جایی که نویسنده خودش دست گربه‌ها را بسته بود و صرفاً یک حالت مرموز و انتقام‌جویانه به آن‌ها داده بود، کمتر توانستند نمود پیش‌برنده در داستان داشته باشند.

امیدوارم خواننده‌های کتاب از خواندن آن لذت ببرند و ان‌شاءالله خانم جعفری ادامۀ این رمان را در چند جلد دیگر بنویسند؛ مطمئناً کارهای خوبی خواهند شد. / پدرام اصفهانی

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار سکه و ارز تحولات عراق استراماچونی سهمیه بندی بنزین کتاب شهرستان ادب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۱۵۸۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یک داستان عاشقانه از پارسا پیروزفر و حواشی‌اش

ماهرخ عباسپور: حواشی مست عشق تقریبا هفته گذشته و ۴۸ ساعت پیش از اکرانش آغاز شد، همان فیلمی که اکران آن تقریبا یک هفته به تعویق افتاد و به پنجم اردیبهشت موکول شد و این تاخیر یک هفته‌ای بخاطر مسائل فنی رخ داد.

شاید بتوان گفت که «مست عشق» که مراحل اولیه ساخت آن از سال ۱۳۹۸ آغاز شده است، یکی از پر حاشیه‌ترین فیلم‌های سینمای ایران به شمار می‌آید. بگذارید به روزهای ابتدایی شروع ساخت «مست عشق» بازگردیم؛ ۲۴ شهریور ۹۸ بود که اعلام شد قرار است داستان زندگی شمس و مولانا ساخته شود. اثری به نام «مست عشق» که حسن فتحی آن را کارگردانی می‌کرد و مهران برومند تهیه‌کننده‌اش بود. فیلمنامه را هم فرهاد توحیدی و حسن فتحی نوشتند. همان زمان هم اعلام شد که قرار است بازیگران و عوامل ایرانی و ترکیه‌ای همچون شهاب حسینی، پارسا پیروزفر، ابراهیم چلیکول، هانده ارچل، سلما ارگچ، بنسو سورال، بوراک توزکوپاران، بوران کوزوم و حسام منظور در این اثر حضور پیدا کنند. البته این فقط مقدمه‌ای بر حواشی داستان عاشقانه«مست عشق» با بازی شهاب جسینی و پارسا پیروزفر بود.

فیلم «مست عشق» با جذب ۲۰۸ هزار مخاطب از پنجم تا هفتم اردیبهشت رکورد بزرگی برای خود ثبت کرد.

این فیلم به کارگردانی حسن فتحی، برشی از زندگی مولانا و شمس تبریزی در سال‌های ۶۴۰ تا ۶۴۵ هجری قمری است که رابطه مولانا با شمس تبریزی، عشقی که مولانا به او داشت، تأثیر فراوان شمس بر زندگی و اشعار مولانا، و عشق او به خدا را به تصویر می‌کشد و بازیگران این فیلم نیز پارسا پیروزفر، شهاب حسینی و هانده ارچل هستند.

حالا دیگر بیش از یک ماه از اکران «تمساح خونی» به کارگردانی جواد عزتی، «بی‌بدن» به کارگردانی مرتضی علیزاده، «ایلیا در جستوجوی قهرمان» به کارگردانی سید علی موسوی‌نژاد، «آسمان غرب» به کارگردانی محمد عسگری، «آپاراتچی» به کارگردانی قربانعلی طاهرفر، «نوروز» به کارگردانی سهیل موفق و «پرویزخان»به کارگردانی، می‌گذرد و حدود دو هفته است که «سال گربه» به کارگردانی مصطفی تقی‌زاده و دو روز است که «مست عشق» روی پرده سینما رفته است.

فیلم «مست عشق» در نخستین روز نمایش عمومی خود، یک رکوردشکنی سهمگین از خود به جای گذاشت و توانست با جذب ۵۱ هزار مخاطب، رکورد فروش روز نخست سینما را از آن خود کند. مجموع فروش این فیلم برای روز نخست، ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان بوده و این رقم در دو روز کذشته به ۱۴ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان رسید و این میزان از فروش کمتر از ۴۸ ساعت جایگاه صدرنشین گیشه را از «تمساح خونی» گرفت و این فیلم را با تقریبا ۲۳۳ هزار مخاطب و فروش تقریبی ۱۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان در جایگاه دوم گیشه قرار داد. این فیلم با بازی الناز حبیبی، سعید آقاخانی و جواد عزتی روایت زندگی دو جوان ساده است که برای لو دادن یکی از مدیران شرکت که اهل قمار بازی است ناچار می‌شوند قمار کنند و برنده یک مبلغ هنگفت شوند و...

فیلم سینمایی «سال گربه» با ۱۹۶ هزار مخاطب و فروش ۱۰ میلیارد تومانی جایگاه سوم گیشه را به خود اختصاص داده است. بهرام افشاری، سارا بهرامی و هومن برق نوررد از بازیگران این فیلم هستند در خلاصه داستان یک خطی فیلم سال گربه که بهرام افشاری بازیگر نقش اصلی آن است آمده است: داستان فیلم سال گربه داستان کسی است که دوست داشت معروف شود حالا به هر طریقی که شده.

در ادامه «بی بدن» با ۹۹ هزار مخاطب، «آسمان غرب» با ۳۲ هزار مخاطب، «ایلیا جست‌وجوی قهرمان» با ۳۰ هزار مخاطب، «آپاراتچی» با ۱۱ هزار تماشاگر، «نوروز» با ۸ هزار مخاطب و «پرویز خان» با فروش دو هزار بلیت به ترتیب جایگاه چهارم تا ششم گیشه را به خود اختصاص دادند.

۲۴۵۲۴۵

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899883

دیگر خبرها

  • فراخوان جایزه داستان و بازآفرینی منتشر شد
  • داستان شفافیت؛ قسمت اول
  • سیمینی که دانشور بود
  • بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما!
  • کدام کتاب «سروش صحت» باعث صف طولانی در اصفهان شد؟
  • یک داستان عاشقانه از پارسا پیروزفر و حواشی‌اش
  • آدینه با داستان/ چی از آسمان افتاد؟!
  • داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان
  • ممنون به خاطر همه چیز: خداحافظ برای همیشه!
  • داستان عاشقانه سمی یک پروانه!