دختر جوان: بهزاد با قصد ازدواج در خلوت تصاویر ناجور از من تهیه کرد
تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۳۸۸۳۶
فکر نمیکردم یک آشنایی خیابانی این گونه زندگی و آینده ام را تحت تاثیر قرار دهد. آن روزها من به قصد ازدواج با جوانی هم سن و سال خودم ارتباط برقرار کردم، اما نمیدانستم این روابط پنهانی مرا به گرداب فلاکت و بدبختی میافکند به گونهای که...
به گزارش خراسان، دختر ۲۵ سالهای که برای پیشگیری از یک رسوایی بزرگ دست به دامان قانون شده بود تا از شر مزاحمتهای دوست پسرش رهایی یابد، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سیدی مشهد گفت: فرزند سوم یک خانواده پنج نفره هستم که تا مقطع دیپلم تحصیل کرده ام، اما بعد از پایان تحصیلاتم سخت گیریهای خانواده ام درباره رفت و آمدهای من زیادتر شد به طوری که حتی نمیتوانستم با دوستانم به پارک بروم یا ساعتی را با آنها بگذرانم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بود که نزد بهزاد رفتم و به او گفتم که دیگر نمیخواهم به این ارتباط خیابانی ادامه بدهم؛ اما بهزاد وقتی حرفهای مرا شنید تهدیدم کرد که دیگر نمیگذارد من با کسی ازدواج کنم اگرچه آن روز حرف هایش را جدی نگرفتم، ولی او با خواهرم تماس گرفته و او را نیز تهدید کرده بود که اگر به ارتباطم ادامه ندهم آینده ام را نابود میکند. او آن قدر از انتشار تصاویر خصوصی ام در فضاهای مجازی گفته بود که خواهرم از شدت نگرانی دست و پایش میلرزید، با وجود این من تصمیم خودم را گرفته بودم و نمیخواستم بار دیگر طعمه هوسرانیهای او باشم، اما از آن روز به بعد بهزاد به همراه دوستانش من و خواهرم را تعقیب میکردند و همواره در اطراف منزلمان پرسه میزدند یا از طریق تلفن برای من و خواهرم ایجاد مزاحمت میکردند. در یک دو راهی وحشتناک قرار گرفته بودم از سویی میدانستم بهزاد نه تنها قصد ازدواج با مرا ندارد و دارای مشکلات اخلاقی است بلکه فقط به خاطر هوسرانی هایش مرا دوباره به دام خودش میکشاند از سوی دیگر نیز میترسیدم خانواده ام در جریان این ارتباط مخفیانه قرار بگیرند یا تصاویری را که در کنار بهزاد گرفته ام در فضاهای اجتماعی ببینند و رسوایی بزرگی به بار بیاید. این گونه بود که با همفکری خواهرم تصمیم گرفتم به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری بیایم تا راهی قانونی برای رهایی از این مشکل پیدا کنم.
شایان ذکر است به دستور سرگرد قاسم احمدی (رئیس کلانتری سیدی) تلاش ماموران انتظامی با دستور قضایی برای احضار بهزاد به کلانتری آغاز شد و پرونده دختر جوان نیز توسط مشاوران و مددکاران اجتماعی مورد بررسیهای کارشناسی قرار گرفت.
منبع: فرارو
کلیدواژه: تصاویر غیراخلاقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۳۸۸۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکسهای زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است
به گزارش همشهری آنلاین، زن میانسال که از حدود یک هفته قبل از دخترش اطلاعی نداشت، با دیدن دختر فراری خود در مرکز انتظامی لب به گلایه گشود و با بیان اینکه دیگر از رفتارها و آبروریزیهای دخترم خسته شدهام و میخواهم سرپرستی او را به شوهر سابقم بسپارم، درباره ماجراهای فرار دخترش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: بعد از فوت همسرم با مرد دیگری ازدواج کردم اما با او سازگاری اخلاقی نداشتم به همین دلیل هم از شوهر دومم طلاق گرفتم تا خودم فرزندانم را تربیت کنم ولی با آنکه ۴ نفر از فرزندانم زندگی خوبی دارند، در تربیت آخرین دخترم عاجز ماندهام و او بلاهایی به سرم آورده است که دیگر تاب تحمل آنها را ندارم.
لادن وقتی وارد دبیرستان شد تحت تاثیر رفتارهای ۲ نفر از دوستانش قرار گرفت و آداب معاشرت، گفتار و حتی پوشش او به کلی تغییر کرد به طوری که بدون حجاب بیرون میرفت و لباسهای بسیار زنندهای میپوشید. من هم اگرچه از این رفتارها زجر میکشیدم اما به توصیه دخترانم زیاد سختگیری نمیکردم تا لادن لجبازی نکند و اوضاع بدتر نشود.
جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمیدهم مگر به شرط... فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم میزد و دستهایم را میسوزانداین ماجرا تا حدی پیش رفت که دیگر نمیتوانستم دخترم را کنترل کنم. او بعد از دیپلم در یک داروخانه مشغول کار شد و به بهانه اضافهکاری تا نیمههای شب به خانه نمیآمد و گاهی نیز تا سپیدهدم در منزل دوستانش به سر میبرد. در همین روزها بود که فهمیدم با پسری آشنا شده است و مدام از طریق فضای مجازی با او ارتباط دارد به گونهای که حتی در مهمانیها هم گوشی تلفن از دستش نمیافتاد.
در این شرایط با آن پسر جوان تماس گرفتم و به او گفتم بیش از ۲ سال است که با لادن ارتباط داری. حالا بیا و تکلیف او را مشخص کن. فرزین هم که فقط برای هوسرانی با دخترم دوست شده بود، وقتی این جملات را شنید، خیلی راحت گفت: من در کیش هستم و هیچ علاقهای هم به دختر شما ندارم، لطفا مزاحم نشوید!
این شکست عاطفی موجب شد دخترم نسنجیده ما را مقصر این شکست عشقی بداند، در حالی که آن پسر فقط با چربزبانی به دنبال هوسرانی بود. بعد از این ماجرا روزی لادن با یک سگ پشمالو وارد خانه شد و ادعا کرد میخواهد آن سگ را در خانه نگهداری کند. این رفتار او موجب شد دخترانم و بستگان نزدیکم با ما قطع رابطه کنند چراکه آنها نمیتوانستند با این فرهنگ زندگی کنند.
من مجبور بودم با رفتارهای دخترم کنار بیایم، اما کار به جایی رسید که پای او به خانه مجردی ۲ نفر از دوستانش باز شد که هیچ قید و بند اخلاقی نداشتند و عامل بدبختی لادن شدند. یکی از همین دوستانش از او خواسته بود عکسهای بسیار زننده و شرمآوری از خودش بگیرد و آنها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد. آنها آنقدر از زیباییهای ظاهری دخترم تعریف و تمجید کرده بودند که او هم تحت تاثیر همین حرفها چنین رفتار زشتی را مرتکب شد و این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کرد.
از آن روز به بعد هیچکدام از اطرافیانم به خاطر این رسوایی و آبروریزی به خانه ما نیامدند و از شدت شرم حتی لادن را جزء فامیل خودشان نمیدانستند. اکنون نیز حدود یک هفته است از منزل فرار کرده و من هیچ اطلاعی از او نداشتم تا اینکه از کلانتری تماس گرفتند و من او را در اینجا دیدم.
با توجه به حساسیت این پرونده، مشاورههای روانشناختی توسط کارشناسان اجتماعی در حالی با راهنماییهای سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) آغاز شد که دختر ۲۰ ساله در جریان عواقب فرار از منزل و سرنوشت دخترانی قرار گرفت که پس از فرار به دام باندهای تبهکاری و فساد افتادهاند و آینده خود را نابود کردهاند.
کد خبر 848595 منبع: خراسان برچسبها خبر مهم نوجوان خانواده حوادث ایران