دوران ظهور حضرت مهدی (عجّل اللَّه) دوران استقرار عدل به معنای کامل و جامع این کلمه است
تاریخ انتشار: ۶ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۵۹۹۴۷
خبرگزاری میزان- یک چنین دورانی است دیگر، دوران ظهور حضرت مهدی (سلام اللَّه علیه و عجّل اللَّه تعالی فرجه). دوران جامعهی توحیدی است، دوران حاکمیت توحید است، دوران حاکمیت حقیقی معنویت و دین بر سراسر زندگی انسانهاست و دوران استقرار عدل به معنای کامل و جامع این کلمه است. خب، انبیاء برای این آمدند. تاریخ انتشار: 06:01 - 06 دی 1398 - کد خبر: ۵۸۰۱۸۲
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
اولاً تشکر میکنم از همهی برادران و خواهران که در بخشهای مختلف - و همه هم لازم - مشغول کار و تلاش هستید؛ چه بخش مربوط به نماز، چه زکات، چه تفسیر، چه مهدویت و چه بقیهی آنچه که جناب آقای قرائتی بیان کردند. همهی اینها کارهای مهمی است، کارهای لازمی است و حقاً و انصافاً کار در این بخشها یک انفاق حقیقی و صدقهی مقبولهی عنداللَّه تعالی است انشاءاللَّه. از همه متشکریم، ولی بالخصوص از جناب آقای قرائتی لازم است تشکر کنیم. تشکر که نه؛ چون کار، کار خداست، برای خداست، انشاءاللَّه خداوند باید از ایشان و همکارانشان تشکر کند؛ لکن قدردانی باید بکنیم. من این چند جمله را در جمع شما برادران و خواهران بگویم:
آقای قرائتی یک نمونهی بسیار خوب و درسآموزی است خود ایشان. اولاً کارهائی را که ایشان مباشر آنها شد، دنبال آنها رفت، همهاش خلأهائی بود که وجود داشت؛ ایشان خلأها را پر کرده؛ خیلی ارزش دارد. بعضی کارها خوبند، اما تکراریاند. اگر کسی توانست نیازها را، خلأها را پیدا کند، بشناسد و همت بگمارد بر اینکه این خلأها را پر کند، این ارزش مضاعفی دارد. ایشان اینجور عمل کرده است؛ هم در قضیهی نماز - نمازِ با این عظمت، با این اهمیت، رکن دین، مایهی قبول همهی اعمال انسان، این مورد بیاعتنائی قرار بگیرد در جامعه، توجه لازم به آن نشود. این، خیلی خلأ بزرگی است - ایشان به این خلأ پرداخت، هم مسئلهی زکات، که واقعاً در جامعهی ما مطرح نبود و خود این مطرح نبودن یک نقطهی ضعف بود، یک نقیصه بود، ایشان همت کرد، وارد شد؛ همه جا برو، همه جا بگو، به همه اصرار کن، خسته نشو، تا این به جریان بیفتد. قضیهی تفسیر همین جور است، قضیهی مهدویت و بقیهی قضایائی که حالا ایشان دنبال میکنند؛ این یک نکته است در کار آقای قرائتی عزیز و محترممان.
نکتهی دوم که اهمیت آن از نکتهی اول بیشتر هم هست، صفا و خلوص ایشان است. خود این صفا هم موجب شده است که ایشان بتواند کارها را پیش ببرد. خدای متعال با نیتهای خالص همراه است؛ خلوص نیت تأثیر عجیبی دارد در پیشرفت کارهائی که با این نیت انجام میگیرد. این هم یک نکته است؛ خیلی مهم است.
من اینها را عرض کردم نه برای خاطر اینکه حالا بخواهیم از یکی تجلیل کنیم یا یکی را بزرگ کنیم. اینها که نه مورد احتیاج و انتظار آقای قرائتی است، نه ما دنبال این چیزها هستیم؛ میخواهیم اینجور کار کردن برای ما - برای همهمان، بخصوص ما طلبهها - الگو بشود؛ یعنی اینجور حرکت کنیم؛ نه اینکه حالا همین کارها را بکنیم؛ بلکه به این معنا که بگردیم دنبال خلأها، دنبال آنچه که نیاز به آن هست، اینها را پیدا کنیم. هر کسی ذوقی دارد، استعدادی دارد، توانائیهایی دارد، ظرفیتی دارد، از این ظرفیت استفاده بشود برای اینکه کار انجام بگیرد. این یک.
دوم، استمرار و پیگیری، که من حالا همین جا از خود آقای قرائتی و همکاران ایشان هم میخواهم که این کارهائی که شروع کردند، مطلقاً اینها را رها نکنند؛ این کارها پیگیری بشود، دنبالگیری بشود. اینجور نباشد که یک کاری را شروع کنیم، بمجرد اینکه برکاتی، ثمراتی از آن ظاهر شد، خرسند بشویم، خوشحال بشویم، خدا را هم شکر بکنیم، ولی احساس بینیازی، احساس سیری به ما دست بدهد؛ نه، باید کار دنبال بشود. امیدواریم انشاءاللَّه خداوند به ایشان، به همهی شما برادران، خواهران عزیز کمک کند، طول عمر بدهد، سلامتی بدهد که بتوانید این کارها را دنبال کنید؛ اینها مهم است.
اما مسئلهی مهدویت که این روزها به مناسبت نزدیکی نیمهی شعبان و عید بزرگ اسلامی - بلکه بشری - با طرح این مسئله تناسب دارد، همین قدر باید عرض کنیم که مسئلهی مهدویت در شمار چند مسئلهی اصلی در چرخه و حلقهی معارف عالیهی دینی است؛ مثل مسئلهی نبوت مثلاً، اهمیت مسئلهی مهدویت را در این حد باید دانست. چرا؟ چون آن چیزی که مهدویت مبشر آن هست، همان چیزی است که همهی انبیاء، همهی بعثتها برای خاطر آن آمدند و آن ایجاد یک جهان توحیدی و ساخته و پرداختهی بر اساس عدالت و با استفادهی از همهی ظرفیتهائی است که خدای متعال در انسان به وجود آورده و قرار داده؛
یک چنین دورانی است دیگر، دوران ظهور حضرت مهدی (سلام اللَّه علیه و عجّل اللَّه تعالی فرجه). دوران جامعهی توحیدی است، دوران حاکمیت توحید است، دوران حاکمیت حقیقی معنویت و دین بر سراسر زندگی انسانهاست و دوران استقرار عدل به معنای کامل و جامع این کلمه است. خب، انبیاء برای این آمدند.
ما مکرر عرض کردیم که همهی حرکتی که بشریت در سایهی تعالیم انبیاء، در طول این قرون متمادیه انجام دادند، حرکت به سمت جادهی اسفالتهی عریضی است که در دوران حضرت مهدی (عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف) به سمت اهداف والا کشیده شده است که بشر در آن جاده حرکت خواهد کرد. مثل اینکه یک جماعتی از انسانها در کوه و کمر و راههای دشوار و باتلاقزارها و خارستانها با راهنمائیهای کسانی همین طور حرکت دارند میکنند تا خودشان را به آن جادهی اصلی برسانند.
وقتی به جادهی اصلی رسیدند، راه باز است؛ صراط مستقیم روشن است؛ حرکت در آن آسان است؛ راحت در آن راه حرکت میکنند. وقتی به جاده اصلی رسیدند، اینجور نیست که حرکت متوقف بشود؛ نه، تازه حرکت به سمت اهداف والای الهی شروع میشود؛ چون ظرفیت بشر یک ظرفیت تمامنشدنی است. در طول این قرون متمادی، بشر از کجراههها، بیراههها، راههای دشوار، سخت، با برخورد با موانع گوناگون، با بدن رنجور و پای مجروح شده و زخمآلود، در بین این راهها حرکت کرده است تا خودش را به این جادهی اصلی برساند. این جادهی اصلی همان جادهی زمان ظهور است؛ همان دنیای زمان ظهور است که اصلاً حرکت بشریت به یک معنا از آنجا شروع میشود.
اگر مهدویت نباشد، معنایش این است که همهی تلاش انبیاء، همهی این دعوتها، این بعثتها، این زحمات طاقتفرسا، اینها همهاش بیفایده باشد، بیاثر بماند. بنابراین، مسئلهی مهدویت یک مسئلهی اصلی است؛ جزو اصلیترین معارف الهی است. لذاست که در همهی ادیان الهی هم تقریباً - حالا تا آنجائی که ما اطلاع داریم - یک چیزی که لبّ و معنای حقیقی آن همان مهدویت است، وجود دارد، منتها به شکلهای تحریف شده، به شکلهای مبهم، بدون اینکه درست روشن باشد که چه میخواهند بگویند.
مسئلهی مهدویت در اسلام هم جزو مسلّمات است؛ یعنی مخصوص شیعه نیست. همهی مذاهب اسلامی غایت جهان را که اقامهی حکومت حق و عدل به وسیلهی مهدی (علیه الصّلاة و السّلام و عجّل اللَّه فرجه) است، قبول دارند. روایات معتبر از طرق مختلف، در مذاهب گوناگون، از پیغمبر اکرم و از بزرگان نقل شده است. بنابراین، هیچ تردیدی در آن نیست. منتها امتیاز شیعه در این است که مسئلهی مهدویت در آن یک مسئلهی مبهم نیست؛ یک مسئلهی پیچیدهای که برای بشر قابل فهم نباشد، نیست؛ یک مسئلهی روشن است، مصداق واضحی دارد که این مصداق را میشناسیم، خصوصیاتی از او را میدانیم، پدران او را میشناسیم، خانوادهی او را میشناسیم، ولادت او را میشناسیم، جزئیات آن را خبر داریم.
در این معرفی هم باز روایات شیعه، تنهائی در صحنه نیستند؛ حتّی روایاتی از غیر طریق شیعه هم وجود دارد که همین معرفی را برای ما روشن میکند و باید کسانی که مال مذاهب دیگر هستند، توجه کنند و دقت کنند تا این حقیقت روشن را دربیابند؛ بنابراین اهمیت مسئله یک چنین سطحی دارد و ما بیشتر از دیگران اولی هستیم به اینکه به این مسئله بپردازیم؛ کارهای علمی و دقیق و متقن روی این مسئله انجام بگیرد.
مسئلهی انتظار هم که جزء لاینفک مسئلهی مهدویت است، از آن کلیدواژههای اصلی فهم دین و حرکت اساسی و عمومی و اجتماعی امت اسلامی به سمت اهداف والای اسلام است؛ انتظار؛ انتظار یعنی ترقب، یعنی مترصد یک حقیقتی که قطعی است، بودن؛ این معنای انتظار است. انتظار یعنی این آینده حتمی و قطعی است؛ بخصوص انتظارِ یک موجود حىّ و حاضر؛ این خیلی مسئلهی مهمی است. اینجور نیست که بگویند کسی متولد خواهد شد، کسی به وجود خواهد آمد؛ نه، کسی است که هست، وجود دارد، حضور دارد، در بین مردم است. در روایت دارد که مردم او را میبینند، همچنانی که او مردم را میبیند، منتها نمیشناسند. در بعضی از روایات تشبیه شده است به حضرت یوسف که برادران او را میدیدند، بین آنها بود، در کنار آنها بود، روی فرش آنها راه میرفت، ولی نمیشناختند. یک چنین حقیقت بارز، واضح و برانگیزانندهای؛ این کمک میکند به معنای انتظار. این انتظار را بشریت نیاز دارد، امت اسلامی به طریق اولی نیاز دارد. این انتظار، تکلیف بر دوش انسان میگذارد. وقتی انسان یقین دارد که یک چنین آیندهای هست؛ همچنانی که در آیات قرآن هست: «و لقد کتبنا فی الزّبور من بعد الذّکر انّ الارض یرثها عبادی الصّالحون. انّ فی هذا لبلاغا لقوم عابدین» (۱) - مردمانی که اهل عبودیت خدا هستند، میفهمند - باید خود را آماده کنند، باید منتظر و مترصد باشند. انتظار لازمهاش آمادهسازی خود هست. بدانیم که یک حادثهی بزرگ واقع خواهد شد و همیشه منتظر باشید.
هیچ وقت نمیشود گفت که حالا سالها یا مدتها مانده است که این اتفاق بیفتد، هیچ وقت هم نمیشود گفت که این حادثه نزدیک است و در همین نزدیکی اتفاق خواهد افتاد. همیشه باید مترصد بود، همیشه باید منتظر بود. انتظار ایجاب میکند که انسان خود را به آن شکلی، به آن صورتی، به آن هیئت و خُلقی نزدیک کند که در دوران مورد انتظار، آن خُلق و آن شکل و آن هیئت متوقع است. این لازمهی انتظار است. وقتی بناست در آن دوران منتظَر عدل باشد، حق باشد، توحید باشد، اخلاص باشد، عبودیت خدا باشد - یک چنین دورانی قرار است باشد - ما که منتظر هستیم، باید خودمان را به این امور نزدیک کنیم، خودمان را با عدل آشنا کنیم، آمادهی عدل کنیم، آمادهی پذیرش حق کنیم. انتظار یک چنین حالتی را به وجود میآورد.
یکی از خصوصیاتی که در حقیقتِ انتظار گنجانده شده است، این است که انسان به وضع موجود، به اندازهی پیشرفتی که امروز دارد، قانع نباشد؛ بخواهد روزبهروز این پیشرفت را، این تحقق حقایق و خصال معنوی و الهی را در خود، در جامعه بیشتر کند. اینها لوازم انتظار است.
خب، بحمداللَّه امروز کسانی دارند در مسئلهی انتظار کارِ عالمانه میکنند؛ آن طوری که در گزارشهای جناب آقای قرائتی بود و قبلاً هم این گزارش را خوانده بودم، حالا هم که ایشان اشاره کردند و گفتند. از کارِ عالمانه و همراه با دقت در مسئلهی انتظار و مسئلهی دوران ظهور نباید غفلت کرد؛ و از کارِ عامیانه و جاهلانه بشدت باید پرهیز کرد. از جملهی چیزهائی که میتواند یک خطر بزرگ باشد، کارهای عامیانه و جاهلانه و دور از معرفت و غیر متکی به سند و مدرک در مسئلهی مربوط به امام زمان (عجّلاللَّه تعالی فرجه الشّریف) است، که همین زمینه را برای مدعیان دروغین فراهم میکند. کارهای غیرعالمانه، غیرمستند، غیر متکی به منابع و مدارک معتبر، صرف تخیلات و توهمات؛ اینجور کاری مردم را از حالت انتظار حقیقی دور میکند، زمینه را برای مدعیان دروغگو و دجال فراهم میکند؛ از این بایستی بشدت پرهیز کرد.
در طول تاریخ مدعیانی بودند؛ بعضی از مدعیان هم همین چیزی که حالا اشاره کردند، یک علامتی را بر خودشان یا بر یک کسی تطبیق کردند؛ همهی اینها غلط است. بعضی از این چیزهائی که راجع به علائم ظهور هست، قطعی نیست؛ چیزهائی است که در روایات معتبرِ قابل استناد هم نیامده است؛ روایات ضعیف است، نمیشود به آنها استناد کرد. آن مواردی هم که قابل استناد هست، اینجور نیست که بشود راحت تطبیق کرد. همیشه عدهای این شعرهای شاه نعمتاللَّه، ولی را - در طول سالهای متمادی و در موارد زیادی - بر آدمهای مختلفی در قرون مختلف تطبیق کردند، که بنده دیدم. گفتند بله، اینی که گفته من فلان کس را، فلان جور میبینم، این فلان کس است؛ یک شخصی را گفتهاند. باز در یک زمان، صد سال بعد مثلاً، یک کس دیگری را پیدا کردند و به او تطبیق کردند! اینها غلط است، اینها کارهای منحرفکننده است، کارهای غلطانداز است. وقتی انحراف و غلط به وجود آمد، آن وقت حقیقت، مهجور خواهد شد، مشتبه خواهد شد، وسیلهی گمراهی اذهان مردم فراهم خواهد شد؛ لذا از کارِ عوامانه، از تسلیم شدن در مقابل شایعات عامیانه بایستی بشدت پرهیز کرد. کارِ عالمانه، قوی، متکی به مدرک و سند، که البته کار اهل فنِ این کار است، این هم کار هر کسی نیست، باید اهل فن باشد، اهل حدیث باشد، اهل رجال باشد، سند را بشناسد، اهل تفکر فلسفی باشد؛ بداند، حقایقی را بشناسد، آن وقت میتواند در این زمینه وارد میدان شود و کار تحقیقاتی انجام دهد. این بخش از کار را هرچه ممکن است، بیشتر باید جدی گرفت تا راه انشاءاللَّه برای مردم باز شود؛ هرچه دلها با مقولهی مهدویت آشنا شود و انس پیدا کند و حضور آن بزرگوار برای ما، ما مردمی که در دوران غیبت هستیم، محسوستر شود و بیشتر حس کنیم و رابطه بیشتر داشته باشیم، این برای دنیای ما و برای پیشرفت ما به سمت آن اهداف بهتر خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
مهدویت؛ انتظار استقرار عدالت/ انسان والایی خواهد آمداین توسلاتی که در زیارات مختلف وجود دارد که بعضی از اینها اسانید خوبی هم دارد، اینها بسیار باارزش است؛ و توسل، توجه، انسِ با آن بزرگوار از دور. این انس به معنای این نیست که حالا کسی ادعا کند که من خدمت حضرت میرسم یا صدای ایشان را میشنوم؛ ابداً اینجور نیست. غالب آنچه که در این زمینه گفته میشود، ادعاهائی است که یا دروغ است، یا طرف دروغ هم نمیگوید، تصور میکند، تخیل میکند. ما کسانی را دیدیم. آدمهای دروغگوئی نبودند، اما خیال میکردند، تخیل میکردند؛ تخیلات خودشان را به عنوان واقعیت برای این و آن نقل میکردند! نبایستی تسلیم اینها شد. راه درست، راه منطقی. آن توسل، توسل از دور است؛ توسلی است که امام آن را از ما میشنود، انشاءاللَّه میپذیرد؛ ولو اینکه ما با مخاطب خودمان از دور داریم حرف میزنیم؛ اشکالی ندارد. خدای متعال سلامِ سلامدهندگان و پیامِ پیامدهندگان را به آن بزرگوار میرساند. این توسلات و این انس معنوی بسیار خوب و لازم است.
امیدواریم انشاءاللَّه خداوند متعال ظهور آن حضرت را هرچه نزدیکتر کند، ما را جزو یاران آن بزرگوار، هم در غیبتش، هم در حضورش قرار بدهد و انشاءاللَّه ما را جزو مجاهدانِ در کنار آن بزرگوار و شهیدشدگان در رکاب آن بزرگوار قرار بدهد.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
۱) انبیا: ۱۰۵ و ۱۰۶
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: مهدویت آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۵۹۹۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشگاه خودباوری را در جامعه به منصه ظهور برساند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، مراسم بزرگداشت مقام و هفته معلم با حضور سعید رازقی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان بوشهر، هیئت رئیسه دانشگاه، استادان، کارکنان و دانشجویان با تجلیل از استادان پیشکسوت دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر با محور «زندگی پاک بر بنیاد روانشناسی مثبتگرا» در این واحد دانشگاهی برگزار شد.
سعید رازقی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان بوشهر در این مراسم اظهار کرد: حوزه کار با استادان و معلمان، بهترین حوزه فعالیتی و ارتباطی در جامعه است.
وی با بیان اینکه دوران دانشجویی، بهویژه دوره کارشناسی، دورانی ویژه، خاطرهانگیز و متفاوت از همه سالهای تحصیل است به دانشجویان توصیه کرد: این دوران فرصتی طلایی برای دانشجویان بوده و باید از تجربه و علم استادان نهایت بهره را ببرند. استادان برای دانشجویان، الگو و نماد هستند. بیشک تأثیر کلام، لحن گفتار، پوشش، رفتار و اعمال استادان تا سالیان سال بر روح و روان دانشجویان اثرگذار باقی خواهد ماند.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان بوشهر با اشاره به سلسله نیازهای انسان ازنظر آبراهام مازلو (نظریه انگیزشی در علم روانشناسی) اضافه کرد: باید تلاش کرد تا دانشگاه در کنار تدریس علوم و دانش، به معنای واقعی محل تربیت و فرهنگسازی در جامعه باشد تا بتوان خودباوری و خودشکوفایی که مبحث رأس این هرم است را به منصه ظهور رساند.
استاد بدون حضور دانشجو معنایی ندارد
یکی از استادان پیشکسوت دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر نیز درباره زندگی پاک با استفاده از غزلی از حافظ بر بنیاد روانشناسی مثبتگرا با بیان اینکه استاد بدون حضور دانشجو معنایی ندارد، گفت: نزدیک به سه دهه است که بیش از گذشته زندگی انسان با مقوله زندگی پاک آمیخته و در شرایط کنونی جهان و وجود هجمههای مختلف و ناپاکیهای بسیار، برگزیدن راه و رسم پاکی در زندگی و ادامه دادن به آن بسیار سخت شده و باید به فردی که در این سلوک زندگی میکند، هزاران آفرین گفت.
عباس عاشورینژاد با بیان اینکه ناپاکیهای بسیار دور تا دور زندگیها را فراگرفته و هیچ جا از گزند آثار مخرب آن در امان نمانده، عنوان کرد: این نفوذ در امور، حتی به نهادهای مقدسی همانند مدرسه و دانشگاه نیز رسوخ پیدا کرده و افرادی را که مسیر صحیح زندگی را برای خود برگزیدهاند را تحتفشار قرار داده است. این عیب روزگار کنونی، یک حسن نیز محسوب میشود در این فشارها، زمانی که انسان مرحلهای از زندگی خود را با همه فشارها با پاکی به پایان میرساند، قطعاً حلاوت و رضایت بیشتری در خود احساس خواهد کرد.
وی با قرائت غزلی از حافظ شیرازی عنوان کرد: «لسانالغیب» میفرماید:«کمتر از ذره نهای پست مشو مهر بورز / تا به خلوتگه خورشید رسی چرخزنان / بر جهان تکیه مکن ور قدحی میداری / شادی زهرهجبینان خور و نازکبدنان / پیر پیمانهکش من که روانش خوش باد / گفت پرهیز کن از صحبت پیمانشکنان / دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل / مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان» حافظ در این چهار بیت تأکید میکند که انسان میتواند زندگی زیبا و پاکی داشته باشد به شرط اینکه از نکاتی که از این غزل برداشت میشود، بهرهمند شود.
چهره ماندگار فرهنگی استان بوشهر اضافه کرد: این ابیات بدین معناست که نخست انسان بزرگ است و حق ندارد کوچک فکر کند و شایسته بوده اهداف بلند و ارزشمند انتخاب کند. همچنان که حرکت ذره به سوی خلوتگه خورشید است، مسیر حرکت انسان باید به سوی نور باشد. چنانکه در نظریه امید «اشنایدر» اصالت هدف به خوبی دیده میشود.
عاشورینژاد ادامه داد: دوم اینکه یکی از پیشفرضهای روانشناسی مثبتگرا این بوده که انسان باید بپذیرد که هیچ چیزی پایدار نیست. حافظ هم میگوید: انسان نباید بر جهان گذرا تکیه کند، همه چیز فانی است به جز ذات پروردگار، بنابراین انسان نباید عزتنفس و آبروی خود را فدای آرزوهای خام و ناپخته کند و شایسته بوده تا اگر چیزی دارد آن را با دیگران شریک شود تا زندگیاش به شادمانی بگذرد. سوم اینکه حافظ میگوید: از همنشینی با بدعهدان و پیمانشکنان بپرهیزد، چون اینان امنیت انسان را بر هم میزنند و آبروی آدمی را تهدید میکنند.
وی افزود: چهارم اینکه روانشانسی مثبتگرا بر اهمیت دوستی در تحقق «شادمانی درونی» و «شادکامی پایدار» تأکید دارد، حافظ هم میگوید: دوستان واقعی را بیابد و دایره دوستیهای اصیل را گسترش دهد و در حفظ رابطه دوستیها بکوشد و دشمنان و انسانهای شیطانصفت دوری کند.
به گزارش آنا، در این مراسم با قدردانی از استادان پیشکسوت و برجسته دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر در سال گذشته از استادانی که به مرتبه استادیاری و دانشیاری ارتقا یافته بودند، تجلیل شد.
انتهای پیام/