Web Analytics Made Easy - Statcounter

رویداد۲۴ علی ربیعی سخنگوی دولت نوشت: در فضای بشدت سیاست‌زده کنونی یک نوع قطبی‌سازی در اطراف قضیه تحریم شکل گرفته است؛ یا از یکسو از تحریم‌های امریکایی یک بت شکست‌ناپذیر می‌سازند و هرگونه تلاش دیپلماتیک را به منزله یک «تسلیم» جلوه می‌دهند یا اینکه برخی دیگر چاره نهایی مشکلات ناشی از تحریم را در مذاکره محض می‌بینند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یکی از مشکلات مربوط به ساخت قدرت در ایران امروز که به‌طور اجتناب‌ناپذیر آثار خود را در زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مردم می‌گستراند نزاع روایت‌هاست. اختلاف در برداشت‌ها یا به تعبیری یک دوالیزم پذیرفته شده را در بسیاری از کشور‌های دنیا می‌توان دید، اما آنچه ما مشاهده می‌کنیم یک دوگانگی ادراکی عمیق در بین نخبگان سیاسی است که من آن را مهم‌ترین عامل فرسایش و به تعبیر لنین نتوانستن بالایی‌ها می‌دانم. این دوگانگی روایت‌ها آنچنان جامعه را دچار سردرگمی کرده که در نتیجه آن افرادی که به روایتگران درون ساخت قدرت اعتماد دارند رودرروی هم قرار می‌گیرند. این امر به یک تضاد آنتاگونیستی انجامیده و در درازمدت اکثریت جامعه خسته از این جنگ روایت‌ها که از نظر آن‌ها جنگ قدرت تلقی می‌شود مسیری دیگر می‌پیمایند یا به روایت‌های خارجی عادت می‌کنند.

در این یادداشت قصد ندارم به ریشه‌های فلسفی و نگرشی این روایت‌سازی‌ها بپردازم، اما قطعاً بخش اعظم آن ناشی از تمایل به کسب قدرت است. اجازه بدهید خاطره‌ای از یک دوست قدیمی مارکسیستم بیان کنم: «یکی از دوستان دوران دبیرستانم ابتدا سمپات حزب توده شد، به مرور به سمت چریک‌های فدایی گرایش پیدا کرد و در نهایت به گروه اشرف دهقانی متمایل و یکی از افراد مدعی شد و در درون گروه اشرف دهقانی هم انشعابی را سازمان داد. اواخر دهه ۶۰ او را دیدم و با هم به صحبت نشستیم. به او گفتم مگر در مارکسیسم چقدر تنوع برداشت وجود دارد که شما دائم انشعاب ایجاد می‌کنید و یک جزوه قطور هم در توجیه آن می‌نویسید؟ دوست من که آن زمان هم تقریباً بریده بود با بیانی طنزآلود گفت ببین رفیق! ما ابتدا بر سر تشکیلات و فرد همخانه! نزاع می‌کنیم. بعد ایدئولوژی آن ساخته و پرداخته می‌شود.» بسیاری از نزاع‌های امروز مرا یاد روایت دوست دیرین اشرف دهقانی‌ام می‌اندازد. مسأله برجام، مذاکره و مقاومت در داخل در بسیاری موارد دچار چنین سندرومی شده است. در این یادداشت می‌خواهم به ضرورت راهبرد دوستونه مبتنی بر جامعه -آشتی بین دو دیدگاه - که پیشتر نیز به آن اشاره کرده‌ام در مقابله با تحریم امریکا اشاره کنم:

در فضای بشدت سیاست‌زده کنونی یک نوع قطبی‌سازی در اطراف قضیه تحریم شکل گرفته است؛ یا از یکسو از تحریم‌های امریکایی یک بت شکست‌ناپذیر می‌سازند وهرگونه تلاش دیپلماتیک را به منزله یک «تسلیم» جلوه می‌دهند یا اینکه برخی دیگر چاره نهایی مشکلات ناشی از تحریم را در مذاکره محض می‌بینند. از قضا آنچه که در هر دو حالت مغفول می‌ماند خود جامعه‌ای است که امریکا پیکان تحریم‌ها را به طور مستقیم علیه آن سمتگیری کرده است. اکنون در پیامد دردبار زخم آبان نوبت آن است که ارزیابی نوینی از راهبرد‌های ضدتحریمی به عمل آوریم و قطبی‌سازی میان امر دیپلماسی و نگاه به داخل را پشت سر بگذاریم. تحریم‌ها بیش از آنکه خصلتی اقتصادی داشته باشد سرشتی اجتماعی دارد و تاب‌آوری جامعه را به آماج اصلی تهاجم خود تبدیل کرده است؛ بنابراین مقابله با تحریم‌ها نمی‌تواند از فراز سر جامعه صورت پذیرد و جامعه را دور بزند. مداقه در جمع‌بندی برایان هوک، پمپئو و دیگر آدم‌های ترامپ در لابی‌های فارسی‌زبان و پترو رسانه‌ها و اتاق فکر‌های اسرائیلی تحریم، کافی است نشان دهد که آن‌ها چه پیوند وثیقی میان تحریم‌ها و رخداد‌های تلخ آبان برقرار کرده‌اند. از جناب شاهزاده! که می‌گوید «مردم ایران تحریم‌ها را تقدیر می‌کنند» تا دیگر پادو‌های خشونت‌پراکنی در رسانه‌های پترودلاری که در جمع‌بندی حوادث تلخ آبان می‌گویند مردم نشان دادند که «تحریم‌ها یک راه‌حل است» و تا توئیت به مزد‌های پترودلاری در آلبانی که تولیدات ضددولتی در برخی رسانه‌های داخلی را به استخدام دستگاه خشونت‌پراکنی خود درآورده‌اند، همگی پیوند واحدی میان تحریم و شهرآشوبی و ایرانسوزی ایجاد کرده‌اند.

رخداد‌های ناگوار آبان با همه تلخی خود نشان داد که باید با راهبرد‌های ساده‌اندیشانه و تک‌وجهی مقابله با تحریم وداع کرد و یک راهبرد دوستونه را در دستور کار قرار داد: من این راهبرد دوستونه و دو وجهی مبتنی بر جامعه در مقابله با تحریم‌ها را این‌گونه می‌توانم توضیح بدهم که هرکجا تحریم هست و آثار و توابع خودش را آشکار کرده نیازمند برنامه‌هایی برای مقاوم کردن اقتصاد، فرهنگ و جامعه در مقابل تحریم‌ها هستیم. اصلاح الگوی مصرف و بودجه‌های مستقل از نفت و گسترش صادرات و کاهش واردات و مواردی از این قبیل باید به‌عنوان برنامه مداوم اجرا شود به نحوی که به جانمایه نظام اداری تبدیل شود و هر کنشگر اقتصادی و کارآفرین جامعه مدنی خود را بخشی از این استراتژی متصور شود. همزمان با آن نباید به دیده شک به تلاش دیپلماتیک نگریست و آن را در تقابل با استراتژی مقاومت دانست. ما باید از هیچ تلاشی برای عقب راندن امریکا و شکست تحریم امتناع نکنیم؛ بنابراین حفظ برجام، پذیرش «اف‌ای‌تی‌اف»، استفاده از ظرفیت‌های بین‌المللی از هند و چین و روسیه تا ژاپن و اروپا و حتی داخل امریکا باید یک استراتژی مقاومت تلقی شود. ما در نبرد رهایی‌بخش ملی برضد اشغالگری بعثی انکار نکردیم که دشمن خرمشهر و قصرشیرین ما را اشغال کرده یا آبادان را به محاصره خود درآورده که اگر انکار می‌کردیم بسیج ملت برای رفع حصر واشغال بی‌معنا می‌شد. اکنون هم برای مقابله با تحریم و برای شکست دادن تحریم‌ها به مراتب بیش از دوران جنگ تحمیلی نیاز به بسیج ملی داریم و انکار واقعیت تحریم یعنی اعلام استغنا از حضور مردم در صحنه‌های انتخاباتی، اقتصادی و اجتماعی.

اما نکته حائز اهمیت این است که تحریم در کجا هست؟ باید بگوییم که تحریم آثار خودش را در دشوار کردن زندگی مردم آشکار کرده است. به‌عبارت دیگر ما باید در استراتژی دوستونه به مردم برگردیم. راهبرد «بازگشت به جامعه» در شرایط ملتهب کنونی یک راهبرد ضدتحریمی نیز هست. تنها زمانی می‌توان شعار «در مقابل تحریم‌ها نمی‌شکنیم، تحریم‌ها را می‌شکنیم» را سر داد که توانمندسازی جامعه و توان‌افزایی سازمان‌های مدنی جامعه را در دستور کار قرار دهیم و به موازات امر اجتماعی، انتخابات مجلس را به استاندارد‌های انتخابات مجلس اول در اسفند ۵۸ نزدیک کنیم.

لینک کوتاه: www.rouydad24.ir/000pmk خبر های مرتبط

منبع: رویداد24

کلیدواژه: رویداد24 علی ربیعی حفظ برجام تحریم ایران استراتژی مقاومت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۷۱۲۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آتش و فراموشی؛ روایت استاد فلسطینی از زندگی خانواده او در غزه

دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد اعلام کرد بیشتر قربانیان حملات اخیر رژیم صهیونیستی به شهر رفح در نوار غزه زنان و کودکان بوده‌اند و در صورت تشدید حملات رژیم اشغالگر به این باریکه، خطر کشتار غیرنظامیان و آوارگی مضاعف فلسطینی‌ها افزایش می‌یابد. در بیانیه این نهاد حقوق بشری آمده است: «فولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل امروز مجموعه حملات اسرائیل علیه رفح در روز‌های گذشته را محکوم کرد؛ حملاتی که بیشتر به کشته‌شدن زنان و کودکان منجر شده است. او بار دیگر نسبت به حمله‌ای تمام‌عیار علیه این منطقه هشدار داد، منطقه‌ای که ۱.۲ میلیون فلسطینی به‌اجبار به آن پناه آورده‌اند.»

بر اساس این بیانیه، چنین حمله‌ای تنها به کشتار بیشتر و آوارگی مضاعف منجر شده و جنایات بین‌المللی بیشتری به همراه خواهد داشت. بر اساس گزارش‌ها، در حملات رژیم صهیونیستی به رفح در ۱۹ و ۲۰ آوریل دست‌کم ۳۳ فلسطینی شهید شدند که ۲۲ تن از آنها زن و کودک بودند. تورک در این بیانیه گفت: «هر ۱۰ دقیقه یک کودک کشته یا مجروح می‌شود. آنها بر اساس قوانین جنگی مصونیت دارند؛ اما در نهایت همین کودکان هستند که بهای این جنگ را پرداخت می‌کنند.»

 از همین رو خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان پای صحبت‌های «غدی عاقل»، استاد فلسطینی الاصل دانشگاه کانادا نشسته و از تجربه شخصی وی و خانواده او در غزه پرسید. در ذیل مشروح این گفتگو از نظرتان می‌گذرد.

-با توجه به اینکه تمام اعضای خانواده شما در نوار غزه و رفح هستند، خبر جدیدی از وضعیت آنها دارید؟

غدی عاقل: کسانی که از بمباران نسل‌کشی اسرائیل جان سالم به در می‌برند، ممکن است از مرگ و ویرانی که از خود بر جای می‌گذارد جان سالم به در نبرند. در اوایل ماه جاری، نیرو‌های اشغالگر اسرائیل از زادگاه من خان یونس در جنوب نوار غزه عقب نشینی کردند، احتمالاً برای آماده شدن برای حمله به رفح. اکنون، آن غیرنظامیانی که در بخت آزمایی مرگ و زندگی برنده شدند، در دنباله رویا‌های شکسته به خان یونس هستند. 

خطر هنوز در هر گوشه‌ای در کمین است، اما پسر عموی من اکرام و شوهرش عوض احساس کردند که مجبور بودند به جمعیت بپیوندند و به منطقه القراره در شمال خان یونس بروند تا وضعیت برادر عوض و محمد و خانواده اش را بررسی کنند. آنچه آنها کشف کردند فراتر از درک بود. محمد، همسرش منار و هفت فرزندشان - خالد، قصی، هادیه، سعید، احمد، ابراهیم و عابد که همگی زیر ۱۵ سال سن داشتند- در حمله هوایی اسرائیل به خانه‌شان به طرز وحشیانه‌ای کشته شدند. خانه آنها خراب شده بود و بدن آنها در حال تجزیه بود، سگ‌ها و گربه‌های ولگرد سعی می‌کردند آنها را بجوند. اکرام و عوض قبر‌های کم عمقی کندند و آنها را دفن کردند.

این دومین باری بود که اکرام و عوض باید برادرزاده‌ها و خواهرزاده‌های خود را دفن می‌کردند. در ماه اکتبر، آنها مجبور شدند از اجساد تسنیم، یاسمین، محمود و الیاس، فرزندان برادر دیگر عوض، ابراهیم، مراقبت کنند که به همراه مادرشان، نانسی، در بمباران اسرائیل کشته شده بودند.

این بار درد خیلی غیر قابل تحمل بود. پس از بازگشت به خانه، اکرام که غم و اندوه او را فراگرفته بود، ناگهان بینایی خود را از دست داد. علت این مصیبت غم انگیز ناشناخته است و همه ما را گیج و ویران کرده است.

در همین حال، در غرب خان یونس، که اکنون شبیه یک شهر ارواح است، برخی از اعضای خانواده شوهرم سفری مشابه با درد و رنج را آغاز کردند. مقصد آنها: ویرانه‌های خانه هایشان، نه چندان دور از آنچه از بیمارستان الامل باقی مانده است.

کل بلوک، از جمله سه ساختمان چند طبقه که برادر شوهرم و بیش از ۷۰ نفر دیگر در آن زندگی می‌کردند، ویران شد. مردان جوان خانواده عکس، فیلم گرفتند و آنچه از زندگی سابقشان باقی مانده بود را نجات دادند. سپس آنها به المواسی بازگشتند، که زمانی مرکز پر جنب و جوش زندگی در ساحل خان یونس بود، که اکنون به یک اردوگاه چادری تبدیل شده است، سرزمینی بایر از ناامیدی، جایی که در چهار ماه گذشته آواره شده اند.

آنها پس از بازگشت به چادر‌های خود، تصاویر و کلیپ‌های ویرانه خانه‌های خود را با پدر و مادر و خواهر و برادر خود به اشتراک گذاشتند. برای خواهرشوهرم نیما، خبر‌ها و تصاویر خانه اش بیش از حد قابل تحمل بود. او در حین تماشای تصاویر مدام گریه می‌کرد. صبح روز بعد، نیما را بی هوش یافتند. خانواده‌اش او را با عجله به نزدیک‌ترین بیمارستان، الامل بردند، که از قضا به «امید» ترجمه می‌شود، اما هیچ بیمارستان و امیدی پیدا نکردند. یکی از پزشکان قهرمانی که در آنجا مانده بود اعلام کرد که او مرده است. او به سادگی قادر به تحمل این ناراحتی نبود. نیما غرق در غم و ناامیدی، سکته کرده بود. شوهر نیما، سلیمان، و فرزندانش برای تکمیل مقدمات تشییع جنازه، شستن جسد به روش صحیح، یافتن وسایلی برای تابوت و رسیدن به رباب، دختر بزرگ نیما، که به رفح پناه برده بود، تلاش کردند.

در حالی که آنها گریه می‌کردند و ماتم می‌کردند، بمب‌های اسرائیل همچنان بر مناطق مسکونی در رفح، اردوگاه آوارگان نصیرات، دیرالبلاح، اردوگاه آوارگان مغازی و بیت حانون اصابت کرد و صد‌ها کشته برجای گذاشت. در اردوگاه آوارگان یبنا در رفح، یک بمب باعث کشته شدن اعضای خانواده ابوالحنود - ایمان. مادرش ابتصام؛ شوهرش محمد؛ و چهار فرزند خردسالشان: تالین، آلما، لانا و کرم شد.

در جریان این بمباران شدید، سلیمان از ترس امنیت او و فرزندانش تصمیم گرفت که به رباب اطلاعی ندهد. نیما را بدون او دفن کردند. انتخاب ویرانگر بود، اما خطرات سفر به رفح و بازگشت بسیار زیاد بود. حملات هواپیما‌های بدون سرنشین، گلوله باران یا بمباران کشتی‌ها بی امان بود.

روزی که نیما را دفن کردند، ارتش اسرائیل بازار اردوگاه مغازی را بمباران کرد و ۱۱ نفر را کشت که بسیاری از آنها زن و کودک بودند. این اولین باری نبود که درد‌های شدید به چنین مرگ نابهنگامی در خانواده منجر می‌شد. در سال ۱۹۶۷، عبدالله، پدر سلیمان، با آشکار شدن واقعیت تلخ اشغال نظامی اسرائیل، دچار سکته مغزی شد. با از دست دادن خانه خود در نکبه ۱۹۴۸، وحشتی که ارتش اسرائیل در سال ۱۹۶۷ بر سر مردم فلسطینی غزه ایجاد کرد، شوک دیگری بود. اما در نهایت، چیزی که بیش از حد تحمل شد، ربودن پسرش سلیمان توسط سربازان اسرائیلی بود که در آن زمان یک کودک ۱۶ ساله بود. عبدالله که از سرنوشت سلیمان چیزی نمی‌دانست و نمی‌توانست فکر از دست دادن او را بپذیرد، تسلیم غم و اندوه شد و سکته مغزی بدن او را ویران کرد و او را فلج کرد. او هفت سال در اردوگاه خان یونس مصیبت‌های زندگی را تحمل کرد تا اینکه یک هفته پس از بازگشت سلیمان به غزه از دنیا رفت.

سلیمان از اینکه همسرش نیما به اندازه پدرش درد طولانی نداشت، خدا را شکر کرد و از فرزندانش خواست سوره فاتحه را برای او بخوانند. نیما تنها یکی از بیش از ۱۰۰۰۰ زن فلسطینی است که تاکنون در این جنگ جان باخته است. او یک میزبان عالی و یک آشپز فوق‌العاده بود که یک روز در آرزوی زیارت مکه بود و با دقت تمام پولهایش را برای این سفر پس انداز می‌کرد.

مرگ نیما نه تنها رویا‌های او را خاموش کرد، بلکه گرما و سخاوتی را که ذات او، یعنی جوهر فلسطینی را مشخص می‌کرد، خاموش کرد. او یک خلاء را پشت سر می‌گذارد که فقط با درد دل و از دست دادن پر شده است. موشک‌های یک پهپاد هرمس ساخت اسرائیل می‌تواند حریم هوایی بدون محافظ غزه را سوراخ کند و جان انسان‌ها را در چند ثانیه بگیرد. موشک‌های به اصطلاح «آتش و فراموش کن» می‌توانند اهدافی را در فاصله بیش از ۲.۵ کیلومتری (۱.۵ مایلی) در آسمان هدف قرار دهند، بنابراین وقتی شلیک می‌شوند، هیچ کس روی زمین نمی‌داند که در حال آمدن هستند. غیرنظامیانی که به تجارت خود می‌پردازند فوراً کشته می‌شوند، زیرا هیچ کس و هیچ چیز برای محافظت از آنها وجود ندارد.

هیچ هواپیمای جنگی اردنی، انگلیسی، فرانسوی یا آمریکایی برای دفاع از ۵۰ زن کشته شده هر روز در ۲۰۰ روز گذشته توسط اسرائیل مستقر نشد. به نظر می‌رسد "آتش و فراموش کردن" در غزه یک سیاست جهانی است.

اما فریاد قاطع من این است که دنیا هرگز نباید فراموش کند. مردم خوب در سرتاسر جهان تلاش می‌کنند تا اطمینان حاصل کنند که مسئولین این جنایات و کسانی که به آنها اسلحه داده اند، با محاکمه روبرو خواهند شد و شبح عدالت تا پایان روز‌های خود تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.

غدی عاقل، یک استاد دانشگاه فلسطینی الاصل در کاناداست که در حال حاضر استاد دانشگاه آلبرتا در ادمنتون کاناداست. او از زمان آغاز جنگ غزه مقالات، یادداشت‌ها و گزارش‌های تفصیلی فراوانی را در رسانه‌های جهان از جمله رسانه‌های کانادا منتشر کرده است.

باشگاه خبرنگاران جوان بین‌الملل خاورمیانه

دیگر خبرها

  • برپایی ایستگاه سلامت در سیب و سوران
  • راهبرد جامع بیمه ایران برای سال ۱۴۰۳؛ تمرکز بر دیجیتالیزه کردن و نوآوری در بیمه‌های زندگی
  • ۸ انیمیشن کلاسیک که باید حتما ببینید | از والت دیزنی تا میازاکی
  • حمایت مردم گیلان از جنبش‌های دانشجویی در امریکا و اروپا
  • مأموریت ویژه جامعه قرآنی ارتقای ظرفیت‌های معنوی کشور است
  • این تحلیل که جز خشونت راهی نمانده ایران را به کجا می برد؟ / آیا وضعیت هراسناک است؟ / امید با توافق روی آغاز نو، و بازتعریف جدید شکل می گیرد
  • این که جز خشونت راهی نمانده ایران را به کجا می برد؟ / آیا وضعیت هراسناک است؟ / امید با توافق روی آغاز نو، و بازتعریف جدید شکل می گیرد
  • روایت مقام سابق موساد از «زیرساخت باور نکردنی دور زدن تحریم‌ها در ایران»
  • کنایه سنگین همتی به سخنان قالیباف: زندگی را برای مردم سخت و پیچیده نکنید
  • آتش و فراموشی؛ روایت استاد فلسطینی از زندگی خانواده او در غزه