Web Analytics Made Easy - Statcounter

 

خبرگزاری تسنیم: در فاصله کمتر از دو ماه مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتقادات به عملکرد شورای سیاست‌گذاری جبهه اصلاح‌طلبان همچنان از گوشه‌ و کنار این جریان و از سوی برخی چهره‌های اصلاح‌طلب شنیده می‌شود. 

عبدالله مومنی فعال سیاسی اصلاح‌طلب و از اعضای سابق ادوار دفتر تحکیم وحدت طی یادداشتی با عنوان "شورای دلسردی" که در شماره امروز (شنبه) روزنامه سازندگی منتشر شده، به انتقادات از سازوکار حاکم بر شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان از زمان تشکیل تاکنون پرداخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

** ساختار اصلاح‌طلبی  با مسامحه و تعارف سیاسی راه به جایی نمی‌برد

مومنی در ابتدای این مطلب نوشته است: "سامان جدید اصلاح طلبانه باید مرتبه‌ای عالی‌تر از مواجهه گفتار سیاسی اجتماعی اصلاحات و مطالبه مردم باشد و در برخی موارد برای بازسازی ابتدا باید به بنیاد افکنی ساختاری پرداخت. به نظرم اکنون اصلاح‌طلبی در چنین وضعیتی است و صرفاً نمی توان با ایده های شعاری یا بیان یکسری لفاظی‌های تکراری آن را به جهتی مردمی‌تر تمایل داد بلکه باید آن را شخم زد و ساختارهای شکل بسته آن را باز کرد و از نو ساخت. به طوری که سازمان اصلاح طلبی سامان جدید بیابد و مرتبه عالی‌تر از مواجهه با مطالبات مردم باشد وگرنه زنگاری که بر ساختار آن نشسته است با مسامحه و تعارفات سیاسی مرسوم از آن رخت بر نخواهد بست و سقط تاریخی آن بسان بسیاری از ایده‌های نیکو ولی بی فرجام خواهد شد.

**شورای سیاست‌گذاری عامل ناامیدی و دلسری جامعه از گفتمان اصلاح‌طلبی 

وی معتقد است  شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاح‌طلبان این روزها موجبات دلسردی و ناامیدی بیش از پیش جامعه را از گفتمان اصلاح طلبی فراهم آورده است. فقدان اصل نمایندگی در چیدمان و گزینش افراد حاضر در شورا منجر به تقویت مناسبات و سازوکارهای فرصت طلبانه و مشوق رویش احزاب قارچ‌گونه شده است که صرفاً به دنبال گرفتن کرسی در این شورا در جهت تقسیم و توزیع قدرت هستند. از این رو چنین تلقی سکتاریستی بزرگترین ضربه را به سازمان سیاسی اصلاح‌طلبان وارد ساخته است و عملاً این شورا را به جای اینکه به محملی برای نمایندگی و تنوع نیروهای اجتماعی بدل سازد به محلی برای ساخت و تاز و توزیع مدیریت‌ها بر اساس میزان عددی آرا بدل کرده است به گونه‌ای که عمده چهره‌ها هر کدام سهمیه‌ای برای حفظ موازنه شورا بر اساس تقسیم میان الیگارشی موجود هستند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در بخش دیگری از مطلب خود  با تاکید بر اینکه ناکارآمدی کنش‌های سیاسی اصلاح طلبانه در حال حاضر به عنوان  تهدید اصلی جبهه اصلاحات قلمداد می‌شود، تصریحکرده است: سیاست‌های اصلاح طلبی موجب تغییر رویه در سیاست گذاری در کشور نشده است.

مومنی با انتقاد از تصمیم‌سازان جریان اصلاحات‌ در سال‌های خاطرنشان کرده است: این روزها اتخاذ مواضع راهبردی اصلاحات توسط کسانی صورت می‌گیرد که  به بخشی از دکوراتیو قدرت تبدیل شده‌اند. برغم اعتماد و اقبال مردم در انتخابات‌های گذشته شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاحات جز تقویت طیف ناکارآمد اصلاح طلب و تلاش برای قبضه کامل نهادهای مدنی موثر در اختیار اصلاح‌طلبان نتوانست کاری از پیش ببرد و نتوانست به سازمان کارآمد و دربرگیرنده کلیت جریانات اصلاح‌طلب بدل شود.

**جریان اصلاحات کنترلی بر رفتار کسانی به جایگاه سیاسی رسیده‌اند را ندارد

به اعتقاد این عضو سابق ادوار دفتر تحکیم وحدت،  یکی از نقاط ضعف اساسی جریان اصلاحات به خصوص پس از روی کار آمدن دولت روحانی، فقدان پرنسیب سیاسی بی توجهی به اصول و محکمات اصلاح‌طلبی است. 

وی می‌افزاید: جریان اصلاحات عملاً کنترل اجتماعی و کنترل گری بر رفتار کسانی که به نام اصلاحات به جایگاه سیاسی دست یافته اند را از دست داده است. به گونه‌ای که افراد و حتی جریانات سیاسی هیچ واهمه و نگرانی به خاطر تزلزل و عدول از مواضع اصلاح‌طلبی و نیز چرخش و غلتیدن در دامن رانت و فساد نداشتند و می دانستند که از سوی جریان اصلاح طلبی بازخواست و حساب کشی نمی‌شوند.

**برخی اصلاح‌طلبان نسبت به شرایط فعلی کشور دچار فریبکاری و گزافه‌گویی شده‌اند

مومنی در ادامه  با اذعان به کاهش سرمایه‌ اجتماعی اصلاح‌طلبان نوشته است:‌ فروکشکردن اقبال گسترده اجتماعی از جریان اصلاح طلبی بدان سبب است که مفهوم اصلاح‌طلبی نتوانسته توجه به مفاهیم عینی و انضمامی را برای مردم مطالبه کند. معهذا برخی از اصلاح طلبان در خصوص شرایط فعلی کشور که به واسطه تصاحب بخشی از پارلمان و روی کار آمدن دولت دوم آقای روحانی و تصاحب اکثریت مطلق شوراهای کلانشهرها است نه تنها کوچکترین نقد و انتقادی را بیان نمی‌کنند بلکه با تعصب کور نسبت به جریان اصلاحات چشم خود را بر واقعیات موجود بسته و بعضا دچار گزافه‌گویی گشتند که اگر نگوییم این توصیفی فریبکارانه و غیر اخلاقی از وضعیت فعلی است بدون شک می توان گفت با مبالغه آمیخته است زیرا اکنون افکار عمومی آن را بر نمی تابد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در بخش پایانی یادداشت خود با تاکید بر اینکه وضعیت جامعه و شهروندان ایرانی در موقعیتی است که باید باور کنیم اصلاح‌طلبی بدین گونه ای که ایده پردازان جسور اصلاحات وعده دادند نتوانست نسخه و برنامه عملی و مناسبی را برای حل مشکلات عمده سیاسی و اقتصادی و اجتماعی داشته باشد، می‌افزاید: شعارها و گفتمان جریان موتلف اصلاحات صرفاً بیان مجدد ادعاهای پیشین بوده و ظاهر امر نیز نشانگر این است که جریان اصلاحات تاکنون نتوانسته به جمع‌بندی روشن گفتمانی یا برنامه سیاسی نوینی دست بیابد. همچنین به نظر می‌آید که با همان ادعاهای تکراری و پیشین می‌خواهد خود را در صحنه سیاسی به عنوان یگانه رقیب برتر جریان اصولگرایی برای اداره کشور و پیشبرد اصلاحات معرفی و تبلیغ کند.

منبع: فردا

کلیدواژه: اصلاح طلبان جریان اصلاحات روحانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۷۲۰۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است

روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.

این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.

اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، اما حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید.

آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد.

محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.

نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌وچل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟!

اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید!

شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

دیگر خبرها

  • واکنش عباس عبدی به سخنان مهدی نصیری: اصلاح‌طلبی و براندازی دو راهبرد غیر قابل جمع است
  • مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول
  • مجری جنجالی صداوسیما به اصلاح‌طلب و اصولگرا رحم نکرد: حرامید! +تصویر
  • مجری صداوسیما: اصلاح طلبی نطفه‌اش حرام است و اصولگرایی لقمه‌اش!
  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
  • رژیم صهیونیستی پاسخ پیشنهاد حماس را با اصلاحات به مصر داد
  •  واکنش اصلاح‌طلبان به سخنان نصیری درباره اتحاد شاهزاده و تاجزاده؛ تکرار یک شوخی بی‌مزه است | ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد | واقعا یک توهم است
  • آشکار شدن فریبکاری غرب در پیچیدن نسخه‌ آزادی‌خواهی برای دیگران