میثم قهوهچیان؛ ایران بدل به معما شده است. اینکه چه میشود، دیگر یک سوال نیست، بلکه یک وضعیت است. ایران بدل به علامت سوال شده است. این علامت سوال را در بسیاری از محافل و مجالسِ بحث و گفتوگوی ایرانیان میتوان دید؛ اینکه، چه میشود. مولوی میگوید «هر چیز که در جستن آنی، آنی» و حالا ایرانیان از بس در پی جستن آینده ایران بودهاند، به همین جستن و یا به این معما بدل شدهاند؛ ایران معما شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران به مثابه هویتی جدید، داستان غمانگیزی داشته است. این داستان غمانگیز سالیان سال است که ادامه داد. بسیاری از نسلهای ایران در طی این صد و اندی سال، در سرودن از خون جوان وطن لاله دمیده، هم آوا بودهاند.
ایران شاهد شکستهای پی در پی برای رسیدن به وضعیتی پیشرفته، مرفه، مستقل بوده است. آرمانهایی مانند عدالت و آزادی بارها و بارها از زبان مجاهدان و مبارزان تاریخ ایران بیان شده بوده است و نتیجهای ملموس و روشن به دست نیامده است.
این سوال که چه خواهد شد، پیشینهای به عمر ایران جدید دارد. کشوری که دائما تحولات جدیدی را متوجه خود دیده است. انقلاب شده است، کودتا شده است و یا جنگ. تحولات بیامان بودهاند. ایرانیان همواره در پی حل معمای خود بودهاند و راه حلها، اما ناکارآمد.
آزادی چنانچه هگل، فیلسوف آلمانی آن را در قامت دولت مدرن میبیند، با آزادی فردی در هم تنیده است. آزادی که او آن را غایت دولت مدرن میداند، در تحقق وضعی است که در آن فرد خود را بر آمده از جمع دانسته و جمع جامع حقوق افراد باشد. ایرانیان گویا آگاه شدهاند، اما گویی راه درازی تا سامانمند شدن آگاهی و رسیدن به دولتی آزادی مدار وجود دارد.
ایرانیان آگاهاند که به مقام سوال و پرسش رسیدهاند، اما آنقدر در چنین سوالی ماندهاند که صرفا سوال شدهاند. گویی دیگر فاعل و یا راهحلی نمانده است و تنها سوال باقی مانده است؛ سوال «ایرانی» به «ایران» به مثابه سوال بدل شده است.
همه تلاشهای جمعی و اساسی در تاریخ معاصر مبتنی بر تصورس از توانایی و حق است. این تصور خود مبتنی بر این بوده است که چه میتوان و باید کرد. آنها به خاطر رسیدن به اهدافی که بعضا ضد و نقیض هم بود، کارهایی کردند. تلاشهای جمعی در تاریخ معاصر برای حل معماها موجود بود، زمانی که ایران معما نشده بود.
ایران معما چگونه ایرانی است
اما «ایرانِ معما» چگونه ایرانی است؟ یک ایرانی معماشده چه مشخصات و مختصاتی دارد؟ چگونه میتوان به حلِ این وضعیت اندیشید؟ آیا راهحل، نسبتی به مسئله دارد؟ آیا میتوان برای حل مشکلات در نفس وضعیت امروز، اندیشید؟
مسائل اجتماعی راهحلی صرفا نظری ندارند. مسائل اجتماعی در یک وضعیت اجتماعی مطرح میشوند، وضعیتی که راهحلهایی را ممکن و راهحلهایی را ناممکن میکند. شناخت وضعیت از اینرو بخشی از شناخت خود مسئله و یا طرح راهحل است. از این منظر شاید حل مشکلات ما در شناخت وضعیت ما نهفته باشد.
ایرانی امروز تلاشهای زیادی برای تغییر وضعیت خود کرده است، چون پدر، مانند پدربزرگش و چونان پدر پدربزرگش. تلاشهای صورت گرفته است، اما در پهنه تاریخ معاصر ایران، همواره با عمومی و همهگیر شدن سوال چه میشود، همراه شده است.
انسان در طرح مسئله «چه میشود»، با یک اراده دیگر پیوند میخورد، او در بند خواست دیگری، خدایگان، ارباب و یا قدرتهای بزرگ جهانی میافتد. در اینجا سوال این نیست که چه میتوان کرد و یا چه باید کرد، بلکه این پیام وجود دارد که نمیتوان کاری کرد و یا نباید کاری کرد.
ایران امروز ایران ناتوانشده است و نمیتواند خود را تغییر دهد. از اینرو وضع این کشور بسیار دشوارتر از آن است که معمایی در خود داشته باشد، او خود معماست.
ایرانی معماشده، وضعیت عینی ماست که در آن عمدهترین سوالاش «چه میشود» است. این سوال در دل خود نوعی انفعال و انتظار دارد. آنچه اخوانثالث آن را در آرزویِ شهرِ بیتپشاش بیان میکرد؛ «کاوهای پیدا نمیگردد، امید، کاشکی اسکندری پیدا شود».
منبع: فرارو
کلیدواژه: دموکراسی آینده ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۷۴۰۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جواب پوچتینو به انتقادات: من همهکاره چلسی نیستم!
سرمربی چلسی دوست ندارد به خاطر مشکلاتی که کنترل آنها از دستش خارج است، سرزنش شود.
طرفداری | مائوریسیو پوچتینو پس از شکست 5-0 مقابل آرسنال در روز سه شنبه و حذف از جام حذفی، تحت فشار قرار گرفته است. امیدهای آبی ها برای کسب سهمیه اروپا با تردید جدی مواجه شده و رقم خوردن یک فصل بدون جام قطعی است، در حالی که چلسی علی رغم بازگشت کول پالمر برای سفر به استون ویلا، از مصدومیت 12 بازیکن نیز رنج می برد.
به گزارش استاندارد، پوچتینو در پاسخ به این سوال که آیا او از اعتماد کامل مدیران ورزشی باشگاه، پل وینستنلی و لارنس استوارت برخوردار است، گفت:
این سوال خوبی برای آنهاست، اگر فرصت پرسیدن از آنها را داشته باشید. این که مشکل داریم، یک توهم نیست، این واقعیت است. اگر ما مسئول نتایج شناخته شویم، پس مسئولیتش بر عهده ماست. اما شاید در این شرایط ما مسئول نباشیم. راستش را بخواهید، نمی دانم آنها چه فکر می کنند. مسئولیت من این است که تیم عملکرد خوبی داشته باشد. اما من همه کاره باشگاه نیستم. من اینجا همه تصمیمات را نمی گیرم. این باید روشن شود.
از دست ندهید ????????????????????????
ژوزه مورایس: باافتخار مسلمان شدم و عضوی از یک خانواده ایرانیام آرنه اسلوت سرمربی جدید لیورپول لغو قانون رشد چگونه فوتبال ایتالیا را نابود میکند؟ بازیکن فرانسوی به دلیل عوارض واکسن کرونا از فایزر شکایت کرد!