Web Analytics Made Easy - Statcounter

«آلفا»، دلفین ماده دلفیناریوم برج میلاد مرده و «کاسیا»، دلفین نر در استخر کوچک‌شان تنها مانده است. مدتی است که مربی دلفین‌ها فقط تصویر یکی از آن‌ها را منتشر می‌کند؛ دلفینی که لکه‌ای سفید روی یکی از باله‌ها دارد و هر شب ناچار است به تنهایی تماشاچیان را سرگرم کند. صاحبان این مجموعه که در تبلیغات‌شان این مرکز را مرتفع‌ترین دلفیناریوم جهان می‌خوانند، مرگ این دلفین را پنهان کرده‌اند، همان‌طور که تا امروز درباره مرگ دو شیر دریایی هیچ نگفته بودند و بنا داشتند حیوانات‌شان را به ترکیه صادر کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



به گزارش تابناک روزنامه شهروند در گزارشی نوشت: با پیگیری‌ها گروهی از کارشناسان اداره محیط‌زیست استان تهران و سازمان حفاظت محیط‌زیست راهی برج معروف تهران شدند، بعد از یک ساعت معطلی لاشه آلفا را در استخر دیدند و گردانندگان دلفیناریوم دست‌نوشته‌ای به آن‌ها تحویل دادند که می‌گفت: دلفین هفته پیش به دلیل بیماری مرده است. اما مسئولان اداره و سازمان می‌گویند این پنهان‌کاری برای مجموعه‌ای که حتی دامپزشک هم ندارد، تخلف است، بنابراین همه فعالیت‌های آن معلق خواهد شد. هرچند تماس‌های «شهروند» معلوم می‌کند بلیت‌فروشی با تخفیف‌های ٥٠‌درصدی ادامه دارد و «کاسیا» و «بوریس»، شیردریایی بازمانده هر شب در برج میلاد اجرا دارند.

گزارش یک مرگ
«دلفین دوم کجاست؟» پیگیری‌ها از اینجا شروع شد و کیومرث کلانتری، معاونت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط‌زیست چنین جوابی داد: «نظارت این مراکز از سوی اداره استان‌ها انجام می‌شود و تا این لحظه گزارشی درباره مرگ دلفین برج میلاد به ما واصل نشده است. اگر استان تهران هم چیزی دراین‌باره نداند، خبر صددرصد درست است.»

سعید محمودی، رئیس اداره محیط‌زیست استان تهران هم از ماجرا خبر نداشت. صبح چهارشنبه تیمی از محیط‌زیست استان تهران و سازمان محیط‌زیست راهی برج میلاد شدند و قرار شد نتیجه بازدیدشان را روز بعد گزارش کنند.

یک منبع آگاه از وضع دلفین بازمانده می‌گوید: «دلفینی که زنده مانده است، حالش خیلی خوب نیست و بی‌قرار است. هر شب در نمایش می‌بینیم که دنبال دلفین دیگر می‌گردد و افسرده شده است. حالا بعید نیست که به همین بهانه بخواهند دلفین دیگری به این مجموعه اضافه کنند.»

به گفته او دلفیناریوم برج میلاد تا قبل از این ٦ شیر دریایی داشت و یک شیر هم همانجا متولد شد. صاحبان مجموعه چهار شیر دریایی را به ترکیه صادر کردند، در سال ٩٧ دو شیردریایی تلف شدند و یکی از آن‌ها که بازمانده، هر شب کنار تک دلفین میلاد نمایش دارد.

پس از بازدید دلفیناریوم مهرداد کتال محسنی، معاون محیط طبیعی اداره محیط‌زیست استان تهران از نتیجه بازدید اکیپ اداره و سازمان می‌گوید: «همکاران ما را یک ساعت دم در معطل کردند و آن‌ها را راه نداده بودند و وقتی داخل رفتند، با لاشه دلفین مواجه شدند. لاشه را گذاشته بودند در همان محلی که نگهداری شده بود. براساس اظهارات آن‌ها این حیوان بعد از چند روز بیماری ساعت ٧ و ٢٠ دقیقه صبح بیست‌ونهم آذر تلف شده است، اما ما برای بررسی صحت و سقم این مطلب، خون‌گیری اولیه، کالبدشکافی و نمونه‌برداری از لاشه را انجام دادیم تا آزمایشگاه علت مرگ را تشخیص دهد.»

به گفته او «بعد از قطعیت درباره تخلف این مجموعه» تمامی فعالیت‌های دلفیناریوم برج میلاد تا تعیین علت تلف‌شدن این حیوان و معرفی یک دامپزشک دارای صلاحیت به‌عنوان مسئول فنی و حضور خود مالک اصلی این مجموعه معلق می‌شود. «بالاخره روال قانونی دارد. ما به آن‌ها ضوابط را اعلام کرده‌ایم و اگر تمکین نکنند، اداره محیط‌زیست شهر تهران موارد حقوقی را پیگیری می‌کند.»

بر اساس گزارشی که به کارشناسان داده شده، این مرکز در چند‌سال فعالیت خود، با مجوز‌های سابق سازمان محیط‌زیست تعدادی فوک خزدار، شیر دریایی و دلفین به این مجموعه وارد، خارج و صادر کرده است. البته آن‌ها تعداد دقیق حیوانات را اعلام‌نکرده و تنها به گفتن این موارد بسنده کرده‌اند: «این مرکز طبق مجوزی که سال ٩٤ از سازمان محیط‌زیست دریافت کرده، دو دلفین از اوکراین وارد کرده است. یکی از شیر‌های دریایی هم در سال ٩٦ به علت کهولت سن تلف شده و سازمان مرکزی محیط‌زیست مجوز تاکسیدرمی آن را صادر کرده است.»

از طرف دیگر مهرماه امسال مالک دلفیناریوم مجوز صادرات دو دلفین و یک شیر دریایی به ترکیه را درخواست و سازمان هم موافقت کرده است، هرچند با توجه به اتفاقات افتاده، «همه این موارد به حالت تعلیق درمی‌آید.»

معاون محیط طبیعی اداره محیط‌زیست استان تهران می‌گوید: «اطلاع‌رسانی به موقع درباره تلف‌شدن دلفین انجام نشده است. علاوه بر این، آن‌ها روز چهارشنبه بعد از اینکه همکاران محیط‌زیست به آنجا رفتند، نامه‌ای را به صورت دستی و به تاریخ وصول روز سه‌شنبه تحویل داده‌اند. این کار‌ها همه انحراف از ضوابط و مقررات است.»

اداره محیط‌زیست استان تهران دهم اردیبهشت ٩٧ در نامه‌ای خطاب به مدیرعامل برج میلاد هشدار داده بود که آن‌ها حق ندارند بهره‌بردار را تغییر دهند، حق ندارند بدون هماهنگی گونه‌ها را به شخصی بدون مجوز واگذار کنند و نگهداری از حیوانات، ورود یا خروج هر یک از آن‌ها باید در چارچوب ضوابط محیط‌زیست باشد، اما محسنی می‌گوید، چنین نشده است: «هیچ یک از این موارد به صورت دقیق انجام نشده است. تلفات را گزارش نکرده‌اند و گزارش نوزاد جدید را هم نداده‌اند.»

از احوال دلفیناریوم‌های دیگر
چهار سال پیش ایران به پویش «سیرک نه» پیوست و فعالیت سیرک‌های حیوانات به کلی ممنوع شد. بعد از آن، اما تب راه‌اندازی دلفیناریوم‌ها بالا گرفت. آن‌ها تفاوت چندانی با سیرک نداشتند؛ این‌بار پستانداران باهوش دریایی آموزش می‌دیدند تا تماشاچیان را سرگرم کنند. بعد از دلفیناریوم کیش که در سال ٧٩ به راه افتاد و با وجود قرارگرفتن در منطقه آزاد، نیازی به مجوزگرفتن از سازمان حفاظت از محیط زیست هم نداشت، مجموعه‌های تهران در سال ٩٢ و تبریز در سال ٩٥ به راه افتاد و بعد هم سرمایه‌گذاری در اهواز بنای ساخت یک دلفیناریوم را گذاشت و در منطقه آزاد انزلی هم یک آکواریوم بزرگ به راه افتاد. صاحبان این مجموعه‌ها بی‌هیچ اشاره‌ای به درآمدزایی، هدف‎شان را «بالابردن نشاط اجتماعی» عنوان می‌کنند.

در تبلیغات پارک دلفین‌های باغلارباغی تبریز گفته می‌شود که دو شیر دریایی و دو دلفین آموزش‌دیده در روسیه حرکات آکروبات اجرا می‌کنند و یک وال سفید بلوگای آموزش‌دیده در روسیه، آواز می‌خواند و نقاشی می‌کشد؛ روزانه ٣ سانس و ٤٠٠ بیننده برای هر نمایش. در سال ٩٦، یک سال بعد از راه‌اندازی این دلفیناریوم، یک فوک و دو دلفین آن تلف شدند؛ هر چند به‌سرعت دو دلفین دیگر جایگزین شد و بار دیگر اسفند ٩٦ خبر آمد که دومین دلفین این مجموعه هم مرده است. در بی‌خبری مسئولان سازمان محیط زیست، اما منبعی آگاه به «شهروند» می‌گوید که بعد از مرگ سه دلفین، یک فوک و یک نهنگ سفید بلوگا این مجموعه تعطیل شده است.

از طرف دیگر بنا بود ساخت دلفیناریوم اهواز هم با سرمایه‌گذاری ١٤‌میلیارد تومانی آغاز شود. سرمایه‌گذار مجموعه گفته بود که تمامی مراحل قانونی و مجوز‌های لازم برای ساخت دلفیناریوم گرفته شده و قرار است در آن علاوه بر دلفین از پنگوئن، شیر دریایی، فوک خزدار با قابلیت اجرای نمایش استفاده شود. از طرف دیگر در تبلیغات دلفیناریوم کیش گفته می‌شود که آنجا ۲۱ پستاندار دریایى در استخرهایى با حجم ۱۸۰۰۰ متر مکعب پرشده از آب دریا نگهدارى می‌شوند. بلیت‌های گران این مجموعه مخصوص باغ پرندگان، کلاسیک شو، آکواریوم آب شور و دلفین شو است؛ بنابراین در حال حاضر تنها دو دلفیناریوم کیش و تهران به فعالیت‌شان ادامه می‌دهند و بعد از تخلفات بسیار فعالیت مجموعه برج میلاد هم با چالش مواجه شده است.

آن‌ها به تخلف ادامه می‌دهند
از نگاه سپهر سلیمی، فعال حقوق حیوانات، در نبود شفافیت از سوی مجموعه‌های نگهداری حیوانات، تکرار مرگ گونه‌ها در اسارت و بی‌خبری نهاد‌های مرتبط دور از انتظار نیست. او باغ وحش مشهد را مثال می‌زند که سال گذشته در بازرسی‌ها هفت تخته پوست و چهار جمجمه ببر در انبارش پیدا شد و امسال هفت توله ببر دیگر در آن کشته شدند و اخبار آن پنهان شد یا باغ وحش صفادشت که مرگ یکی از سه زرافه‌اش را پنهان کرد و به سازمان محیط زیست اطلاع نداد: «اعتراض فعالان حقوق حیوانات و محیط زیست نسبت به مراکز نگهداری، باغ‌وحش‌ها، باغ پرندگان و دلفیناریوم‌ها فعالیت غیرشفاف آنهاست. وقتی از مرگ حیوانات بزرگ باخبر نمی‌شویم و به سازمان محیط زیست هم اعلام نمی‌کنند، نشان می‌دهد که بسیاری از وقایع از چشم مسئولان پنهان است؛ نه ورودی باغ وحش‌ها معلوم است، نه خروجی و نه تلفات. حالا هم بار دیگر خیلی اتفاقی معلوم شده که این دلفین مرده. اصلی‌ترین کاری که می‌شود انجام داد شفاف‌کردن فعالیت و اطلاع‌رسانی دقیق درباره آمار ورود و خروج این مجموعه‌هاست.»

او درباره دلفین‌ها هم می‌گوید: «دلفین‌ها حیوانات فوق‌العاده باهوشی هستند و این هوش، اسارت را برای آن‌ها سخت‌تر می‌کند. آن‌ها در طبیعت حدود ٥٠ کیلومتر شنا می‌کنند، اما دلفیناریوم‌ها فضای کوچکی دارند که فرسنگ‌ها از طبیعت آن‌ها فاصله دارد. نیمی از دلفین‌هایی که در سه ماهه اول از طبیعت و خانواده‌شان جدا می‌شوند، می‌میرند. خانواده دلفین‌هایی که از طبیعت شکار می‌شوند، همیشه عزادار است و دلفین جدا افتاده هم می‌تواند تا آخر عمر غمگین باشد. خیلی از دلفین‌ها از طبیعت جدا می‌شوند، اما دلفیناریوم‌ها گاهی ادعا می‌کنند که آن‌ها آکواریومی‌اند و در اسارت به دنیا آمده‌اند. آن‌ها بیشتر اوقات دروغ می‌گویند. دلفین‌ها در اوکراین یا تایچی ژاپن شکار می‌شوند، مدتی در مقصد سومی مثل روسیه نگهداری می‌شوند تا قاچاقچیان حیات وحش آن‌ها را به کشور مقصد بفروشند.»

باید ضرر و زیان پرداخت شود
کیومرث کلانتری، معاونت محیط طبیعی سازمان محیط زیست درباره نبود شفافیت در فعالیت مجموعه‌های نگهداری از حیات وحش می‌گوید: «مراکز نگهداری و نمایشگاه‌ها و باغ‌وحش‌ها تحت نظارت ادارات استانی هستند، اما سیاست کلان سازمان این است که اگر گونه‌ای تلف شد، آن‌ها باید در جریان قرار دهند و این در آمارهایشان ثبت شود. علاوه بر این گونه باید شناسنامه‌دار باشد و روند زیستش به سازمان گزارش داده شود. اگر چنین نکنند، تخلف است، با آن‌ها برخورد می‌کنیم و باید ضرر و زیان بپردازند. هر قصوری که اتفاق بیفتد، برخورد می‌کنیم، این وظیفه ماست.»

به گفته او سازمان محیط زیست درصدد ساماندهی مراکز نگهداری حیات وحش است: «سازمان شاید تا امروز زیاد وارد این موضوع نشده، اما باید نظارت‌مان را بیشتر کنیم تا مجموعه‌هایی که می‌توانند شرایط و استاندارد‌های محیط زیستی را رعایت کنند، از این وضع بهره ببرند. اکنون در حال ویرایش و اصلاح دستورالعمل‌های نگهداری از حیات وحش در مجموعه‌ها هستیم. ما موظفیم رعایت حداقل کف استاندارد‌های محل نگهداری و پرورش را طلب کنیم. این در حال حاضر اولویت ماست؛ چرا که همین حالا خیلی از این‌ها با استاندارد‌های اولیه محیط زیست هم سازگاری ندارند.»

منبع: تابناک

کلیدواژه: انتخابات مجلس یازدهم رمز پویا فیده خودروی ملی ترکیه کربلای چهار حوادث آبان 98 اف ای تی اف برهم صالح رزمایش دریایی ایران چین روسیه دلفین برج میلاد دلفیناریوم کاسیا انتخابات مجلس یازدهم رمز پویا فیده خودروی ملی ترکیه کربلای چهار حوادث آبان 98 اف ای تی اف برهم صالح رزمایش دریایی ایران چین روسیه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۷۴۵۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

محیط زیست به مثابه تمام دولت/تلنگری به طرفداران گفتمان سازش/نگرانی تمام‌نشدنی یک واگذاری

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز پنجشنبه ۶ اردیبهشت در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب در دیدار با کارگران، پالس‌های آمریکایی در مورد مذا کرات غیرمستقیم، افتتاح ابرپروژه سد و نیروگاه ایرانی در سریلانکا، شکست دارو یار؟ و وحشت سازمان ملل از کشف گور جمعی در غزه در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

محیط زیست به مثابه تمام دولت


 سید مصطفی هاشمی‌طبا طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان محیط زیست به مثابه تمام دولت نوشت: نگاهی به سازمان محیط زیست، هیئت دولت و محیط زیست ایران در طول ۴۰ سال گذشته نشان می‌دهد نه سازمان محیط زیست به وظایف ذاتی و مکتوب خود آگاه است، نه دولت‌ها این سازمان و نیز اصل محیط زیست را باور دارند و نه محیط زیست ایران و مردمی که از آن فیض می‌برند، روند ثابت و پایداری داشته است.

سازمان محیط زیست در دولت بیشتر زنگ تفریح بوده و رؤسای آن کمترین اثر را در دولت‌ها داشته و دولت‌ها هم اصولا دغدغه‌ای به نام محیط زیست نداشته‌اند و محیط زیست ایران را مانند سفره‌ای گسترده می‌دیدند که مردم، قانونی یا غیرقانونی، استحقاقاً یا غیر استحقاقاً باید از نمد آن کلاهی برای خود درست کنند؛ اگرچه این سهم خواهی سهم‌بران به زیان خود مردم و زیان سرزمین ایران باشد.

اشاراتی که در فوق شد، نه یک فکر مجرد و نه یک اندیشه فارغ از واقعیات است. این تجربه‌ای است که از مشاهده حدود ۱۲ سال حضور در هیئت وزیران همراه این قلم شده است؛ و الا اگر حضور رئیس سازمان محیط زیست که عنوان معاونت رئیس‌جمهوری را هم به ضمیمه دارد، در هیئت دولت مؤثر بود و دولت‌ها نیز درکی درست از محیط زیست داشتند و فقط با رودربایستی به آهو و گورخر و تمساح و مناطق محدودشده نمی‌اندیشیدند و درک درست از محیط زیست انسان داشتند، رودخانه کارون که در مبدأ، آب آن مانند اشک چشم است، تبدیل به محل فاضلاب شهر‌ها و پساب کارخانجات و کشت و صنعت‌های نیشکر نمی‌شد. اگر درکی از محیط زیست داشتند، آب‌هایی را که در زیر زمین بود، به‌درستی مصرف می‌کردند و با شعار‌های نادرست به سطح زمین جاری نمی‌کردند تا آینده کشاورزی وابسته به آن تاریک و مبهم شود. اگر رؤسای سازمان محیط زیست و دولت‌ها درکی از محیط زیست داشتند، اطراف شهر‌ها انبار زباله و تولید‌کننده شیرابه عفونی نمی‌شد که تالاب‌ها و کشتزار‌ها را آلوده کند. رؤسای سازمان محیط زیست در دولت‌ها بیشتر زینت‌المجالس بوده‌اند تا به‌مثابه یک مشت قوی و یک فریاد کوبنده بر هرکسی که به خیال خود با قربانی کردن محیط زیست، شأن شخصی ابتیاع کند، حضور داشته باشند.

نه رؤسای سازمان محیط زیست، نه رؤسای دولت‌ها و نه اعضای هیئت دولت و به‌همین‌ترتیب نمایندگان مجلس نه‌تن‌ها دغدغه‌ای برای حفظ ایران نداشته‌اند؛ بلکه شاید هرگز در مخیله‌شان نمی‌گنجید که سرزمین ایران به لحاظ زیست‌محیطی به خطر بیفتد.

نگاهی به اسامی و مشخصات و سابقه رؤسای این سازمان در طول سال‌های گذشته می‌اندازیم تا ببینیم چه کسانی عهده‌دار این مسئولیت بوده‌اند که اصولا تخصص و درک محیط زیست نداشته‌اند یا محیط زیست ایران را در حد بسیار نازل تعریف کرده و به صورت بسیار محدود می‌دیده‌اند یا تنها هنرشان چانه‌زنی برای حفظ حرمت محیط‌بانان، مجازات قاتلان محیط‌بانان، جلوگیری از مجازات محیط‌بانان، خرید چند وسیله نقلیه برای محیط‌بانان و احیانا حفظ گونه‌های حیوانات کشور بوده است و جالب آنجاست که دولت و سازمان برنامه و بودجه هم نوعا به مخالفت با درخواست‌ها برمی‌خاستند و شاهد آن هم بیانات ریاست محترم فعلی سازمان محیط زیست است که می‌گوید در برنامه هفتم نتوانستیم نیاز‌ها را در لایحه تأمین کنیم و حال چشم به مجلس داریم. این را هم بدانیم که تقاضای تأمین‌نشده این سازمان از دولت در حد بسیار نازلی بوده است و نه در حد حفظ و احیای سرزمین به خطر افتاده ایران از لحاظ زیست‌محیطی. به‌عنوان عضوی ۱۲ ساله در هیئت وزیران به هر حال خود را شریک این نادانی و ندانم‌کاری و تشخیص‌ندادن موضوع و سکوت درباره سیاست‌های مخرب محیط زیست می‌دانم؛ هرچند به گواه مدارک حاضر در سال ۶۰ اقدام به تأسیس پنج مرکز تبدیل زباله به کود در محدوده اختیارات وزارت صنایع و معادن کرده که بعد از پایان تصدی این‌جانب نادیده گرفته شد و اگر دولت‌ها آن‌قدر که به توسعه کشور می‌اندیشیدند (دست‌کم در کلام) به توسعه پایدار و لطمه‌نزدن به محیط زیست می‌اندیشیدند، امروز وضع سرزمین زیبای‌مان در این حال نزار نبود.

رئیس سازمان محیط زیست در دولت باید حرف اول را بیان کند؛ یعنی به‌شدت به سیاست‌های صنعتی، کشاورزی و خدماتی احاطه داشته باشد و هر‌یک از آن‌ها را به قوت رهگیری کند. 

حاصل اشراف‌نداشتن به موضوع و سکوت در دولت و زینت‌المجالس بودن در جلسات هیئت دولت همین سرزمین ثروتمند تکیده‌ای است که در آن زندگی می‌کنیم که شرح آن نه در این مختصر می‌گنجد و نه باعث امیدواری به آینده می‌شود. اینک نیز دولت نباید بگوید که دیر شده است و رئیس سازمان محیط زیست هم نباید خود را محدود کند. مسئولیت آینده سرزمین ایران برعهده اوست. اگر می‌تواند فریادی در دولت باشد و هر سیاست مخرب محیط زیست را نقد کند و مانع شود از اینکه افرادی که سیاست‌های ضد محیط زیست دارند، بر صندلی بنشینند؛ والا جلوس بر کرسی ریاست و شاهد‌بودن بر تخریب محیط زیست از هر فردی برمی‌آید و نیاز به مدرک دکترا و مهندسی و مشابه نیست. شاید بسیار دیر شده باشد؛ ولی براساس اصل «هر وقت ماهی را از آب بگیرند، تازه است» دولت می‌تواند این بار سازمان محیط زیست را از زینت‌المجالس بودن خارج کند و به رئیس آن فرصت و اختیار برخورد با مسائل ضد زیست‌محیطی را عملا تفویض کند و رئیس سازمان محیط زیست هم بر این باور باشد که بر وظایف خود با قدرت علمی و جسارت بیانی و پیگیری مستمر پافشاری کند و در دولت خفض جناح نفرماید و به‌اصطلاح نان به کسی قرض ندهد و رئیس‌جمهور هم از او پشتیبانی کامل کند و چنین نباشد که در هر موضوعی حقیقت را فدای مصلحت کنند؛ زیرا بالاترین مصلحت در این زمینه حقیقت حفظ ایران و سرزمین چهار فصل و متنوع و زیبای آن است و البته در این شرایط این کاری سترگ است و جبران موقعیت‌های از‌دست‌رفته دولت‌های گذشته و تصحیح ندانم‌کاری‌ها و سهل‌انگاری‌های آنان است. همچنان که نادر‌قلی افشار با تلاش و رنجی ۱۳‌ساله وحدت‌آفرین ایران شد، با چنین کار سترگی نام این دولت در تاریخ به‌عنوان احیاگر سرزمین در حال زوال ایران ماندگار خواهد شد.

 

 
نگرانی تمام‌نشدنی یک واگذاری


فریدون حسن طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان نگرانی تمام‌نشدنی یک واگذاری نوشت: سرخابی‌ها دیروز واگذار شدند، اینکه ماجرا تمام شده است یا نه را گذر زمان مشخص می‌کند، باید منتظر بمانیم و ببینیم چه رخ خواهد داد، ولی آنچه امروز مشخص است اینکه پرسپولیس و استقلال واگذار شده‌اند. اینکه مالکیت دو تیم جدا شد، یک بحث است، اما مسئله مهم‌تر مالکیت معنوی این دو تیم است که در تمام این سال‌ها که بحث واگذاری مطرح بوده هیچ‌گاه جدی گرفته نشده است. پرسپولیس و استقلال به عنوان دو تیم پرهوادار فوتبال ایران در تمام طول تاریخ خود ادعای مردمی‌بودن را داشته‌اند، اما حالا ماجرا کاملاً متفاوت است. 
پرسپولیس حالا تیمی بانکی با شش صاحب است که مردم کمترین سهم را از آن دارند، درست مثل تمام تقابل‌های مردم با سیستم بانکی کشور که همیشه عامه مردم در آن ضرر کرده و بانک‌های بنگاهدار از آن سود‌های کلان برده‌اند. استقلال هم که مالکیتش به جایی فرسنگ‌ها دورتر از پایتخت سپرده شده است؛ جایی که بنا به قولی مردم دیارش مشکلات زیرساختی عجیب و غریب را در استان‌شان تحمل می‌کنند، اما حالا باید هزینه‌های یکی از پرخرج‌ترین و بدهکار‌ترین باشگاه‌های فوتبال را تأمین کنند. حالا سؤال اصلی این است، آیا سرخابی‌های پایتخت همچنان می‌توانند در دل هواداران‌شان جا داشته باشند. آیا این پرسپولیس «بانکی» همان پرسپولیس مردمی خواهد بود؟ یا استقلالی که قرار است از بندر ماهشهر تأمین شود، می‌تواند همچنان در دل هواداران آبی تهران جا داشته باشد؟ در اینکه خصوصی‌سازی باید انجام می‌شد، هیچ شکی نیست، اما به ما اجازه دهید با توجه به تمام سوابقی که از خصوصی‌سازی به یاد داریم، چندان خوشبین نباشیم. 
هنوز مهر واگذاری خشک نشده، شنیدن برخی ادعا‌ها و در خواست‌ها قابل تأمل است، مانند ادعایی که پیمان حدادی، عضو هیئت مدیره پرسپولیس در خصوص بازپرداخت وام ۵/۲ میلیون دلاری سرخ‌ها از بانک‌شهر داشته؛ وامی که البته استقلال هم آن را دریافت کرده است یا انتقاد‌های سفت و سختی که نسبت به واگذاری استقلال صورت می‌گیرد. از این‌ها که بگذریم، باید به ترکیب هیئت‌مدیره پرسپولیس برای فصل بعد اشاره کنیم (بانک‌شهر سه عضو و بانک‌های تجارت و ملت نیز هر کدام یک عضو در هیئت‌مدیره پنج نفره پیش‌روی سرخپوشان خواهند داشت) که هیچ نشانی از فوتبال در آن نیست! و بعید به نظر می‌رسد استقلال هم وضعیتی بهتر از پرسپولیس داشته باشد. 
استقلال و پرسپولیس دیروز در میان خنده‌ها، شادی و سرور کت‌وشلوارپوش‌های ورزش واگذار شدند، هاشمی وزیر ورزش هم دیروز را روز تاریخی ورزش ایران نامید، اما از همین حالا باید نگران بود. سابقه این را نشان می‌دهد که ما از این خنده‌ها و بریز‌وبپاش‌ها خاطره چندان خوبی به یاد نداریم. سرخابی‌ها واگذار شدند و ما امیدواریم مجبور نباشیم روزی بنویسیم «خداحافظ پرسپولیس و بدرود استقلال».

 


تلنگری به طرفداران گفتمان سازش


حنیف غفاری در سرمقاله امروز رسالت با عنوان تلنگری به طرفداران گفتمان سازش نوشت: اگرچه آمریکا در طول جنگ غزه، بار‌ها قطعنامه‌هایی که باهدف آتش‌بس دائمی در غزه صادرشده را باهدف حمایت از صهیونیست‌ها وتو کرده است، اما وتوی قطعنامه اخیر شورای امنیت مبنی بر پذیرش عضویت دائمی فلسطین در سازمان ملل متحد، جنس و ماهیتی دیگر دارد. درحالی‌که برخی مقامات آمریکایی در اظهاراتی دروغین، مدعی تمرکز بر روی راهکار دودولتی در راستای حل مسئله فلسطین بوده‌اند، وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط نماینده دولت بایدن خبر از استمرار حمایت مطلق کاخ سفید از نسل‌کشی در غزه می‌دهد. به عبارت بهتر، آمریکا با وتوی قطعنامه اخیر نشان داد نه‌تن‌ها در جنگ غزه فرمانده اصلی میدان تقابل با فلسطینیان و منطقه محسوب می‌شود، بلکه حتی به راهکار‌های اعلامی و ادعایی خود نیز کمترین باوری ندارد. این تناقض آشکار، برگرفته از شکست میدانی مشترک واشنگتن -تل‌آویو در جریان تحولات جنگ غزه و فراتر از آن، سردرگمی راهبردی آن‌ها در قبال مسئله فلسطین است. 
واقعیت امر این است که ابومازن، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و بازیگران منطقه‌ای مانند ریاض، ابوظبی، منامه و مسقط حساب ویژه‌ای بر روی پیشبرد طرح دو دولتی از سوی واشنگتن بازکرده بودند. این نگاه اعتماد آمیز به دشمن بشریت، منبعث از وعده‌هایی بوده که نه‌تن‌ها در دوران ریاست جمهوری جوبایدن، بلکه در دوران ریاست جمهوری ترامپ و اوباما نیز به آن‌ها داده‌شده بود. بر همین اساس، طرح عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل (تحت عنوان پیمان ابراهیم) پیش رفت و منتج به خطای راهبردی امارات و بحرین در عادی‌سازی روابط با صهیونیست‌ها شد. اما وتوی قطعنامه اخیر در شورای امنیت سازمان ملل متحد، آن‌هم علی‌رغم موافقت ۱۲ عضو شورای امنیت و رأی ممتنع دو کشور (سوئیس و انگلیس)، بیانگر قرائت خاص کاخ سفید از طرح دو دولتی است! این مسئله نشان می‌دهد که اتفاقا آمریکا طرح دو دولتی را نیز نه به‌مثابه راهکاری برای حل بحران در منطقه غرب آسیا، بلکه به‌عنوان ابزاری برای تحقق استیلا و سلطه صهیونیست‌ها بر غرب آسیا ارزیابی می‌کند.
رمزگشایی از سخنان رابرت وود، معاون نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل به‌وضوح چنین گزاره‌ای را تصدیق می‌کند: «ایالات‌متحده همچنان از راه‌حل دو دولتی به‌شدت حمایت می‌کند. این رأی مخالفت با حق تشکیل کشور فلسطین را نشان نمی‌دهد، بلکه اذعانی است به این‌که این امر تنها از طریق مذاکرات مستقیم بین طرفین حاصل خواهد شد.» به عبارت بهتر، آمریکا پذیرش کشور مستقل فلسطین در سازمان ملل متحد را به گفت‌وگوی مستقیم (میان فلسطینیان و صهیونیست‌ها) و در حقیقت، پذیرش مسئله عضویت فلسطین از سوی تل‌آویو کرده است! بدیهی است که در این مسیر، تل‌آویو از تشکیلات خودگردان امتیازاتی خواهد خواست که تنها یکی از آن‌ها، عاری سازی غزه و کرانه باختری از گروه‌های مقاومت است! شرط وقیحانه‌ای که هیچ‌گاه تحقق‌نیافته و در آِینده نیز نخواهد یافت. حتی تشکیلات خودگردان فلسطین به‌عنوان بازیگری که در قبال کشتار بی‌رحمانه فلسطینیان، بازی در زمین واشنگتن را نسبت به دفاع واقعی از ساکنان مظلوم غزه ترجیح داده است، نسبت به رفتار اخیر کاخ سفید شوکه شده است. محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، در بیانیه‌ای وتوی آمریکا را «ناعادلانه، غیراخلاقی و غیرقابل‌توجیه» خواند. بااین‌حال محمود عباس باید زودتر از این‌ها نسبت به دنائت آمریکایی‌ها اطمینان پیدا می‌کرد!
یکی از اصلی‌ترین بازندگان رأی‌گیری اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد، سیاستمدارانی هستند که بر روی واشنگتن در روند حل مسئله فلسطین حساب بازکرده‌اند! این رأی‌گیری نشان داد که راه‌حل واقع در فلسطین، روی آوردن به همان گفتمان مقاومت و ایستادگی همه‌جانبه در برابر واشنگتن و تل‌آویو است، نه روی آوردن به گفتمان سازش با دشمنانی که نماد ظلم و نسل‌کشی محسوب می‌شوند. در این معادله صریح و گویا، سرنوشت آمریکا و رژیم اشغالگر قدس با شکست و تباهی گره‌خورده است.

دیگر خبرها

  • درگیری دو سازمان دولتی در میانکاله
  • رایزنی با محیط زیست برای فعالیت کارخانه آسفالت در شرق تهران
  • بازهم درگیری دو سازمان دولتی در میانکاله
  • حفاظت از لاک‌پشت‌های دریایی در بوشهر/برداشت بارناکل غیرقانونی است
  • رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس: تنها ۲۰ حکم قانون هوای پاک اجرا شده است
  • جزییات طرح ممنوعیت عرضه رایگان کیسه‌های پلاستیکی در فروشگاه‌های زنجیره‌ای
  • آموزش تفکیک پسماند به بیش از ۱۰۰۰ دانش‌آموز پیش‌دبستانی در اصفهان
  • هوش مصنوعی ناسا از سیاره زمین محافظت می‌کند
  • بد عهدی در تجهیز محیط‌بان‌ ها |‌ از هزار خودروی مورد نیاز محیط بان‌ها تنها 25 خودرو تحویل شد
  • محیط زیست به مثابه تمام دولت/تلنگری به طرفداران گفتمان سازش/نگرانی تمام‌نشدنی یک واگذاری