Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جماران،حسین عباسی نژاد افزود: من کارشناس دولت نیستم، به عنوان یک اقتصاددان سخن می گویم و می دانم که منافع ملی ما باید تامین شود، اینکه یک شخص، حزب یا گروهی تضعیف می شود، مساله من نیست، من به عنوان اقتصاددان باید واقعیت را به جامعه بگویم و آن این است که اگر ما عضو FATF نشویم، شرایط اقتصادی کشور بسیار دشوار و مشکلات افزایش می یابد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اواخر مهر ۹۸ گروه ویژه‌ اقدام مالی «برای‌آخرین بار» به‌ایران فرصتی چهارماهه به منظور تصویب دو لایحه باقی مانده الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با جرائم سازمان یافته(پالرمو) و کنوانسیون بین‌المللی مقابله‌ با تأمین‌مالی تروریسم (CFT) ‌از لوایح چهارگانه موسوم به لوایح FATF داد.

جمهوری اسلامی ایران تا بهمن‌ امسال فرصت دارد کنوانسیون پالرمو و CFT را هم راستا با استانداردهای FATF به صورت قانون تصویب و تایید کند، در غیر این صورت گروه ویژه اقدام مالی موضوع تعلیق اقدامات متقابل علیه ایران را عملیاتی کرده و از اعضایش خواهد خواست تا اقدامات متقابل موثر در بند ۱۹ توصیه نامه را اجرایی کنند.

این بند تصریح می کند: «در صورتی که گروه ویژه؛ کشوری را با ریسک بالا اعلام؛ ند، کشورها باید بتوانند اقدامات متناسب با ریسک بالاتر را نسبت به آن کشور انجام دهند».

این چهارمین بار است که گروه ویژه اقدام مالی وضعیت ایران را در برابر اقدامات متقابل تمدید کرد، پیش از این سه بار مهلت‌های چهار ماهه برای ایران به منظور اجرای درخواست‌های این کارگروه در نظر گرفته شد.
مقررات مبارزه با پولشویی شامل قوانینی است که اشخاص و شرکت‌ها را موظف می‌کند در مورد نحوه کسب درآمدشان به دولت‌ها توضیح دهند. با این وصف مسیر پول‌هایی که از روش های نامشروع یا مافیایی توسط گروه ها و باندهای مختلف و افراد ذی نفوذ کسب می شود، مانند: قاچاق، رشوه، تخلفات مالی و دیگر روش های غیرقانونی شناسایی شده و از ورود این منابع مالی نامشروع به بازارهای مالی ممانعت می شود.

جمهوری اسلامی ایران نیز همواره بر سلامت نظام مالی و اقتصادی کشور و شفافیت مجموعه مبادلات و چرخش مالی تاکید کرده است.

عباسی نژاد رییس دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در این زمینه اظهار داشت: اینکه عضو FATF شویم و تعهداتی که آنها از ما می خواهند را اجرا کنیم، نمی تواند باعث حل مشکلات اقتصادی ما شود، اما به طور قطع می توان گفت اگر عضو FATF  نشویم مشکلات اقتصادی ما افزایش می یابد و شرایط بدتر از وضعیت فعلی خواهد شد.

استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران افزود: ممکن است در شرایط عادی که تحت فشار تحریم نبودیم نپیوستن به FATF، چندان به اقتصاد ما ضربه ای وارد نمی کرد اما نه در شرایطی که همه توجهشان به این است که ایران تحریم است و نباید با آنها معامله و مراوده مالی داشته باشیم. بنابراین اگر به FATF نپیوندیم، قطعا مشکلات ما افزایش می یابد.

مشروح گفت و گوی ایرنا با عباسی‌نژاد رییس دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در پی می‌آید:
ایرنا: FATF برای چهارمین و آخرین بار مهلت ایران برای تصویب قوانین مربوطه را به مدت چهار ماه تا فوریه ۲۰۲۰ تمدید کرده است، اگر به FATF نپیوندیم چه اتفاقی خواهد افتاد؟

عباسی نژاد:  FATF یک نهاد بین المللی برای ارتباطات مالی بین المللی و نقل و انتقال مالی است. این یک قرارداد بین المللی است و بین کشورهای عضو باید به اجرا درآید اما اگر آنها متوجه شوند کشورهایی هستند که نمی خواهند وارد این مقوله شوند و تعهدات این قرارداد را بپذیرند (زیرا FATF حدود ۴۱ تعهد دارد)، مشکوک می شوند که چرا فلان کشور نمی پذیرد.

وضعیت ایران خاص است، یعنی علاوه بر اینکه ما مورد تحریم قرار گرفتیم به ما فشار بسیار بیشتری آورده اند. ظاهرا تنها دو کشور کره شمالی و ایران عضو FATF نیستند، این بدان معناست که همه دوستان ما که باید با آنها مراودات مالی داشته باشیم، عضو این نهاد بین المللی هستند. در نتیجه حق انتخاب زیادی نداریم، پیشنهاد من این است، این موضوع را هم به سران سه قوه ارجاع دهند، ما در شرایط خاصی قرار داریم. سران سه قوه افزایش قیمت بنزین را تصویب کردند و مطمئنم موضوع FATF چنین پیامدی را در پی ندارد و به نفع کشور و مردم نیز هست.

آسیب بلاتکلیفی FATF بسیار است

۱۳-۱۴ سال است در کشور موضوع FATF  بلاتکلیف مانده است، یا محکم بگویند «نه»، یا بگویند «بله». آسیب بلاتکلیفی FATF به مراتب بیشتر از این است که عضو شویم و بگوییم مضراتی دارد. FATF  در کشور ما موضوع بلاتکلیفی است که بر نوسانات نرخ ارز، قیمت طلا، زندگی صادرکنندگان و واردکنندگان و بسیاری مسایل دیگر اثر می گذارد.

تکلیف FATF  باید روشن شود، بلاتکلیفی بدترین وضعیت همچون برزخ است. این موضوع یک ضرورت است و هیچ گریزی از آن نیست. چند روز پیش از رادیو شنیدم که دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته بود، از ۴۱ تعهدی که باید انجام دهیم، ۳۹ مورد آن را انجام داده ایم و اگر دو مورد (پالرمو و CFT) را تصویب کنیم، در مسیر دور زدن تحریم ها خلل بوجود می آید.

وزیر سابق اقتصاد تمام این قوانین را امضا کرده بود، برخی نمایندگان مجلس گفته بودند که چرا وی این قوانین را امضا کرده است، علی طیب نیا نقل می کند که دفتر رهبر معظم انقلاب نیز گفته بود چون شما امضا کردید، اشکالی ندارد.

وی توضیح می دهد که ما ۳۹ تعهد FATF  را پذیرفتیم. برخی اعضا مجمع تشخیص مصلحت همچون آقای محمدجواد ایروانی می گویند اگر ما به FATF  بپیوندیم دیگر در مرز فلان کشور نمی توانیم موشک نصب کنیم (به نقل از مصاحبه رادیویی). اینکه می گوییم نمی توانیم تحریم ها را دور بزنیم این به معنای آن است که نمی توانیم خلاف کنیم. شکل این استدلال مشابه این است که بگوییم اگر عضو فیفا شویم، دیگر نمی توانیم دوپینگ کنیم. اگر عضو فیفا نباشیم، مگر آنها می گویند باید به اجبار عضو شوید؟ خیر، آنها دیگر ناظر بین المللی را به ایران نمی فرستند و اجازه نمی دهند بازی های جهانی و باشگاهی در کشور ما انجام شود کما اینکه در قضایای ورود زنان به استادیوم، این برای ما یک نقطه ضعف بود که آنها به قدری به ما فشار آوردند که مجبور به پذیرش حضور زنان در استادیوم شدیم. اما آیا بهتر نبود از همان ابتدا خودمان حضور زنان به ورزشگاه را آزاد می گذاشتیم.

کسانی که می‌خواهند تخلف کنند، متضرر می‌شوند

در قضیه FATF  هم اگر به گونه ای شود که ما تحت فشار به آن بپیوندیم بسیار بدتر از آن است که خودمان آگاهانه می دانیم که پذیرفتن FATF مزایا و مضراتی دارد. بله، احتمالا باید یک سری اطلاعات را به آنها بدهیم، مگر قرار است ما کار خلافی انجام دهیم؟ اصلا اینکه می گویند به فلان گروه در کشوری نمی توانیم کمک کنیم، مگر کشورهای مختلف از طریق نقل و انتقال بانکی به این کشورها کمک می‌کنند، به آنها با شیوه های متعدد دیگر کمک می کنند اما برای مراودات تجاری عادی مگر خود ما قانون پولشویی نداریم؟ مگر وقتی  افراد به بانک مراجعه کرده و پولی را به حساب فردی واریز می کنند، بانکدار از آنها اطلاعات نمی گیرد که شما که هستید و شماره تلفنتان چیست، ببینید تا چه حد این موضوع به سیستم ما کمک کرده است. اینکه از هفته قبل گفته اند رقم ۱۰۰ میلیون تومان به بالا را به صورت اینترنتی نقل و انتقال ندهیم، این کمک می کند که بدانیم این پول صرف چه کاری می شود، همه این موارد در جهت کمک کردن و شفاف سازی سیستم مالی تمامی  کشورهاست، قطعا کسانی که می‌خواهند کار خلاف انجام دهند، متضرر می‌شوند.

 

 

چه اسرار مالی داریم که مردم نباید بدانند

سوال: برخی معتقدند با پیوستن به FATF اطلاعات بسیاری از اسرار مالی را باید به کشورهای غربی بدهیم که امنیت ملی را خدشه دار می‌کند، نظر شما در این مورد چیست؟

عباسی نژاد: ما چه اسرار مالی داریم؟ فرض کنید بر اساس شاخص های اقتصادی، می دانیم که رشد اقتصادی کشور پایین است، در این میان چه شاخص هایی وجود دارد که باید از مردم پنهان باشد، اگر شاخصی باشد که از مردم، مقامات تصمیم گیرنده و تحلیلگران اقتصادی پنهان و محرمانه شود، هیچکس نمی تواند بر اساس واقعیت تجزیه و تحلیل کند. در نتیجه این چه اطلاعاتی است که آنها باید بدانند، مردم نباید بدانند و اگر به صورت بین المللی شفاف شود، خطرناک است؟

من می گویم یا شفاف سازی یا پنهان کاری؛ این دو با هم جمع نمی‌شود؟ حال گاهی اطلاعات خاصی است، ما هم پیچیده شویم، چرا تا این حد می هراسیم که در مراودات و مذاکرات بین المللی شرکت کنیم و از تبعات آن می ترسیم. ما باید در عرصه بین المللی حاذق باشیم و حواس خود را جمع کنیم که ما را دور نزنند. آیا این کشورهایی که دور هم جمع می شوند همه با هم متحد هستند؟ اینچنین نیست. ما گمان می کنیم در هر قرارداد بین المللی که ما هم مشارکت می کنیم، همچون فیفا و غیره، همه متحد هستند و می خواهند عضو جدید را زمین بزنند، چنین نیست، ما در عرصه های بین المللی هم دوست داریم هم دشمن، من فکر می کنم کسانی که می گویند اگر به FATF   بپیوندیم، اسرار مالی  را به خارجی ها می دهیم، جنبه پوپولیستی حرفشان بر جنبه های فنی آن غلبه می کند.

فقط حدود ۵-۶ نفر از بین کارشناسان و مدیران کشور به FATF  و ۴۱ بند آن مسلط هستند، FATF  که یک - دو صفحه نیست، ۴۱ تعهد و قانون دارد. کارشناسانی که بر این موضوع تسلط دارند از جمله طیب نیا وزیر پیشین امور اقتصادی و دارایی می گویند باید عضو شویم.

لایحه در دولت تصویب می شود و به مجلس ارسال می شود، مجلس نیز پس از تصویب، به شورای نگهبان ارجاع می دهد، در این مرحله اگر بین شورای نگهبان و مجلس اختلافی بود، نباید مستقیم به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده شود، وقتی شورای نگهبان ایراد می گیرد، باید آن را به مجلس بفرستد و مجلس در صورت پایداری بر نظر خود آن را به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع دهد. این کار خلاف قانون است و لایحه را به جای مجلس مستقیم به مجمع فرستاده اند، می گوییم که دیگران کار غیرقانونی انجام ندهند اما وقتی خودمان تخلف می کنیم متوجه آن نمی شویم.

FATF سال ها در اوج بلاتکلیفی است

ایرنا: چرا روند FATF تا این حد طولانی و کش دار شده است؟

عباسی نژاد: FATF دراوج بلاتکلیفی است. چه نهادی به عنوان عالی ترین نهاد، وقتی تصمیمی می گیرد فصل الخطاب است، آن نهاد درمورد FATF  بگوید تا این قضیه پایان یابد. بسیاری از مسایل اقتصادی ما همچون FATF روی هوا و بلاتکلیف است.

نزدیک ترین کشور به ما از لحاظ ایدئولوژیکی عراق است، آنها هم به تدریج اگر بدانند که ما مشکوک به مراودات مالی هستیم، با ما کار نمی کنند چرا نتوانستیم ۱۶۰ هزار دلار به استراماچونی بپردازیم. از خود بپرسیم برای کشور باعظمتی چون ایران، چرا این مقدار پول را که معادل حقوق یک سال استاد دانشگاه است نمی توانیم به این سرمربی استقلال بپردازیم البته بنده استقلالی نیستم. در واقع وقتی ما می خواهیم پولی را به خارج انتقال دهیم کار ساده ای نیست و باید ترفندهایی را برای نقل و انتقال پول پیاده کنیم.

در قضیه استراماچونی هم تحریم و هم FATF باعث قفل و متوقف شدن مراودات مالی ما شده است.

چین در حال برداشت پول نفت ایران است

چین حدود ۲۳ میلیارد دلار پول نفت ایران که از دوران احمدی نژاد تا به امروز است را در اختیار دارد، می گوید نمی توانم به دلیل تحریم ها پرداخت کنم، بیایید از چین کالا ببرید، سوال این است مگر چین تا چه میزان می تواند کالا به ما بدهد؟، بعد می گوییم باید جلوی واردات را بگیریم. به نظر شما این پول ما که در دست چین است، باید افزایش یا کاهش یابد؟ این پول در حال کاهش است و چین در حال کم کردن کارمزد از آن است، می گوید پولتان را ببرید، من نمی توانم پول شما را سرمایه گذاری کنم، چون سپرده شماست، این گفته اعضای دولت است. بابت نگه داشتن پول ما، چین از پول ایران در حال کارمزد کم کردن است. مثلا در یک کشوری می خواهیم از طریق بانکی که طرف قرارداد ما شده و پذیرفته که این پول (پول نفت ما در اختیار چین) در یک بانک ترکیه ای برود، در حساب ما بنشیند و از آنجا منتقل شود، (حُسن اینترنت این است که نقل وانتقالات پولی به صورت آنی انجام شود) اما در این قضیه  چندین روز معطل می کنند، بعد می گویند ما چند درصد از پولتان را برمی داریم. می خواهم این را بگویم ضررها و زیان های اقتصادی از تحریم و نپذیرفتن FATF بسیار بیشتر از تصور ما و مردم است.

ساختارهای تحریم به قدری قوی است که اکنون دیگر دارو به آن معنا وارد کشور نمی شود، زیرا آمریکایی ها تمام راه هایی را که مثلا با یک شرکت قرارداد می بستیم را نیز مسدود کرده است.

یکی از تعابیر این است که می گویند مجمع تشخیص مصلحت ننظام زمان می کُشد تا این دولت به پایان برسد،   آنگاه FATF  را می پذیرند که پیروزی و شیرینی پذیرفتن و عضویت در این نهاد بین المللی نصیب دولت فعلی نشود. تحلیل هایی که می شود این است که اکثر اعضای مجمع اصولگراست، آنها مخالفت می کنند اگر این تحلیل درست باشد، پاسخ چیست؟

نکند خدای نکرده به خاطر اختلافات جناحی با دولت کنونی، FATF را به اصطلاح در آب نمک نگاه دارند و بعد به عنوان پیروزی برای دولت بعدی رونمایی کنند.

 

خسارت های جبران ناپذیر تجارت چمدانی

ایرنا: اگر بر اثر نپذیرفتن FATF  وارد لیست سیاه شویم، در این صورت تجارت ما چمدانی می شود؟

عباسی نژاد: تجارت ما که سال هاست چمدانی شده است، اما با نپذیرفتن FATF ارتباطات مالی با جهان به طور کل قطع می شود. تجارت چمدانی یعنی چه؟ وقتی نمی توانی از طریق بانک ها پول دریافت و پرداخت و حواله کنید، چندین فرد معتمد را پیدا می کنند، آنها با سامسونت می روند، ارز را وارد کشور می کنند، فقط کافی است یکی از آنها پول ها را نیاورد و برای خود بردارد.

الان به آقای استراماچونی چگونه پول دادند؟ پول را به سفارت ایران در رم فرستادند، در آنجا به شعبه بانک سپه در رم پول واریز شد و استراماچونی هم رفت و پول خود را دریافت کرد. آیا شما می خواهید در این جهان با کشورها ارتباط داشته باشید یا نمی خواهید. اگر می خواهید باید قواعد آن را نیز بپذیرید، اما اگر می خواهید قواعد آن را به هم بزنید، تبعاتی دارد، برویم ببینیم تا کجا پیش می رویم؟ قدیم ها وقتی کودکان بازی می کردند، برخی بچه ها جرزنی می کردند، آمریکا نیز یکی از آن جرزن هاست، ما هم بسیاری اوقات جرزنی می کنیم.

من بارها گفته ام، می دانم با آمریکا ارتباط برقرار می شود و بین مخالفین - داشتن رابطه با آمریکا- درباره اینکه چه کسی سفیر شود، اختلاف پیش می آید، این موضوع برای من مثل روز روشن است. ما در آمریکا تحصیل کردیم و پس از ۶ سال و پایان تحصیل به کشور بازگشتیم، درس خواندیم و  یک روز هم اضافه در آمریکا نماندیم. بروید بمانید، ببینید توان بازگشت به کشور را دارید؟ می گوییم آمریکا دشمن ما است، اما تا آخر نمی توانیم که در دشمنی زندگی کنیم، در نهایت باید قراردادی ببندیم که به حقوق یکدیگر تجاوز نکنیم. چه آمریکا و چه ایران.

باید از خود بپرسیم، اگر ما قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا را در جهان داشتیم، هیچ کاری نمی کردیم، اکنون نظام سیاسی ما به دلایلی که می خواهد کشور را اداره کند به ما فشارهایی می آورد مثلا فعلا کالای خارجی وارد نمی شود، از کالای خارجی استفاده نکنید، ما هم می گوییم چشم. قیمت بنزین افزایش می یابد، چون دولت درآمد ندارد، ما هم می گوییم چشم، هوا آلوده است با خودرو شخصی تردد نکنید، می گوییم چشم.

ببینید چون دولت و حاکمیت قدرت دارد، برخی مسایل را به ما تحمیل می کند، آمریکا هم در عرصه جهانی قدرت دارد، برخی مسایل را به ما تحمیل می کند، چه کار باید انجام دهیم، یا باید کره شمالی شویم، یا ژاپن؛ ژاپن همه این مسایل را می داند و از ما ضد آمریکایی تر است، اما پذیرفته و می داند همین که تلفن پاناسونیک در اتاق رییس جمهوری آمریکاست، واشنگتن شکست خورده و ژاپن پیروز است.

چین در اوج جنگ تجاری، گاهی اوقات مقابل آمریکا کوتاه می آید. اختلاف آمریکا با چین چیست؟ آمریکا به چین می گوید ارزش پول ملی چین را در مقابل دلار کاهش ندهد، چون صادرات از چین به آمریکا می رود، وقتی دلار وارد چین می شود، یوان بیشتری می ارزد. در نتیجه قواعد اقتصادی قداست ندارد، بستگی دارد چه کسی چگونه از آن می خواهد استفاده کند.

در دوره ای وقتی کالایی می خواست وارد کشور شود، طرف خارجی از تجار ایرانی می پرسید چه کالایی می خواهد، به تاجر ایرانی می گفت من کالا را می فرستم شما فروش خود را آغاز کنید، اگر فروش کالا خوب بود و خریدار داشت، سپس پول آن را پرداخت کنید اما اکنون ۱۰۰ درصد پول را از تاجران ما می گیرند و پس از آن است که مشخص نیست که کالا بیاید یا نیاید، امروز تاجر ایرانی دلهره بسیاری دارد که کالایی را که خریده به دستش می رسد یا خیر؟

کار اقتصاددان تجزیه و تحلیل فایده - هزینه است

در نتیجه در جهت ایجاد تسهیلات و بستر مناسب برای مراودات بانکی، تجاری و روابط فرهنگی پیوستن به FATF کمک می کند. ممکن است آنها در اکشن های مالی ما به موردی که از نظر آنها خطاست پی ببرند، چاره ای نداریم. کاراقتصاددان تجزیه و تحلیل فایده و هزینه است. اگر همه کارهایی که سیاست گذاران ما انجام می دهند گفته شود تماما منفعت بوده اشتباه است، اگر هم گفته شود تمام اقدامات آنها ضرر است، نیز حرف صحیحی نیست. در مورد افزایش قیمت بنزین من به شدت مخالف بودم و در همه جلساتی که از من سوال شد مخالفت خود را اعلام کردم، اما مزایایی هم دارد، درآمد نصیب دولت می شود. پس هزینه های اجتماعی که مردم ناراضی شوند، را با درآمدی از این محل عاید می شود را مقایسه کنیم، می بینیم که هزینه های اجتماعی غلبه دارد.

من بارها گفته ام این سیاست های تیز سیاست خارجی ما باید کمی منطعف شود و از تندی های آن بکاهیم. سوال اینجاست اگر روابط ما با آمریکا برقرار شود، مشکلات کشور حل می شود؟ خیر. اما اگر رابطه نداشته باشیم چه؟، مشخص است که مشکلاتمان بیشتر می شود.

 

منبع: جماران

کلیدواژه: قیمت خودرو قیمت بنزین بودجه 99 امور اقتصادی و دارایی حقوق دانشگاه تهران دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ژاپن قیمت خودرو قیمت بنزین بودجه 99 امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۷۸۴۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود

روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسول‌گری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر می‌رسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافته‌است.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیده‌است تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهره‌برداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بین‌المللی را بگیرد.

سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید به‌شدت فعال‌تر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، به‌دنبال خنثی کردن تلاش‌های حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شده‌است که استمرار تحریم‌های گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.

 

در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه می‌کنید.

*به نظر می‌رسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیده‌است. فکر می‌کنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟

شرایط به‌گونه‌ای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفته‌است. الان شرایطی پدید آمده‌است که باید فعالیت‌های جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی می‌کنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.

این کشورها و نهادها به‌هیچ‌وجه نگران حمله اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق نبودند، اما حالا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شده‌است. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده‌ و این کشورها قصد دارند به‌دنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشته‌باشیم تا بتوانیم اقدام‌هایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.

در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطل‌مانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حل‌وفصل نشود، ما از تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.

*فکر می‌کنید با تحولات اخیر آیا آمریکایی‌ها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟

الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکایی‌ها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شده‌است که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیده‌نشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.

در این زمینه به نظر می‌رسد که انگیزه‌های ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقه‌ای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفت‌وگو در این مورد فرا نرسیده‌باشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.

الان اولویت‌های مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شده‌است و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرف‌های باقی‌مانده در برجام برای اجرای احکام معطل‌مانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.

برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیت‌های دیپلمات‌های باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هسته‌ای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.

*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ غزه چیست؟

این سوال خیلی کلی است و نمی‌توان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بین‌المللی کشور را در همه حوزه‌ها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.

در عین حال باید در حوزه‌های دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانه‌تر عمل کند. مهم‌ترین مسئله این است که باید از این محدودیت‌هایی که برای سیاست خارجی ایجاد شده‌است، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.

اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرت‌های دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینه‌ها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.

*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه به‌خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر می‌کنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمی‌شود؟

بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی می‌دانند که تاریخ ایران نشان داده‌است که ایران هرگز در سده‌های اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشده‌است. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شده‌باشد از خود دفاع می‌کند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کرده‌است که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.

الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعال‌تر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیت‌ها می‌تواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، می‌شود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولت‌های جنوب خلیج‌فارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان می‌توانند امنیت منطقه را تامین کنند.

*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفته‌های گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر می‌کنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمام‌عیار وجود داشته‌باشد؟

آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان داده‌بود که صبر استراتژیک در پیش گرفته‌است. اسرائیل به شیوه‌ای عمل کرد که ایران استراتژی‌اش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.

*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلی‌ها نسبت به عملکردشان در آینده محتاط‌تر شوند؟

بسیار مؤثر بود. اسرائیلی‌ها باور نمی‌کردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کرده‌بود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمک‌های گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار می‌دادند.

قدرت‌های جهانی پذیرفته‌بودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویت‌های اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شده‌بود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا یاد می‌شد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشک‌های عراق به سمت اسرائیل، هیچ حمله‌ای به اسرائیل نشده‌بود و اسرائیل تصور می‌کرد که سازوکار بازدارندگی‌اش صددرصد موفق بوده‌است.

برای کل قدرت‌های جهانی، به‌ویژه آمریکا جا افتاده‌بود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و به‌خصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قوی‌تر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاش‌ها بی‌فایده بوده و اسرائیل ضربه‌پذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.

*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشک‌ها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیل‌گران این موضوع را مطرح کرده‌اند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیک‌تر شده‌اند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟

منازعه‌ای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیت‌های کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشک‌های ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشان‌دهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بی‌اثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.

بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.

ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ به‌خصوص اینکه کشورهای منطقه هم می‌دانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها هم‌سرنوشت کنند. همانگونه که در سال‌های گذشته مشاهده کرده‌ایم، همه سیاست‌های آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.

*بعد از آغاز جنگ غزه گفته ‌می‌شد که عربستان از فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل دور شده‌است. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ داده‌است، تصور می‌کنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادی‌سازی با اسرائیل بازگردد؟

تجدید رابطه ایران با عربستان نشان‌دهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنش‌هایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شده‌بود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب می‌شود، رابطه‌ای دوستانه برقرار کند. اما فکر می‌کنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیده‌است که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و می‌توانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشته‌باشند و می‌توانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.

نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولت‌های عربی هستند که به سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل حرکت می‌کنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتل‌عام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دست‌جمعی که در بیمارستان‌ها کشف می‌شوند، بمباران مدارس، بیمارستان‌ها و خانه‌های شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همه‌ی اینها باعث شده‌است که زمینه عادی‌سازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دست‌کم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.

اگر دولت‌های عربی دست‌کم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملت‌ها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادی‌سازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شده‌است.

*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیس‌جمهور آمریکا گفت که می‌خواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولت‌های غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریم‌ها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریم‌ها بر می‌آید؟

من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انسان‌دوستانه و بشردوستانه‌ای که غربی‌ها مطرح می‌کنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم می‌دانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوق‌بشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلاف‌های بین‌المللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل می‌رسد، از یاد برده می‌شود.

جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام نداده‌باشد و کشورهای غربی به‌‌رغم همه شعارهایشان به آن بی‌توجهی نکرده‌باشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران می‌کند و نسل‌کشی گسترده‌ای را آغاز کرده‌است. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت می‌کنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح می‌کنند، دروغ است.

من فکر می‌کنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده ‌باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده ‌است و نشان داده‌ تمام حرف‌هایی که می‌زنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکس‌العمل نشان داد، شروع می‌کنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.

اینها استانداردهای دوگانه‌ای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاش‌اش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راه‌های مقابله با افزایش فشار بین‌المللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجی‌اش را گسترش دهد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديت‌هاي" FATF " كاغذ پاره نيست

دیگر خبرها

  • خاندوزی: پیشنهاد ایران به بانک توسعه اسلامی برای تأمین مالی با نرخ ترجیحی تأیید شد
  • مذاکره با بانك توسعه اسلامی برای تامین مالی ۳ پروژه جدید ایران
  • دانشجویان دانشگاه نیویورک: ورق علیه صهیونیست‌ها برگشته است
  • مذاكره برای تامین مالی ۳ پروژه جدید ایران از سوی بانک توسعه اسلامی
  • خبر مهم وزیر اقتصاد در حاشیه نشست بانک توسعه اسلامی
  • (عکس) دانشگاه شیراز در سال‌های قبل از انقلاب
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • واکنش رییس دانشگاه تهران به سرکوب اعتراضات دانشجویان آمریکایی
  • نقش کلیدی صندوق‌های سرمایه گذاری بازار سرمایه در جمع‌آوری نقدینگی‌های بلاتکلیف
  • استقرار دانشجویان پسر در خوابگاه ملکی دانشکده پرستاری طبس