شوهر مقتول:جن ها دستور قتل زنم را دادند! +عکس
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۸۲۷۹۷
روزنامه خراسان: مرد جوان پس از قتل همسرش ادعا میکند که جنها دستور قتل را صادر کرده بودند و همیشه در ذهنش با او صحبت میکردند!
قتل عروس
ساعت ۳ بعد از ظهر دوشنبه ۲۶ آذر امسال مردی در تماس با ماموران کلانتری ۱۰۳ گاندی از کشته شدن عروس ۳۶ ساله اش خبر داد و تیمی از ماموران برای تحقیقات در محل حاضر شدند. ماموران با حضور در ساختمان وقتی وارد اتاق خواب شدند مشاهده کردند زن جوان با یک پیراهن استرچ به قتل رسیده است که در گام نخست از پدرشوهر این زن که در طبقه پایین محل جنایت زندگی میکند تحقیق شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اختلافات قدیمی
این مرد در حالی که ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران و بازپرس پرونده در قتلگاه عروسش حضور داشتند به ماموران گفت: ۱۲ سال قبل پسرم ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد که هم اکنون کلاس دوم و نهم هستند، اما از هفت ماه قبل بین پسرم و همسرش اختلافاتی پیش آمد که پس از دو ماه دخترم با وساطت توانست عروس مان را به خانه بازگرداند.
وی افزود: پسرم در اختلافاتشان ادعا میکرد که همسرش در غذایش قرص ریخته و قصد کشتن او را داشته است، پس از این که عروسمان به خانه بازگشت اختلافات کمتر شده بود تا این که ظهر امروز پسرم همراه فرزندانش از طبقه بالا به پایین آمدند و وقتی بچهها را تحویل ما داد ادعا کرد که همسرش را به قتل رسانده است و سپس برای خرید سیگار از خانه خارج شد.
بازداشت مرد همسرکش
در ادامه کارآگاهان که احتمال میدادند مرد ۴۲ ساله به خانه بازگردد، به گشت زنی در منطقه پرداختند و خیلی زود مرد همسرکش را یک کوچه پایینتر از محل زندگی اش شناسایی کردند؛ قاتل وقتی ماموران را دید سعی کرد با ماموران درگیر شود و پا به فرار بگذارد که در عملیات پلیسی دستگیر شد و به قتل همسرش اعتراف کرد.
گفتگو با مرد همسرکش
مرد ۴۲ ساله ادعا میکند که جنها دستور قتل همسرش را دادند و پس از مرگ همسرش دیگر جنها به او کاری ندارند و دیگر هیچ صدایی در ذهنش شنیده نمیشود.
سابقه داری؟
نه.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
قتل همسرم.
چرا؟
جن ها مرا اذیت می کردند و همیشه در ذهنم می گفتند برای نجات جان خودم باید همسرم را به قتل برسانم.
چرا باید همسرت را به قتل میرساندی؟
جن ها به من گفته بودند که همسرم برای کشتن من در غذایم دارو می ریزد و در این مدت من برای این که زنده بمانم از همسرم می خواستم اول از همه خودش غذا بخورد و بعد از آن من شروع به غذا خوردن می کردم.
شنیدم دو ماه با هم قهر بودید؟
بله، چون من شنیده بودم همسرم می خواهد مرا به قتل برساند با هم اختلاف پیدا کردیم که پس از دو ماه خواهرم وساطت کرد و همسرم به خانه بازگشت.
جن ها را می دیدی؟
نه، یک صدا همیشه در ذهنم بود که میگفت زنم مرا می کشد.
هنوز صداها را می شنوی؟
نه، پس از قتل همسرم دیگر هیچ صدایی از جن ها در ذهنم نیست.
ساعت چند همسرت را به قتل رساندی؟
ساعت 6 صبح بود که با هم درگیر شدیم و ساعت 7 صبح با یک پیراهن استرچ او را خفه کردم و تا ظهر با او در اتاق خواب بودم و نمی دانستم چه کار باید انجام دهم که بچه ها را به خانه پدرم بردم و خودم برای خرید سیگار از ساختمان خارج شدم.
بنا بر این گزارش، مرد جوان با دستور بازپرس پرونده برای بررسی سلامت روحی و روانی در اختیار کارشناسان پزشکی قانونی قرار گرفت و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.
منبع: فردا
کلیدواژه: شوهر مقتول جن ها قتل همسر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۸۲۷۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد!
۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابانهای شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.
اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
۵ ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.
میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که ۱۹ ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.
منبع: روزنامه ایران