انتقاد علی مطهری از نداشتن لابی قوی با کنگره آمریکا / انقلاب را قربانی ژست انقلابیگری نکنیم
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۸۵۵۳۳
علی مطهری در یادداشتی در روزنامه اعتماد با تیتر «مردم، تکیه گاه انقلاب اسلامی» نوشت؛ از آغاز نهضت اسلامی در سال 42 تا امروز ، تکیه گاه این نهضت مردم و ایمان اسلامی آنها و اعتمادشان به رهبران نهضت و سپس کارگزاران نظام جمهوری اسلامی بوده است.
امام خمینی(ره) گذشته از اتکاء روحی و معنوی به خدا، از نظر اجتماعی فقط به مردم متکی بود، نه نیروهای خارجی و نه حتی نیروهای نظامی داخلی؛ همچنان که به تعبیر شهید آیت الله مطهری روحانیت شیعه از نظر روحی به خدا متکی است و از نظر اجتماعی به مردم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این اتکاء به مردم همچنان باید محفوظ بماند و لازمه آن حفظ اعتماد مردم به کارگزاران حکومت است. بدون شک در اثر حوادث اخیر، این اعتماد دچار آسیب شده و باید بازسازی شود. لازم بود مسئولان نظام به خاطر تصمیم گیری بد و اجرای بدتر آن از مردم عذرخواهی می کردند اما می دانیم که فرهنگ عذرخواهی و احترام به مردم درجمهوری اسلامی وجود ندارد.
نکته مهمتر این است که گران شدن بنزین بیشتر یک بهانه برای اعتراضات بود، علت اصلی اعتراضات وضع بد زندگی مردم از یک طرف و ناامیدی از بهبود این وضع از طرف دیگر بود. وظیفه اصلی کارگزاران نظام ایجاد امید به آینده بهتر در مردم است. مردم تاکنون در مقابل رذالت های آمریکا و اروپا خوب مقاومت کرده اند ولی می گویند چشم اندازی به ما نشان بدهید که مثلا دو سال دیگر به شرایط اقتصادی بهتری می رسیم و در مسیر پیشرفت قرار می گیریم و عقب ماندگی های خود از کشورهای همسایه را که روزگاری عقب تر از ما بودند جبران می کنیم.
چرا نباید با استفاده از لابی قوی با کنگره آمریکا تلاش اسرائیل و عربستان را خنثی کنیم؟مشکلات کشور ما صرفا راه حل اقتصادی ندارد، بلکه راه حل اقتصادی توأم با راه حل سیاسی دارد. تکیه بر توان داخلی کشور منافاتی با بهبود روابط ما با عربستان و امارات و حتی آمریکا ندارد. اگر نگران آرمانهای انقلاب هستیم باید بگویم که مثلا آرمان آزادی فلسطین با برقراری رابطه با عربستان و بهبود روابط با سایر کشورهای اسلامی و به طور کلی با اتحاد اسلامی بهتر تأمین می شود تا وضع فعلی. چرا ما نباید با استفاده از توان خود و ایرانیان خارج از کشور لابی قوی با کنگره آمریکا داشته باشیم و تلاشهای اسرائیل و عربستان را خنثی کنیم؟ ما نباید ریاضتهای غیرضروری اقتصادی بر مردم تحمیل کنیم. زمانی دشمن خاک ما را اشغال کرده است، در این صورت هر مقدار خسارت و تلفات برای آزادی سرزمین خود بدهیم جا دارد، ولی در شرایط فعلی وقتی راههایی برای عبور از بحران فعلی وجود دارد چرا استفاده نکنیم و ریاضتهای اقتصادی غیرضروری بر مردم تحمیل نماییم؟
متأسفانه ما راهی را می رویم که نتیجه آن قربانی شدن انقلاب اسلامی به خاطر ژست انقلابی گری است. انقلابی گری به معنی کارهای احساسی و خام نیست. اساس، اسلام است نه انقلاب. به تعبیر آیت الله مطهری ما باید انقلاب را اسلامی کنیم نه اسلام را انقلابی. بعضی حرفهایی که این روزها می شنویم و عده ای در آستانه انتخابات سخن از جبهه نیروهای انقلاب به میان می آورند و مردم را به انقلابی و غیرانقلابی تقسیم می کنند، مرا به یاد تعبیرهای گروه فرقان و مجاهدین خلق در جزوه های تبلیغاتی شان می اندازد که اساس را انقلابی گری و مبارزه را اصل می دانستند نه یک وسیله برای تحقق اسلام، و شهید مطهری به شدت با آنها درآویخت و سرانجام نیز به شهادت رسید و آنها در برگه ای که در محل شهادت ایشان انداختند نوشته بودند: «اعدام انقلابی مرتضی مطهری انجام شد».
امروز باید با چشم باز و با چراغ عقل و به دور از احساسات حرکت کنیم، ضمن این که به توان داخلی خود تکیه می کنیم باید راههای بهبود روابط با دنیا را باز کنیم. در جهان امروز هیچ کشوری حتی آمریکا نمی تواند با دشمنی با بخش اعظم دنیا و دیوار کشیدن دور خود، خود را اداره کند. باید از این طریق امید برای مردم ایجاد کنیم، آنگاه اعتماد مردم به حکومت به درجه قبل باز می گردد.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۸۵۵۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اوضاع بیبی حسابی بیخ پیدا کرده است
چرا آمریکا به قیمت پنبه شدن هر آنچه طی دهههای گذشته برای خود تحت عنوان «ارزشهای آمریکایی» رشته، از این رژیم حمایت میکند؟ چرا پای اسرائیل که به میان کشیده میشود، آمریکا حتی ظواهر را هم رعایت نکرده و بدون پنهانکاری یا بازی با کلمات، خیلی علنی و واضح تبدیل به دیکتاتورترین، وحشیترین و کثیفترین رژیم میشود؟
به گزارش ایسنا، جعفر بلوری در یادداشتی در کیهان نوشت: چند روز پیش روزنامه آمریکایی «فایننشالتایمز» ضمن پرداختن به هزینههای سنگینی که «حمایتهای بیقید و شرط» از رژیم آپارتاید اسرائیل روی دوش آمریکا و به طور کلی غرب گذاشته است نوشت: «قرار بود اسرائیل سرمایه راهبردی آمریکا باشد اما تبدیل به یک وبال راهبردی برای آمریکا شده است.» اشاره این روزنامه به حمایتهای نامحدودی است که همه دولتهای آمریکا- چه دموکرات و چه جمهوریخواه- از این رژیم تحت هر شرایطی داشتهاند و این حمایتها بعضا آنقدر رسوا و با قوانین و ارزشهای همین غرب در تضاد است که، آبرویی برایشان نگذاشته است.
اشاره این روزنامه در واقع به هزینههایی است که حمایت از رژیمی مثل اسرائیل، برای آمریکا داشته است. از مبحث «دموکراسی»، «آزادی بیان»، «گردش آزاد اطلاعات»، «حق اعتراض» و «آزادی عقاید» گرفته تا مباحث «حقوق بشری»، «نسلکشی» و «حقوق زنان و کودکان» را میتوان در این رسوایی دید. اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، بیش از ۳۴ هزار و ۲۰۰ نفر در غزه طی ۲۰۰ روز قتلعام شدهاند.
طبق گزارش سازمان ملل نزدیک به ۷۳ درصد این قربانیان غیر نظامیاند. آمارهای غیر رسمی این عدد را تا ۹۵ درصد هم گفته است. یعنی ۹۵ درصد این ۳۴ هزار و ۲۰۰ نفر غیرنظامیاند. حدود ۱۳ هزار نفر از این شهدا کودک و نوزادند و تقریبا همین تعداد زن هستند. فقط در یک مورد، ۷۰۰ پناهجو، بیمار و زخمی در بیمارستان ناصر (جنوب غزه) پس از شکنجه و قتلعام، در گورهای جمعی دفن شدهاند و ۳۰۰ جسدی که طی چند روز گذشته از این گورها بیرون کشیده شده است، بعضا با دستهای بسته و بدنهای متلاشیاند. یعنی پیش از دفن شدن، شکنجه و تکهتکه شدهاند.
طبق گزارش الجزیره، نظامیان صهیونیست به زنان فلسطینی در بیمارستانهای غزه و جلوی چشمان همسرانشان تجاوز کرده و سپس به آنها تیر خلاص زدهاند و....تمام این جنایات- که به قلم آوردن و نوشتنشان، تن آدم را میلرزاند،- طی همین ۲۰۰ روز گذشته و با حمایتها، مشورتها، سلاحها و دلارهای آمریکا انجام شده است. این که بیشتر قربانیان جنگ غزه زن و کودک و نوزادند را هیچ کس رد نمیکند. رجوع شود به اظهارات چندی پیش وزیر دفاع آمریکا. لوید آستین اعتراف کرد اسرائیل در غزه غیرنظامیان زیادی را کشته است. منتهی در ادامه گفت: «ما از اسرائیل میخواهیم بیشتر مراقب باشد.» همین!
۷ دانشگاه معتبر آمریکا از جمله هاروارد، کلمبیا و استنفورد در اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه و حمایت آمریکا از این جنایات، در اعتصاب و شورش به سر میبرند و نیروهای امنیتی ضمن ورود به این دانشگاهها اقدام به سرکوب و دستگیری صدها دانشجو و استاد کردهاند. بسیاری از دانشجویان اخراج، تعلیق و بعضا زندانی شدهاند. تصاویر بازجویی و محاکمه برخی مسئولین این دانشگاهها نیز در فضای مجازی قابل دسترسی است. بله، آمریکا مسئولین دانشگاههایی را که در آنها، در اعتراض به کشتار غیرنظامیان غزه تجمع صورت میگیرد، محاکمه میکند و افبیآی را هم وارد معرکه کرده است!
روز سهشنبه مؤسسه «گالوپ» نتایج نظرسنجی خود از میان مردمان ۱۳۰ کشور جهان، راجع به نگاه مردم دنیا به سیاستهای آمریکا را منتشر کرد. نتیجه این بود که ۶۴ درصد مردم دنیا مخالف سیاستهای آمریکا هستند! و تردید نداشته باشید بخشی از این نگاه مردم دنیا، نتیجه نوع رویکرد آمریکا در مواجهه با رژیم صهیونیستی بوده است. رژیمی که میگوید، اگر حمایتهای تسلیحاتی، مالی، مستشاری و سیاسی آمریکا نبود، مجبور بودیم با چماق و چوب با جوانان مسلح فلسطینی بجنگیم! و رسما اعتراف میکند، با کمکها و حمایتهای آمریکا در حال نسلکشی در غزهایم. خلاصه این که آمریکا به دلایلی، خود را موظف به حمایت از این رژیم وحشی میبیند. موضوعی که به دنبال پاسخ آن هستیم، همین «دلایل» است. واقعا چرا آمریکا به قیمت پنبه شدن هر آنچه طی دهههای گذشته برای خود تحت عنوان «ارزشهای آمریکایی» رشته، از این رژیم حمایت میکند؟ چرا پای اسرائیل که به میان کشیده میشود، آمریکا حتی ظواهر را هم رعایت نکرده و بدون پنهانکاری یا بازی با کلمات، خیلی علنی و واضح تبدیل به دیکتاتورترین، وحشیترین و کثیفترین رژیم میشود؟ بخوانید:
الف-به آمریکا کشور «گروههای لابی» میگویند. قدرت و نفوذ لابیهای صهیونیست را میتوان در ساختار و تار و پود همه چیز آمریکا دید. میگویند در واشنگتن، خیابانی هست به نام k street که مرکز موسساتِ فعال در حوزه «صنعت لابی» است. و این یکی از همان جاهایی است که میتوان بخشی از پاسخ این سؤال مهم را یافت. اوانجلیستها (مسیحیت انجیلی یا صهیونیستهای مسیحی) یکی از این لابیهای قدرتمند و پر نفوذ در آمریکا هستند که «حمایت از اسرائیل تحت هر شرایطی و به هر قیمتی» جزو شعارهای اصلیشان است. کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل مشهور به «آیپک» نیز یکی از قدرتمندترین لابیهای صهیونیستی است که تاثیر زیادی روی سیاست خارجی آمریکا دارد. سیاسیون در آمریکا اگر حمایت و تایید این لابیها را نداشته باشند، محال است به اهدافشان برسند. چه این هدف، پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری باشد چه پیروزی در یک انتخابات محلی و...حتما شما هم بارها شنیدهاید که مثلا، مدیر یک موزه در آمریکا یا اروپا از اسرائیل انتقاد کرد، چند روز بعد یا مجبور به عذرخواهی شد یا برکنار شد! بنابراین با وجود چنین لابیهای ترسناک، قدرتمند و پر نفوذی، نباید انتظار رفتار دیگری از آمریکا در مواجهه با جنایات اسرائیل در غزه را داشت.
ب-حکومتهایی که فقط به قدرت و منافع خود میاندیشند معمولا «در شرایط بحرانی، اصولی که روی پایبندی به آن تظاهر میکردند را زیر پا میگذارند» و در تبیین «انقلابها»، آنجایی که به تفاوت انقلاب با کودتا، جنگ، شورش و...پرداخته میشود، «زمان» را عنصری مهم مینامند که توجه به آن حیاتی است. به عبارتی در مواقع بروز چنین پدیدههای مهم اجتماعی، «زمان» چه برای آنهائی که شورش یا جنگ را آغاز کردهاند چه برای آنهائی که علیهشان کودتا، جنگ، یا آشوب شده است، بسیار مهم و حیاتی است. اگر شرایط بحرانی و زمان کم باشد، حکومتی که در آن مثلا انقلاب با ماهیت «کسب قدرت به هر قیمت»! رخ داده، از تمام اصول اعلامشده عبور کرده و دست به خشنترین واکنشها میزند. میخواهیم بگوییم، اسرائیل درگیر یک معضل عظیم اجتماعی و یک «جنگ بیسابقه» در غزه بوده و زمان هم به سرعت علیه این رژیم در حال گذر است.
این رژیم در بدترین شرایط تاریخ غاصبانه هفتاد سالهاش قرار دارد و هر چه «زمان» میگذرد، شرایط آن بحرانیتر میشود. بنابر اعتراف تمام کسانی که تحولات اسرائیل و غزه را تحلیل میکنند، این رژیم پیش از این هیچ گاه در چنین بحرانی گرفتار نشده بود و هیچ گاه بیش از ۳۳ یا حداکثر ۳۴ روز درگیر هیچ جنگی نبوده است.
بنابراین نباید از مشاهده چنین رفتارهای غیرانسانی و وحشیانهای زیاد تعجب کرد. فقط به عنوان یک نمونه از صدها نمونه مشابه، به استعفاهایی که طی روزهای گذشته در ارتش رژیم صهیونیستی رخ داده توجه کنید. بالاترین مقامات اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی در بحبوحه بزرگترین جنگ تاریخ این رژیم و در یک بازه زمانی کوتاه مجبور به استعفا شدند و رسانههای این رژیم نیز میگویند، علاوهبر این افراد، شخص نتانیاهو، رئیس شین بث و سایر مقامات بلند پایه حاکم بر این سرزمین اشغال شده هم باید، اولا استعفا کنند ثانیا محاکمه شوند. خروجی آنچه تاکنون در بند (ب) به آن پرداختیم این میشود که، رژیم صهیونیستی در شرایطی قرار گرفته است که، تحلیلها راجع به آن، از «طرح آبراهام و عادیسازی روابط با اعراب» رسیده به «آیا اسرائیل در حال فروپاشی است؟» و وقتی رژیمی به این مرحله میرسد، حامیان جنایتپیشه چنین رژیمی، برای نجات آن هر هزینههای را میپردازند. مخصوصا اگر این حامی، کشوری با ویژگیهای آمریکا باشد که لابیهای قدرتمند و پرنفوذ، ادارهاش میکنند. به بیان دیگر، وقتی میبینیم کشوری در حمایت از رژیمی، روی تمام اصول و ارزشهایش خط میکشد و نگران تبعات آن هم نیست، و خیلی عُریان از نسلکشی و کشتار بیش از ۲ میلیون انسان آن هم در سال ۲۰۲۴ و قرن بیست و یک حمایت میکند، یعنی اوضاع آن رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است.
انتهای پیام