متوسط عمر ازدواج ۹ سال شد
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۸۸۹۸۱
خرداد: براساس دادههای سازمان ثبتاحوال کشور، تعداد ازدواجهای ثبت شده حدوداً ۳ برابر طلاق است و متوسط عمر ازدواجهایی که به طلاق منجر می شود ۹ سال شده است.
به گزارش خرداد به نقل از فارس براساس آخرین اطلاعات موجود از طریق دادههای سازمان ثبتاحوال کشور در ۹ ماهه امسال، ۴۲۶ هزار و ۹۹ واقعه ازدواج و ۱۳۲ هزار ۶۱۸ واقعه طلاق به ثبت رسیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در زمان طلاق میانگین سن زنان ۳۲.۳ سال و میانگین سن مردم در زمان طلاق ۳۷.۲ گزارش شده است و بیانگر آن است که سن طلاق در کشور کاهش یافته است.
نسبت ازدواج به طلاق در کشور چه میزان است؟
در شرایط فعلی نسبت طلاق به ازدواج ۳۳ درصد است یعنی در نظام ثبت احوال، نسبت طلاق های ثبت شده به ازدواج ها ۳۳ درصد است.
ازدواج ۳ برابر طلاق
همچنین در نظام ثبت احوال، تعداد ازدواجهای ثبت شده حدوداً ۳ برابر طلاق هاست؛ چراکه تعداد ازدواج تابعی از ساخت سنی جمعیت بوده و در کشور ما به دلیل نوسان های بزرگ جمعیتی، تعداد ازدواج دچار نوسان های بزرگ شده است، از اینرو این شاخص به جای آنکه نمایی از وضعیت طلاق نشان دهد بیشتر متاثر از تغییرات وضعیت ازدواج است.
در سال ۹۷ در کشور به ازای هر هزار نفر از جمعیت، ۷ ازدواج و ۲ طلاق رخ داده است.
همچنین در سال گذشته ، ۸ درصد از طلاقهای ثبت شده زنان مربوط به تجربههای دوم و بیشتر طلاق بوده است. از این تعداد ۶.۷ درصد مربوط به تجربه سوم به بعد و ۹۳.۳ درصد مابقی مربوط به دومین تجربه طلاق است.
۸.۲ درصد از طلاقهای ثبت شده برای مردان در سال گذشته مربوط به تجربههای دوم و بیشتر طلاقها بوده که از این تعداد ۹۱.۸ درصد مربوط به دومین تجربه طلاق و ۸.۲ درصد مابقی مربوط به تجربه سوم به بعد طلاق بوده است.
ثبت ۹.۲ طلاق ها فقط در دو استان
در سال گذشته ۹.۲ درصد از طلاقها در دو استان بوشهر و هرمزگان ثبت شده، این سهم برای سایر استانها بین ۱.۵ تا ۱۱.۳ درصد از کل طلاقها برای زنان و بین ۱۱.۸ تا ۲.۱ درصد از کل طلاقها برای مردان در هر استان نوسان داشته است.
متوسط عمر ازدواج ۹ سال شد
بر پایه دادهها؛ متوسط عمر ازدواجهایی که به طلاق منجر شده اند ۹ سال بوده است، بدیهی است که با رخداد طلاق در هر سال ازدواج از خانوادههای با عمر مشابه در معرض طلاق کاسته میشود یعنی وقتی طلاق در سال اول ازدواج رخ دهد از تعداد خانوادههای دو ساله در معرض طلاق در سال بعد کاسته میشود. بنابراین وقتی گفته میشود ۵۰ درصد طلاقها در ۵ سال اول زندگی رخ داده به این معنا است که در نیمی از طلاقهای رخ داده عمر ازدواج کمتر از ۵ سال است نه اینکه زندگیها به سال پنجم نرسیده به طلاق منجر شود.
بیشترین آمار طلاق و ازدواج طی ۵۰ سال اخیر
در سال ۸۹ ، ۸۹۱ هزار و ۶۲۷ ازدواج و در سال ۹۵ ، ۱۸۱ هزار و ۴۹ طلاق ثبت شده که بیشترین میزان را طی ۵۰ سال اخیر به خود اختصاص دادهاند.
در سال ۵۴ ، ۱۵۳ هزار و ۸۸۲ ازدواج و در سال ۵۷ تعداد ۱۵ هزار و ۲۵۳ طلاق ثبت شده که کمترین مقدار را طی ۵۰ سال اخیر داشته است.
رویداد ازدواج متاثر از تعداد ازدواجهای رخ داده به ویژه ازدواجهای بار اول و زنان هرگز ازدواج نکرده است و این تعریف برای طلاق نیز وجود دارد. به این ترتیب میزان بازتعریف شده و استانداردشده در سال ۹۷ بر پایه دادههای ازدواج مرتبه اول از پایگاه اطلاعات جمعیتی و برآورد جمعیت زنان هرگز ازدواج نکرده در میانه سال ۹۷ دادههای سرشماری عمومی و تعدیل آن با استفاده از تعداد ازدواجهای بار اول رخ داده در فاصله سرشماری تا نیمه سال ۹۷ انجام شده است.
گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ ساله زنان بیشترین رویداد طلاق را تجربه کردند
در سال ۹۷، بالاترین میزان طلاق متاهلان ویژه سنی مربوط به زنان دارای همسر ۱۵ تا ۱۹ ساله و مردان دارای همسر ۲۰ تا ۲۴ ساله به ترتیب با میزان ۲۷.۷ و ۲۱.۰ رخداد طلاق به ازای هر هزار زن یا مرد دارای همسر بوده است.
وقوع ۱۶.۱ طلاق در مردان ۲۵ تا ۲۹ ساله
در الگوی سنی قالب همسرگزینی در کشور، سن مردان به طور میانگین ۵ تا ۸ سال بیشتر از سن زنان است یعنی مردان در یک گروه سنی بالاتر از زنان با بازار ازدواج وارد میشوند. بنابراین میتوان انتظار داشت که میزان طلاق مردان در هر یک از گروهها به یک گروه سنی پایینتر در زنان نزدیک باشد. در سال ۹۷ به ازای هر هزار مرد متاهل (۲۵ تا ۲۹ سال) ۱۶.۱ طلاق رخ داده که در زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله این رقم ۱۶.۵ است.
استانهایی که بیشترین و کمترین طلاق را داشته اند
مقایسه نمای استانی میزان طلاق نیز نشان میدهد که بالاترین رخداد طلاق در میان زنان ۱۵ تا ۱۹ ساله و مردان ۲۰ تا ۲۴ ساله بوده و استان کردستان با رخداد ۴۷.۲ طلاق به ازای هزار زن متاهل و ۳۵.۷ طلاق به ازای هزار مرد متاهل بالاترین و سیستان و بلوچستان با ۷.۴ طلاق به ازای هزار زن متاهل و ۶.۵ طلاق به ازای هزار مرد متاهل کمترین میزانهای طلاق متاهلان ویژه سنی را داشته است. برچسب ها: ازدواج
منبع: خرداد
کلیدواژه: ازدواج
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۸۸۹۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طلاق از شوهر بهخاطر خیلی خوببودن!
چند وقت پیش شایعه شده بود که همسر اول «کاکا»، ستاره سابق تیمملی برزیل، میلان، رئال و... از او بهخاطر خیانت جدا شده است. حالا بهتازگی «کارولین سلیکو» در گفتوگویی که همه را شوکه کرد، در اینباره گفت: «کاکا هرگز به من خیانت نکرد. او همیشه با من خوب رفتار کرد و خانواده فوقالعادهای به من داد. اما من خوشحال نبودم، چون یک چیزی کم بود. مشکل این بود که او برای من خیلی کامل و بینقص بود». اما آیا واقعا خیلی خوببودن شوهر میتواند به طلاق منجر شود؟
چرایی طلاق از همسر خیلیخوب
بسیاری از محققان طلاق را یک رویداد بحرانی در زندگی فرد میدانند. بیشتر تحقیقات نشان دادهاند، ختم زندگیمشترک با کاهش سلامت، تفاوتهای شخصیتی و اختلالات روانشناختی و سایر موارد همراه است. در هر رابطهای که به شکست منجر میشود، عوامل مختلفی در آن نقش دارد و همچنین دو نفر (زوجین) در پدیداری مشکلات سهم دارند. اما درباره زوجینی که معتقدند به دلیل خوبیهای بیش ازحد همسرشان طلاق گرفتهاند، میتوان چند نکته را مدنظر داشت که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد.
۱. پای یک ویژگی شخصیتی در میان است
خوبیهای بیش از حد همسر، ممکن است بهخاطر یک ویژگی شخصیتی باشد. مثلا همسر بسیار سلطهپذیر تمایل دارد از همه خواستههای خود بگذرد و خودش را قربانی شرایط خاص خانواده کند.
۲. جابهجا شدن نقش زنومرد در زندگیمشترک
از لحاظ رویکرد سیستمی در خانواده، گاهی نقشهای زوجین جابجا میشود. مثلا زن نقش مرد را برعهده میگیرد (بیرون از منزل کار میکند و ...) و مرد نقش زن را برعهده میگیرد (آشپزی میکند، درخانه میماند، از بچهها مراقبت میکند و ...). این اتفاق به تدریج مشکلات بسیار جدی ایجاد میکند که نیاز به مدیریت دارد.
۳. چشمپوشی از خواستههای منطقی خود
این که گاهی هر دو یا یکی از زوجین به دلیل عدم شناخت خواستهها و نیازهای خود، آنها را بیان نمیکنند و از بسیاری از خواستههای منطقی خود چشمپوشی میکنند، باعث میشود که خیلی خوب به نظر بیایند، اما بعد از مدتی این موضوع برای فرد و حتی همسرش، خستهکننده میشود و به طلاق عاطفی میانجامد.
۴. شناختنداشتن از احساسات
گاهی زوجین، احساسات و رفتارها را از همدیگر متمایز نمیکنند و شناخت کافی از احساسات و ضرورت بیان آنها ندارند. مثلا خشم را با پرخاشگری اشتباه برداشت میکنند و از ناراحت شدن در زندگیمشترک، فرار میکنند! وجود برخی از احساسات در وجود انسانها نشان دهنده سلامتروانی است. خشم هم از جمله احساساتی است که هر انسان سالم آن را تجربه میکند. انسانها حق دارند عصبانی شوند و آن را بروز دهند. اما آنچه در این بین از اهمیت بسیاری برخوردار است، شیوه بروز دادن آن است. پرخاشگری در واقع بدترین نوع بروز خشم در انسانهاست. بهطور کلی، زوجینی که احساسات ناخوشایند و خوشایند را ابراز نمیکنند، به اشتباه آن را دلیل خوببودن در زندگی مشترک میدانند درصورتی که بروز احساسات میتواند یکنواختی زندگی مشترک را در بلندمدت کمتر و شوروشوق را زیادتر کند.
این نکته را میتوان استخراج کرد که گاهی لازم است رفتارها و احساسات و خواستههای خود را از زندگیزناشویی بررسی کنیم و بیشتر بشناسیم. خودآگاهی مهارتی موثر برای تمرین شناخت احساسات، افکار، باورها و نیازهای ماست و در این زمینه پیشنهاد میشود زوجین دورههای خودآگاهی را از مشاوران و روانشناسان باتجربه و متخصص بیاموزند. مهارت جرئتمندی و نشاندادن احساس خشم به شیوه موثر میتواند کارکرد موثری در زندگی مشترک داشته باشد. گاهی نشاندادن احساس خشم در کنار عشق به همسر از دیدگاه روانشناختی میتواند سازنده باشد. این موضوع همانقدرکه برای مرد پرمعناست برای زن به همان اندازه و گاهی بیشتر میتواند لذتبخش باشد.
۵. نپذیرفتن تفاوتهای شخصیتی
در زندگیمشترک بین زن و مرد تفاوتهایی وجود دارد که شناسایی آنها در نقش و کارکرد خانواده و رابطه هر یک تاثیر میگذارد و گاهی ممکن است یک ویژگی برای یکی مثبت و برای دیگری منفی باشد. ابعاد مختلف این تفاوتها را میتوان در زمینه مسائل شخصیتی، جنسیتی، عاطفی، احساسی و فکری مطالعه کرد و تفاوتها را شناسایی کرد. آشنایی با تفاوتها برای سازگاری، نشاط، سلامت و آرامش در زندگیمشترک کارکردی موثر دارد. این کارکردها را میتوان در عشق و محبت اعضای خانواده نسبت به یکدیگر، فضای صمیمی حاکم بر زندگیزناشویی، قضاوت عادلانه افراد نسبت به خود و دیگران، متعادل در رفتار، شادی و نشاط جستوجو کرد.
حاصل این آشنایی، درک متقابل میان اعضای خانواده، انتظارات بجا و واقع بینانه، بهره مندی از آزادی قانونمند و حرکت تکاملی خانواده به سمت تعالی خانواده است. هر مرد و زنی نیاز دارد توسط اطرافیانش، خانواده و همسر با وجود تفاوتهای فردیاش، مورد پذیرش و حمایت قرار گیرد؛ بنابراین باید تفاوتهای شخصیتی همدیگر را بپذیریم و سازگار شویم و از آنها برای رشد خانواده استفاده کنیم. در این زمینه آموزش مهارتهای زناشویی میتواند در شناخت و پذیرش تفاوتهای زوجین موثر باشد.
منبع: خراسان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی