نگاهی به فیلم سونامی|یک جسارت تباه شده
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۹۶۳۵۵
جسارت سازندگان فیلم سینمایی «سونامی»در پرداختن به سوژهای ورزشی قابل تمجید است اما فیلمنامه مشوش آن، فرصت خلق یک فیلم ورزشی جذاب و نفسگیر را سلب کرده است. ۰۹ دی ۱۳۹۸ - ۰۱:۳۳ فرهنگی سینما و تئاتر نظرات - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم- محمد خاجی
«سونامی» نخستین فیلم بلند داستانی میلاد صدرعاملی در جایگاه کارگردان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«سونامی» روایتگر داستان زندگی دو تکواندوکار ملی پوش به نامهای مرتضی(با بازی بهرام رادان) و بهداد(با بازی مهرداد صدیقیان) است که وقوع حوادثی سرنوشت این دو را به یکدیگر گره میزند. استاد خسروی(با بازی علیرضا شجاع نوری) مربی باسابقه تکواندو پس از سالها دوری از عرصه مربیگری تیم ملی، به دعوت سرپرست جدید فدراسیون تکواندو از آمریکا به ایران بازمیگردد؛ تعدادی از اعضای تیم ملی طی این سالها ایران ترک کردهاند تا برای کشور دانمارک بازی کنند. خسروی که در المپیکِ سال 2012 لندن برای جلوگیری از مبارزه شاگردش؛ مرتضی با ورزشکار صهیونیستی به او گفته است: "باید ببازی"، پس از مصدومیت شاگرد جوانش بهداد؛ ملقب به سونامی، بار دیگر به سراغ شاگرد قدیمیاش مرتضی رفته و او را به تیم ملی فرا میخواند؛ دعوتی که آغازگر چالشهایی تازه در اردوی آمادهسازی تیم ملی تکواندو است.
«سونامی» در تحلیل اولیه فیلمی سرراست و روان به شمار نمیآید؛ مهمترین ضعف فیلم به ازدیاد روایتها و تکثر خردهروایتهای موجود در فیلمنامه، ناتوانی فیلم در پرداختن به همه آنها و در نتیجه اغتشاش روایی و محتوایی فیلمنامه بازمیگردد؛ به نظر میرسد اساسا فیلمنامه میان تبدیل شدن به یک درام اجتماعی، فیلمی ورزشی یا سیاسی بلاتکلیف است و نویسندگان خواستهاند از هر دری با مخاطب سخن بگویند بی آنکه به انسجام موضوع و وحدت رویه فیلمنامه پایبند باشند.
«سونامی» فیلمی است که به سختی میتوان رد مسئلهای معین و منقح را در آن پیدا کرد؛ فیلم مملو از خردهروایتهای گیرا و هدررفته است که کارگردان فرصت پرداختن به جزئیات آنها را نیافته است؛ برای مثال؛ ماجرای تیم ملی تکواندو و چالش برپایی مسابقات انتخابی، سرمربیای که به شوق کشورش از آمریکا به ایران آمده و ظاهراً به دلیل ابتلا به پارکینسون ناگزیر به ترک جایگاه مربیگری تیم شده است، سیاست عدم رویارویی ورزشکاران ایرانی با رقبای صهیونیستی، ماجرای حضور هماهنگ نشده تیم سه نفره بسکتبال دختران در یک تورنمنت بینالمللی و موفقیت آنها در اقناع مسئولین برگزاری تورنمت برای بهرهمندی از پوشش اسلامی، بسکتبالیست جوان افغانی که تابعیتی غیرایرانی دارد و به دلیل مشکلات مهاجرت، پاسپورت و اقامت غیرقانونی در ایران، برای بازی در تیم ملی با چالشهایی روبه روست، پشت پرده لابیگری برخی سلبریتیها با برخی از اصحاب رسانه و... تنها بخشی از مجموعه ایدههای گیرا و تباه شدهای است که به شیوهای ملغمهوار و گذرا در فیلم مطرح شده و سونامی از عهده پرداختن به همه آنها ناتوان مانده است. در نتیجه؛ فقدان تمرکز و مسئلهمندی فیلمساز حول محوری معین و منسجم، به حلقه مفقوده و آسیب زننده فیلم بدل شده است.
«سونامی» همچنین در شخصیتپردازی و ارائه جزئیات کافی درباره پیشینه کاراکترها، روند تطور روابطشان با یکدیگر در گذشته و کیفیت روابطشان در اکنون، منسجم و متعادل عمل نمیکند؛ برای مثال؛ اساساً مشخص نیست که چرا شخصیت مرتضی پس از وقوع آن اتفاق در المپیک 2012 لندن، ورزش حرفهای را برای همیشه ترک گفته و وارد فاز شرطبندی و مبارزات زیرزمینی شده است. از دیگر سو، معین نیست چرا مرتضی خانواده و زندگی پیشین خود را از دست داده و اکنون برای دیدن فرزند خردسالش با چالش جدی عدم مقبولیت از سوی فرزند و همسرش(حتی نمیدانیم اکنون باید این زن را همسر مرتضی بدانیم یا این دو در گذشته از یکدیگر طلاق گرفتهاند) روبه رو است؛ این عارضه در رابطه رمانتیک میان بهداد و ترگل ( با بازی فرشته حسینی) نیز به چشم میخورد و اساساً معلوم نیست که این دو با یکدیگر چه نسبتی دارند؛ سطح رابطهشان چگونه است و چه چیزی موجب از میان رفتن اعتماد موجود میان این دو شده که آنها در طول فیلم بارها با چالش بی اعتمادی نسبت به یکدیگر مواجه میشوند.
کشاکش میان «اخلاق» و «شهرت» یکی دیگر از ایدههای حیف شده سونامی است که در صورت پرورش صحیح آن در فیلمنامه، میتوانست به مراتب جذابتر و دراماتیکتر از آنچه در فیلم میبینیم، به پیشبرد موقعیت دراماتیک اثر منجر شود اما عملاً در فیلم چنین اتفاقی نمیافتد و مشخص نیست مرتضی با چه انگیزهای در مسابقه پایانی تن به شکست مقابل بهداد میدهد؛ آیا انگیزه او اخلاقی و هدفش به جا آوردن رسم جوانمردی(به دلیل مصدومیت بهداد) است یا اینکه از تکرار تجربه آنچه در المپیک لندن برایش اتفاق افتاده میهراسد (با توجه به اینکه یک صهیونیستی در این وزن جواز حضور در المپیک را گرفته است) یا آنکه اساساً سودا و انگیزه دیگری در سر دارد.
نکته تأملبرانگیز فیلم اما به وجود گافهای جدی در پرداختن به موضوع ورزش بازمیگردد؛ برای مثال؛ در یکی از سکانسهای تمرین تیم ملی تکواندو، در میانه کوران تمرین، رضا در حالیکه بدنش گرم است و تعریق زیادی کرده، قصد استراحت و تازه کردن گلویش را دارد و در همین حال، مربی تیم ملی بطری آب یخ آلود را برای نوشیدن به رضا میدهد! پُرواضح است که یک ورزشکار حرفهای در میانه تمرین سنگین بدنی، با بدن گرم و تعریق یافته هرگز آب یخ نمینوشد؛چراکه دانش تغذیه ورزشی، این رفتار را برای ورزشکار بسیار مضر و پرریسک میداند. فیلم اما از توجه به چنین نکته سادهای نیز درمانده و نسبت به آن آگاهی ندارد. از دیگرسو، بسیار بعید است که در رقابتهای انتخابی تیم ملی، مربی، پزشک و سایر اعضای تیم ملی، یکی از طرفین مسابقه را هدایت کنند؛ اما در سونامی مربی تیم ملی (با بازی محمدرضا غفاری) در عین حال که یکی از اعضای کادر فنی تیم ملی است، به هدایت بهداد نیز اشتغال دارد! وجود گافهای این چنینی در فیلمنامه نشان میدهد که فیلمنامه نویسان از نکات بدیهی حوزه ورزش و مسابقات ورزشی نیز آگاهی چندانی نداشتهاند و در فاز پژوهش درباره سوژه فیلم، ضعیف و سادهانگارانه عمل کردهاند.
در تحلیل نهایی، جسارت سازندگان سونامی؛ از این حیث که در فضای فقیر سینمای ایران و بی توجهی کارگردانان به خلق آثاری با سوژهها و مضامین ورزشی، جسارت پرداختن به سوژهای ورزشی را داشتهاند قابل تمجید است اما فیلمنامه گسسته و مشوش «سونامی»، فرصت خلق یک درام ورزشی جذاب و نفسگیر را از آن سلب کرده و فیلم در نهایت در میان مجموعه ایدهها، روایتها و خرده روایتهای متکثر و هدر رفته خود، بلاتکلیف و سرگردان باقی مانده است.
10 بازیگر برتر 2019 به انتخاب «اسکرین رنت»سینمای کریسمس؛ به نام حضرت مسیح (ع) به کام سرمایهداریانتقاد سردار باقرزاده از سلبریتیها، کارگردانها و تهیهکنندگان سینمای ایران / اینها تبلیغات سینمای غربی را پیش گرفتهاندانتهای پیام/
R1527/P/S4,34/CT4 واژه های کاربردی مرتبط فیلمهای سینمایی ایران سینمای ایران سینمامنبع: تسنیم
کلیدواژه: فیلم های سینمایی ایران سینمای ایران سینما فیلم های سینمایی ایران سینمای ایران سینما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۹۶۳۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عکاسی فیلم هیچگاه نمیمیرد/ سینما و تئاتر هنر فردی نیست
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،به نقل از روابط عمومی موزه سینما، امیر عابدی در ابتدای این کارگاه گفت: در سینمای ایران حضور در سمتهای مختلفی را تجربه کردم تا بدانم زمانی که میخواهم در یک فیلم سینمایی کار کنم به دلیلی روابط مختلفی که میان صنوف وجود دارد، باید چگونه عمل کنم. به عنوان مثال یک برنامه ریز زمانی موفق است که بداند هر گروه کاری باید در چه ساعتی در صحنه حضور پیدا کند.
وی ادامه داد: من در دوره تجربه اندوزی تلاش کردم حرفههای مختلفی را در سینما بیاموزم و تجربه کنم و به دیگران هم توصیه میکنم که ابتدا عکاسی را با فیلمهای کوتاه تجربه کنند تا روابطی که میان گروههای مختلف وجود دارد را یاد بگیرند.
کار در سینما طاقت فرسا است
عکاس فیلم «شب یلدا» افزود: فعالیت در سینما کاری طاقت فرساست و ممکن است مراحل فیلمبرداری برخی از پلانها بارها تکرار شود. برخی فکر میکنند عکاسی فیلم کار سادهای است. عدهای نیز تصور میکنند که ما فقط قاب فیلمبردار را لحاظ میکنیم، در صورتی که همیشه اینطور نیست. در بسیاری از مواقع، عکاس زاویه مورد نیاز خود را از قبل انتخاب میکند. در واقع شیوه ثبت بسیاری از عکسها را در هنگام خواندن فیلمنامه در ذهن خود مرور میکنم.برخی از همکاران ما در حوزه عکاسی فیلم با فیلمنامه آثاری که در آن حضور پیدا میکنند آشنایی ندارند و این مسئله به هیچ وجه مورد قبول نیست. زمانی که فیلمنامه را میخوانید، کاراکترها را آنالیز کرده و به ایدههایی جدیدی میرسید.
شخصیت منفی نیاز به لنز واید دارد
عابدی با بیان اینکه گاهی پیش آمده که یک کارگردان از قابهای من تاثیر گرفته است، افزود:مثلا می توانبرای گرفتن کلوز آپ از شخصیت منفی با لنز واید و برای شخصیت مثبت از لنز تله استفاده کرد و این مسئله به دلیل تاثیرات روانشناسی موجود در لنزها است. این موارد زمانی کاربرد خواهد داشت که فیلمنامه اثر را به خوبی مطالعه کنید. جز وظایف یک پروژه است که با عکاس کاملا همراهی کند .
وی ادامه داد: ارتباطاتی که بین عوامل وجود دارد مانند چرخ دنده به صورت ارگانیک عمل میکند ،سینما و تئاتر به هیچ عنوان هنر فردی نیست. برقراری تعامل و روابط عمومی بالا بخشی از وظیفه یک عکاس است است. بازیگر مقابل دوربین پارتنر یک عکاس به شمار میرود و باید بتوان با او تعامل مناسبی داشت.
عکاس « قرمز» در ادامه این نشست گفت: سالها پیش یک دوره یکساله کلاس بازیگری گذراندم تنها برای اینکه بدانم یک بازیگر چگونه رفتار میکند و چگونه حسش به صورت فیزیکی یا میمیک صورت به شکل بیرونی بروز می کند . در بازیگری رویکردهای متفاوت وجود دارد عده ای کاملا حسی بازی می کنند و برخی مبتنی بر تکنیک برخورد عکاس در یک پروژه باید با هر کدام از اینها متفاوت باشد .
عابدی با بیان اینکه در گذشته عکاسی با نگاتیو صورت میگرفت و به همین دلیل با دشواریهای بیشتری همراه بود، ادامه داد: به دلیل وجود نگاتیو، در آن زمان من با دقت بیشتری به رصد کردن شرایط برای تهیه عکس ها میپرداختم. به صورت اصولی در همه فیلمها، تمرین نهایی وجود دارد که باید همه چیز از جمله گریم و لباس مانند اجرای نهایی باشد و در این شرایط میتوان بخش زیادی از عکس ها را در تمرین تهیه کرد. یادگرفتن سینما از صفر تا صد و شناخت کامل پروسه تولید بسیار مهم است . یادگیری این موارد در طول دوران کاری برای من بسیار مفید بوده و خصوصا حضور در کلاس بازیگری تاثیر زیادی در زندگی حرفهای من داشته است.
یکی از وظایف عکاس کنجکاو کردن مخاطب است
عابدی خاطرنشان کرد: یکی از وظایف عکاس فیلم، وسوسه کردن و ایجاد کنجکاوی در مخاطبان است. مثلا در فیلم «ساکن طبقه وسط» شهاب حسینی ۳۸ نقش متفاوت را برعهده داشت که عکسهای مربوط به آن شخصیتها میتوانست تبلیغات مثبت فراوانی را باعث شود. در صورتی که تنها به استفاده یک عکس از آن فیلم به عنوان تبلیغ در سطح شهر بسنده شد.
عکاس فیلم «آلزایمر» افزود: برخی عقیده دارند عکاسی فیلم دیگر مرده است و این باور اشتباه است.. یادم می آید در اواسط دهه هشتاد برای اولین بار در فیلم «مزرعه پدری» از دوربین دیجیتال استفاده کردم که برایم ریسک بزرگی به شمار میرفت.
وی ادامه داد: باید توجه داشت همه زوایایی که عکاس تدارک میبیند، عیناً مشابه فیلم نیست. به علاوه که او بخش مربوط به پشت صحنه را هم پوشش میدهد. افزون بر این، خلاقیت در حیطه عکاسی نقشی بسیار مهم برعهده دارد. به این دلایل است که اعتقاد دارم عکاسی فیلم هیچگاه نمیمیرد.
اکبر عالمی دریای دانش بود
وی افزود: دلیل اهمیت خواندن فیلمنامه برای من این است که از کلیت فیلم و کاراکترها به تحلیل برسم و متوجه شوم برای هر کدام به چه میزان تمرکز نیاز دارم. ضمن اینکه زمانی که فیلمنامهای را مطالعه میکنم، متوجه میشوم کدام قسمتها نیاز به عکس دارد.
عابدی با یادی از اکبر عالمی بیان داشت: او در این زمینه دریای دانش بود و همواره از او میآموختم. متاسفانه او را در دوران کرونا از دست دادیم. اگر امروز عالمی در جمع ما حاضر بود من بسیار از دانش او استفاده میکردم.
وی با اشاره به اهنیت نگاه تهیه کنندهها، خاطرنشان کرد: برای اینکه متوجه میزان حرفه ای بودن یک تهیه کننده شویم کافی است ببینم عکاس انتخاب شده برای یک فیلم چه میزان حرفه ای و با تجربه است چرا که این انتخاب نشان دهنده این امر است که تهیه کننده چه میزان به فکر تبلیغات اکران است
ماندن در سینما اهمیت دارد
وی درباره چگونگی ورود به سینما نیز گفت: ورود پیدا کردن به سینما چندان دشوار نیست، بلکه باقی ماندن در این فضا است که اهمیت دارد. بارها افرادی را به پروژههای مختلفی معرفی کردهام، چراکه دارای توانمندی و استعدادی ویژه بودند. اما اکثرا نتوانستند بیش از حضور در یک پروژه را تجربه کنند. بسیاری در شرایط کاری نمیتوانند موفق عمل کنند. مسیر من چنین بوده است که ابتدا به دنبال آموختن سینما بودم و سپس حضور در فیلم کوتاه و پروژههای مختلف این عرصه را تجربه کردم. این فرآیند سه سال به طول انجامید. امروزه یا یک موبایل هم میتوان فیلم ساخت در صورتی که فیلمسازی وعکاسی با نگاتیو بسیار دشوار بود. جوانترها چندان دنبال تجربههای تازه نیستند در صورتی که فردی همچون علیرضا داوودنژاد فیلم «روغن مار» را با یک گوشی آیفون فیلمبرداری کرد.
وی ادامه داد: عکاس خوب فیلم باید علاوه بر داشتن اطلاعات کافی در زمینه عکاسی، مدیوم سینما و اجزای آن را نیز به خوبی بشناسد. من هنوز هم در آموزشگاههای سینمایی دورههایی را برای افرادی برگزار میکنم که در رشته بازیگری و کارگردانی تحصیل کردهاند و دورههای مختلف آن را گذراندهاند. در این کلاسها درباره ارتباط میان بازیگری با دیگر حوزهها و خصوصا عکاسی صحبت میکنم. در گذشته بازیگران پیش از بستن قرارداد نام عکاس را جویا میشدند و این مسئله برای آنها اهمیت زیادی داشت زیرا عکسها بسیار دیده میشدند. البته امروزه عکس فیلم اهمیت بیشتری به لحاظ میزان دیده شدن پیدا کرده زیرا محیط ارائه آن بسیار گستردهتر شده است.
خلاقیت بزرگترین عنصر یک عکاس است
عابدی درباره شاخصهای یک عکس خوب گفت: اکسپوز درست اولین مسئله است و نورسنجی نیز باید به درستی صورت بگیرد و این مسئله الفبا برای هنر عکاسی است. نکته بعدی کمپوزیسیون یا کاربندی مناسب است و بعدی مجموعهای از اکت بازیگر، نورپرداژی، صحنه آرایی وشکار آن یک لحظه است که باعث ماندگار شدن یک عکس میشود.
وی ادامه داد: مجموعهای از عناصر زیبایی شناسانه باعث ساخته شدن یک عکس خوب میشود. ضمن اینکه نورپردازی در عکاسی فیلم، توسط نورپرداز پروژه انجام میشود و به همین علت فرآیند عکسبرداری چندان وقت گیر نیست.
این هنرمند بیان داشت: بزگترین عنصری که هر عکاس میتواند در کار خود به آن متکی باشد، بهرهگیری از خلاقیت است. عکاس رایگان و ارزان یکی از معضلات این حرفه است. میانگین تعداد عکسها در گذشته ۴۰ حلقه سی و شش تایی بود در صورتی که امروز بسیاری از عکاسان برای هر جلسه از فیلم تعداد زیادی عکس تهیه میکنند. در ابتدای ورود فناوری دیجیتال به سینما، نسبت به آن اعتماد کافی وجود نداشت و به همین دلیل من هم به صورت دیجیتال و هم نگاتیو عکسهایی را تهیه میکردم. متاسفانه امروزه بر روی عکس ویرایش بسیار زیادی انجام میشود و حتی اندازه قاب را تغییر میدهند که اتفاقی بسیار غیر حرفهای است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901653