Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-04-28@19:12:44 GMT

آیا هنرمندان جای روشنفکران را خواهند گرفت؟

تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۳۰۰۲۰۴

ساعت24-«دقیقاً کاری که در یک دوره، روشنفکران و مبارزان سیاسی می‌کردند امروز هنرمندان و هنرهایی چون گرافیک، نقاشی، تئاتر و... انجام می‌دهند؛ یعنی هنرهایی که در جامعه‌شناسی هنر با عنوان «هنرهای غیر مشروع» خوانده می‌شوند. این هنرهای غیر مشروع امروزه خیابان‌ها را تصرف کرده‌اند و به رسانه‌ای برای شورش‌ها و مطالبات مردم بدل شده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

سارا شریعتی، استاد جامعه‌‌شناسی دانشگاه تهران، در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «وقتی می‌خواهم از «هنر» حرف بزنم با این پرسش مواجه می‌شوم که «اکنون چه وقت حرف زدن از هنر است؟! جامعه‌شناس باید این روزها در مورد مطالبات اجتماعی، پرونده معیشتی، بحران‌های ‌زیست‌محیطی و فساد و... صحبت کند و نباید خود و مردم را به جای پرداختن به مسائل اساسی جامعه، با موضوعات حاشیه‌ای سرگرم کند.» پاسخ من به این اعتراض این است که ما «جامعه اورژانسی» هستیم بنابراین شرایط امروز جامعه، شرایط خاص و عجیبی نیست؛ چراکه ما همیشه در این «اورژانس اجتماعی» زندگی کرده‌ایم؛ «ما جامعه چهارشنبه‌سوری هستیم». بنابراین، من منتظر صلح و آرامش اجتماعی نمی‌مانم تا از هنر حرف بزنم. اما می‌دانم در همین لحظات اورژانس، لحظات خاص‌تر و اورژانس‌تری هم هست و ما نمی‌توانیم نسبت به آن بی‌توجه باشیم و از کنار آن بی‌تفاوت بگذریم. در این فضا، اتفاقاً می‌توان از «هنر» حرف زد اما هنری که درگیر مسائل اجتماعی است؛ چون هنرمند شهروند هم هست؛ بنابراین او هم شاهد فقر اجتماعی، شکاف طبقاتی و دیگر مسائل این روزهای جامعه هست و شرایط اجتماعی را می‌بیند و صرفاً به «بازتاب» آن در هنرش بسنده نمی‌کند و به «بازنمایی» مسائل و بحران‌های جامعه در آثارش هم می‌پردازد. به این اعتبار، هنرمند مادامی که به بازنمایی مسائل بسنده کند کاری جامعه‌شناختی انجام داده است اما هنرمند باید از این فراتر رود. حتی می‌توان چنین تعبیر کرد که ضمن آن که هنرمند واقعیت را بازنمایی می‌کند در عین حال از واقعیت فراتر می‌رود. از این رو، برای من جامعه‌شناس، هنرمند به لحاظ خلاقیت و چشم‌اندازهای جدیدی که باز می‌کند، جایگاه والایی دارد. به‌ همین دلیل است که جامعه‌شناس، به هنرمند نیاز دارد تا چشم‌انداز دیگری را بر واقعیت‌ها بیفزاید.

«هنر اجتماعی» امروزه دیگر چندان مفهوم گویایی نیست؛ مفهومی است که بسیاری می‌توانند آن را برای سبک هنری خود به‌ کار برند. در نتیجه ضرورت دارد که مشخص کنیم از کدام «هنر اجتماعی» صحبت می‌کنیم؟ اما آیا اصطلاح «هنر اجتماعی» مفهوم جدیدی است؟ خیر، این مفهوم در قرن ۱۹ در اروپا مطرح شد. به این اعتبار، همسن جامعه‌شناسی و انقلاب فرانسه و جامعه صنعتی است. در ایران هم اصطلاح «هنر اجتماعی» مفهومی قدیمی است. در دوره‌ای که مسأله اجتماعی مطرح می‌شود، خود مسأله اجتماعی بستری برای به وجودآمدن «هنر اجتماعی» می‌شود.

«هنر اجتماعی» در واقع واکنشی به دو جریان مسلط بود؛ نخستین جریان «هنر آکادمیک» بود؛ هنر نهادینه‌ای که بخشی از گفتمان رسمی و در راستای قدرت بود. در نتیجه، «هنر اجتماعی» با قرار دادن خود در برابر «هنر آکادمیک» سعی می‌کرد جسورانه‌تر عمل کند.

دومین جریان مسلط، «هنر برای هنر» بود؛ یعنی، هنرهای هنرمندمحور، هنرمندانی که به هیچ‌ چیز دیگری بجز هنر خودشان مقید نیستند. هنرمندی که در حال و هوای فردی و شخصی خودش زندگی می‌کند. بنابراین، هنر اجتماعی در برابر «هنر آکادمیک» و «هنر برای هنر» شکل گرفت. آرمانش هم هنر برای مردم، درآمیختن هنر با زیست روزمره جامعه و مداخله کردن هنر در همه پرونده‌های اجتماعی است.

همیشه یکی از بحث‌های من در دپارتمان‌های جامعه‌شناسی این است که ما هیچ گاه نفهمیدیم «جامعه» چیست؟ چون تمام تاریخ ما زیر سیطره «سیاست» و «دین» بوده است. در نتیجه، وقتی از ما خواسته می‌شود که «تحلیل اجتماعی» انجام دهیم، تحلیل سیاسی می‌کنیم. اما باید پرسید و دانست که امضای یک «تحلیل اجتماعی» چیست؟ چه چیزی یک تحلیل اجتماعی را از یک تحلیل سیاسی متمایز و نه منفک می‌کند؟ امر سیاسی منفک از امر اجتماعی نیست اما متمایز از آن است. بنابراین، از آنجا که ما «امر اجتماعی» را هیچگاه بدرستی درک نکردیم، اغلب «هنر سیاسی» را به جای «هنر اجتماعی» به‌ کار بردیم. هنر سیاسی، هنری است که درگیر ایدئولوژی‌هاست. اما «هنر اجتماعی» می‌تواند مفهوم جدیدی هم باشد چون امروز ما در شرایط ظهور مسأله جدید اجتماعی هستیم؛ چرا که پرونده جامعه دو بار برای ما برجسته می‌شود؛ یکی در دوره انقلاب صنعتی که مسأله اجتماعی برجسته می‌شود و ضرورت پیدا می‌کند که علمی برای توضیح این مسائل اجتماعی شکل بگیرد. و بار دوم در قرن بیست و یکم در شرایطی که نظم سرمایه‌دارانه شکل گرفته است و مسائل دوباره وجهی اجتماعی به خود گرفته‌اند. به همین دلیل است که معتقدم اگر تا دیروز ما همه مسائل‌مان را سیاسی می‌خواندیم، امروز پرونده‌های ما بیش از پیش جامعه‌شناختی شده است؛ مسأله زنان، اقوام، محیط‌ زیست و ... سیاسی نیست؛ اینها پرونده‌های اجتماعی است و چون در زمانه ما پرونده‌های اجتماعی مجدد فعال شده‌اند به همان اندازه «هنر اجتماعی» هم فعال شده است، اصولاً هر فراخوانی به اجتماع و هنر اجتماعی، یک فراخوان نوآورانه و ضروری است.

بحرانی که امروز در نظم جدید فناورانه به وجود آمده است پرسش از همبستگی‌هاست. برخی امروز از اتمیزاسیون حرف می‌زنند و می‌گویند که بافت اجتماعی در حال سست شدن است و فردگرایی‌های خودخواهانه برجسته شده است. از این‌ رو است که من بر این باورم که در این شرایط، صحبت کردن از «هنر اجتماعی» و هر چیزی که وجه اجتماعی دارد، از اهمیت بسیاری برخوردار است. اما کدام هنر اجتماعی؟

به نظر می‌رسد که امروز هنر اجتماعی مسلط، هنر پروپاگاندا، تبلیغاتی و رسمی است. اما اگر بخواهیم از هنر اجتماعی به‌عنوان «هنر طردشدگان» حرف بزنیم باید به سراغ «هنر جامعه» برویم. در یک دوره‌ای (بهار عربی) در کشورهای عربی همچون تونس، سوریه و مصر، اتفاقاً هنرمندان کنشگران جدید اجتماعی می‌شوند؛ دقیقاً کاری که در یک دوره، روشنفکران و مبارزان سیاسی می‌کردند امروز هنرمندان و هنرهایی چون گرافیک، نقاشی، تئاتر و... انجام می‌دهند؛ یعنی هنرهایی که در جامعه‌شناسی هنر با عنوان «هنرهای غیر مشروع» خوانده می‌شوند. این هنرهای غیر مشروع امروزه خیابان‌ها را تصرف کرده‌اند و به رسانه‌ای برای شورش‌ها و مطالبات مردم بدل شده‌اند. واقعیت این است که نهاد مشروع هنر نمی‌تواند به این چهره دینامیک هنر بی‌توجه باشد. امروزه هنرمندان و هنر، رسانه‌های جنبش‌های اجتماعی شده‌اند. چهره مسلط انتقادی هنر اجتماعی، هنرهای غیر مشروع است. هنرهایی که در آکادمی جایی ندارند اما دینامیسم و حیات هنری در دست آنهاست. اینها بازیگران جدیدی هستند که باید به آنان توجه کرد. اینها کسانی هستند که در بازار هنر جایی ندارند اما مورد توجه سیاست، جامعه‌شناسی و دیگر رشته‌ها قرار می‌گیرند. اما همچنان که ما در رشته‌های علوم‌ انسانی با چهره‌هایی بیرون از آکادمی که وارد آکادمی شده‌اند، رو به رو شده‌ایم، در آینده، هنرهای غیر مشروع هم خود را بر هنرهای آکادمی تحمیل خواهند کرد و آکادمی ناگزیر خواهد شد که پایان‌نامه‌های خود را به این وجه زنده هنری اختصاص دهد.»

منبع: روزنامه ایران

منبع: ساعت24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۳۰۰۲۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

موج حمایتها از طرح نور | ۳۲ دستگاه متولی حجاب، از فراجا دفاع کنند

به گزارش جام جم‌آنلاین، با اینکه برخی دیدگاه‌ها در این‌باره دچار غرض ورزی و ضدیت با احکام دینی بود، اما بخش دیگری از نقدها با هدف کارآیی بیشتر چنین طرح‌هایی مطرح شد که باید به آنها توجه داشت.

با این همه، واقعیت اینست که موافقان و مخالفان طرح نور یک واقعیت را نمی‌توانند نادیده بگیرند و آن اینکه مطالبات مردمی درخصوص رسیدگی به وضعیت بی حجابی ، ناهنجاریهای اجتماعی وبرهنگی در برخی مناطق و بعضا هدایت شده در یک سال اخیر جدی است.

مردم انتظار ندارند خیابانهای ایران در معرض گناهی آشکار و سبک زندگی مفایر با فرهنگ ایرانی و احکام اسلامی باشد.

حمایت قوای سه گانه و دستگاههای حاکمیتی از اجرای طرح نور و وحدت نظر در این زمینه با هدف جلوگیری از تضعیف فراجا ، پاسخی به مطالبه پشتیبانی های لازم قانونی، مادی و معنوی برای کمک به ارتقاء و موثر بودن سطح عمل فراجا در برخورد با بی حجابی است.

با وجود تلاشها برای درگیر کردم طرح نور با حواشی، این طرح با اجماع نظر کامل سیاستگذاران در حال اجراست.

نکته مهم این حمایتها، ضرورت اقتدار نیروهای انتظامی کشور در انجام وظایف قانونی در مقابله با ناهنجاریهای اجتماعی و درخواست برای هوشمند سازی، حرفه ای سازی و توجه به عمل هنرمندانه در مواجه با مردم و موضوعات فرهنگی اجتماعی است.

روشن است که انتظار از پلیس برای رعایت ظرافتهای یک طرح فرهنگی بالاست اما این انتظارات نباید اصل طرح را دچار حاشیه کند.

باید توجه داشت که آنچه باعث شده پلیس به موضوع حجاب ورود کند، کم‌کاری سایر دستگاه‌هاست. شرح وظایف دستگاه‌های 32‌ گانه متولی عفاف وحجاب برای ایفای وظایف مربوطه روشن است اما متاسفانه هر یک به دلایلی، کارآمدی کافی در رعایت این وظایف را ندارند.

شاید تصویب و عملیاتی کردن قانون جامع عفاف وحجاب در مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان و تصریح شفاف وظایف دستگاه‌های متولی می‌تواند هناهنگی اجرایی در عمل به قانون حجاب را افزایش دهد.

واقعیت اینست که باوجود ضرورت تلاش برای اجرای هرچه بهتر طرح نور و پرهیز از اقداماتی که موجب حاشیه‌سازی در این رابطه شود، نقش دشمن در ایجاد و گسترش بی حجابی و ناهنجاریهای اجتماعی ضدفرهنگ ایرانی ، اسلامی پررنگ است.

بازخوانی برخی پرونده های فساد و آثار شوم آن بر خانواده و جامعه و توجه دست های پنهان آن حکایت از آن دارد که مقوله حجاب در این موضوعی امنیتی است که نمی‌توان برای حفظ آرامش اجتماعی به آن بی تفاوت بود.

هرچه هست، جامعه، انتظار پاکسازی جامعه از انحرافات را دارد و در این مسیر هرگز نباید تحت تاثیر تبلیغات پرحجم در فضای مجازی قرار گرفت.

دیگر خبرها

  • بیش از ۲۶ هزار شغل در استان بوشهر ایجاد شد+ تصویر
  • ارتباط سازمان تامین اجتماعی با اصناف دوسویه بوده است
  • از ظرفیت های موجود در جامعه هنرمندان مهاجر استقبال می کنیم
  • چیستی عدالت و تاثیر آن در جامعه
  • برپایی ایستگاه سلامت در سیب و سوران
  • دغدغه کارگران روی میز مسئولان
  • پشیمانم!
  • موج حمایتها از طرح نور | ۳۲ دستگاه متولی حجاب، از فراجا دفاع کنند
  • روشنفکری ایرانی و تشویق حرام‌کاری
  • نوگرایی و جوانگرایی شرط پویایی یک جامعه است