کشور بدون نفت اداره میشود اما با دروغ نه/ آزادی پس از بیان مهم است
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۳۰۲۴۶۴
به گزارش جماران، روزنامه همشهری نوشت:
سعید حجاریان معتقد است جمله منسوب به داریوش کبیر که «خداوند این سرزمین را از دروغ و خشکسالی دور نگه دارد» همچنان راهگشا است و پشت بندش تأکید میکند که بدون نفت و فساد میشود کشور را اداره کرد اما با دروغ نمیشود. این تئوریسین جریان اصلاحات معتقد است که اعتماد اجتماعی با بحران مواجه شده و برای بازگشتش 2 دهه زمان نیاز است؛ یعنی همان زمانی که صرف از دست رفتن آن شده است و چاره اعتمادسازی هم کسانیاند که تاکنون به مردم دروغ نگفتهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشروح گفتوگوی سعید حجاریان با همشهری در پی میآید:
برخی صاحبنظران بروز اعتراضات سریالی 2 سال اخیر و در اوج آن اعتراضات چند روزه مردم به گرانی قیمت بنزین را نشأت گرفته از افول سرمایه اجتماعی نظام و کاهش میزان امید اجتماعی میدانند؟ آیا شما به افول سرمایه اجتماعی باور دارید؟
«سرمایه اجتماعی» را بهمنظور فهم بهتر میتوان به «اعتماد» ترجمه کرد و حول مقولاتی مانند اعتماد به نفس، اعتماد به دیگری و اعتماد به دولت تحلیلهایی ارائه داد. بر این اساس، معتقدم اعتماد در هر 3 سطح با بحران و افول مواجه شده است. اما درباره اعتراضات اخیر؛ اینکه بگوییم اعتراضات ناشی از کاهش سرمایه اجتماعی بوده تا حدودی درست است. مردم مستأصل و بیاعتماد به صفت فردی به صحنه آمدند، در خیابان یکدیگر را پیدا کردند و پس از آن، مستقلاً و منفرداً تصمیم به اقدام گرفتند؛ یعنی زیر بیرق کسی نرفتند که این خود نشانه از هم گسیختگی و سازماننیافتگی جامعه است. البته ناگفته نماند این اعتراضات در مناطقی مانند «جراحی» در استان خوزستان یا «شهر صدرا» در استان فارس صورت قوممدارانه بهخود گرفت و نشانههایی از همبستگی بروز کرد؛ امری که بهعنوان مثال در حاشیه تهران رخ نداد.
بهنظرتان عوامل شکلگیری این یأس اجتماعی و بیاعتمادی مردم به مسئولان در کجا ریشه دارد؟
طبیعتاً میتوان شمار زیادی از مؤلفهها را فهرست کرد اما من معتقدم ریشه این مسئله را باید در «دروغ» بجوییم. زمانی که دروغ فراگیر میشود، گفتمان توجیهی حکومت از میان میرود. علاوه بر دروغ نباید از «فساد» غافل شد. واقعیت این است که ما با اشکال متنوعی از فساد، در حجمهای بزرگ مواجه هستیم که هنوز ابعاد آن کشف نشده است. این فسادها لزوماً مربوط به یک دوره و دو دوره نیستند.
متأسفانه رویه رایج در ایران پساانقلاب اینگونه بوده که سرمایه اجتماعی به وسیله «سرمایه فسیلی» خریداری شده است؛ یعنی اگر دومی نبود، اولی هم بلاموضوع میشود! مثلاً دولت احمدینژاد درآمد نفتی داشت، پولپاشی کرد و تا حدی جلب اعتماد کرد. دولت فعلی چنین درآمدی ندارد و طبعاً اعتمادی هم وجود ندارد. درحالیکه نباید اینطور باشد؛ ژاپن در جنگ دوم جهانی آه در بساط نداشت اما سرمایه اجتماعی داشت. پس بهنظرم این جمله منسوب به داریوش که میگوید «خداوند این سرزمین را از دروغ و خشکسالی دور نگه دارد» همچنان راهگشاست. بدون نفت و فساد میشود کشور را اداره کرد اما با دروغ نمیشود.
در شرایط فعلی که اعتراضات پردامنهای داشتیم و یأس اجتماعی در اوج خود قرار دارد، برای اقناع مردم چه میتوان کرد؟ اصلا اقناع ممکن است؟
اعتماد مردم طی سالیان متوالی از دست رفته است؛ شاید نزدیک به 2 دهه باشد. برای بازگرداندن اعتماد از دست رفته به همین مدت نیاز داریم آن هم از زبان کسانی که تا به حال به مردم دروغ نگفتهاند.در بعضی ادعیه میگویند از گناهانی که مانع استجابت دعا میشوند به خدا باید پناه برد؛ بهگمانم دروغ مهمترین آنهاست.
بهنظر دروغ ذاتی سیاست است. با توجه به این پیشفرض میتوان مردم را اقناع کرد؟
اینگونه نیست؛ دروغ ذاتی سیاست نیست. البته که گفتهاند جز راست نباید گفت و هر راست نشاید گفت! شاید لازم باشد برای اقناع مردم گاهی سکوت کرد. این سکوت تا بالاترین ردهها میتواند انجام بگیرد. ببینید بعضی راستها برای عدهای رانت به بار میآورد و بعضی راستها امنیت ملی را به خطر میاندازد. به همان میزان دروغ هم ممکن است چنین نتیجهای بدهد. پس گاهی باید سکوت کرد چون سیاستورزی با دروغ سرشته ندارد، هر چند در جهان امروز همگان دروغ میگویند. اخیراً کتابی میخواندم، با عنوان moneyland که امیدوارم ترجمه آن بهزودی منتشر شود. این کتاب توضیح میدهد که چگونه دولتهای دزدسالار با اتکا به دروغ و حیله اصطلاحاً جیب مردم را خالی میکنند. ما باید با خواندن این قبیل متون و تطبیق برخی الگوها مهندسی معکوس کنیم.
در همین راستا جمعی از سیاسیون معتقدند اصلاح حکمرانی کشور ضروری است و در همین فضا ایده همهپرسی را مطرح میکنند. این اصلاح باید مشتمل به چه بایدها و شایدهایی باشد؟
من همچنان که پیشتر گفتهام، با ایده همهپرسی همدل نیستم. رفراندوم ملزوماتی دارد که با توجه به وضعیت کنونی محتوایش را از دست خواهد داد. لذا عقیده دارم ابتدا باید یک حکمرانی خوب برقرار شود و سپس، آن نوع حکمرانی برای امور خاصی از مردم نظرخواهی کند. این در حالی است که فرض سؤال شما و ایدههای برخی دوستان مخالف نظر من است و معتقدند همهپرسی ابتدای مسیر اصلاح است.
چرا همهپرسی در اولویت شما نیست؟
ما نباید در تحلیلها و سیاستورزیمان واقعیتها را نادیده بگیریم. شما به قانون اساسی مراجعه کنید؛ مطابق اصل پنجاه و نهم درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دوسوم مجموع نمایندگان مجلس برسد. با توجه به کیفیت مجلس فعلی و پیشبینیها نسبت به وضعیت مجلس آینده همهپرسی خسارتبار خواهد بود. از طرفی، درصورت وجود مجلس با کیفیت، طبق اصل99 قانون اساسی این بار ناظر استصوابی که علاوه بر شکل، در محتوا هم دخالت میکنند، وارد پروسه میشوند. حال فرض کنیم همه این مقدمات فراهم شود. این بار مردم باید رأی آری یا خیر بدهند که این خود نقطه شروع دعوا خواهد بود!
با توجه به موانع پیشروی همهپرسی، آیا برگزاری انتخابات آزاد، سالم و رقابتی میتواند بهعنوان گزینه بدیل، در کاهش شکاف مردم و حاکمیت مؤثر باشد؟
انتخابات تا حدودی این ظرفیت را ایجاد میکند. اما برای ما مسئله انتخابات مانند قصه آزادی بیان است. آزادی بیان و ابراز عقیده وجود دارد اما آزادی پس از بیان مهم است؛ مانند بیانیه 77نفر! به هر تقدیر میشود انتخابات آزاد برگزار کرد، اما آیا نمایندگان میتوانند به هر موضوعی ورود کنند؟ ما باید به نیمه دوم بازی انتخابات توجه داشته باشیم. پس از انتخابات، مجلس باید تنها مرجع قانونگذاری بشود، بر همه امور نظارت کند، چنانکه بخواهد استیضاح کند و در یک کلام، از اختیاراتش بهره بگیرد؛ اما این امور دشوار هستند. برای فهم بهتر وضعیت کشور شما را به تفاوت نظامهای پارلمانی و ریاستی ارجاع میدهم. در اولی، پارلمان در رأس امور است و در دومی، دولت. نظام ما کدامیک از این دو است؟ من معتقدم ریاستی است و کیفیت آن را در یادداشت «رئیسجمهور یا رئیسجمهوری» توضیح دادهام. اما بر نظامهای ریاستی عیوبی ازجمله حکومت مادامالعمر مترتب است. از طرف دیگر باید به نکتهای توجه کنیم. امام خمینی(ره) حدود 20نوبت از عبارت « در رأس امور است» استفاده کرده است و آن را به اموری مانند کشاورزی، نمازجمعه، مجلس، تهذیب نفس، رأی دادن و... نسبت داده است. این در رأس امور بودن مرادف اهمیت است نه قرار داشتن در بالاترین درجه. پس نباید پارلمان را بیش از اندازه بزرگ کنیم و نقشی تخیلی برایش قائل شویم.
در فضای سیاسی-اجتماعی شکلگرفته در جامعه آیا آزادی زندانیان سیاسی همچنان میتواند اقداماتی مؤثر و امیدآفرین باشد؟
بله، قطعا این اقدامات مؤثر خواهد بود مشروط بر آنکه فعالان اصلاحطلب را مجدداً احضار و بازجویی و بازداشت نکنند. از طرف دیگر، حاکمیت باید در الگوی بازداشتها تجدیدنظر کند. ببینید! تعداد زیادی از بازداشتشدگان آبانماه حاشیهنشین بودند نه سیاسی. بازداشت اینها تأثیری ندارد و ممکن است دوباره ظهور کنند؛ این بار با خشم بیشتر.
منبع: جماران
کلیدواژه: قیمت خودرو قیمت بنزین بودجه 99 سعید حجاریان قیمت خودرو قیمت بنزین بودجه 99 امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۳۰۲۴۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله عنابستانی به رشیدی کوچی: به دروغ طرح صیانت را فیلترینگ معرفی کرد | کجفهم به فضای مجازی ظلم کردی!
جلال رشیدیکوچی، عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی، طی روزهای اخیر در گفتوگویی، درباره بررسی طرح صیانت در مجلس یازدهم گفت: «طرح صیانت علنا از دستور کار مجلس خارج شد ولی زمزمههایی شنیده میشود مبنی بر اینکه برخی در تلاش هستند هفته آخر مجلس این طرح مورد بررسی قرار گیرد. امیدوارم چنین اتفاقی رخ ندهد زیرا سر منافع مردم معامله کردن با جریانی خاص قطعا به ضرر آن اشخاص خواهد بود.»
در همین راستا، علی اصغر عنابستانی، نماینده سبزوار در مجلس یازدهم، با اشاره به بررسی مجدد طرح صیانت در مجلس به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: «من درباره این موضوع معطل نیستم اما بیشترین ظلم را آقای رشیدی کوچی، به مجلس و کشور و نظام جمهوری اسلامی کرد. او به دروغ طرح صیانت را طرح فیلترینگ عنوان کرد در حالی که این طرح دقیقا نقطه مقابل فیلترینگ بود.»
وی گفت: «افرادی مانند آقای رشیدی کوچی که در این زمینه بسیار کج فهم هستند، بیشترین ظلم را به خود فضای مجازی کردند. امروز مشاهده می کنیم که فضای مجازی بدون مصوبه مجلس فیلتر است و مردم به سختی از سکوهای خارجی مانند تلگرام و اینستاگرام استفاده می کنند و آسیب های به شدت بدی برای مسائل فرهنگی ایجاد کرده است.»
نماینده سبزوار گفت: «از آن طرف رها شدن فضای مجازی، در اعتراضات سال ۱۴۰۱ چقدر به کشور ضرر وارد کرد. حتی امثال آقای رشیدی کوچی طرح صیانت را نخوانده بودند، من در کمیسیونی که ایشان عضو نبود و شرکت کرد، سوال کردم که طرح را خواندهاید و پاسخ داد خیر.»
وی افزود: «صرفا این اتفاقات را در کشور به دلیل کارهای پوپولیستی انجام دادند. فضای مجازی باید قانونمند و ضابطهمند شود و این موضوع را همه عقلا در دنیا می پذیرند. مجلس به دنبال فیلترینگ نبود بلکه به دنبال ضابطهمند بود دستگاه هایی که به مجلس مرتبط نبودند آن را فیلتر کردند.»