انواع هوش را بشناسیم
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۳۰۶۸۰۰
هوش و قابلیتهایی که ذهن انسان از آن بهره میبرد همیشه مورد توجه افراد و پژوهشگران بوده است و تحقیقات گستردهای پیرامون آن انجام شده است که برخی هوش را در ۹ بخش دستهبندی کردهاند و از این رو خبرگزاری آنا در ادامه قصد دارد به این موضوع بپردازد.
هوش به چه معناست؟
هوش را توانایی ذهنی مینامند که قابلیتهای متنوعی همچون استدلال، برنامهریزی، حل مسئله، تفکر انتزاعی، استفاده از زبان، و یادگیری را در بر میگیرد.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جالب است بدانید؛ پژوهشگران با سنجیدن سطح کولین مغز به میزان هوش افراد پی میبرند.
اخیر؛ محققان موفق به شناسایی دو خوشه ژنی شدهاند که عامل هوش و توانایی شناختی مغز است؛ از طرفی در صورت جهش میتواند منجر به بیماری صرع شود. مطالعات محققان کالج سلطنتی لندن نشان میدهد که دو خوشه ژنی به نامهای M. ۱ و M. ۳، در هوش و تواناییهای ذهنی از جمله حافظه، تمرکز، سرعت پردازش، استدلال و عملکرد اجرایی مؤثر هستند. این دو خوشه ژنی متشکل از صدها ژن هستند و تصور میشود که توسط به اصطلاح یک سوییچ مرکزی کنترل میشوند.
مساله هوش به عنوان یک ویژگی اساسی که تفاوت فردی را بین انسانها موجب میشود، از دیرباز مورد توجه بوده است. زمینه توجه به عامل هوش را در علوم مختلف میتوان مشاهده کرد، بعنوان مثال زیست شناسان، هوش را به عنوان عامل سازش و بقا مورد توجه قرار دادهاند.
فلاسفه بر اندیشههای مجرد به عنوان معنای هوش و متخصصان تعلیم و تربیت، بر توانایی یادگیری تاکید داشتهاند.
در مقالهای معتبر که در سال ۱۹۰۴ منتشر شد، «چارلز اسپیرمن»، روان شناس بریتانیایی، نخستین کوشش برای تحقیق در ساختمان هوش را با روشهای تجربی و کمی تشریح کرد.
پیدایش مقیاس هوشی بینه سیمون، در سال ۱۹۰۵ و به دنبال آن تهیه و استاندارد شدن مقیاس استنفرد _. بینه، در سال ۱۹۱۶ در امریکا، از فعالیتهای اولیه به منظور تهیه ابزار اندازه گیری هوش بوده است، البته در سال ۱۸۳۸ «اسکیرول» به منظور تهیه ضوابطی برای تشخیص و طبقه بندی افراد عقب مانده ذهنی، روشهای مختلفی را آزمود و به این نتیجه رسید که مهارت کلامی فرد بهترین توانش ذهنی اوست.
جالب است بدانید که مدتها نیز مهارت کلامی از عوامل اساسی توانش ذهنی شناخته شد و امروز نیز محتوای اکثر تستهای هوش را مواد کلامی تشکیل میدهد.
ترستون، ثرندایک، سیریل برت، گیلفورد، فیلیپ ورنون، از دیگر افرادی بودند که در زمینه هوش به تحقیق و بررسی پرداختند.
چند نوع هوش داریم؟
هوش ۹ مولفه دارد، اما در نظام آموزشی و مدارس بیشتر به هوش ریاضی توجه دارند و به انواع دیگر هوش بهای چندانی داده نمیشود.
بعنوان مثال اگر درس ریاضی یا زبان خارجی شما ضعیف باشد ممکن است استعداد شما در زمینههای دیگر به عنوان یک مهارت قابل قبول پذیرفته شود، اما در جامعه هوش به حساب نمیآید!
اما در صورتی که شما هم فرد باهوشی هستید، اما هوش شما در حوزهی سیستم آموزشی تعریف نشده است.
یک روانشناس آمریکایی به نام "هوارد گارنر" در سال ۱۹۸۳ هوش را در ۹ بخش دستهبندی کرد، در حالی که دیگر دانشمندان هوش را تنها به مهارتهای فردی نسبت میدادند، گارنر توجه خود را به نوع هوش معطوف کرد.
این مهارتها بنا به اظهار نظر وی در ۹ دستهی زیر قرار میگیرند:
۱. هوش طبیعتگرایی
افرادی که از این نوع هوش برخوردار هستند، نسبت به سایرین، طبیعت زنده مانند گیاهان و حیوانات را با نگاه دقیقتری میبینند.
ضمن این که اشیاء بی جان هم از نگاه آنها دور نمیماند. هوش طبیعتگرایی در جریان سیر تکاملی انسان به وجود آمده است. چرا که گذشتگان ما اکثرا کشاورز یا شکارچی بودهاند و در روند رشد این مهارتها، علمی مثل گیاهشناسی و مهارتی مثل آشپزی شکل گرفته است.
عدهای بر این باور هستند که در دنیای امروز از هوش طبیعتگرایی افراد استفادهی چندان مفیدی نمیشود و این هوش بیشتر صرف درک تفاوت مدلهای اتومبیل، کفش، نوع آرایش و دیگر موارد مشابه میشود.
۲. هوش موسیقایی
هوش موسیقی به توانایی فرد در تشخیص گام، ریتم، طنین و تن صدا مربوط است. بین موسیقی و احساس رابطهی عمیقی وجود دارد؛ ضمن این که هوش موسیقایی با ریاضی هم وجوه مشترکی دارد.
جالب است بدانید که؛ بیشتر صاحبان این هوش، در حال زمزمه کردن یک آهنگ یا ضرب گرفتن هستند. آنها نسبت به دیگر افراد به صداهای محیط حساسیت بیشتری نشان میدهند.
۳. هوش ریاضی
هوش ریاضی به توانایی محاسبه، تعیین مقدار، بررسی فرضیات و انجام عملیات ریاضی ارتباط دارد. داشتن این هوش به ما قدرت میدهد تا با استفاده از مفاهیم انتزاعی و طرز فکر نمادین، روابط و ارتباطات را درک کنیم.
افرادی که در حوزهی ریاضیات هوش بالایی دارند، معمولا به الگوها، دسته بندیهای مختلف و روابط موضوعات با یکدیگر علاقهمند هستند، آنها دوست دارند خود را درگیر مسائل محاسباتی و بازیهای استراتژیک کنند.
۴. هوش معنوی
افرادی که هوش معنوی بالایی دارند، پرسشهای عمیقی را مطرح میکنند. مسائلی مانند وجود انسان، معنای هستی، علت تولد و مرگ برای آنها جالب و چالش برانگیز است.
۵. هوش میان فردی
هوش میانفردی به توانایی درک و تعامل موثر با دیگران ارتباط دارد. این هوش شامل ارتباطات موثر کلامی و غیرکلامی و توانایی جلب توجه دیگران است.
ضمن این که هوش میان فردی بالا باعث میشود که نسبت به رفتار و خلق و خوی افراد حساسیت نشان دهیم و توانایی سرگرم کردن آنها را داشته باشیم. معلمها، مددکاران اجتماعی، بازیگران و سیاستمداران در صورتی موفق هستند که بتوانند هوش میانفردی خود را ابراز کنند. جوانان و نوجوانانی که هوش میانفردی بالایی دارند همواره میخواهند رهبری همسالان خود را بر عهده بگیرند و به خوبی میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند و احساسات و انگیزههای آنها را درک کنند.
۶. هوش بدنی
هوش بدنی در رابطه با دستکاری اشیا و برخورداری از مهارتهای بدنی است. این نوع از هوش به هماهنگی ذهن و بدن نیاز دارد.
ورزشکاران، رقاصان، جراحان و صنعتگران از جمله افرادی هستند که هوش بدنی بالایی دارند.
۷. هوش کلامی
هوش کلامی توانایی در بیان منظور و توضیح احساسات است. این نوع هوش به ما اجازه میدهد تا مفهوم کلمات را درک کنیم و با به کارگیری مهارت کلامی، به زبان خود منظورمان را به مخاطب برسانیم.
شاعران، رماننویسان، روزنامهنگاران و سخنرانهای عمومی از جمله اقشاری هستند که هوش کلامی آنها نسبت به سایرین بالاتر است.
افراد جوان و نوجوانی که هوش کلامی دارند به نوشتن علاقهمند هستند و از کارهایی مانند کتاب خواندن، داستان گفتن و حل کردن جدول کلمات لذت میبرند.
۸. هوش درونفردی
هوش درون فردی به شناخت فرد از خود، خواستهها و احساساتش وابسته است، زمانی که فردی دارای هوش درونفردی باشد بهتر میتواند برای آیندهاش برنامهریزی کند چرا که نسبت به خود شناخت کافی دارد و میداند چه چیزهایی میخواهد و چه چیزهایی را نمیخواهد.
هوش درونفردی تنها مربوط به ارتباط فرد با خودش نیست بلکه ارتباط با دیگر افراد را هم در بر میگیرد.
نمونهی بارز صاحبان این نوع هوش، روانشناسان، رهبران روحانی و فلاسفه هستند، نوجوانان و جوانانی که هوش درونفردی بالایی دارند، ممکن است خجالتی به نظر بیایند.
آنها نسبت به احساسات خود اشراف کامل دارند و از انگیزههای درونی بالایی برخوردار هستند.
۹. هوش فضایی
هوش فضایی به درک پدیدههای دیداری مربوط میشود. افرادی که هوش فضایی بالایی دارند، ابعاد را بهتر از سایرین تخمین میزنند و در جهت شناسی قویتر عمل میکنند.
چنانچه افراد در کشف هوش غالب خود کوتاهی کنند و فشار جامعه، علاقهمندی و مسیر حرکت آنها را انتخاب کند، طبیعتا خسارات جبران ناپذیری به خود وارد کردهاند.
منبع: آنا
منبع: پارسینه
کلیدواژه: هوش انواع هوش هوش موسیقی هوش ریاضی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۳۰۶۸۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تأثیر باورهای فراشناختی بر میزان سازگاری فردی و اجتماعی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، وقتی میگوییم فردی سازگار است که پاسخهایی که او را به تعامل با محیطش قادر میکنند، آموخته باشد و به نحو قابل قبول اعضای جامعه خود رفتار کند تا احتیاجاتش ارضا شوند. در رابطه با این موضوع پژوهشگران مطالعهای انجام دادهاند که در آن به بررسی رابطه بین باورهای فراشناختی با میزان سازگاری فردی و اجتماعی کتابداران دانشگاه علوم پزشکی ایران است.
* رابطه بین سازگاری فردی با متغیرهای باورهای مثبت
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که بین سازگاری فردی با متغیرهای باورهای مثبت در مورد نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر، خودآگاهی شناختی رابطه منفی هست؛ اما با متغیر کنترل افکار، ارتباط مثبت بوده و هیچ ارتباطی با متغیر اطمینان شناختی گزارش نشد.
این پژوهش توضیح میدهد که ارتباط بین سازگاری اجتماعی با متغیرهای کنترل ناپذیری و خطر، اطمینانشناختی، کنترل افکار مثبت بوده و هیچ ارتباطی بین سازگاری اجتماعی و باورهای مثبت در مورد نگرانی دیده نشده است. سازگاری اجتماعی با خودآگاهی شناختی ارتباط منفی دارد.
افزایش متغیر باورهای مثبت در مورد نگرانی باعث کاهش سازگاری فردی شده و بر سازگاری اجتماعی بی تاثیر است* راهکارهای سازگاری افراد برای بهبود یافتن زندگی
از دیدگاه نویسندگان این پژوهش؛ امروزه با مشکلاتی که در جوامع وجود دارد مطالعه و پژوهش در زمینههای سازگاری افراد برای بهبود یافتن زندگی آنها از اهمیت بالایی برخوردار میباشد و به این جهت یکی از راهکارهای مهم در این زمینه پرداختن به باورهای فراشناختی در آنهاست.
این پژوهش مطرح میکند که سازگاری یک فرایند روانشناختی است که بر اساس آن فرد با تمایلات و چالشهای زندگی روزمره، مقابله میکند و یا آنها را درکنترل خود درمیآورد، سازگاری این است که فرد با دیگران طوری رفتار کند که هیچگونه مشکل و درگیری با آنان نداشته باشد.
* تعریف سازگاری از دیدگاه باتلر (Battler)
در این پژوهش مینویسند باتلر اظهار میدارد که در همه دوران زندگی خود در هر روز و هر ساعت سرگرم آن هستیم که خود نشده را با محیط دگرگون شده و دگرگون نشده سازگار کنیم. فعالیتهای شخصی و شغلی در حقیقت چیزی جز عمل سازگاری با خود و دیگران نیست؛ اساسا شخص سازگار، شخصی است که میان خود ومحیط مادی و اجتماعیاش ارتباط سالم و درست برقرار کند.
در ادامه آمده است که سازگاری یک مفهوم عام بوده و به همه راهبردهایی گفته میشود که فرد برای اداره کردن موقعیتهای استرس زای زندگی اعم از تهدیدهای واقعی یا غیرواقعی به کار میبرد.
* سازگاری در کتابداران کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی ایران
بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی ایران با توجه به تعداد زیاد دارندگان مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد رو به تخصصگرایی پیش میرود و دانشگاه علوم پزشکی ایران در این زمینه بسیار خوب عمل کرده، و با توجه به اینکه بیش از سه چهارم این کتابداران دارای رشته تحصیلی کتابداری و اطلاع رسانی سابق و علم اطلاعات و دانش شناسی هستند.
اطلاعات کلی مربوط به باورهای فراشناختی و سازگاری و فردی کتابداران
* سازگاری اجتماعی
این پژوهش بیان میکند که سازگاری اجتماعی یک عامل متأثر از راهبردهای شناختی میباشد که میتوان آن را به دیدگاههای شناختی موجود در این زمینه ربط داد. هسته اصلی دیدگاههای شناختی درباره اختلالات روانی ناسازگاری چگونگی پردازش اطلاعات در ذهن فرد است.
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که اگر نظام باورهای فرد کارآمد باشد، اطلاعات به گونهای دقیق در ذهن او پردازش میشوند که نتیجه آن رفتار مطلوب است، اما اگر در پردازشها و ادراکهای فرد مشکلی وجود داشته باشد، نتیجهای بهجز رفتار مخرب نخواهد داشت.
افزایش متغیر کنترل ناپذیری و خطر، منجر به کاهش سازگاری فردی و افزایش سازگاری اجتماعی میشودبه لحاظ کاربردی یافتههای این پژوهش میتواند تأثیرات عملی مهمی بـر تغییر باورهای فراشناختی مرتبط با سازگاری داشته باشد و در پرتو این یافتهها، مدیران و مشاوران میتوانند با برگزاری برنامههای آموزشی و تهیه بروشورهای مربوط با هدف اصلاح و تغییر باورهای فراشناختی ناکارامد، از بروز و تداوم رفتارهای ناسازگار که آسیبهای روانی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی جدی در پی دارد، پیشگیری کنند.
* کاهش سازگاری فردی و افزایش سازگاری اجتماعی
بر اساس یافتههای این مطالعه، افزایش متغیر باورهای مثبت در مورد نگرانی باعث کاهش سازگاری فردی شده و بر سازگاری اجتماعی بی تاثیر است. افزایش متغیر کنترل ناپذیری و خطر، منجر به کاهش سازگاری فردی و افزایش سازگاری اجتماعی میشود. افزایش اطمینانشناختی کتابداران در سازگاری فردی بیتاثیر بوده اما در سازگاری اجتماعی آنها تاثیر مثبت دارد. افزایش کنترل افکار درمیان کتابداران موجب افزایش سازگاری فردی و اجتماعی آنان میشود. افزایش خودآگاهی شناختی، منجر به کاهش سازگاری های فردی و اجتماعی کتابداران میگردد.
گفتنی است، این یافتهها، به صورت یک مقاله علمی پژوهشی با عنوان «رابطه بین باورهای فراشناختی با میزان سازگاری فردی و اجتماعی کتابداران دانشگاه علوم پزشکی ایران» به کوشش سعيد غفاری (دانشیار گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه پیام نور قم)، شعله زکيانی (کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه پیام نور مشهد) تهیه شده که در دوماهنامه «پیاورد سلامت» منتشر شده است. این نشریه متعلق به دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
انتهای پیام/