تحلیلی بر حمله هوایی آمریکا به مواضع حشد الشعبی عراق آمریکاییها در عراق «نفوذ» ندارند، بلکه در «محاصره» گروه های مقاومت هستند
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۳۱۵۹۷۶
عراق در روزها و ماه های اخیر، شرایط پرتنشی را تجربه کرده است. این کشور مدتی است که با اعتراضات مردمی رو به رو است. معترضان در ابتدا، نسبت به فساد حاکم بر کشورشان و شرایط بدِ معیشتی خود، اعتراض داشتند. با این حال، اعتراضات عراق به تدریج ماهیتی گسترده تر به خود گرفت و عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق را مجبور به استعفا کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دونالد ترامپ از زمان روی کار آمدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا، مفهومی تحت عنوان اِعمال "فشار حداکثری/Maximum Pressure" را بر علیه آن دسته از کشورها و گروه هایی که وی آن ها را دشمن آمریکا می داند، به کرات استفاده کرده است. در این زمینه به طور خاص می توان به فشار حداکثری آمریکا علیه کره شمالی، ونزوئلا، کوبا و ایران، اشاره کرد. در این میان، دونالد ترامپ حساسیت خاصی را نسبت به ایران نشان داده است.
نفوذ منطقه ای قابل توجه ایران که تا حد زیادی نشات گرفته از قدرت نرم این کشور در منطقه خاورمیانه است، موجب شده تا واشنگتن به صورت جدی راه تقابل با تهران را در پیش بگیرد(اهمیت راهبردی خاورمیانه، بر شدت تنش ها میان دو طرف افزوده است). نوعِ نگاهِ مستقل و مبتنی بر مقاومتِ ایران، نگرانی جدی برای مقام های آمریکایی محسوب می شود. از این رو، دولت ترامپ، تحریم های شدیدی را بر علیه ایران و دیگر گروه های مقاومت نظیر حزب الله لبنان، حزب الله عراق، عصائب اهل حق، و همچنین حشد الشعبی، وضع کرده است. حال در این شرایط، دولت آمریکا انتظار دارد شرایط را به طور ظالمانه بر علیه ایران و گروه های مقاومت سخت کند، و آن ها هم نسبت به این رویکرد آمریکا موضعی منفعلانه اتخاذ کنند و در نهایت تسلیم آن چیزی شوند که واشنگتن می خواهد.
این در حالی است که وقوع چنین امری در عرصه عمل، فاصله زیادی با واقعیت دارد. از این منظر، آغازگرِ تنش ها در منطقه، ایالات متحده آمریکا و نه گروه های مقاومت هستند. از سویی، پنتاگون اعلام کرده حمله به مواضع حشدالشعبی، حمله ای تلافی جویانه در پاسخ به حملات راکتی به پایگاه های آمریکایی بوده است. خودِ این گزاره جای سوال دارد: چرا نیروهای آمریکایی که در خاک کشوری دیگر حضور دارند و حتی زمانیکه به آن کشور(عراق) حمله کرده اند، این اقدام را غیرقانونی و بدون اخذ مجوز از شورای امنیت انجام داده اند، این حق را برای خود قائلند که باید امنیت کامل داشته باشند. آمریکایی ها بیش از 18 سال است که در افغانستان حضور دارند، اما در شرایطی فعلی بیش از هر زمان دیگری در ناامنی به سر می برند و در به در با طلبِ کمک از طرف های منطقه ای سعی دارند به توافق صلح با طالبان برسند و ازاین کشور خارج شوند. از این رو، اشغالگر و نیروی متجاوز حق ندارد از نیروهایی که در سرزمین خود حضور دارند بخواهد تا به امنیت آن احترام بگذارند. بر اساس حقوق بین الملل، حق دفاع در برابر تجاوز، تا رفع آن، کاملا مشروع است. از این رو، اقدام اخیر آمریکا اگر با این استدلال انجام شده که واکنشی به فلان اقدام علیه نیروهای آمریکایی مستقر در عراق بوده، کاملا غیرمنطقی است و از بنیان حقوقی برخوردار نیست.
این حمله به احتمال زیاد نه تنها موجب تضعیف گروه های مقاومت نخواهد شد، بلکه بر عکس، محدودیت های بیشتری را برای نیروهای آمریکایی به همراه خواهد داشت. اخیرا "دنیل ای دیویس" سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا و عضو ارشد انیسیتو اولویت های دفاعی/Defense Priorities در گزارشی که برای پایگاه خبری نشنال اینترست با عنوانِ"هشت سال پیش کسی به افشاگری من در مورد دروغ های دولت آمریکا در رابطه با جنگ افغانستان گوش نداد، آیا اکنون کسی گوش می دهد؟" نوشته است، هشدار داده: "جنگ افغانستان محصولِ دروغگویی مقام های سیاسی و نظامی آمریکاست. ما باید هر چه سریع تر به جان فشانی هایِ پوچ و بی معنیِ دختران و پسرانمان در خاک افغانستان خاتمه دهیم".
این گفته مقام نظامی آمریکا تا حد زیادی سرنوشت احتمالی حضور نظامیان آمریکایی در عراق را نیز به ما نشان می دهد. این جنگ هم با دروغ مسوولان آمریکایی آغاز شد(به بهانه یافتن تسلیحات کشتار جمعی)، با فریبکاری آن ها ادامه پیدا کرد(آن ها منابع نفتی را در کنترل گرفتند)، و موجب ریخته شدن خون سربازان آمریکایی در راستای اهداف موهوم سران کاخ سفید شد(حداقل در این مورد، آمریکا یک دشمن مهم جمهوری اسلامی ایران یعنی صدام حسین را با دستِ خود برکنار کرد و راه را برای افزایش نفوذ تهران در این کشور هموار ساخت). اکنون هم، آمریکایی ها نه تنها نفوذ آنچنانی در عراق ندارند، بلکه در محاصره گروه های مقاومت هستند و همانطور که ترامپ در جریان کارزار انتخاباتی خود می گوید: "آمریکا 7 تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کرده اما هیچ چیزی به دست نیاورده است". فراموش نکنیم که هواپیمای حاملِ رئیس جمهور آمریکا، چند ماه قبل در جریان سفر به پایگاه عین الاسد در عراق، مجبور شد به دلایل امنیتی با چراغ خاموش فرود کند که مواردی از این نوع، حاکی از پیروزی آمریکا در خاک عراق نیستند.
اضافه بر این، پس از حمله اخیر پهپادی آمریکا، انتظار می رود شرایط برای این کشور و نیروهای آن در منطقه بیش از پیش سخت تر شود. گروه های مقاومتِ مردمی در منطقه خاورمیانه، ایالات متحده آمریکا را دشمنی می بینند که به دنبال تحمیل نظمی متناسب با ارزش های خاص خودش بر منطقه است. از این رو، انتظار می رود هماهنگی جبهه مقاومت برای مقابله با اقدامات آمریکا بیش از پیش تقویت شود و آمریکایی ها مجبور شوند برای دفاع از منافع خود، هزینه های بیشتری را بپردازند. در این رابطه "ست جی فرانتسمن" در مقاله ای با عنوان "احتمال درگیریِ بیشتر آمریکا در جنگ عراق پس از حمله به مواضع حشد الشعبی وجود دارد" در پایگاه خبری نشنال اینترست می گوید: "آمریکا با نیت بازدارندگی دست به حمله پهپادی زده اما احتمالا این اقدام نتیجه عکس خواهد داد و مشکلات بیشتری را برای این کشور در عراق و کل منطقه به وجود می آورد".
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۳۱۵۹۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات طرح آمریکایی - اسرائیلی برای مدیریت محاصره نوار غزه
در حالی که حملات مستمر رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه ماههاست ادامه دارد و ظاهرا آمریکا تلاش میکند این حملات را متوقف کند، اما در عمل پیرو کابینه رژیم صهیونیستی است و هر دو در یک مسیر گام برمیدارند.
به گزارش ایسنا، روزنامه لبنانی «الاخبار» در گزارشی آورده است، رژیم صهیونیستی از هفتم اکتبر به جنگ مرگبار خود علیه مردم غزه ادامه میدهد و به نظر نمیرسد جنگ به این زودیها پایان یابد. از این روی، دشمن برای مرحله بعدی هیچ برنامه عملی به جز نهادینه کردن اشغالگری و تحمیل این واقعیت که غزه دیگر مکان مناسبی برای زندگی نیست و نیز بهرهبرداری از هر فرصتی برای اخراج مردم، حال به صورت داوطلبانه یا به زور، از این باریکه ندارد.
از طرفی هم خشم ملتها که به شیوههای مختلف ابراز شد توسط دولتهای غربی به یک اقدام سیاسی منجر نشد و آمریکا هم از همان روز اول، تنها کاری که کرد بهبود وجهه جنایتکار و حامیانش از نقطهنظر انسانی بود و صرفا در خدمت ایدئولوژی رژیم صهیونیستی بود و نه برعکس.
از این منظر، هدف واقعی دشمن از آنچه در تمام اسناد مذاکرات آتشبس غزه ارائه میکند، آزادی اسرای صهیونیستی و بعد بازگشت مجدد به جنگ نسلکشی است، چیزی که آمریکاییها با آن مخالفت نمیکنند؛ حال اظهاراتشان هر چه که باشد.
امروز موضوع جدید تنها تدارک ارتش رژیم صهیونیستی برای حمله زمینی به رفح نیست، بلکه اقدامات دائمی است که سراسر نوار غزه را به مناطقی تقسیم میکند و هدف دشمن این است که اولا بخش بیشتری از مناطق باریکه را غیرقابل سکونت کند و در نهایت مانع از بازگشت مردم به این مناطق شود و ثانیا یک منطقه نظامی در مرکز غزه بسازد و شمال و جنوب آن را از هم جدا کند و تنها راه اتصال، نقاط عبوری باشد که توسط ارتش رژیم صهیونیستی کنترل میشود.
علاوه بر تلاش میدانی دشمن، دولت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا تصمیم گرفته پیرو کابینه رژیم صهیونیستی باشد. واشنگتن بر این عقیده است که حل و فصل جنگ غزه تنها با «نابودی» مقاومت غزه و ممانعت از هرگونه نقش آن در آینده یا در اداره سیاسی یا مدنی فلسطین امکانپذیر است. دولت آمریکا میخواهد در ماههای باقی مانده از دوره ریاست جمهوری بایدن یک کمپین انتخابات جهانی راهاندازی کند و بایدن را بهعنوان «رهبر جهانی بشردوستانه» معرفی کند که به اصطلاح دنبال کمک به مردم غزه است تا آنها را از شر اشغالگر خلاص کند و مانع از سیطره مقاومت بر آینده این مردم شود.
بر این اساس، بایدن تصمیم گرفت ارتش آمریکا با همکاری آژانس توسعه این کشور، مدیریت عملیات کریدور دریایی بشردوستانه را بر عهده بگیرد و با ساز و کارهایی که توسط ارتش آمریکا تدوین و نظارت میشود و توسط ارتش رژیم صهیونیستی در ساحل کنترل میشود، کمکها از طریق این کریدور دریایی از قبرس به غزه منتقل شود، البته مشروط بر اینکه یک شریک غربی نیز در این کار داشته باشد و به همین دلیل در حال گفتوگو با طرف انگلیسی است.
دولت آمریکا برای انجام این تصمیم، ماه گذشته تماسهایی برقرار کرد و فشارهایی را اعمال کرد و به گامهای عملی رسید؛
اول: ابلاغ به قبرس مبنی بر اینکه طرح «آلماتیا» که دولت قبرس در پنج ماه گذشته روی تهیه آن کار کرده است، با یک عملیات بشردوستانه تحت نظارت آمریکا جایگزین شده است و آنچه از طرح قبرس باقیمانده استفاده از بندر «لارنکا» به عنوان مرکز راهاندازی و جمعآوری کمکها و حفظ «صندوق آلماتیا» برای حمایت از کریدور بحری و تأمین مالی آن از آمریکا، اروپا، امارات، قطر و کویت است.
دوم: واگذاری آمادهسازی مراحل عملی پروژه به فرماندهی مرکزی ارتش ایالات متحده، وزارت دفاع این کشور با همکاری آژانس توسعه ایالات متحده (USAID).
سوم: توافق با سازمان جهانی غذا (WFP) برای مشارکت در توزیع کمکها در نوار غزه، بدون همکاری آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا). به نظر میرسد که توافق یکپارچهای بین واشنگتن و قدرت اشغالگر برای تکمیل حذف این آژانس و ممانعت از فعالیت آن وجود دارد، حتی اگر از طرفهای دیگری غیر از ایالات متحده بودجه دریافت کند.
تدارکات دشمن در زمین
در همین حال، دشمن در چندین سطح از جمله در بُعد میدانی شروع به کار کرده و یک موقعیت میدانی در ساحل غزه در مقابل منطقه مرکزی ساخت که از طریق آن، جاده اتصال بین خیابانهای ساحلی «الرشید» و «الشرقی» (صلاحالدین) میگذرد و به منطقه «نتزاریم» معروف است، جایی که شهرک معروف اسرائیلیها بوده است. دشمن با تعریض جاده بین غرب و شرق به عرض بیش از ۶۰ متر و ایجاد فونداسیونهای بتنی در دو طرف جاده، طرح یکپارچهای را تهیه کرده است که از حدود دو ماه پیش کار روی آن را آغاز کرده و هدفش این است که دو دیوار در ضلع جنوبی و شمالی بسازد تا دید را از دو طرف مسدود کند و تمامی شکافها را که افراد میتوانند با استفاده از آنها به دور از ایستهای بازرسی تردد کنند، ببندد.
از سوی دیگر، واحدهای مهندسی با مشارکت نیروی اطلاعاتی در حال آمادهسازی زیرساختها برای ایجاد ایستهای بازرسی برای افراد عابر براساس همان مکانیسم کاری موجود در کرانه باختری و ورودیهای اراضی ۴۸ هستند؛ به این شکل که یک گذرگاه انفرادی ایجاد شود که از هر دو طرف با آهن بسته میشود و به اندازهای باریک است که اجازه عبور بیش از یک نفر را نمیدهد، سپس افراد عابر از دروازههای آهنی عبور میکنند که به آنها اجازه بازگشت از همان نقطه را نمیدهد، تا به این طریق، افراد عابر از طریق تجهیزات دیجیتال عظیم مرتبط با برنامههای ویژه که حاوی دادههای فلسطینیها هستند، توسط سیستم شناسایی دیجیتالی شناسایی شوند، تصویر چهره و اثر انگشت آنها ثبت شود و یک تصویری جامع از قد، وزن و علائم متمایز آنها به دست آید.
در عین حال، دشمن در چارچوب طرح ممانعت از حضور ساکنان، در حال تکمیل عملیات تراز کردن گسترده در اکثر محلههای شرقی در مناطق شمالی و مرکزی تا جنوب غزه است، مناطقی که تهدیدی برای شهرکهای صهیونیستی در غلاف غزه هستند. رژیم صهیونیستی همچنین در حال تراز کردن مناطق ویران شده در شمال غزه است. حتی هدف از حمله اخیر به مجتمع پزشکی الشفا تنها ضربه زدن به هر ظرفیت غیرنظامی برای اداره مناطق یا اجرای برنامههای کمکرسانی نبود، بلکه هدف ویرانگری محتویات مجتمع به منظور جلوگیری از راهاندازی مجدد سریع آن بود.
کریدور دریایی و طولانی شدن اشغالگری
پس از اینکه قبرس به تاییدیههای اولیه بیش از ۲۰ کشور و عدم اعتراض رسمی نیروهای اشغالگر و غیررسمی حماس تکیه کرد، قبرسیها در مراحل اولیه مذاکرات احساس کردند که طرف اسرائیلی میخواهد این ایده کریدور در چارچوب طرح جامع او باقی بماند، نه اینکه به گذرگاهی دائمی تبدیل شود که به مرور زمان به مرکزی برای تبادلات تجاری و انسانی بین نوار غزه و جهان تبدیل میشود و امکان رفع محاصره را فراهم میکند.
بنابراین، طرف قبرسی تلاش کرد تا حمایت یک ائتلاف جهانی را به دست آورد و مانع از محدود شدن اداره این پروژه به طرف اسرائیلی شود. با این حال، قبرسیها که در سالهای اخیر از کابینه رژیم صهیونیستی حمایت زیادی کردند، از آنچه که یکی از مقامات امنیتی قبرس آن را «غرور اسرائیلیها و درخواستهای نامحدود آنها» خواند، ناامید شدند و همین مساله بر تلاشهای طرف قبرسی بر برقراری روابط جدید و اقدامات اعتمادسازی با قدرتها و کشورهای منطقه به منظور ممانعت از انعکاس حضور نظامی، امنیتی و تجاری فزاینده رژیم صهیونیستی در این جزیره سایه انداخت، بهویژه که دشمن به تمایز بین دو طرف جزیره توجهی ندارد و از طریق شبکهای از بازرگانان، بزرگترین عملیات اکتساب را در هر دو قسمت جزیره رهبری میکند، اگرچه از حمایت رسمی بیشتری در نیکوزیا برخوردار است، اما «آشوب سازمانیافته» در بخش ترکیهای جزیره نیز به او کمک شایانی میکند.
در حالی که مذاکرات بر سر ایده یک کریدور امن فعال و همیشه باز ادامه داشت، قبرسیها اولین شوک را دریافت کردند، وقتی که آمریکاییها به آنها اطلاع دادند که پروژه اساسی که قبرس با کشورها و سازمانها آن را تبلیغ کرده است، دیگر وجود ندارد و در عوض، یک طرح جایگزین به رهبری ایالات متحده وجود دارد که مستقیما توسط کاخ سفید نظارت میشود و جزو «کمپین تبلیغاتی» انتخابات است. طرف آمریکایی تاکید کرد: این عملیات صرفا بشردوستانه بوده و دارای محدودیت زمانی است که اواخر ماه اوت به پایان میرسد. این عملیات توسط ارتش ایالات متحده انجام خواهد شد که در دریا مقابل سواحل قبرس و فلسطین مستقر خواهد شد و الزامات حفاظتی مستقیمی را برای کشتیهای حامل کمکهای انسانی از جزیره به اسکله و سکوی شناور در دریا فراهم میکند. تامین هزینههای لجستیکی و امنیتی عملیات را هم بر عهده دارد. آمریکاییها تأکید کردند که در حال مذاکره با انگلیس در مورد امکان ماموریت دادن به یک شرکت خصوصی شامل اعضای سابق نیروهای ویژه و اطلاعات انگلیس هستند، زیرا کاخ سفید تصمیم گرفته است که هیچ سرباز آمریکایی در غزه حضور نداشته باشد.
انتهای پیام