رحیمپور: «تک همسری» اصل اسلام است
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۳۳۳۲۹۸
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، اصل در اسلام را ازدواج تک همسری برشمرد و گفت: تنها در مواردی که مردان به بنبست خوردهاند میتوانند ازدواج موقت داشته باشند که آن هم قانون و شرایط خاص خودش را دارد.
به گزارش مشرق، حسن رحیمپور ازغدی ظهر امروز در همایش «زن در مسیحیت از دیروز تا امروز» که در آمفیتئاتر دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: زمانی که راجع به مسیحیت سخن میگویم لازم است یک سری از مسائل را از یکدیگر تفکیک کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: از لحاظ تاریخی بیشتر مسیحیها طی جنگها و بهزور شمشیر مسیحی شدند، بیشتر کاتولیکهای جهان که در آمریکای جنوبی و مرکزی ساکن هستند از قرن ۱۶ و ۱۸ بهتدریج مسیحی شدند، در قسمتهایی از آفریقا نیز بعد از ورود ارتش اروپاییها اقلیت بدون جنگ و شمشیر مسیحی شدند.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر با دو نوع مسیحیت شرقی و غربی مواجه هستیم، بیان کرد: مسیحیان شرقی خودشان را متعلق به تمدن اسلامی میدانند و احکامشان به مفاهیم اسلامی ما نزدیک است که عمدتاً فلسطینی و کشورهای عربی هستند.
قرآن انحرافاتی که در کتاب مقدس وارد شد را اعشا کرد
رحیمپور ازغدی با بیان اینکه مسیحیان غربی عمدتا اروپاییها هستند، عنوان کرد: از قرن پنجم میلادی به بعد مسیحیت بهعنوان ابزاری برای امپروطوری رم درآمد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: قرآن به انحرافاتی که در قرون وسطی در انجیل و تورات وارد شد اشاره میکند، زیرا چیزهایی را به اسم شریعت موسی(ع) اضافه کردند، برخی هم عقیده دارند که تورات و انجیل اصلی را مخفی کردند.
ببینید: فیلم/ "خدا یکی و محبت یکی و یار یکی"وی با تأکید بر اینکه آنچه بهعنوان کتاب مقدس مطرح است، شباهت و تفاوتهایی با انجیل و تورات دارد، متذکر شد: تفاوتها خلاف صحیح عقل، عدالت و وحی الهی است، بهعنوان مثال به انبیاء اتهام میزند و بدعت و خرافات در این کتاب وجود دارد.
رحیمپور ازغدی منظور از مسیح، مسیحی و مسیحیان را متفاوت برشمرد و اظهار کرد: نگاه قرآن به حضرت عیسی مسیح(ع) و حضرت مریم(ع) روشن است، زیرا آنها را جزو پاکترینها معرفی کرده و ایمان به آنها را واجب کرده است.
گفتوگوی انتقادی، راه دعوت مسیحیان به توحید
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: با وجود اینکه مسیحیان حضرت رسول(ص) را قبول ندارند، اما به این دلیل که ما پیامبران آنها را قبول داریم و حضرت رسول(ص) را تکمیلکننده راه انبیاء میدانیم از حقوق آنها دفاع میکنیم و قرآن کریم آنها را جزو مؤمنان و دینداران میداند، در حالی که باید آنها را به توحید دعوت کنیم، حق نداریم آنها را تهدید کنیم، باید با یک گفتوگوی انتقادی مسیحیان را به توحید خالص دعوت کرد.
وی اضافه کرد: مسیحیت یعنی مجموعه تعالیمی که به اسم حضرت مسیح(ع) مطرح شده و امروز بیش از ۲ میلیارد نفر خود را پیرو مسیح میدانند.
رحیمپور ازغدی با اشاره به اینکه در مذهب پروتستان هزاران انشعاب وجود دارد، عنوان کرد: تفاوتهای آنها با یکدیگر خیلی بیشتر از تفاوتهای شیعه و سنی است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی یادآور شد: در جنگهای صلیبی کلیسای قرون وسطا بهدلیل بزرگ شدن تمدن جهان اسلام اتهاماتی را در خصوص مسأله زن به اسلام وارد و اقدام به جوسازی و سمپاشی علیه دین اسلام کردند.
وی با بیان اینکه قرآن فسادهای اخلاقی، مالی و خشونتهای کلیسای قرون وسطی را افشا کرده است، بیان کرد: به اسم دین و مذهب هرچه میخواهند انجام میدهند و خودشان چیزهایی را اضافه میکنند.
زن در فرهنگ کلیسا، نماینده شیطان است
رحیمپور ازغدی با اشاره به اینکه دو اتهام متناقض در خصوص زن به اسلام وارد کردند، عنوان کرد: در فرهنگ کلیسا و کتاب مقدس زن نماینده شیطان و منشأ فساد، نادانی و گناه است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: در منطق کلیسا ازدواج به معنای دور شدن از خداوند و حقیقت است، کاتولیکها ازدواج را حرام دانستهاند، اما بیش از ۱۰ هزار پرونده فساد جنسی و همجنس بازی دارند که بابت آن خسارت پرداخت میکنند.
وی افزود: غریزه جنسی امری طبیعی است که خداوند درون انسان گذاشته، زمانی که افراط شود در نتیجه آن فساد رخ میدهد، این دوگانگی را مسیحیان از قدیم تا به اکنون داشتهاند.
رحیمپور ازغدی اصل در اسلام را ازدواج تک همسری برشمرد و اظهار کرد: تنها در مواردی که مردان به بنبست خوردهاند، میتوانند ازدواج موقت داشته باشند که آن هم قانون و شرایط خاص خودش را دارد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی توضیح داد: مسیحیان ازدواج را امری خلاف معنویت میدانند اما در مقابل طلاق را کاملا ممنوع کردهاند، به همین دلیل راه برای ظلم و خیانت باز است.
وی با بیان اینکه اسلام ازدواج را عامل رشد انسانها میداند، یادآور شد: در اسلام طلاق مکروه و نزدیک به حرام است، اما در مواقعی که راهی به جز طلاق نیست، به دلیل فراهم نشدن زمینه ظلم و خیانت، بنبست ایجاد نکرده است.
اگر بخشش مهریه شرط طلاق باشد، حرام قطعی است
رحیمپور ازغدی تصریح کرد: قرآن سفارش کرده در هنگام جدایی با دوستی از یکدیگر جدا شوید و مردان را موظف کرده که حقوق زنان را پرداخت کنند، اگر بهعنوان مثال مردی در هنگام جدایی به همسرش بگوید مهریهات را ببخش تا طلاقت دهم، حرام قطعی انجام داده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی متذکر شد: اگر نیازهای جنسی افراد سرکوب و یا به روشی غیراخلاقی ارضاء شود؛ تعادل افراد را برهم میزند، ازدواج سختیهایی دارد اما اگر هرکس به وظیفه خود عمل کند و مسؤولیتپذیر باشد، رشد میکند.
وی با اشاره به اینکه جامعه مسیحیت با صفر کردن ازدواج مشکل طلاقشان را حل کرده و آمار خیانتها را بیشتر کردند، عنوان کرد: شهرهایی در دنیا داریم که نمیدانند پدرشان کیست و اقلیت آنها لذت داشتن پدر و مادر را تجربه نکردهاند.
رحیمپور ازغدی گفت: دومین اتهامی که به اسلام میزنند این است که اسلام مانع ظهور نیازهای جنسی میشود، به دلیل اینکه در دین ما به اخلاق، حیا و تعهد اخلاقی زوجین نسبت به یکدیگر سفارش شده است، این اتهام را وارد کرده و ضرورت حجاب و خانواده را انکار میکنند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی مسیحیت حاضر را سرمایهداری با پوشش مسیحیت توصیف و بیان کرد: در جشنهایشان مانند کریسمس شاهد انواع فسادها هستیم.
وی اضافه کرد: در رم و ایران قبل اسلام زنان در حکم کنیز بودند و انواع خشونتها بر علیه آنها انجام میشد، اما انبیاء و رسول اکرم(ص) مردان را به احترام و محبت نسبت به زنان سفارش کردهاند و دفاع از حریم و کرامت زن را امری مهم دانستند، تا جایی که رسول خدا فرمودند اگر مردی به زنی توهین کند پست است، حتی توهین جنسی به زن طبق قرآن حکم ۸۰ ضربه شلاق دارد.
شریعت و احکام رسول خدا ابدی و جهانی است
رحیمپور ازغدی با اشاره به اینکه احکام حضرت موسی و حضرت مسیح برای بنیاسرائیل بوده است، متذکر شد: تعالیم، شریعت و احکام رسول اکرم(ص) ابدی و برای تمام جهانیان است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: زن و مرد از یک سرشت آفریده شدهاند، همانطور که اسلام تبعیت و احترام شوهر را به زن سفارش میکند، رسول خدا(ص) نیز فرمودند که مرد مؤمن باب میل همسرش زندگی کرده و مجبورش نمیکند که طبق سلیقه او زندگی کند.
وی آرامش، عشق و مهربانی را شاخصههای اصلی خانواده مسلمان توصیف کرد و ادامه داد: اگر در خانهای دعوا، استرس و شک وجود داشته باشند آن خانه، خانه اسلامی نیست.
رحیمپور ازغدی اضافه کرد: در فرهنگ زرتشت زن منشأ فساد و همدست با اهرمین است، در کتاب مقدس، زن حق ارث ندارد اما حدوداً ۲۰ تا ۳۰ سال پیش یهودیان توافق کردند تا به زنان هم ارث برسد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه در ایران قبل اسلام حجاب تنها برای طبقه اشراف جامعه بود، عنوان کرد: اسلام حجاب را آسان و عمومی کرد، زیرا تمام زنان محترم هستند.
وی افزود: کتک خوردن زنان در جوامع غیراسلامی رواج دارد اما در خانوادههای متدین هرگز این رفتار دیده نمیشود، پیامبر فرمودند که اگر مردی یک سیلی به همسرش بزند در آخرت ۷۰ تا ۸۰ سیلی جهنمی میخورد.
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: بازار سکه و ارز تحولات عراق استراماچونی سهمیه بندی بنزین یهودیان مسیح حضرت موسی قرآن تورات شیعه عیسی مسیح قرآن کریم حضرت مریم حسن رحیم پور ازغدی شورای عالی انقلاب فرهنگی بنی اسرائیل آفریقا ایران آمریکای جنوبی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۳۳۳۲۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرهنگستان ظرفیتی برای دغدغه انقلاب فرهنگی در مسیر تمدن نوین است
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ به پیروزی رسید و در رفراندوم سال ۱۳۵۷ نظام جمهوری اسلامی ایران مستقر شد.اولین دستور کار شورای انقلاب و نیروهای انقلابی تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی توسط مجلس خبرگان قانون اساسی بود. کسانی که آن روزها مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی را دنبال میکردند نام یکی از نمایندگان با توجه به مسائل نویی که در سخنانش ارائه میداد، مورد توجه چهرههای علمی و اندیشهای قرار گرفته بود؛ سید منیرالدین حسینی.
هدف اصلی انقلاب اسلامی در مبارزات ضداستبدادی یا ضداستعماری خلاصه نمیشد؛ بلکه شروع یک تحوّل فراگیر برای اداره بهتر جهان ذیل جریان توحیدی نبی مکرم اسلام (ص) بود. اگر انقلاب اسلامی یک حرکت ملی، یا ضد استعماری بود، در مرزهای خود محدود میماند؛ حال آنکه با گذشت قریب به چهار دهه، توانسته است مرزهای خود را در نوردد و آغازی باشد برای حرکت به سمت حاکمیت اسلام بر تمامی ابعاد حیات فردی و اجتماعی بشر در دوران ظهور حضرت بقیه الله (عج) و شکلگیری تمدن بزرگ اسلامی
تعلق عمیق استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی به آرمانهای حضرت امام خمینی و عدم مسامحه و اهمال در جهاد فرهنگی، باعث شده بود تا آن استاد فقید در این دستاورد بزرگ (تولید منطق موضوعشناسی) که ظرفیتی بالاتر از تلاشهای امروزین جامعه علمی کشور برای تحقق اسلام در رفتار نظام دارد متوقف نشود زیرا با تولید منطق انطباق، مسألهای اساسیتری به نام «هماهنگی منطقها» (یا فلسفه منطقها) در مقابل او قرار گرفته بود.
به عبارت دیگر استاد حسینی الهاشمی در مرحله دوم از فعالیتهای علمی خود، نسبتِ بین «منطق انطباق» (ابزار جلوگیری از خطا در انطباق احکام کلی بر موضوعات برخاسته از تمدن مدرن) و دو منطق موجود در عرصه معارف حوزوی را موضوع دقتهای بنیادین خود قرار داد: «منطق صوری» که ابزار جلوگیری از خطا در تفکر بود و بکارگیری آن، اعتقادات حقه را نتیجه میداد و «منطق فهم از خطابات» که در علم اصول فقه تبلور یافته بود و به عنوان ابزار جلوگیری از خطا و انحراف در فهم بیانات شارع مقدس، استنباط قاعدهمندِ احکام عملی را میسر میساخت. واضح بود که هر یک از این منطقها بر اساس ضرورتهای عینیِ متفاوت از یکدیگر تولید شده بودند؛ ابتدا برای مقابله با حمله ملحدین به اعتقادات مسلمین، منطق صوری و فلسفه توسط اندیشمندان مسلمان بکار گرفته شد و در ادامه، علم اصول برای مقابله با قیاس، استحسان و استصلاح و فهم صحیح از بیانات شارع در عصر غیبت تدوین گردید و منطق انطباق نیز برای پیادهسازی احکام کلی رسالههای عملیه در نظام جمهوری اسلامی تولید شده بود.
اما این ضرورتهای عینی نمیتوانست یک هماهنگی علمی و انسجام تئوریک به این سه منطق ببخشد و آنها را براساس یک مبنای نظری به وحدت برساند و چنین خلأ قطعاً موجب ناهماهنگی در رفتار و عمل نظام اسلامی میشد. از اینرو، استاد سید منیرالدین حسینی در ابداعی بینظیر به بحث از «فلسفهی منطق» پرداخت و با طی یک سیر پژوهشی طولانی و پیچیده، به نقد و نقضِ «اصالت وجود» و «اصالت ماهیت» (در فرهنگ انتزاعی)، «اصالت ربط» (در فلسفه هگل) و «اصالت تعلق» (در فلسفه حاکم بر علوم کاربردی) همت گماشت و ضعف هر یک از این مبانی در تفسیر از «حرکت» و اصول عام آن (وحدت و کثرت، زمان و مکان، اختیار و آگاهی) و بالتبع ناتوانی آنها در هماهنگسازی منطقها را مدلل ساخت و «فاعلیت» را به عنوان مبنای تحلیل جدید از حرکت و بهمثابه حد اولیهی حاکم بر منطقها اثبات نمود. لذا بر این اساس، آن فقید سعید در فلسفه چرایی و فلسفه چیستی متوقف نشد بلکه توانست «فلسفهی چگونگی اسلامی» را نیز تأسیس کند و با دستیابی به قدرت تبدیل و بهینه معادلات عینی، زمینه را برای بیمهشدن نظام اسلامی در برابر «فلسفهی چگونگی مادی» که به جای اکتفا به مغالطه نظری و از طریق تنظیم شرایط پرورش اجتماعی، بشریت را در برابر مغالطه عینی سهمگینی قرار داده فراهم نماید.
دغدغه انقلاب فرهنگی در مسیر تمدن نوین اسلامی فرهنگستان علوم اسلامی قم از سال ۱۳۵۹ که توسط استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی در پی یافتن ملازمات وعده انقلاب اسلامی نسبت به «اسلام در عمل» بوده است، و در عمری به درازای خود انقلاب اسلامی، سیر توسعه دولت، جامعه و تمدن اسلامی را مورد مطالعه عمیق قرار داده تا برای توفیق هر چه بیشتر انقلاب اسلامی ایران، به دنبال یافتن راهکارهای مؤثر باشد؛ لذا از یک سو میتوان محور فعالیت فرهنگستان علوم اسلامی قم را یافتن «نرم افزار اداره» دولت و جامعه انقلابی در مسیر جامعهپردازی و تمدنسازی اسلامی دانست. اندیشه بنیادینی که سالها حرکت فرهنگستان را جهت دهی کرده این است که انقلاب شکوهمند اسلامی باید بتواند به عرصه فرهنگ و به ویژه فرهنگ تخصصی و بنیادی صادر شود، یا به تعبیر معهود در ادبیات انقلابی، انقلاب فرهنگی نیز علاوه بر انقلاب سیاسی در محیط تحت قیمومیت جمهوری اسلامی رخ دهد. در این نگاه، اسلامیت نظام و جریان اسلام در عمل، تنها از بُعد فرهنگی جامعه و اجزا و ارکان آن قابل استمرار است؛ وگرنه با دستیابی صرف به قدرت و دولت و اقتدار سیاسی و نظامی، استمرار اسلامیت نظام تضمین نخواهد شد؛ زیرا لایه فرهنگ جامعه میتواند همه اقتدارها را به ضد خود تبدیل کند و با اسم اسلام و تو خالی کردن آن از محتوا، ضد اسلام را توسعه دهد. توسعه و تعالی براساس آموزههای پیامبران انقلاب اسلامی و حکومت مبتنی بر آن، مدعی توسعه و تعالی براساس آموزههای پیامبران - و نه زندگی صوفیانه- است که امروزه قلوب کثیری را نیز در سراسر جهان به آرمان خود امیدوار کرده و در ایجاد انگیزه برای حرکت به سوی جهتی غیر از جهت دنیای مدرن، توفیق زیادی داشته است؛ اما برای تحقق جامعه غیرمادی ای، که چرخهای آن، ابزارهای میل به دنیای مادی نباشد، تنها انگیزههای سرشار کافی نیست و پیداست که با کلی گویی نیز نمیتوان از عهده چنین تکلیفی برآمد؛ بلکه باید به الگوهای واضح و مناسب اداره جامعه متعالی و مؤمنانه دست یافت.سوال اینجاست که در دستیابی به الگوهای اداره جامعه ایمانی، تا چه حد میتوان از الگوهای توسعه در نظامات مدرن غربی بهره برد؟ در اندیشه استاد سید منیر الدین حسینی در عین آنکه استفاده از الگوی دیگران در حالت اضطرار جایز است، ولی نکتهای را نیز نباید فراموش کرد که اگر نزاع ما با دنیا بر سر همین الگوهای زندگی است، باید حرف جدیدی را به جهانیان عرضه کنیم؛ در غیر این صورت حرکت انفعالی در مقابل دشمن، جز تضعیف مواضع نظام اسلامی در درازمدت نتیجهای نخواهد داشت. بی تردید اگر حرکت اثباتی آغاز شود و به نتایجی هم برسد، به سرعت، در میان کسانی که نگاه مثبتی به مدرنیته غربی ندارند، جایگاه خواهد یافت و موازنه قدرت جهانی را به نفع فرهنگ مذهب تغییر خواهد داد.
ما نمیتوانیم از یک سو قصد طراحی ساختار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه را براساس یک آرمان مشخص داشته باشیم و از سوی دیگر معادلات لازم برای چنین امری را از دستگاهی دیگر و با آرمانی متفاوت با مطلوب خود، به عاریت بگیریم. استاد حسینی الهاشمی معتقد بود: امروزه تهاجم بر اصل حیات اجتماعی اسلام مثل دوران مغول نیست که سر هر کوچهای میآمدند و با شمشیر و زوبین میایستادند و دستور به کفر میدادند؛ بلکه توسط «مدل ها» صورت میگیرد. «تهاجم عینی»، به وسیله «تصمیمگیری اجتماعی» واقع میشود! هر جامعهای، مسئولینی برای تصمیمگیری کلّ جامعه دارد که آنها درباره کل مقدورات جامعه، «تصمیم گیری» میکنند؛ اما «تصمیم سازی» برای تصمیم گیران به وسیله «مدل ها» انجام میشود. دنیای مدرن نیز همین ابزار را برای تهاجم به فرهنگ ادیان برگزیده است که «مدل اقتصادی» یکی از شاخههای آن است. البته «مدل» نیز در بالاترین سطح، همان «روش علوم» است؛ لذا به گزاف نیست اگر بگوییم تهاجم اصلی به اسلام از ناحیه علوم پایه صورت میگیرد که رکن اصلی روش علوم و مدلسازی در دنیای امروز است. استاد حسینی الهاشمی میگفت: «آن شش ماهی پس از تصویب قانون اساسی و پیش از اعلام انقلاب فرهنگی که شدیداً در رابطه با اصل موضوع ضرورت ابزارهای تئوریک برای پیاده کردن اسلام در جامعه فکر میکردیم، به اینجا رسیدیم که اصلاً تعریف علم نسبت به تعریف سابق آن تغییر کرده است؛ یعنی علم دارای مبنا، منتجه، نظام و سیستم است و تحقیق علمی به صورت فردی انجام نمیگیرد. آن موقع خیلی وحشت زده شده بودیم؛ زیرا به هیچ احدی نمیشد این حرف را بزنیم تا اینکه امام بحث انقلاب فرهنگی را در اردیبهشت ماه مطرح کردند …؛ ولی متأسفانه نهادها و شخصیتهای مسئول در آن زمان پس از اعلام انقلاب فرهنگی و تأکید حضرت امام (ره) بر اخذ علوم انسانی دانشگاهها از حوزه علمیه به ضرورت معادله تجربی جدید درباره علوم انسانی واقف نبودند و به ترمیم، از نوع پیرایش و زدودن شاخ و برگ زائد میاندیشیدند و هرجا را که مخالف با اسلام بود، میزدودند؛ یعنی به عدم مخالفت قطعیه (مخالفت صریح) باور داشتند، نه لزوم احراز موافقت قطعیه (تولید علم ازمبانی تا روشها و روبناها براساس منطق و اندیشه اسلامی)». استاد حسینی الهاشمی در جای دیگر میگوید: «تا زمانی که «انقلاب فرهنگی» در جمیع شئون محقق نشود، نمیتوان از پذیرش پیام «انقلاب سیاسی» خود در سطح جهان، توسط مردم کشورهای دیگر مطمئن بود؛ چون ادعای انقلاب ما همواره ارائه تمدنی نوین که شالودههای آن رنگ دیانت دارد بوده و هست و اگر قرار باشد همواره از ابزار فرهنگی خصم، به صورت مطلق یا مشروط بهره جوییم آیا اولاً میتوان چنین تمدنی را بنا نهاد و ثانیاً بر فرض بناگذاری، آیا میتوان ادعا کرد که چنین تمدنی از آنِ ماست؟ درحالی که «روش» و «معادله» دیگران را به عاریت گرفتهایم!».
با اعلام انقلاب فرهنگی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۹ و تعطیلی دانشگاهها تکاپویی جدی در فضای حوزههای علمیه و اساتید و دانشجویان انقلابی دانشگاهها آغاز و دیدگاههای مختلفی در زمینه نحوه پیگیری این مسئله مطرح شد. این موضوع همچنین مبدأ شکلگیری جریانهای فکری فرهنگی مختلف و نیز تأسیس نهادهایی چون ستاد انقلاب فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مراکزی آموزشی و پژوهشی همچون دانشگاه امام صادق (ع)، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه و… شد.
در چنین فضایی بود که مرحوم حجتالاسلام والمسلمین سید منیرالدین حسینی شیرازی با توجه به دغدغههای قدیمیای که از دوران مبارزات دوران ستمشاهی نسبت به خطر انحراف و وابستگی علمی و فرهنگی انقلاب، به جریانهای مختلف غیراسلامی داشت و سپس با حضور در مجلس خبرگان قانون اساسی «خلأ تئوریک نظام» را در «اداره جامعه براساس اسلام» دریافته بود، مسیری ویژه و بلندمدت را برای پیگیری مسئله انقلاب فرهنگی آغاز نمود.وی به کمک جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از تابستان ۱۳۵۹ سمینارها و مجامع علمی را برپا کرد که در نهایت به تأسیس رسمی «دفتر مجامع مقدماتی فرهنگستان علوم اسلامی» با پیام مرحوم علامه طباطبایی (ره) و حضور حضرت آیت الله گلپایگانی منتهی شد که اکنون پس از قریب به سه دهه تلاش مستمر و با وجود فقدان بیانگذار فقید آن به مرور ثمرات آن در حال شکوفایی است. کد خبر 6083769