خط حزب الله شماره ۲۱۷ منتشر شد / تسخیر سفارت؛ واکنش عراقیها به حمله آمریکا به حشد الشعبی
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۳۴۱۲۷۱
شماره ۲۱۷ خط حزب الله، به اقدام مردم عراق در واکنش به حمله آمریکا به مقر حشد شعبی و تسخیر سفارت آنان در بغداد با عنوان جنایت و مکافات پرداخته است. به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، شماره ۲۱۷ خط حزب الله منتشر شد. در بخش سخن هفته شماره ۲۱۷ خط حزب الله با عنوان جنایت و مکافات به واکنش مردم عراق به حمله آمریکا به مقر حشدالشعبی و تسخیر سفارت آمریکا پرداخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با توجه به بیانات چندی پیش رهبر انقلاب در دیدار با بسیجیان کل کشور در رابطه با معنی و مفهوم واژهی مستضعفین، اطلاعنگاشت این شمارهی خط حزبالله به بررسی این واژه از منظر رهبر انقلاب پرداخته است.
دیگر بخشهای نشریهی خط حزبالله که مطالعهی آنها به خوانندگان گرامی توصیه میشود:
- مراقب سوءاستفاده از شعار عدالت باشید / اصول عدالتخواهی
- شرط دوام حیات جمهوری اسلامی / اخلاق انقلابیگری
- کسی را انتخاب کنید که بیشتر به درد مردم میخورد / انتخاب اصلح
- رضاخان سند بعضی شهرها را هم به نام خودش میزد / خاندان ویرانی
- روزی که صدام حمله کرد، هیچ وسیلهای برای دفاع نداشتیم / روایت پیشرفت
- مثل مردم زندگی کنیم / شرح حدیث
- تولید، مادر عمدهترین مسائل اقتصادی کشور است / رونق تولید
- کار فرهنگی را هرچه میتوانید جدّیتر دنبال کنید / حزبالله این است
- بدون دست نوازشگر پرستاران / عکسنوشت
- اگر محرم و نامحرم را رعایت نکنید / خانواده ایرانی
- آنچه مورد نظر ماست جلوگیری از غارت کشور است نه قطع رابطه / کلام امام
نسخهی PDF نشریه در سه نسخهی تابلوی اعلانات، A۴ جهت مطالعه و A۳ برای چاپ و تکثیر روی خروجی پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR قرار گرفته است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: نشریه خط حزب الله سفارت آمریکا لانه جاسوسی الحشد الشعبی بسیج مردمی عراق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۳۴۱۲۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا حسن باقری نمیخواست فرمانده عراقی کشته شود؟
احمد دهقان در گفتگو با رادیو مضمون روایتی قابل توجه از دیدار سردار فتحالله جعفری فرمانده زرهی ایران در دفاع مقدس و فرمانده لشکر یکم عراق در عملیات فتح المبین گفته که در ادامه میخوانید:
فرمانده عراقی کاملاً با دیسیپلین نشست و شروع به حرف زدن کرد و گفت: «من در عملیات فتحالمبین میدانستم ایران میخواهد حمله کند» و داشت برگبرندههایش را برای فرمانده ایرانی رو میکرد.
فرمانده عراقی ادامه داد: «آن شبی که میخواستید حمله کنید، سکوت بود و من به معاون عملیات خودم گفتم سکوت ایرانیها خیلی خطرناک است و اینها امشب حمله میکنند. بعد به نیروهایی که در شوش داشتیم، آماده باش دادیم و گفتم آماده باشید که ایرانیها میخواهند حمله کنند و کشتار راه بیندازید و خلاصه آن کشتههایی که شما دادید بخاطر پیشبینی من بود».
آقای جعفری هیچ چیزی نمیگفت و این حالت داشت مرا دیوانه میکرد! جنگی سر میز شام بود و این جنگ کاملا به سمت عراقیها تمایل پیدا کرده بود.
آقای جعفری شامش را قشنگ خورد و بعد گفت: «تو حسن باقری را میشناسی»؟ فرمانده عراقی گفت: «بله؛ در عملیات فکه شهید شد و اگر او بود، احتمالاً جنگ شما متحول میشد».
آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری دهم اسفند مرا صدا زد و هنگامی که من به قرارگاه رفتم، عکسهای تو را به من نشان داد» فرمانده عراقی جا خورده بود!
آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری به من گفت روی تپه سبز برو (تپه سبز مقابل شوش است) و تمامی آتش منطقه را در دست بگیر؛ طوری که هیچ کس بدون اجازهٔ تو حق تیراندازی نداشته باشد.
حسن باقری گفت که فرمانده گردان مقابل شوش، دیروز با شلیک خمپاره کشته شده و امروز فرمانده لشکر یکم عراق خواهد آمد تا فرمانده گردان جدید را در خط معرفی کند. این فرمانده لشکر آدم ترسویی است و این باید زنده بماند تا ما عملیات خودمان را انجام بدهیم. این باید سالم برود و سالم برگردد؛ چون که معاون او یک بعثی است و اگر فرمانده فعلی کشته شود، او را فرمانده لشکر میکنند؛ پس این فرمانده لشگر باید زنده بماند.»
آقای جعفری گفت: «من آمدم روی تپه؛ تو با دو تا ماشین به خط آمدی؛ فرماندهها را جمع کردی. بعد فرمانده جدید را معرفی کردی و دم غروب با همان ماشینی که آمده بودی، برگشتی من غروب آمدم به حسن باقری گفتم تو سالم آمدی و برگشتی»!