عقلگرایی و تکیه بر وحی در مبنای متکلمان و محدثمتکلمان بررسی شد
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۳۶۱۲۳۰
به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، رئیس پژوهشکده کلام اهل بیت (ع) پژوهشگاه قرآن و حدیث در سومین جلسه از چهارمین مدرسه زمستانی کلام امامیه، با موضوع نظریه شناخت خداوند با رویکرد وحیبنیاد، به تبیین نوع نگاه کلامی در حوزه امامیه به خصوص در موضوع شناخت خداوند پرداخت و گفت: اساساً در مطالعات علمی و تاریخی ما حجم کمی متوجه این جریان وحیبنیاد شیعی است و غالباً نگاه ما به حوزه معرفت دینی یا نگاه کلام محور عقلانی یا نگاه فیلسوفانه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: با تحلیل دقیق جریانهای امامیه به جریان حدیثی کلام امامیه برمیخوریم که در دوره نخستین آن سه جریان نمود دارد: نگاهی که کاملاً نگاه کلامی دارد، جریانی که حدیثگرا است و در نقطه مقابل قسم اول است و جریان سوم یک جریان فعال و پویا است که به تدریج رو به افول میرود که نام “محدث متکلمان” را بر آن گذاشتیم. این جریان اخیر در آغاز، در مدرسه کوفه بسیار پر درخشش ظاهر میشود، در مدرسه قم اوج پیدا میکند، بعد از مدرسه بغداد افول پیدا میکند تا مدرسه اصفهان و در مدرسه اصفهان این جریان دوباره بیدار شده و در طول دو قرن گذشته باید گفت تقریباً از بین رفتهاست. شخصیتهایی چون مرحوم کلینی و سید بن طاووس و شیخحرعاملی و علامه مجلسی از شخصیتهای برجسته این جریان هستند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه شاخصهای اصلی محدث متکلمان را در ضمن چهار اصل ذکر نمود که این اصول به صراحت در آثار شخصیتهای برجسته این جریان به چشم میخورد:
۱- همه عناصر هدایت و همه مراحل دستیابی به معرفت حقیقی در سیره و سنت معصومان وجود دارد و به روشنی بین مواردی که کاملا بنیادی و عقلانی است و مواردی که تعبدی است و منحصرا باید به وحی مراجعه کرد ، تفکیک قائل هستند.
۲-عقل اساس و محور و پایه شناخت خداوند است و به صراحت گفته میشود اگر کسی بخواهد از غیر طریق عقل خدا را بشناسد مستلزم دور است. اما در عین حال که معتقد به عقل هستند ، معتقدند که متکلمان و فیلسوفان مرتکب دو خطای بزرگ در حوزه عقلاندیشی الهیاتی انجام دادهاند. اشکال اول اینکه با وارد کردن واژهها و اصطلاحات و قواعد بیگانه از معرفت عقلی راه شناخت خدا را دچار دستانداز کردهاند و آن مسیر هموار و به دور از ابهامی که عقل میتواند مسیر شناخت خدا را طی کند ، وقتی وارد کلام میشود دچار آسیب میشود. اشکال دوم این است که متکلمان بار اضافی بر دوش الهیات گذاشتهاند. آنان مدعیاتی دارند که برای اثبات آن ادعاها مجبور هستیم راههایی را برویم که ما را از مسیر اصلی بازمیدارد و معرفت خدا را به طرق مبعّد تبدیل میکند. در حالی که ما برای رسیدن به معانیای مانند خداشناسی ابزارهایی کاملاً روشن و فطری در اختیار داریم.
۳- اساس معارف دین در مفصلات معارف است و حال آنکه راههای کلامی و عقلگرایی مصطلح آنقدر ما را در مقدمات بازمیدارند که از مفصلات که اصل سعادت و هدایت است بازمیمانیم.متکلمان میگویند در حوزه مسائل اساسی دین به سراغ عقل و برهان بروید اما در مورد آن حقایقی که قرآن آمده تا از آن پرده بردارد میگویند چون قرآن و روایت مظنون الدلاله است، اعتقاد به آنها واجب نیست و باید اقلالواجب را در اعتقادات لحاظ کرد. این نگاه دو اشکال اساسی دارد: اول اینکه در شناخت خدا در همان مبادی راه انبیا را نرفتهایم و دیگر اینکه معارف انبیا را از حوزه معارف دین دور نگه داشتهایم در حالی که آن معارف بنیادی اصل است.
۴- علم و یقین از طریق اخبار و روایات کاملاً حاصل میشود و با مراجعه به کتاب و سنت و اخذ این علوم از ثقلین آنچه از معرفت الهی نیاز داریم میتوانیم به دست آوریم.حتی در مواجهه با بسیاری از اموری که ما گمان میکنیم در نظامهای عقلگرا در حیطه کار وحی نیست، محدث متکلمان ادعا میکنند از طریق ادله سمعیه کاملاً ممکن است و بهترین روش دستیابی به این معارف محسوب میشود.
بنابر نظریات وحیبنیاد، میتوانیم برای اثبات وجود صانع از استدلال عقلی استفاده کنیم اما باید از استدلالهایی استفاده کنیم که در آیات و روایات از آنها استفاده شده است و نباید براساس مفاهیمی خارج از آنها استدلال را پیش برد.
کد خبر 4814275منبع: مهر
کلیدواژه: کلام اسلامی عرفان اسلامی قاسم سلیمانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی نشست علمی کنفرانس بین المللی آیت الله جوادی آملی هیات مذهبی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی جامعه ایمانی مشعر معرفی کتاب دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران شهادت مجمع عالی حکمت اسلامی فعالیت های قرآنی شیخ ابراهیم زکزاکی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۳۶۱۲۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به پدیدهٔ جدید اجتماعی: بِلایند دِیت یا ملاقات کور/ میل سوزان به تجمل خواهی بیمارگونه
عصر ایران؛ مهدی مالمیر- چند روز پیش که به قصد رفع ملال در جهان بی در و پیکر اینترنت چرخ و واچرخ می زدم، با ماجرای جالبی مواجه شدم. پدیده ای با نام« بِلایند دِیت» یا قرار ملاقات کور!
ماجرای بلایند دیت ها از این قرار است که دو زن و مرد در شُرُف ازدواج به لطف شخص ثالثی - که عموما از آشنایان دو طرف ماجرا است- قراری به قصد آشنایی ترتیب می دهند در حالی که پیش از این هیچ گونه ملاقاتی با یکدیگر نداشته اند و نسبت به علایق همدیگر از جمله عادات غذایی، تفریحات دل پسند و سلیقه موسیقایی و هنری و نظایر اینها کاملا بی خبرند و مراد از کوری در اینجا خمین بی خبری و بی اطلاعی است و حاوی جسارتی به دارندگان این ویژگی به صورت جسمانی نیست.
در ورژن ایرانی این قرار ملاقات پرده ای میان دو طرف کشیده بودند و شرکت کنندگان حتی قادر به دیدن چهره یکدیگر نبودند و در آخر پس از رد و بدل کردن انتظارات و توقعات و سلیقه ها از هر دو طرف می خواستند بگویند آیا مایل به ارتباط با یکدیگر هستند یا نه وپس از شنیدن پاسخ پرده کنار می رفت و دو طرف قادر به دیدن همدیگر میشدند و اتفاقات نمکینی که در اطراف این ماجرا می افتاد و...
این که تا چه اندازه این ملاقات ها جنبه تفریح و سرگرمی جوانانه دارد و تا چه میزان می تواند به روند ازدواج کمک رساند، موضوع این نوشته نیست . آنچه در این قرارها به چشم می آمد، توقعات مالی کهکشانی و تجملاتی بود که طرفین انتظار برآورده کردن آنها را از یکدیگر داشتند.
توقعاتی که اگر نیک بنگریم، دیگر در دایره تجمل خواهی و تجمل گرایی نمی گنجد و بیشتر به مفهوم مصرفگرایی خودنمایانه یا مصرفگرایی به قصد تمایز ( Conspicuous consumption نزدیک است.
برخی از جوانان حاضر در قرار ملاقات به شدت بر روی برند لباس طرف مقابل تاکید می گذاشتند و اینکه لباس وکفشِ شریک آینده ام حتما باید از نوع مارک های معتبر باشد. نوع ماشین طرف مقابل حتما باید از بهترین مدل ها باشد و عطری که در ملاقات ها و قرارها استفاده می کند باید از بهترین برندها و مارک ها باشد و مسائلی از این دست!
تجمل اما چیست؟ آیا ما همگی به درجاتی تجمل خواه نیستیم؟
ضروری است ابتدا تکلیف مان را با تعریف تجمل روشن سازیم و بعد این مدعا را ورز بدهیم که چرا توقعات جوانان ما در بلایند دیت ها از نوع تجمل گرایی معمول نیست.
بهترین تعریف از تجمل گرایی را فیلسوف لهستانی به دست داده است. «لشک کولاکوفسکی» تجمل را چیزی می داند که مردم در طلب آن هستند، بی آنکه کوچکترین نیازی بدان داشته باشند. در واقع تجمل چیزی است که می شود بدون آن هم به خوبی از عهده گذران زندگی برآمد.
با این تعریف همگی ما انسان ها به درجاتی تجمل خواه هستیم. مثلا کیست که تا به حال وسوسه نشده باشد از یک صفحه موسیقی بهترین اش را داشته باشد یا هر از چند سال در یک رستوران شیک و گران قیمت ناهاری صرف نکند و یا کتابی با جلد نفیس نخرد؟! اینها همه دل خواسته هایی است که بی آن هم می شود زندگی کرد و در ردیف تجملاتی قرار می گیرد که با تعریف کولاکوفسکی با آن آشنا شدیم و انصاف که همه ما با این تعریف بیش و کم اهل تجمل هستیم!
مصرف گرایی به قصد تمایر اقتصادی چیست؟
مصرف گرایی را می شود شاخه ای از تجمل خواهی دانست که به قصد به رخ کشیدن توان اقتصادی، طبقه اقتصادی و در نهایت فاصله گذاری میان خود و انسان های دیگر صورت می پذیرد.
به عبارت خودمانی تر: مصرف گرایی که به نیت فرو کردن قدرت اقتصادی اش در چشم و چار همسایه و همکار و دوست و رهگذر چهار راه، دست به خرید تجملاتی می زد که نه تنها می شود بی آنها زندگی کرد، بلکه تجملات برای او ابزاری می شوند برای نمایش دارایی ها و برخورداری هایش!
نکته نگرانی آور اما در بلایند دیت های جوانان ما این بود که بیشتر ازدواج و ارتباط را همان کالای مصرفی می دانستند که باید تمایز اقتصادی زوجین و قدرت مالی شان را با زبان قال و حال به دیگران اعلام دارد!
در مصرف گرایی به قصد نمایش اقتصادی چند نکته چه از نظر فردی و چه از نظر اجتماعی قابل بررسی و شاید سزاوار اندیشیدن باشد:
نخست اینکه در این نوع به رخ کشیدن لباس های گران قیمت و برند لباس و کفش به قصد نشان دادن دست به جیب بودن، ظرایف زیادی از کف می روند: شخصی که فلان لباس را از بهمان فروشگاه صاحب نام تهیه می بیند دیگر خیلی در بند مطالعه در رنگ ها وچگونگی هماهنگی میان آنها و جنس لباس ها نیست! همان برند لباس اش کافی است تا از شر همه این ظرایف و اندیشیدن به همه اینها خلاص شود. دقیقا همان چیزی که کولاکوفسکی از آن با عنوان از دست رفتن مفهوم « برازندگی» یاد می کند.
برازندگی به معنای حذف همه اضافات غیر ضروری و آراستگی در عین دوری از خودنمایی است. برازندگی یی که در دیگران احساس هماهنگی میان صورت و معنا را تداعی کند. همانند نویسنده ای که باز به تعبیر فیلسوف لهستانی نوشته اش را از هرگونه لغت بازی و حشو و سوادفروشی خالی کرده است و در ذهن مخاطب نوشته اش همچون متنی یکپارچه و آراسته تداعی می شود.
با این همه این میل سوزان به تجمل خواهی بیمار گونه؛ می تواند برآمده از نوعی زمینه اجتماعی هم باشد: در دوران کهن حاکمان میل به پول و هدف های مادی را در جامعه گسترش می دادند تا فضیلت را در جامعه کمرنگ سازند و جامعه را با آسودگی بیشتری در کنترل بگیرند فضیلتی که سنگ بنای همه جوامع انسانی سالم به شمار می رود. جامعه با فضیلت، جامعه ای است که هر شهروندی را در نقش خود مهربانانه پذیرفته باشد، برای هر شهروندی چه آن کارگر بسیار محترم شهرداری و چه آن جراح زحمتکش کارکردی بشناسد و خوبی یا بدی آنها را در صداقت در انجام وظیفه و رذالت را در کم فروشی در اجرای صادقانه نقش شان بداند. وقتی ملاک همه پول و مصرف به قصد نمایش قدرت اقتصادی شد، همه متر و معیارها ذیل قدرت اقتصادی گرد می آیند و ملاک خوبی یا بدی و شهروند قابلِ احترام بودن و شهروند نازل، مخدوش و در نهایت از میان برمی خیزد!
در اخر اینکه: «بلایند دیت» های رایج شده در کشور ما و توقعات مطرح شده در اینگونه ملاقات ها اگر چه خوشبختانه پدیده ای فراگیر نیست اما نمایشگر تب و تابی است که در لایه زیرین جامعه ما در جریان است. تب و تاب دگردیسه شدن تجمل خواهی کم ضرر یا بی ضررِ آشنا با طبیعت زندگی به سوی مصرف گرایی به قصد نمایش برخورداری ها، بی اعتنا به ضربات بی اغراق هولناکی که این پدیده به روح و روان انسان و در مرحله نهایی به میزان همبستگی اجتماعی وارد می آورد.