اعلام فراخوان ملی طراحی تندیس سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۳۹۱۴۵۲
شهردار کرمان گفت: تمام تلاش ما در شهرداری کرمان میزبانی شایسته و در خور شان برای پیکر مطهر سردار سرافراز اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی و میهمانان ایشان در روز تشییع ایشان است.
به گزارش پایگاه فرهنگی اجتماعی آوید نیوز، سید مهران عالمزاده در نشست فوقالعاده شورای شهر که به نامگذاری معبری در شهر کرمان به نام سردار شهید قاسم سلیمانی اختصاص داشت، افزود: عرض تسلیت به خودمان و ملت ایران و تمام ازادیخواهان جهان، دارم و تبریک به ایشان و خانوادهشان که به آنچه دوست داشتند، رسیدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: رشادتهای ایشان چه در دوران دفاع مقدس و چه بعد از این دوران، آنقدر زیاد و مثالزدنی است که ذهن و دل مردم آشفته و این واقعه آنچنان دردناک است که کسی توان بیان آن را ندارد. این مساله نشان میدهد که کار و جهاد وقتی دلی و با عشق و علاقه باشد، مردم نیز با دل و عشق آن را درک کرده و قدردان هستند.
شهردار کرمان خاطرنشان کرد: مجموعهی شهرداری کرمان از آغاز روز جمعه بر اساس انجام وظیفه جهت مناسب سازی فضای شهری جهت برگزاری مراسم بزرگداشت که بعد به تشییع و تدفین این سردار سپهبد اختصاص یافت، به صورت شبانهروزی شروع به کار کرده است.
عالمزاده تصریح کرد: همکاران ما در تمامی مناطق و مجموعه شهرداری کرمان هم در حوزههای سیاهپوش کردن شهر، حمل و نقل عمومی، تنظیف معابر، مناسب سازی معابر و آماده سازی مسیر و پارکینگ و … به صورت شبانهروزی در حال فعالیت هستند.
وی گفت: با بخش خصوصی رایزنی شده تا مکانهایی را که قابلیت دارند و در مسیر تشییع پیکر پاک ایشان هستند، به عنوان پارکینگ در این روز در اختیار مردم قرار دهند و پارکینگهای عمومی نیز در این مسیر آمادهسازی شدهاند تا در این زمینه مشکلی پیش نیاید.
شهردار افزود: جمعیتی که در این روز وارد شهر کرمان میشود، بی سابقه است و ما از مردم کرمان میخواهیم با صبوری همکاری کنند. ضمن اینکه از همهی کسانی که از دور و نزدیک به شهر کرمان میآیند میگوییم تمام تلاشمان را برای برگزاری یک مراسم در خور شان به کار میگیریم اما قطعا به خاطر مقام شامخ سردار سپهبد، تحمل کرده و همکاری کنند.
شهردار کرمان گفت: نامگداری یک شهر و استان هم به نام این سردار اسلام کم است چه برسد به یک معبر، اما به نظر میرسد بلوار ۴۵ متری کوثر که در شورای قبلی هم مدنظر بوده اما سردار خود اجازه نمیدادند که در زمان حیات ایشان به نامشان ، نامگذاری شود ، در حال حاضر به این نام نامگذاری شود.
وی با بیان اینکه بازتاب این مراسم در سطح بینالمللی است، تصریح کرد: غیر از این موارد شهرداری کرمان فراخوانی در سطح ملی اعلام کرده تا تندیس این شهید والا مقام به دست بهترین هنرمندان ملی ساخته شود و بعد در جایی در خور شان ایشان یا در نزدیکی بیتالزهرا که موقوفه ایشان است، نصب شود.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: قاسم سلیمانی کرمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۳۹۱۴۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت دختران حاج قاسم از اصفهان تا خانه پدری
ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش میخواهیم غوغا به پا کنیم، میخواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری میکنیم؛ بهتر است اینطور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با کارهای شما به خطر نمیافتد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش میخواهیم غوغا به پا کنیم، میخواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری میکنیم؛ بهتر است اینطور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با دو تا بمب به خطر نمیافتد؛ تا زمانی که ما نوجوانان و جوانان به همراه مادران غیورمان در میدان هستیم، نمیگذاریم به وجبی از این خاک نگاهی چپ بیفتد.
زیارت کرمان پر از برکت و همراه با خاطرات خوش معنوی و زمانی برای همدلی است؛ در این هنگام آموختم که جز گفتن شکر در مواقع سختی چیزی بر زبانم جاری نباشد چراکه ما دختران حاج قاسم و پای کار این مکتب هستیم؛ سفرمان را از بهشت روی زمین اصفهان یعنی گلستان شهدا آغاز کردیم؛ ساعاتی پیش از حرکت همه با کوله پشتیهای سبک اربعینی یکی یکی در خیمه جمع شدیم، بر سر مزار شهدای عزیزمان شهید زاهدی، خرازی، کاظمی و هم رزمانشان رفتیم و اذن رفتن خواستیم.
ساعت موعد فرا رسید و به سوی مقصد راهی شدیم؛ در طی مسیر با سربندهای یازهرا (س)، لبیک یا خامنهای، یا علیاصغر و عکسهایی از شهیدان خرازی، همت، زینالدین، کاظمی و… را به شیشه اتوبوس زدیم تا وجود آنها را کنار خودمان و در طول مسیر حس کنیم؛ کتاب میخواندیم، با همسفریها درمورد شهدا، مکتب حاج قاسم، آرمان کشور و مواردی مختلفی صحبت میکردیم و سعی داشتیم بهتر به معنویات خود بپردازیم.
پنجشنبه صبح برای اقامه نماز جماعت بیدار شدیم، عجب صحنهای بود و چه جمعیتی از استان اصفهان آمده بود، بیش از چهل اتوبوس و این لحظات آماده میشدیم برای آن اجتماع پرشور؛ چفیهها را سر میکردیم و یکی یکی با نظم خاصی کنار هم و پشتسر هم مینشستیم. خادمان پرچمهایی با شعار «فلسطین کلید رمزآلود فرج است» و عکس زیبا حاج قاسم را به دستمان میدادند تا در مراسم با افتخار آن را دست گرفته و بالا ببریم.
همه جمع شدیم و معرکه بزرگ و حماسی مادر دختری در مصلی کرمان طنین گرفت؛ همه باهم یک صدا شعار میدادیم و میگفتیم: «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست، وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد و…» عجب صحنهای بود، چقدر دلنشین و پرغرور بود؛ آری باید بگویم که مردم و زنان میهن من چنین دلاوران غیوری هستند که همچون زینب کبری نمیگذارند علم این امت و ملت زمین بماند و خود به دل معرکه میزنند.
آرام آرم باید برای رفتن به بیت آماده میشدیم؛ بار خود را سبک کردیم، برای بغل دستی خود به یاد شهدا و با مداحی «حسین حسین میگیم میرویم کربلا» سربند برای هم بستیم، علم یا زهرا، یا مهدی و… را به دست گرفتیم، مداحی در باند پخش شد و پیادهروی ما از مصلی تا بیت آغاز شد؛ عجب قاب دشمن سوزی بود، عجب اتحادی بینمان موج میزد؛ چه مسیری را طی کردیم تا رسیدیم به بیت؛ آسمان اشک شوق میریخت، خیابانها بوی خاک و گل گرفته بودند، جمعیت دو هزار نفره ما ازدحامی را به وجود آورده بود که جای سوزن انداختن نداشت...
به بیتالزهرا (س) رسیدیم، جایی که حاج قاسم آن را به عشق حضرت فاطمه ساخت و در آن برای پرورش امت و اسلام، مراسم و فعالیتهای مختلفی را انجام میداد؛ چه جایی بود، چه معنویتی داشت، چه حس و حالی در آن نهفته بود، گویا به چند مکان به طور همزمان سفر کرده بودم… از گلیم پهن شده آبی رنگ زیبا که وصف حال دیدارهای رهبری را داشت گرفته تا فرش حرم امام حسین، حضرت زینب و ضریح قدیمی حضرت رقیه که اطراف تابوت حاج قاسم، همرزمش و شهید گمنام قرار گرفته بود.
پس از گذشت ساعاتی در این بیت نورانی، نوبت به نقطه متفاوت سفر میرسد؛ قرارمان ساعت عاشقی ۱:۲۰ در گلزار شهدای کرمان بود؛ همه اتوبوسها آرام آرام رسیدیم که در بدو ورود توفیق دیدار شهید گمنام ۱۹ ساله نصیبمان شد؛ چه مهمانیای بود آن شب… جوانی گمنام و هم سن و سال ما به استقبالمان آمده بود و چه لحظهای از این زیباتر؟!ته دلم میگفتم «حاجی خوب بلده از دختراش استقبال کنه! شکلات، شیرینی پنجرهای، کیک، چایی و…؛ الحمدلله که چنین پدری دلسوز و مهربانی داریم.»
در بین برنامهها یادی کردیم از دختر کوچولویی که به گلزار شهدا رفته بود تا شکلات پخش کند و برای سردار هم شکلات برد و سردار شکلات را با دستان خود در دهان نگین گذاشت؛ آری آن شب نگین هم میزبان ما بود و چقدر گریه کردیم با گریههایش و چه خاطراتی مرور شد...
دقایقی بر سر مزار رفتیم و خوب درد و دل این روزهایمان را برای حاجی گفتیم، عاقبت بخیری خواستیم، توفیق شهادت و…. پس از زیارت مزار او، نوبت به زائرانش رسید و همه ما بهدنبال مزار دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی میگشتیم؛ مزاری که خیلی بزرگ نبود، حوالی قد و قواره یک دختر نحیف ۱.۵، ۲ ساله؛ چه صحنهای بود، چقدر دردناک بود، فکر من پیش آن مردی بود که کل خانوادهاش را در یک روز از دست داده و در آن لحظات ما بودیم که با دلی جا مانده در گلزار شهدا کرمان راه افتادیم و به اصفهان آمدیم…
کد خبر 750958