Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایرنا، عبدالرحیم رحیمی روز سه شنبه در نشست شورای فرهنگ عمومی شهرستان در دفتر امام جمعه بروجرد افزود: مانند سردار شهیدقاسم سلیمانی شدن بسیار سخت است زیرا سردار با اخلاص عمیقی که داشت در دلها و قلبهای مردم جای گرفت.

وی اظهار داشت: سردار متعلق به تمام مردم از همه آحاد است، اخلاص شهید سلیمانی باعث شد شهادت پاداش مجاهدتهای او قرار بگیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی بیان کرد: ادامه راه سردار شهید قاسم سلیمانی باعث پیروزی ملتهای مسلمان خواهد شد و مسولان نیز باید اخلاص این شهید را سرلوحه امور خود قرار دهند. 
فرماندار بروجرد اضافه کرد: برنامه ها و جلسات شورای فرهنگ عمومی باید از قبل تصمیم گیری و تصویب بررسی و نباید وقت جلسات با دستورات جلسه قبلی گرفته شود.
رحیمی با اشاره به نزدیک شدن به زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در موضوع انتخابات نباید افراط و تفریط کرد، نمایندگان فعلی تا بعد از برگزاری انتخابات نماینده مردم هستند و حضورشان در مراسمات مختلف منع قانونی ندارد.
وی یادآور شد: قانون می گوید از زمانی که اسامی تایید نهایی نامزدها اعلام می شود نباید کار تبلیغاتی انجام شود.
وی با اشاره به نقش موثر رسانه ها در انتخابات گفت: خبرنگاران با تهیه گزارش های مختلف معیارها و ملاک های یک نماینده خوب را بررسی و اعلام‌کنند و ذهن مردم را برای اینکه انتخاب خوبی داشته باشند آماده نمایند.
رییس دادگستری بروجرد اظهارداشت: دشمنان برای حضور کم رنگ مردم در انتخابات برنامهریزی کرده بودند ولی خون پاک سردار شهید حاج قاسم سلیمانی همه توطئه های دشمنان را خنثی کرد.
حمیدرضا بوالحسنی افزود: ستاد ویژه رسیدگی به جرائم انتخاباتی تشکیل شده و به جرائم انتخاباتی رسیدگی می شود.
وی بیان کرد: قانون برای جرائم انتخاباتی قبل از زمان رسمی آغاز تبلیغات قانونی مصوب نکرده و این نقص و ایراد قانوگذار است.
وی اضافه کرد: فروش رای در دوره های گذشته وجود داشت ولی خرید رای توسط هیچ کاندیدایی ثابت نشد، مردم باید فرهنگ خود را بالا ببرند و از فروش آرای خود پرهیز کنند.
رییس دادگستری بروجرد ادامه داد: مشکلات اقتصادی باعث شده برخی از مردم آرای خود را به فروش بگذارند.

برچسب‌ها بروجرد فرمانداری بروجرد قاسم سلیمانی لرستان پروندهٔ خبری شهادت سردار سلیمانی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: بروجرد فرمانداری بروجرد قاسم سلیمانی لرستان بروجرد فرمانداری بروجرد قاسم سلیمانی لرستان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۱۲۵۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حتی با تولد فرزندش هم جبهه را ترک نکرد

 این یک بیت شعر با خط زیبای شهیدسید مهدی شاهچراغ برای همیشه به یادگار ماند: با صدهزار جلوه برون آمدی که من /با صدهزار دیده تماشا کنم تو را. شهیدسید مهدی شاهچراغ معلم و هنرمند خطاط بود. اما دغدغه جنگ و جبهه او را به میدان جهاد کشاند. سیدمهدی نه در دوران جنگ که پیش از آن در عرصه انقلاب و بیداری و آگاهی مردم و هم محلی‌هایش نسبت به ظلم رژیم شاه سهیم بود. شهید سیدمهدی شاهچراغ خیلی زود به آرزویش رسید و مزد مجاهدت‌های خود را در عملیات غرورآفرین الی بیت‌المقدس گرفت. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ او آسمانی شد، آنچه در ادامه می‌آید ماحصل همکلامی ما با محترم‌السادات شاهچراغ همسر شهید سیدمهدی شاهچراغ است. 

بی‌قرار رفتن بود

سیدمهدی متولد ۶ تیرماه سال ۱۳۳۸ دامغان بود. درسخوان بود و همزمان با درس و تحصیل کار هم می‌کرد. خدمت سربازی‌اش را در اصفهان سپری کرد. کمی بعد معلم شد و بعد از آن ازدواج کرد. همسرش می‌گوید: وقتی ازدواج کردم سنم کم بود. خیلی از کار‌های خانه را بلد نبودم. سیدمهدی من را در کار‌های خانه مثل آشپزی و لباس شستن کمک می‌کرد. همیشه نماز را اول وقت می‌خواند و من بلافاصله پشت سرش می‌ایستادم. نماز‌های جماعت‌مان را هیچگاه از یاد نمی‌برم. زندگی خوبی داشتیم. او در دوران انقلاب هم فعالیت داشت. چند روز قبل از پیروزی انقلاب بود. مردم راهپیمایی می‌کردند. سیدمهدی در جلوی صف راهپیمایان، عکس امام (ره) را به سینه چسبانده بود و شعار می‌داد. جمعیت به پادگان نزدیک می‌شد. سیدمهدی میان نظامیان رفت و گروهی از آنها را همراه خود میان مردم کشاند. بعضی‌ها می‌گفتند: «این چه کسی است که با جرأت آنها را به جمع ما می‌کشاند.» چند روز بعد پادگان‌های ارتش به دست مردم فتح شد. جنگ که شروع شد، سیدمهدی هم بیقرار رفتن شد. جهاد فرصت دوباره‌ای برای همسرم بود. او کار، درس و معلمی را به عشق حضور در میدان جهاد رها کرد و راهی شد. با اینکه ما منتظر تولد فرزندمان بودیم. اما همین هم مانع سیدمهدی نشد. 

 خبر تولد فاطمه

خدا خیلی زود فاطمه را به ما هدیه کرد. خبر تولدش را در جبهه به او دادند. دوستانش می‌گفتند: یکی از بچه‌ها فریاد زد: دختر سید مهدی متولدشده! همرزمانش که متوجه شدند، از شادی فریاد کشیدند و تبریک گفتند. شیرینی می‌خواستند. هرکس به نحوی سر به سر سیدمهدی می‌گذاشت. بعضی‌ها از دور می‌گفتند:مبارکه! عده‌ای هم می‌پرسیدند:اسم دخترت را چی می‌گذاری؟ سیدمهدی با خوشحالی جواب داد: فاطمه!

فرمانده گردان رو به سیدمهدی کرد و گفت:شما دیگر برگرد! خانمت به شما احتیاج دارد. بچه‌ها می‌خواستند از سیدمهدی خداحافظی کنند که او با حرفش همه را متعجب کرده و پاسخ داده بود: من تا آخرعملیات می‌مانم. 

 شهادت در بیت المقدس

همرزمش لحظه شهادت کنارش بود. ابوتراب کاتبی بعد‌ها برایم از آن لحظه اینگونه روایت کرد. آتش سنگینی بود. خمپاره‌ای به سنگرشان خورد به طرفشان رفتیم و صدای ناله‌ای شنیدیم. کمرش ترکش خورده بود. می‌دانستم که به تازگی پدر شده است. دو انگشتر در دست داشت. آنها را درآوردم و صورتم را نزدیکش بردم و گفتم: سیدجان! بگو هر چی می‌خواهی بگو! دهانش را باز کرد تا چیزی بگوید، اما نتوانست و همان لحظه به شهادت رسید. همسرشهید در ادامه می‌گوید وقتی به شهادت رسید کوچک‌ترین تغییری در صورتش ایجاد نشده بود. چهره‌اش همان بود که موقع خداحافظی آخر دیده بودیم. گویی خوابیده بود. 

 بدرقه با دعای خیر

قبل از رفتن به جبهه پیش پدرش رفت تا از او هم اجازه بگیرد. پدرش بعد‌ها برایم گفت سید مهدی آمد و در حالی‌که سرش پایین بود به من گفت: پدر! از شما اجازه می‌خواهم تا با خیال راحت به جبهه بروم. من هم نگاهی به او کردم و پاسخ دادم با وضعی که همسرت دارد من صلاح نمی‌بینم که تنهایش بگذاری! فردای همان روز برای وداع آخر آمد. من هم که اصرار سیدمهدی را برای رفتن دیدم، رضایت دادم و دعای خیرم را بدرقه راه او کردم و گفتم خدا پشت و پناهت!

 فاطمه و شهادت پدر

خیلی طول نکشید که خبر شهادت سیدمهدی را برای خانواده آوردند. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ در عملیات الی بیت‌المقدس سیدمهدی به آرزویش رسید. تشییع پیکر شهید خیلی شلوغ بود. بسیاری از مردم آمده بودند تا حضورشان تسلی خاطر بازماندگان باشد. فاطمه، چند روزه بود. دائم گریه می‌کرد. فاطمه را روی سینه پدر شهیدش گذاشتند آرام شد. 

از شهید سیدمهدی شاهچراغ وصیتنامه‌ای بر جا ماند که در یازدهمین روز از اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ و تنها چند روز قبل از شهادتش آن را نوشت. شهید سیدمهدی شاهچراغ بسیار ولایت‌مدار بود. او در این نوشتار در کنار توصیه‌هایی که به خانواده داشت از ملت ایران خواسته بود که برای امام دعا کنند.

منبع: روزنامه جوان 

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • افتتاح مجتمع آبرسانی شهید سلیمانی
  • اهدای قهرمانی تیم ملی فوتسال به سردار سلیمانی و سپاه | تصویـر
  • (عکس) اهدای پیراهن تیم ملی فوتسال به سردار سلیمانی
  • تجلیل ازاعضای شوراهای اسلامی شهرستان نقده
  • کلنگ‌زنی ۶۰واحد مسکن مددجویی در چهارمحال و بختیاری توسط سپاه
  • مگر ما مرده باشیم که یکی از این خانواده به‌دست داعش شهید شوند
  • تجدید پیمان دختران و مادران نصف‌جهان با سردار دل‌ها
  • فیلم| واکنش شهید سردار سلیمانی به یک تصمیم در فصل پنجم سریال پایتخت
  • حتی با تولد فرزندش هم جبهه را ترک نکرد
  • مخالفت حاج‌قاسم سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی