معافیت مالیاتی برای اژدهایی که شادی کودکان را بلعیده است
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۴۱۴۸۶۱
وزیر سابق آموزش و پرورش معتقد است که کنکور و مؤسسات به اصطلاح آموزشی چون اژدها، شادی و نشاط کودکان را بلعیدهاند و ما نهتنها این تومور بدخیم را جراحی نمیکنیم بلکه معافیت مالیاتی میدهیم.
خبرگزاری فارس ـ گروه آموزش و پرورش: در بحث بودجه دولت، مدتی است که درباره درآمدهای مالیاتی سخن گفته میشود و اینکه گروه یا افرادی هستند که از بدون دلایل مستند و متقن از مالیات معاف هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از این گروهها که در رسانهها نیز از آن برده شده است، موسسات آموزشی و کنکوری است؛ موسساتی که عنوان میشود درآمدهای میلیاردی دارند اما از معافیتهای مالیاتی بهرهمند هستند.
محسن حاجیمیرزایی وزیر آموزش و پرورش ششم مهر ماه در جلسه مشترک شورای آموزش و پرورش کرمانشاه و خیرین مدرسهساز اظهار کرد: اقتصاد ۱۰ هزار میلیاردی حول محور کنکور شکل گرفته است و ارزش افزوده در جهت اهداف تعلیم و تربیت ندارد یعنی راه این اقتصاد اشتباه است و به بیراهه رفته است. این ظرفیت اگر در جای مناسب هزینه شود، به ثمر میرسد.
سید محمد بطحایی وزیر سابق آموزش و پرورش هم در مدت وزارت، خیلی چوب لای چرخ مؤسسات کنکوری گذاشت و با تصویب قوانینی تلاش کرد که حضور آنها در مدارس کمرنگ شود.
وی چندی پیش در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: بارها گفتهام کنکور و مؤسسات به اصطلاح آموزشی چون اژدها، شادی و نشاط کودکان را بلعیدهاند. برخی خبرگزاریها گفتهاند این اژدهای به ظاهر آموزشی ۴٠ هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد.
بطحایی ادامه داد: خداوند را سپاس که حساسیت جامعه و رسانهها نسبت به این فاجعه آموزشی بالا رفته است. اما ما نهتنها این تومور بدخیم را جراحی نمیکنیم بلکه معافیت مالیاتی میدهیم و مسیر جنایت خاموش را برایشان هموارتر میکنیم!
اما آیا مؤسسات آموزشی و کنکوری، از معافیت مالیاتی برخوردارند و چرا تاکنون هیچکس اقدامی انجام نداده است؟
سعیدصالح مدیرکل مدارس و مراکز غیردولتی وزارت آموزش و پرورش در این خصوص اظهار کرد: در قانون تأسیس و اداره مدارس غیردولتی دو دسته واحد آموزشی و پرورشی تعریف شده است؛ مدرسه واحدی آموزشی و پرورشی است که آموزشهای رسمی از پیش دبستانی تا پایان دوره متوسطه را ارائه میدهد.
به وزارت آموزش و پرورش اجازه داده میشود سالانه معادل 4 درصد شهریه توسط مراکز را دریافت و به حساب درآمدهای خزانهداری کل کشور واریز کند
وی ادامه داد: مورد بعدی مراکزی هستند که تعریف آن در قانون موجود است از جمله مؤسسات کنکور، آموزشگاههای زبان، کانونهای فرهنگی ـ تربیتی ـ پرورشی که مجوز خود را از آموزش و پرورش و طبق ماده 19 مصوب مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای نگهبان دریافت کردهاند.
صالح تصریح کرد: مدارس غیردولتی در برخورداری از تمام تخفیفات، ترجیهات، معافیتهای مالیاتی و عوارض مانند مدارس دولتی هستند یعنی معافیت مالیاتی دارند. اما این شرایط شامل مراکز غیردولتی نمیشود و طبق ماده 20 قانون مصوب به وزارت آموزش و پرورش اجازه داده میشود سالانه معادل 4 درصد شهریه توسط مراکز را دریافت و به حساب درآمدهای خزانهداری کل کشور واریز کند.
بر اساس گفتههای مدیرکل مدارس و مراکز غیردولتی، 4 درصد شهریه مراکز به حساب درآمدهای خزانهداری کل کشور واریز میشود.
صالح گفت: وجوه واریزی از این محل مطابق اعتبارات مصوب درقوانین در اختیار سازمان مدارس غیردولتی قرار میگیرد تا این سازمان، آن را برای نظارت و کیفیت بخشی به امور آموزش و پرورش غیردولتی مناطق محروم و کم برخوردار هزینه کند و مبلغ دریافتی به عنوان علیالحساب مراکز مذکور تلقی و در مفاصاحساب مالیاتی آنان لحاظ شود.
وی ادامه داد: ملاک عمل آموزش و پرورش از قانون تأسیس ناشی میشود؛ در همین قانون مراکز آموزشی از مالیات معاف نیستند و قاعدتا ملاک عمل ماست؛ طبق مکاتبات سازمان مدارس و مراکزغیردولتی با سازمان امور مالیاتی کشور نیز مذاکراتی درخصوص نحوه محاسبه این مبالغ انجام شده است و عملا مراکز درحال پرداخت مالیات هستند.
البته 4 درصدی که عنوان شده است به عنوان مالیات از مؤسسات آموزشی اخذ میشود، واقعا عدد سؤال برانگیزی نسبت به مالیاتی است که شرکتها پرداخت میکنند!
مدیرکل مدارس و مراکز غیردولتی اظهار کرد: صنعتی به نام کنکور وجود دارد که آموزش و پرورش یکی از معلولهای آن است یعنی 12 سال تلاشِ معلم، مدیر و دانشآموز را در 250 تست خلاصه میکنیم لذا معلم را از پایه اول درگیر کنکور میکنیم و باید پاسخگوی همه باشد در حالی که نقشی در آن نداریم.
اگر طبق قانون قرار است از مؤسسات آموزشی مالیاتی اخذ شود مسلما باید اخذ شود و دستگاههای مسؤول این امر باید اقدام کنند.
وی با بیان اینکه کنکور ، فیلتری شده برای کسی که میخواهد به دانشگاه برود، گفت: این صنعت شامل فعالیتها و اقدامات متنوعی شده است؛ برخی در تولید تست، برخی چاپ کتاب که مجوزهای آن توسطه سایر دستگاهها صادر میشود و اگر طبق قانون قرار است مالیاتی اخذ شود مسلما باید اخذ شود و دستگاههای مسؤول این امر باید اقدام کنند.
صالح تصریح کرد: مراکز، از آموزش و پرورش مجوز میگیرند و کلاسهایی برای کنکور دایر میکنند و باید مالیاتش را پرداخت کنند اما برخی مراکز ممکن است فعالیتشان را متنوع کرده و برای انتشاراتشان از وزارت ارشاد مجوز بگیرند یا مرکز خیریه و یا NGO تشکیل داده و مجوزش را از وزارت کشور دریافت کنند؛ در اینجا به آموزش و پرورش مربوط نمی شود.
محمد باسط درازهی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در پاسخ به این پرسش که چرا مؤسسات کنکوری باید معاف از مالیات باشند، گفت: هیچ ضرورتی وجود ندارد که موسساتی چون موسسات کنکور که گردش مالی خوبی هم دارند، معاف از مالیات باشد.
چه دلیلی دارد مؤسسهای که هزاران میلیارد تومان گردش مالی دارد از پرداخت مالیات معاف شود؟
وی ادامه داد: ما نباید خیلی از گروههای جامعه را از پرداخت مالیات معاف کنیم. در حال حاضر ما از معلمان که حقوق 2 میلیون تومانی دارند، از نیروی خرید خدماتی که ماهیانه 700 هزار تومان حقوق می گیرد و از کارگر شهرداری که صبح تا شب و شب تا صبح بیدار است و زحمت میکشد، مالیات اخذ میکنیم و با وجود این، چه دلیلی دارد موسسهای که هزاران میلیارد تومان گردش مالی دارد از پرداخت مالیات معاف شود؟
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: چه دلیلی دارد پزشکی که ماهیانه 500 میلیون تومان درآمد دارد و موسسات کنکور که درآمد بالایی دارند، مالیات پرداخت نکنند؟ این تبعیض، تبعیض فاحش و ناروایی است و مالیات باید از آحاد مردم اخذ شود، همچنان که ما از پایین ترین قشر و معلمان مالیات اخذ میکنیم پس معافیت مالیاتی موسسات کنکور باید حذف شود و این گروه هم باید مالیات خود را پرداخت کنند.
آنچه مسلم است باید در بحث مالیات مؤسسات آموزشی بازنگری صورت گیرد و در این مسیر تکلیف مدارس غیردولتی، مؤسسات آموزشی و مؤسسات کنکوری روشن شود.
مدیرکل مدارس و مراکز غیردولتی در این خصوص معتقد است: 17 هزار مدرسه غیردولتی در اقصی نقاط کشور درحال فعالیتند که بعضی از آنها فقط 20 دانشآموز دارند و برخی هم تخفیف زیادی در شهریه میدهند؛ در حالی که اجاره بها 80 درصد رشد داشته و تورم شدید گریبانگیر آنان هم هست؛ انواع عوارض شهرداری را هم پرداخت میکنند.
وی تصریح کرد: در اینچنین مباحثی باید به جمیع شرایط مخاطبان یعنی اولیا ، دانش آموزان، موسسان و نظام تعلیم و تربیت توجه نموده و از اظهار نظرهای غیرکارشناسانه که به اعتماد مردم آسیب میزند نیز پرهیز شود.
به گزارش فارس، هرچند که گفته مدیرکل مدارس و مراکز غیردولتی درست است اما واقعا آن تعداد حتی کم از مدارس غیردولتی که شهریههای بسیار بالا میگیرند و لاکچری هستند باید با مدارس غیردولتی در حاشیه شهرها یکسان باشند؟
آیا میزان 4 درصدی که از شهریه مؤسسات آموزشی اخذ میشود واقعا در این مدت اخذ شده است و آیا این میزان در برابر درآمدهای آنها، عادلانه است؟
به نظر میآید این موضوع نیاز به بررسی کارشناسی دارد و باید در این خصوص بررسی دقیقی صورت گیرد.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: آموزش و پرورش مالیات کودکان معافیت مالیاتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۱۴۸۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مدارس کار راهکاری برای کاهش ترک تحصیل / برنامه درسی هنوز برمبنای دهه ۶۰ است
زارعی معلم و دانشآموخته دکتری تعلیم و تربیت در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درخصوص دلایل ترک تحصیل کودکان و نوجوانان گفت: پس از کرونا آمار ترک تحصیل افزایش یافت و در سال ۹۸-۹۹ بیشترین آمار ترک تحصیل را در مقطع متوسطه اول و دوره ابتدایی داشتیم. بعد از آن هم اگرچه ترک تحصیل با شدت کمتری اتفاق افتاد اما این موضوع در دوره متوسطه دوم بیشتر شد.
بیشتر بخوانید علت ترک تحصیل در روستاهای مرزی از زبان معلم نمونه کشوروی با بیان اینکه ترک تحصیل دو جنبه دارد و یکی ناشی از ساختارهای اجتماعی و دیگری نشات گرفته از ساختارهای آموزشی است، عنوان کرد: در روستاها آمار ترک تحصیل به ویژه در دوره متوسطه و میان پسران بیشتر است و حتی مشاهدات میدانی ما حاکی از این است که امکان دارد آمار بیش از چیزی باشد که اعلام میشود.
کارشناس آموزش و پرورش درخصوص نقش ساختارهای اجتماعی در ترک تحصیل، عنوان کرد: وقتی نوجوان ما میبیند، کسانی که به سختی تحصیل کردهاند، جایگاه اجتماعی خوبی ندارند و درآمدهای آنها مطلوب نیست، به این فکر میکند که اگر وقت خود را برای تحصیل نگذارد و مثلا کارتن جمع کند، درآمد بهتری خواهد داشت. او فکر میکند که اگر از ۱۵ سالگی کار کند، تا ۳۰ سالگی هم صاحب خانه میشود و هم خودرو اما با درس خواندن از چرخه اقتصادی عقب میماند.
وی ادامه داد: خانواده هم نقش مهمی دارد و شاید به ظاهر ترک تحصیل را تائید نکند اما در عمل باعث میشود که نوجوان به این سمت برود. وقتی خانواده برای رشد و دانایی کودک وقت نمیگذارد و انگیزههای او را تقویت نمیکند، او را به سمت ترک تحصیل هدایت میکند. خانوادههایی که کودکانشان ترک تحصیل میکنند در زبان مخالف هستند اما در عمل با کودک و نوجوان همراه نبودهاند که او فرصت و انگیزه علمآموزی داشته باشد.
بنویسید ترک تحصیل ناشی از ساختارهای آموزشیدکتری تعلیم و تربیت با اشاره به اینکه آموزش و پرورش به لحاظ نهادی در جامعه در اولویت قرار ندارد، بیان کرد: نگاه بچهها به مدرسه اینطور نیست که برای یادگرفتن چیزهای جدیدی به مدرسه بیایند که میتواند زندگی آنها را تغییر دهد. از طرفی آموزش و پرورش در میان سایر نهادها، نهادی مصرف کننده است که چندان برای آن هزینه نمیشود تا راندمان آموزشی افزایش پیدا کند.
برنامه درسی مدارس ما غیرمنعطف استزارعی درخصوص نواقص ساختار آموزش و پرورش و تاثیر آن در ترک تحصیل توضیح داد: برنامه درسی مدارس ما غیرمنعطف است. این برنامه برای ۸۵ میلیون ایرانی که شرایط کاملا متفاوتی از یک دیگر دارند، یکسان است؛ درحالی که ساختار زندگی اجتماعی افراد باهم متفاوت است. این باعث میشود که افراد حس کنند، تحصیل نمیتواند چیزی به زندگی آنها اضافه کند.
وی اضافه کرد: تعداد کسانی که با وجود مشکلات از مناطق محروم تلاش کردهاند و رتبههای تک رقمی کنکور شدهاند، بسیار اندک است و اگر بخواهیم درباره عموم جامعه صحبت کنیم نمیتوانیم این گروه را ملاک قرار دهیم و باید کلیت را ببینیم که در زیر فشارها کم میآورند. در شرایط عمومی برنامه آموزشی با سبک زندگی افراد سنخیتی ندارد و درسی که میخوانیم هم کافی نیست؛ مثلا میبینیم که یک نوجوان تحصیل کرده و کسی که در پایه نهم درس را کنار گذاشته از نظر معلومات تفاوتی باهم ندارند.
جای خالی مهارتآموزیدکتری تعلیم و تربیت توضیح داد: برنامه درسی مشکلات و چالشهای زندگی افراد را حل نمیکند و میلی برای زندگی کردن در فرد ایجاد نمیکند. یکی از نکات مثبت مدارس فنلاند، تاکید بر آموزش مهارتهای زندگی است. سواد زندگی در دنیای امروز را باید به بچهها بیاموزیم.
کتابها همچنان براساس ویژگی کودکان و نوجوانان دهه ۶۰ و ۷۰ استوی افزود: از جهتی آموزش در کشور ما علممحور است و جای خالی مهارتآموزی احساس میشود. ۹۰ درصد دانشآموزان من دوست دارند که مهارت بیاموزند و کار عملی کنند اما محتوای درسی تاکید بر علم دارد. در چنین شرایطی که مهارتهای عمومی، توانایی شاد زیستن و راه زندگی درست در مدارس آموزش داده نمیشود، برخی از دانشآموزان انگیزه تحصیل را از دست میدهند. نسل ما تغییر کرده و شکاف نسلی اتفاق افتاده اما کتابها همچنان براساس ویژگی کودکان و نوجوانان دهه ۶۰ و ۷۰ است.
شکاف نسلی در آموزش دیده نمیشودزارعی بیان کرد: من به عنوان معلمی که با دانشآموزان نوجوان کار میکنم، میگویم که شکاف نسلی هر پنج سال یک بار اتفاق میافتد اما این شکاف در ساختار آموزش دیده نمیشود. از دوره ابتدایی تا پایه نهم را تعلیم تربیت عمومی میگوییم که رنگ و بوی ضعیفی دارد و بار علمی آن قویتر است و بعد از آن هم وقتی مهارتی نمیآموزند، انگیزه برای ماندن ندارند.
کارشناس آموزش و پرورش معتقد است که فضای مدارس هم شادی و نشاط کافی ندارد. وی در این باره توضیح داد: ما فعالیتهای دانشآموزمحور نداریم و فضای مدارس دانشآموزان را به سمت انزواطلبی میبرد. زنگهای ورزش هم مورد توجه قرار نمیگیرند. در هفته ۲ ساعت زنگ ورزش داریم که امکاناتی هم برای آن وجود ندارد.
دکتری تعلیم و تربیت بر این باور است که نهادهای موازی با آموزش و پرورش در جذب کودکان و نوجوانان موفقتر عمل کردهاند. وی در این باره گفت: برای مثال باشگاههای ورزشی، کلاسهای هنری و موسسات آموزشی محتوای جذابتری ارائه میدهند و آموزشی که در مدارس ارائه میشوند، سنتی و قدیمی هستند.
برخی معلمها بروز نیستندوی ادامه داد: از طرفی جذب معلم در آموزش و پرورش هم ساختار درستی ندارد. معمولا معلمهایی که جذب میشوند افراد بروزی نیستند و علم ارتباط با نوجوان را ندارند. ضعف نیروی انسانی اگرچه درصد کمی در ترک تحصیل دارد اما به عنوان عاملی ثانویه میتوان به آن پرداخت.
طرحهای آموزشی که در اجرا شکست میخورندزارعی در پاسخ به این سوال که آیا طرحهای آموزشی شبیه به طرح شهاب و یا مهارتآموزی میتوانند، در هدایت تحصیلی درست بچهها و ایجاد انگیزه موثر باشند، گفت: واقعیت این است که طرح شهاب که در راستای استعدادیابی اجرا شد، به درستی اجرا نمیشود. طرح ایران مهارت هم اینطور اجرا میشود که مدارس بچهها را به مراکز آموزشی ارجاع میدهند تا مهارتی یاد بگیرند اما باید درنظر گرفت که چه خانوادههایی به این طرح توجه میکنند؛ نوجوانی که خانواده فرهیختهای دارد، بدون نیاز به این طرح از سوی خانواده برای آموختن مهارت هدایت میشود اما مشکل ما در مورد خانوادههایی است که اصلا این موضوع در اولویت آنها نیست.
وی افزود: برخی افرادی که ترک تحصیل میکنند در خانوادههایی قرار دارند که حاشیهنشین هستند، اولویت در آنها علم و دانایی نیست و مشکلات معیشتی دارند و آسیبهای اجتماعی در آنها زیاد است. چنین خانوادهای به اینکه نوجوان خود را برای مهارتآموزی به موسسهای خارج از مدرسه بفرستد، فکر نمیکند. از طرفی این طرح هزینهبر است و آموزش و پرورش از مدارس خواسته که بخشی از آن را تقبل کنند اما مدرسه بودجه بسیار کم و محدودی دارد و در مقابل خانوادههای آسیبپذیر هم از طرح استقبال نمیکنند. کارشناس آموزش و پرورش اضافه کرد: بعنوان مثال بودجه مدرسه ما در روستایی در همدان ۵۰۰ هزار تومان است و در تامین هزینههای خود هم دچار مشکل است.
فقر اقتصادی رابطه مستقیمی با ترک تحصیل دارددکتری تعلیم و تربیت با بیان اینکه بیشترین آمار ترک تحصیل مربوط به روستاها و حاشیه شهرها است، عنوان کرد: در این مناطق هم فقر اقتصادی رابطه مستقیمی با ترک تحصیل دارد. بچهها به ویژه پسرها درگیر کار کردن میشوند و نمیتوان به لحاظ قانونی این نوجوانان را مجبور به حضور در مدرسه کرد اما میتوان با راهاندازی مدارس کار پیوند آنها را با مدرسه حفظ کرد.
وی درخصوص ویژگیهای مدارس کار توضیح داد: مدارس کار به این شکل هستند دانشآموز میتواند زمانی در مدرسه حاضر باشد و قسمتی از زمان هم به آموزش مهارتی برای افزایش درآمد و رشد او در کار اختصاص پیدا میکند. برخی خانوادهها نیاز دارند که نوجوانشان در تامین معیشت خانواده نقش داشته باشد و وقتی رفع مشکل اقتصادی او کار راحتی نیست، حداقل میتوان با کمک چنین مدارسی مهارت و توانمندی نوجوان را افزایش داد. یک مدرسه غیرانتفاعی در محله دروازهغار تهران در کشور این مدل را اجرا میکند اما نمونه مشابه دیگری نداریم.
یکی از دلایل ترک تحصیل در دختران ۱۲ تا ۱۵ ساله، ازدواج استکارشناس آموزش و پرورش با اشاره به اینکه یکی از دلایل ترک تحصیل در دختران ۱۲ تا ۱۵ ساله، ازدواج است، عنوان کرد: به دلیل اینکه در روستا تدریس میکنم، بارها شاهد این موضوع بودهام که دخترها به دلیل ازدواج از تحصیل بازمیمانند. بارها با خانواده این دختران صحبت کردم تا اجازه دهند که به مدرسه بازگردند. اگر قانونی وجود داشت که خانوادههایی را که دخترانشان در سن کم ازدواج و ترک تحصیل میکنند، بازخواست میکرد، آمار ترک تحصیل در دختران به ویژه در روستاها کاهش پیدا میکرد. دانشآموزی داشتم که در ۱۳ سالگی طلاق گرفت و چنین نوجوانی در معرض آسیبهای متعددی قرار میگیرند. کاش قانونی داشتیم که با کمک آن بچهها را حتی اگر ازدواج هم کرده بودند، به مدرسه بازمیگرداندیم.
وی ادامه داد: یکی از راهکارهای هلند برای کاهش آمار ترک تحصیل اجباری کردن آموزش عمومی است. مثلا میتوان در کشور ما هم آموزش عمومی که شامل دوره ابتدایی و متوسطه اول تا پایه نهم میشود را اجباری کرد و والدین کسانی که ترک تحصیل میکنند در دادگاه حاضر شده و توضیح دهند. این کار تاحدی ترک تحصیل را حداقل در سن ۱۲ تا ۱۴ سال کاهش میداد. سطح بندی کردن دروسیکی دیگر از ابتکارات هلند این است که دروس سطحبندی دارند و فرصت های هم وجود دارد که دانشآموزان میتوانند بین آن دو سطح جا به جا شوند و متناسب با توانمندی خود آموزش ببینند. ما برای همه دانشآموزان محتوای درسی یکسان طراحی کردهایم و در پایه نهم از همه آنها امتحان کشوری میگیریم و بر آن اساس شرایط آنها را میسنجیم و در حالی که اکثریت دانش آموزان علاقه به درس ندارند.
نواقص هنرستانها و تاثیر آن در ترک تحصیلزارعی با بیان اینکه ترک تحصیل در دوره متوسطه هم در میان دختران و هم پسران آمار بالایی دارد، توضیح داد: در دختران بیشتر مسئله ازدواج مطرح است و پسران هم معمولا به سمت اشتغال میروند. این آمار در روستاها بیش از شهرها است. یکی از دلایل این است که تعداد هنرستانها در روستاها به شدت کم است و این خود بستری برای ترک تحصیل ایجاد میکند. یا اگر هنرستانی هست، به لحاظ ساختاری درست عمل نمیکند و کار عملیاتی در آن انجام نمیشود. وقتی هنرستان ضعیف است، دانشآموز فکر میکند که اگر در کارخانهای کارآموزی کند یا حتی در ضایعاتی کار کند، درآمد بیشتری خواهد داشت.
کارشناس آموزش و پرورش درخصوص نواقص هنرستانها و تاثیر آن در ترک تحصیل توضیح داد: هنرستانها مطابق نیاز جوامع گسترش پیدا نمیکنند. رشتههای محدودی برای هنرستانها وجود دارد. هنرستانها باید مطابق نیاز صنعت و خدمات باشند. اگر مثلا هنرستانهای کشاورزی، صنایع غذایی، باغداری و غیره افزایش پیدا میکردنددر روستاها و مطابق با اقتصاد روستایی صنایع تبدیلی را جهت حرفه آموزی و درآمد زایی، مشکل ترک تحصیل انقدر بزرگ نمیشد. وجود این هنرستانها کمک میکند که دانشآموز بداند، میتواند مهارتی یاد بگیرد که در محیط زندگی او کاربرد دارد.
وی تاکید کرد: از جهتی ما ساختار آموزشی پیچیدهای برای هنرستان تعریف کردهایم چراکه دانشآموزانی که به سمت هنرستان میروند معمولا حافظهمحور نیستند و به کار عملیاتی علاقه دارند اما نحوه آموزش اینگونه نیست. اگر دوره آموزشی در هنرستان کوتاه مدت میشد به دوسال جهت کاهش آسیب اجتماعی و دور نشدن از فضای آموزشی موقعیتی فراهم میشد که در همان دوران سربازی می رفتند و در ارگانهای مختلف کار کنند، خود انگیزهای برای ادامه تحصیل بود.
انتهای پیام /
پرستو خلعتبری کد خبر: 1228197 برچسبها وزارت آموزش و پرورش