شهید سلیمانی اولین و بزرگترین شهید گام دوم انقلاب است/ انتقام از آمریکا نباید عقب بیافتد
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۴۲۲۱۶۳
امام جمعه پیشوا گفت: شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی اولین و بزرگترین شهید گام دوم انقلاب اسلامی است و انتقام سخت از آمریکای تروریست به هیچ وجه نباید عقب بیافتد.
به گزارش خبرگزاری فارس از پیشوا، حجتالاسلام و المسلمین روحالله باقری امام جمعه پیشوا شامگاه امروز در آیین گرامیداشت شهدای مقاومت و شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در مسجد علیبنموسیالرضا(ع) این شهرستان اظهار کرد: در این ایام ملت ایران و کشورهای مقاومت که دل شکستهاند و داغ سنگینی را تحمل میکنند، عشق خود را به اهل بیت و انقلاب تمام و کمال نشان دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: متاسفانه تعدادی از عزیزان و مشتاقان به مکتب عشق و شهادت در کرمان جان خود را از دست دادند، خداوند متعال روح این عزیزان را با شهدا محشور کند.
حجتالاسلام باقری با اشاره به حضور پرشور مردم در تشییع شهید قاسم سلیمانی عنوان کرد: جمعیت ۷ میلیونی در تهران و میلیونها نفر جمعیت در دیگر شهرها برای تفکر قاسم سلیمانی آمدند، سلیمانی در مکتب اهل بیت و دین و مقاومت رشد کرد، در این مکتب را امام عزیز باز کرد و مقام معظم رهبری ۳۰ سال زنده نگه داشته است.
باقری با اشاره به اینکه آمریکا و ترامپ با این اقدام ترسیده است، بیان کرد: دهانها باید برای بعضی از افراد در کشور بسته شود و قفل زده شود؛ آن زمانی که سر شیعیان را میبریدند و شیعه را به حساب نمیآوردند گذشت و تمام شد وقتی درباره بالاترین رده و قله سپاه ایران این مردک ملعون ترامپ اظهار نظر میکند یعنی خیلی ترسیده است.
وی با بیان اینکه امروز به شهدای مقاومت و ابومهدی و قاسم سلیمانی مدیون هستیم، ادامه داد: حتما یک مسئله الهی پشت سر این خروش میلیونی مردم در تشییع شهدای مقاومت است، سلیمانی یک سیاسمدار در تراز انقلاب اسلامی بود قاسم سلیمانی یک جلسه با پوتین رئیس جمهور روسیه گذاشت و او را قانع کرد.
حجتالاسلام باقری با بیان اینکه باید هرچه زودتر انتقام گرفته شود، اذعان کرد: امروز مردم تشنه انتقام سخت و دردآور هستند بنابراین این انتقام نباید عقب بیافتد.
امام جمعه پیشوا تصریح کرد: روحیه شهادت طلبی و انتقامگیری مردم در این روزها مانند روحیه اول انقلاب شده است، شهید سلیمانی در گام دوم انقلاب اولین و بزرگترین شهید است مردم را بیدار کرد و برگرداند خیلیها باورشان شده بود با اتفاقات آبان ایران نابود میشود خون قاسم سلیمانی کشور را نجات داد و خیلیها را رسوا میکند.
حجتالاسلام باقری در پایان با اشاره به شهادت شهید بهشتی خاطرنشان کرد: همانطور که با شهادت شهید بهشتی منافقین رسوا شدند با شهادت شهید سلیمانی استکبار داخلی و خارجی هم رسوا میشوند، این انتقام را فقط طرف مسئولین نظامی نبریم آنها باید جواب قاطعانه دهد به موقع جواب میدهند اما بقیه مدیران وظیفهای ندارند؟
وی افزود: سپاه و ارتش آماده هستند و انتقام سختی خواهیم گرفت؛ همه مردم باید با کارهای خود با خرید کالای ایرانی و دانستن سبک زندگی ایرانی از دشمن انتقام بگیرند مطالبه جدی مردم انتقام سخت است انتقامی که آمریکاییها از این منطقه بروند.
انتهای پیام/ح/پ/ث30
منبع: فارس
کلیدواژه: شهید قاسم سلیمانی آمریکا انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۲۲۱۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت دختران حاج قاسم از اصفهان تا خانه پدری
ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش میخواهیم غوغا به پا کنیم، میخواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری میکنیم؛ بهتر است اینطور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با کارهای شما به خطر نمیافتد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش میخواهیم غوغا به پا کنیم، میخواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری میکنیم؛ بهتر است اینطور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با دو تا بمب به خطر نمیافتد؛ تا زمانی که ما نوجوانان و جوانان به همراه مادران غیورمان در میدان هستیم، نمیگذاریم به وجبی از این خاک نگاهی چپ بیفتد.
زیارت کرمان پر از برکت و همراه با خاطرات خوش معنوی و زمانی برای همدلی است؛ در این هنگام آموختم که جز گفتن شکر در مواقع سختی چیزی بر زبانم جاری نباشد چراکه ما دختران حاج قاسم و پای کار این مکتب هستیم؛ سفرمان را از بهشت روی زمین اصفهان یعنی گلستان شهدا آغاز کردیم؛ ساعاتی پیش از حرکت همه با کوله پشتیهای سبک اربعینی یکی یکی در خیمه جمع شدیم، بر سر مزار شهدای عزیزمان شهید زاهدی، خرازی، کاظمی و هم رزمانشان رفتیم و اذن رفتن خواستیم.
ساعت موعد فرا رسید و به سوی مقصد راهی شدیم؛ در طی مسیر با سربندهای یازهرا (س)، لبیک یا خامنهای، یا علیاصغر و عکسهایی از شهیدان خرازی، همت، زینالدین، کاظمی و… را به شیشه اتوبوس زدیم تا وجود آنها را کنار خودمان و در طول مسیر حس کنیم؛ کتاب میخواندیم، با همسفریها درمورد شهدا، مکتب حاج قاسم، آرمان کشور و مواردی مختلفی صحبت میکردیم و سعی داشتیم بهتر به معنویات خود بپردازیم.
پنجشنبه صبح برای اقامه نماز جماعت بیدار شدیم، عجب صحنهای بود و چه جمعیتی از استان اصفهان آمده بود، بیش از چهل اتوبوس و این لحظات آماده میشدیم برای آن اجتماع پرشور؛ چفیهها را سر میکردیم و یکی یکی با نظم خاصی کنار هم و پشتسر هم مینشستیم. خادمان پرچمهایی با شعار «فلسطین کلید رمزآلود فرج است» و عکس زیبا حاج قاسم را به دستمان میدادند تا در مراسم با افتخار آن را دست گرفته و بالا ببریم.
همه جمع شدیم و معرکه بزرگ و حماسی مادر دختری در مصلی کرمان طنین گرفت؛ همه باهم یک صدا شعار میدادیم و میگفتیم: «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست، وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد و…» عجب صحنهای بود، چقدر دلنشین و پرغرور بود؛ آری باید بگویم که مردم و زنان میهن من چنین دلاوران غیوری هستند که همچون زینب کبری نمیگذارند علم این امت و ملت زمین بماند و خود به دل معرکه میزنند.
آرام آرم باید برای رفتن به بیت آماده میشدیم؛ بار خود را سبک کردیم، برای بغل دستی خود به یاد شهدا و با مداحی «حسین حسین میگیم میرویم کربلا» سربند برای هم بستیم، علم یا زهرا، یا مهدی و… را به دست گرفتیم، مداحی در باند پخش شد و پیادهروی ما از مصلی تا بیت آغاز شد؛ عجب قاب دشمن سوزی بود، عجب اتحادی بینمان موج میزد؛ چه مسیری را طی کردیم تا رسیدیم به بیت؛ آسمان اشک شوق میریخت، خیابانها بوی خاک و گل گرفته بودند، جمعیت دو هزار نفره ما ازدحامی را به وجود آورده بود که جای سوزن انداختن نداشت...
به بیتالزهرا (س) رسیدیم، جایی که حاج قاسم آن را به عشق حضرت فاطمه ساخت و در آن برای پرورش امت و اسلام، مراسم و فعالیتهای مختلفی را انجام میداد؛ چه جایی بود، چه معنویتی داشت، چه حس و حالی در آن نهفته بود، گویا به چند مکان به طور همزمان سفر کرده بودم… از گلیم پهن شده آبی رنگ زیبا که وصف حال دیدارهای رهبری را داشت گرفته تا فرش حرم امام حسین، حضرت زینب و ضریح قدیمی حضرت رقیه که اطراف تابوت حاج قاسم، همرزمش و شهید گمنام قرار گرفته بود.
پس از گذشت ساعاتی در این بیت نورانی، نوبت به نقطه متفاوت سفر میرسد؛ قرارمان ساعت عاشقی ۱:۲۰ در گلزار شهدای کرمان بود؛ همه اتوبوسها آرام آرام رسیدیم که در بدو ورود توفیق دیدار شهید گمنام ۱۹ ساله نصیبمان شد؛ چه مهمانیای بود آن شب… جوانی گمنام و هم سن و سال ما به استقبالمان آمده بود و چه لحظهای از این زیباتر؟!ته دلم میگفتم «حاجی خوب بلده از دختراش استقبال کنه! شکلات، شیرینی پنجرهای، کیک، چایی و…؛ الحمدلله که چنین پدری دلسوز و مهربانی داریم.»
در بین برنامهها یادی کردیم از دختر کوچولویی که به گلزار شهدا رفته بود تا شکلات پخش کند و برای سردار هم شکلات برد و سردار شکلات را با دستان خود در دهان نگین گذاشت؛ آری آن شب نگین هم میزبان ما بود و چقدر گریه کردیم با گریههایش و چه خاطراتی مرور شد...
دقایقی بر سر مزار رفتیم و خوب درد و دل این روزهایمان را برای حاجی گفتیم، عاقبت بخیری خواستیم، توفیق شهادت و…. پس از زیارت مزار او، نوبت به زائرانش رسید و همه ما بهدنبال مزار دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی میگشتیم؛ مزاری که خیلی بزرگ نبود، حوالی قد و قواره یک دختر نحیف ۱.۵، ۲ ساله؛ چه صحنهای بود، چقدر دردناک بود، فکر من پیش آن مردی بود که کل خانوادهاش را در یک روز از دست داده و در آن لحظات ما بودیم که با دلی جا مانده در گلزار شهدا کرمان راه افتادیم و به اصفهان آمدیم…
کد خبر 750958