هوش مصنوعی یا انسان؛ کدام یک قاضی بهتری هستند؟
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۴۳۴۵۰۵
ساعت24-قرار است هوش مصنوعی در آینده جایگزین بسیاری از مشاغل انسانی شود، اما آیا وکلا و قضات نیز جزو آنها خواهند بود
در این گزارش به بررسی این میپردازیم که تاکنون در کجا از هوش مصنوعی در سیستمهای قضایی استفاده شده است و در مورد این بحث میکنیم که آیا این نقش باید اضافه شود؟ آیا ممکن است، یا آیا باید یک هوش مصنوعی ساخته شود که بتواند در مورد یک انسان زنده قضاوت کند؟ در حال حاضر چگونه از هوش مصنوعی در سیستمهای قضایی استفاده میشود؟
باور کنید یا نه، هوش مصنوعی و برخی الگوریتمهای پیشرفته در حال حاضر در بسیاری از سیستمهای قضایی در سراسر جهان به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دادگاههای سراسر ایالات متحده برای کاهش تعداد زندانیها بدون خطر افزایش جرم در سطح جامعه به ابزارهای خودکارسازی بررسی کارآمد و ایمن پروندهها متوسل شدهاند.
ادارات پلیس آمریکا برای دستیابی به این هدف از الگوریتمهای پیشبینی کننده برای مستقر کردن و به کارگیری نیروهای خود به طور مؤثر استفاده میکنند. با تغذیه این سیستمها توسط آمار جرم و جنایتهای گذشته و فناوریهای دیگری مانند فناوری تشخیص چهره، امید میرود این سطح از خودکار سازی به بهبود اثربخش منابع انسانی کمک کند.
خدمات قضایی ایالات متحده همچنین برای کمک به رسیدگی به پروندههای پس از دستگیری از اشکال دیگری از الگوریتمها به نام "الگوریتمهای ارزیابی خطر" استفاده میکند.
ابزارهای ارزیابی خطر یا ریسک برای انجام یک کار طراحی شدهاند: جزئیات مشخصات متهم را در نظر میگیرند و میزان احتمال تکرار جرم را ارزیابی میکنند و با اعلام یک عدد، احتمال تکرار جرم را تخمین میزنند.
سپس یک قاضی این امتیاز و عوامل آن را در نظر میگیرد و در مورد اینکه چه نوع خدمات روانشناسی برای متهم مناسب است یا اینکه متهم باید در زندان نگه داشته شود و احکام صادره تا چه حد شدید باشد، تصمیم گیری میکند. هرچه این نمره کمتر باشد با متهم مهربانتر رفتار خواهد شد و هرچه بالاتر باشد، برعکس است.
در چین نیز قاضیان مبتنی بر هوش مصنوعی در حال تبدیل به واقعیت هستند. شهر پکن به عنوان اولین شهر در جهان، یک مرکز خدمات دادرسی مبتنی بر اینترنت را معرفی کرده است که دارای یک قاضی هوش مصنوعی برای برخی از خدمات است.
این قاضی موسوم به "شینهوا"(Xinhua) یک قاضی زن رباتیک دارای بدن، چهره، صدا و رفتارهایی است که از روی یکی از قضات زن در دادگستری پکن الگو گرفته شده است.
دادگاه اینترنتی پکن در بیانیهای اعلام کرد: این قاضی مجازی در درجه اول برای پروندههای مشابه و تکراری مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین به جای صدور رای نهایی با رسیدگی به دادخواستها و راهنماییهای آنلاین سر و کار دارد.
هدف این است که این دادگاه آنلاین روند رسیدگی به پروندهها را برای شهروندان پکنی مؤثرتر کند.
پلیس راهنمایی و رانندگی نیز در چین در حال استفاده از فناوری تشخیص چهره برای شناسایی و جریمه و محکوم کردن رانندگان متخلف است.
سایر نیروهای پلیس در بسیاری از نقاط جهان نیز از فناوری مشابه استفاده میکنند.
اما آیا هوش مصنوعی همیشه تصمیمات خوبی اتخاذ میکند؟ جواب این سؤال ساده نیست. در حالی که هوش مصنوعی میتواند تصمیم گیری کند، این بدان معنی نیست که لزوماً تصمیم جامع و درستی میگیرد.
بسیاری از سیستمهای هوش مصنوعی و الگوریتمهای پیش بینی کننده که از فناوری یادگیری ماشین استفاده میکنند، با استفاده از مجموعه دادههای موجود یا سایر اطلاعات تاریخی موجود، آموزش میبینند.
اگرچه این روند به نظر یک رویکرد منطقی میرسد، اما به دادههای عرضه شده و به خصوص به کیفیت آنها وابسته است.
یکی از کاربردهای اصلی فناوری یادگیری ماشینی و دادههای بزرگ مانند این مورد، این است که برای شناسایی ارتباطات یا روابط و شباهتهای ظاهری در مجموعه دادهها استفاده میشود. این میتواند منجر به برداشت مثبت نادرست در مورد دادههای جرم شود و در واقع برای شناسایی دلایل اساسی جرم مفید نباشد. همانطور که یک قول معروف میگوید: ارتباط، علیت نیست.
اگر این خطای احتمالی به درستی تصحیح و اصلاح نشود، صدور رای یا حکم با الزام اجرای قانونی توسط هوش مصنوعی میتواند به سرعت به ایجاد چرخهای مریض از شناساییهای کاذب یا مجازاتهای نامتناسب با جرم منجر شود. اما نباید از این نکته غافل شد که انسانها نیز تصمیم گیرهای کاملی نیستند.
اگر مطالعات انجام شده در سال ۲۰۱۸ درست باشند، به نظر میرسد هوش مصنوعی میتواند در تشخیص مسائل حقوقی نسبت به انسان سریعتر و دقیقتر باشد. این بدان معنی است که میتوان ادعا کرد که قطعاً باید از هوش مصنوعی در نقشهای پشتیبانی حقوقی یا حداقل در بررسی سابقه قانونی افراد و پروندهها استفاده شود.
همانطور که قبلاً دیدهایم، الگوریتمهای پیشرفته هوش مصنوعی در حال حاضر برای کارهای خاص و جمع آوری دادهها در سراسر جهان استفاده میشوند. در واقع آنها در صورت استفاده در قوه قضائیه کارهای قانونی را برای قضات و وکلا انجام میدهند. اما آیا میتوان از آنها برای جایگزینی کامل با انسان در سیستم قضایی استفاده کرد؟ دقیقا مزایا و مضرات انجام این کار چیست؟
بسیاری ادعا میکنند که یک هوش مصنوعی باید بتواند هرگونه تعصب را در فرآیند تصمیم گیری نهایی کنار بگذارد و تصمیمات نهایی آن باید صرفاً براساس حقایق موجود و سابقه قانونی موجود باشد.
مطمئناً این موضوع در مورد قضات انسانی نیز صدق میکند، چرا که هر انسانی مستعد داشتن تعصب ناخودآگاه است.
قاضیان همچنین باید درباره مجازات متخلف تصمیم بگیرند. این تصمیمات میتواند از جریمههای جزئی یا اعطای وثیقه تا حبس طولانی مدت یا حتی مجازات اعدام در اقصی نقاط جهان متغیر باشد.
چنین تصمیماتی حداقل در تئوری مبتنی بر شدت جرم متهم و پیشبینی احتمال تکرار آن است. همانطور که اشاره شد در ایالات متحده اینجا جایی است که هوش مصنوعی و الگوریتمهای پیشبینی کننده در حال حاضر برای کمک به روند تصمیم گیری قضایی مورد استفاده قرار میگیرند.
آیا هوش مصنوعی در کسوت قاضی، بیطرف خواهد بود؟
یکی از مزایای بارز استفاده از هوش مصنوعی یا الگوریتمهای هوشمند برای تصمیم گیری این است که آنها احتمالا نمیتوانند تعصب داشته باشند یا از یک طرف دعوا جانبداری کنند. این امر باید آنها را برای تصمیمات قانونی تقریباً کامل جلوه دهد، زیرا این روند باید مبتنی بر شواهد باشد نه ذهنی، همانطور که برای قضات انسان هم وجود دارد.
در حال حاضر الگوریتمهای هوش مصنوعی در این زمینه هنوز مناسب نیستند، چرا که هر الگوریتم یا هوش مصنوعی نیاز به یک انسان برای توسعه دارد و ممکن است تعصبات را از همتایان انسانی خود و از دادههایی که با آنها آموزش دیده یاد بگیرد و از آنها تقلید کند.
مسئله دیگر این است که چه کسی بر داوران و قضات هوش مصنوعی نظارت خواهد کرد؟ آیا میتوان تصمیمات آنها را مورد اعتراض قرار داد؟ آیا قضات انسانی در تصمیم گیری ارجحیت دارند یا برعکس؟
اجلاس دولتهای جهان که در سال ۲۰۱۸ برگزار شد، نتیجه گیری خنثی و جالبی در مورد این موضوع داشت مبنی بر اینکه: هنوز مشخص نیست که کدام یک از این فناوریها ممکن است توسعه یابد و دولتها و سیستمهای قضایی مختلف چگونه بر کاربرد آنها نظارت میکنند.
در هر حال تا روزی که این فناوری به قاضیِ رفتارهای خوب و بد انسان تبدیل شود و مجازاتهای مناسبی تعیین کند، هنوز راه زیادی باقی مانده است.
سیستمهای حقوقی در حال حاضر خدماتی را ارائه میدهند که میتوانند توسط هوش مصنوعی بهبود یابند و در محاکمهها از تجزیه و تحلیل دادههای بهتری بهره مند شوند.
بنابراین در نهایت آیا هوش مصنوعی میتواند جایگزین متخصصان حقوقی یا در تصمیم گیری قانونی کارآمدتر باشد؟ به نظر میرسد پاسخ هم بله و هم خیر است. بله به این خاطر که میتواند نقشهای حمایتی یا مشورتی مانند جمع آوری مدارک یا برآورد احتمال وقوع مجدد جرم داشته باشد. نه به این دلیل که فعلا نمیتوان از آن در تصمیم گیری نهایی و تعیین مجازات استفاده کرد.
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۳۴۵۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سن مناسب برای فرزندآوری؛ از تصویر تا واقعیت
درحالی که موضوع فرزندآوری و جلوگیری از سرعت گرفتن روند پیری جمعیت یکی از مهمترین سیاستهای دولتمردان است یکی از مهمترین سئوالها در میان زوجین و البته بخشهای آکادمیک سن مناسب فرزندآوری است. - اخبار فرهنگی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم؛ فائزه مرادی- روانشناس بالینی
فکر میکنیم به بخشی از تاریخ رسیدهایم که در کمال آزادی و آزادگی تصمیم میگیریم و نسبت به گذشتگان استقلال تفکر بیشتری داریم، اما واقعیت و نظر محققان با این تصویر فاصله زیادی دارد. از نظر محققین حوزه علوم انسانی، از جمله روانشناسی، رسانه در تمام جنبهها و ابعاد زندگی ما وارد شده و ذائقه و سبک زندگی ما را تغییر داده است و این تاثیر در اکثر موارد ناخودآگاه، منفی و در راستای از بین بردن ارزشهای پذیرفتهشده انسانی و اخلاقی و عادی کردن ضدارزشها از طرف کسانی بوده که تخصصی نداشته و صرفا قواعد بازی در دنیای رسانه را به خوبی بلد بودهاند.
مخاطبین شاید اصلا متوجه نباشند که چه زمانی و چطور، قدمبهقدم و به نرمی، جای ارزشها و ضدارزشها برای آنها عوض شده و قدرت تفکر و تحلیلشان با بمباران اطلاعاتی کاهش پیدا کرده است؛ یعنی در حالیکه مخاطبان معتقد هستند عقایدشان خالص و محصول تجربه خودشان هست، در واقع گاهی فقط نسخهای ضعیف و تقلید شده از صفحات مجازیای که دنبال میکنند، فیلم و سریالهایی که میبینند و اخباری که میخوانند هستند. اگر این رسانهها اهداف شومی را دنبال کنند، مخاطبی که اظهارنظرهای رسانه را به اشتباه، نظرات خودش میداند، مرز بین درست و غلط را گم میکند. در زمانهای که هرکس با یک صفحه و تولید محتوا، رسانه شده است، نظر متخصصین گم و ناپیداست.
از نظر بیشتر روانشناسان، هر انسانی نسخهای منحصربهفرد است و تصمیمگیری درمورد ازدواج و فرزندآوری کاملا به شرایط فردی، خانوادگی و فرهنگی زوجین بستگی دارد اما مسیر رشد و خودشکوفایی انسانها تا حد زیادی از داشتن یک رابطه متعهدانه، دلسوزانه، واقعی و ماندگار و داشتن فرزند در زمان مناسب میگذرد، پس نمیتوان این تصمیمات را تا زمان نامعینی به تاخیر انداخت. درگیر کمالگرایی شدن، لزوما به معنی نتیجهگیری بهتر نیست.
آنها همچنین اضافه میکنند که:
داشتن فرزند نقطه توقف زندگی نیست، بلکه نقطه عطف است. وجود فرزند در زندگی انسانها هدف و انگیزه ایجاد میکند؛ افراد برای اینکه والد بهتری باشند، تلاش میکنند نقاط قوت و ضعف خود را بشناسند و آنها را تقویت یا برطرف کنند. بر اساس تجربیات افراد و مطالعات و تحقیقات علمی میتوان گفت والد بودن یکی از ارزشمندترین، رشددهندهترین و مثبتترین اتفاقات زندگی افراد است و افرادی که در سنین پایینتر خانواده خود را گسترش دادهاند، موفقتر و دارای سلامت روان بالاتری هستند.
طائب: عدم تحول محیط در برابر «زن اجتماعی جدید» از مادر، «متهم» میسازداما رسانه برخلاف یافتههای علمی و آنچه انسانها برایش برنامهریزی شدهاند، تلاش میکند تنهایی را زیبا نشان دهد، روابط با افراد مختلف و بدون تعهد و حد و مرز را عادی کند و طوری القا کند که مخاطب باور کند برای همیشه وقت دارد و وقتی آماده شد (بخوانید دلزده و خسته) میتواند سراغ ازدواج و داشتن فرزند برود و هر کسی هم که تصمیم بگیرد در زمانی زودتر از آنچه رسانه تجویز کرده است اقدام کند، برچسب امل، متحجر و ناآگاه میگیرد.
رسانه ارزشهایی را که قرنها در جوامع انسانی وجود داشته کمرنگ میکند و میخواهد از ما نسخهای از انسانهایی بسازد که در جوامع غربی امتحان شدهاند و حالا بعد از رسیدن به پوچی و ناامیدی، باز هم سراغ تشکیل خانواده و زندگی در خانوادههای پرجمعیت رفتهاند. با دیدن این چرخه چرا ما هم باید در این دام بیفتیم؟ این روزها باید شجاعت افرادی را که به جای خرج کردن شور و انرژی جوانی در روابط بیمعنی و گذرا تصمیم گرفتهاند ازدواج کنند و مسئولیت داشتن فرزند را بپذیرند، تحسین کنیم چون علاوه بر تمام موانعی که دارند، باید با تصویر کلیشهای رسانه از خوشبختی، شادی، استقلال و عشق هم مبارزه کنند و افراد را به آزاداندیشی، به دور از سلطه رسانه، دعوت کنند.
پایان پیام/