چرا بهجای شهر خود، به مراکز درمانی شهرهای دیگر مراجعه میکنیم؟
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۴۳۹۲۶۰
در کشور ما، مدتها است که بیماران از شهرهای کوچک یا حتی بزرگ، برای دریافت خدمات درمانی مناسب و مطابق شان خود، بهجای استفاده از مراکز درمانی محل اقامتشان، به شهرها و مراکز دیگر مراجعه میکنند. محققان کشور، دلایل این موضوع را بررسی کرده و راهکارهایی را برای رفع آن ارائه دادهاند.
به گزارش ایسنا، امروزه حوزه خدمات درمانی به یک بازار رقابتی تبدیلشده و عوامل متعددی در بهرهمندی از خدمات بیمارستانی و انتخاب مراکز درمانی توسط بیماران مؤثر واقع میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این خصوص مدیران و برنامهریزان مراقبتهای بهداشتی درمانی باید بتوانند منابع موجود را با کارآترین و مؤثرترین وجه ممکن و در راستای پذیرش تعداد بیماران مناسب به کار برند. در سالهای اخیر با تغییر در الگوی بیماریها، افزایش روزافزون هزینههای بیمارستانی، تغییرات سریع در فناوری و تجهیزات بیمارستانی و افزایش انتظارات مردم، مدیران و تصمیمگیرندگان نظام سلامت با چالشهای جدی و جدیدی در این خصوص مواجه شدهاند.
به گفته محققان متخصص، امروزه تغییرات اساسی در رفتار بیماران و مراجعهکنندگان به بیمارستانها به وجود آمده است، بهگونهای که بیماران بیش از همیشه از مسئولان مراکز درمانی، پزشکان و پرستاران پیرامون نحوه درمان و مراقبت و حقوق خود انتظار داشته و در انتخاب خدمات مراقبت سلامت نسبت به گذشته حساسیت بیشتری از خود نشان میدهند. بااینحال، متأسفانه طبق شواهد موجود، کیفیت خدمات ارائهشده در برخی بیمارستانهای کشور ما بهخصوص در سطح بیمارستانهای دولتی، پاسخگوی خواستهها و انتظارات بیماران و همراهان آنها نبوده و باوجود بار سنگین هزینههای تشخیصی و درمانی و فناوریهای پیشرفته مورد استفاده در بیمارستانها، نارضایتی بیماران از خدمات موجود را به همراه داشته است. این موضوع اغلب باعث میشود که بیماران بهجای استفاده از امکانات محلی، به شهر یا استانهای دیگر برای رفع مشکل خود مراجعه کنند.
این موضوع، دستاویز یک فعالیت پژوهشی قرار گرفته که توسط متخصصانی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد سراب و دانشگاه محقق اردبیلی انجام شده است. در این تحقیق، به شناسایی عوامل اساسی مؤثر بر ترجیح مراکز درمانی سایر شهرستانها توسط بیماران بومی پرداختهشده که از آن به فرار مشتریان محلی یادشده است.
در این پژوهش، شماری از نخبگان حوزه سلامت شهرستان سراب و نیز خانوادهها یا خود بیمارانی که مراکز درمانی سایر شهرستانها را بر مراکز درمانی سراب ترجیح داده بودند، مشارکت داشتهاند. از بین مصاحبهشوندگان 5 نفر دارای مدرک دکترای تخصصی، 4 نفر دکترای عمومی، 2 نفر فوقلیسانس، 7 نفر لیسانس، یک نفر فوقدیپلم و سه نفر دیپلم یا کمتر بودند. ازنظر شغلی نیز 9 نفر پزشک، دو نفر پرستار، سه نفر کارمند، سه نفر بازنشسته، یک نفر هیئتعلمی و شش نفر شغل آزاد بودند. دادههای موردنیاز این پژوهش نیز با استفاده از دو روش کتابخانهای و میدانی گردآوری شده است.
نتایج این تحقیق نشان داد که درمجموع، 9 عامل ظرفیت فرهنگی-اجتماعی، تنوع مراکز درمانی، منابع انسانی، تصویر ذهنی و اعتماد عمومی، مدیریتی، رفتاری، خدمات و تجهیزات پزشکی بهعنوان اصلیترین عوامل مؤثر بر ترجیح مراکز درمانی سایر شهرستانها شناخته میشوند.
در این رابطه، آزاد ناطقی، محقق مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد سراب و همکارش میگویند: «نتایج این پژوهش نشان میدهد که منابع انسانی، بر ترجیح مراکز درمانی سایر شهرستانها توسط بیماران بومی شهرستان تأثیرگذارند. شاخصهای مربوط به این عامل شامل نبود پزشکان متخصص و فوق تخصص در برخی رشتهها، وجود سابقه اشتباهات پزشکی و پخش سریع اخبار مربوطه در شهرستان، برخی تعللها در تشخیص و درمان به هنگام، میانگین پایین تجربه در بین نیروهای پزشکی، کمبود پزشکان متخصص مجرب در بعضی از رشتهها و نیروهای کادر درمانی، عدم حضور تماموقت برخی پزشکان به دلیل غیربومی بودن مثل متخصص رادیولوژی، ماندگاری پایین نیروهای پزشکی متخصص پس از کسب تجربه و در کل کمتجربه بودن نیروهای انسانی است».
طبق این نتایج، «پیشنیاز وجود بعضی از پزشکان متخصص یا فوق تخصص، ایجاد و راهاندازی بخشهای تخصصی یا فوق تخصصی و تجهیزات پزشکی پیشرفته مدرن در بیمارستانها است که بایستی اول اینها را راهاندازی و سپس اقدام به جذب پزشکان کنند. همچنین ایجاد زمینه آرامش روحی، امنیتی، خانوادگی و امکانات رفاهی و تسهیلات لازم برای جذب و ماندگاری پزشکان متخصص و فوق تخصص باتجربه در تمام رشتهها در شهرستانها از ضروریات است».
همچنین بر اساس این نتایج، مجریان پژوهش، توجه جدی به سیستم تشویق و تنبیه در جهت تجلیل و تقدیر از کادر پزشکی و درمانی شایسته یا بازخواست فرد یا افرادی که در پروسه درمانی بیماران کوتاهی میکنند را پیشنهاد کردهاند.
از دیگر پیشنهادهای حاصل از این پژوهش که توسط ناطقی و همکارش برای کاهش فرار مشتریان محلی بیمارستانها و مراکز درمانی ارائه شده است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- جدایی ناظر و عامل در سیستم و ایجاد سیستم نظارتی و پایش منظم عملکردی مراکز
- برنامهریزی منظم و مرتب برای تمام پزشکان متخصص و نظارت و کنترل مرتب حضور فیزیکی
- رفتار و عملکرد مؤثر پزشکان و مسئولین فنی در واحدهای پاراکلنیک
- نظارت مستمر و پایش مرتب و دورهای کیفیت و کمیت خدمات ارائهشده در واحدهای پاراکلنیکی در سطح شهرستان
- پیگیری و پایش علل ارجاع و حتی اعزام بیماران به مراکز درمانی سایر شهرستانها
- دریافت اطلاعات و آمار ماهیانه مراجعین به مراکز درمانی و بررسی و آنالیز نیازهای آنها توسط مدیران حوزه سلامت در جهت ارتقای سیستم و ایجاد امکانات جدید
- فعالسازی طرح تکریم اربابرجوع و رضایت سنجی مناسب از بیماران بهعنوان مشتریان سازمان
- نظارت بر رعایت بهداشت و نظافت بخشهای مختلف بیمارستان
- برگزاری کارگاههای آموزشی رفتار سازمانی به کلیه پرسنل
- برقراری ارتباط مناسب و توضیح بیماری و اطمینان دهی تشخیص و درمان برای بیمار و خانوادهاش توسط پزشکان و کادر درمانی
- اطلاعرسانی مرتب و مناسب از قابلیتهای جدید امکانات و توانمندی و شایستگیهای پزشکان و پرسنل مراکز درمانی در سطح شهرستان
- اعتمادسازی در مردم شهرستان با برگزاری همایشهای دورهای جهت اطلاعرسانی و آگاهسازی مردم شهرستان با مشارکت فعال پزشکان و کادر درمانی و مردم و مسئولان شهرستان.
این یافتههای پژوهشی توسط محققان فوقالذکر در مجله «مدیریت بهداشت و درمان» وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات به چاپ رسیده است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: مراکز درمانی گردشگري سلامت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۳۹۲۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا هیپنوتیزم برای درمان بیماران مبتلا به سرطان مفید است؟
هیپنوتیزم میتواند برای درمان بیماران مبتلا به سرطان سینه به دلیل اضطراب زیاد ناشی از بیماری و بروز خودبهخودی افکار مزاحم، اجتناب و فرار از مقابله با بیماری، تحریکپذیری و بیشبرانگیختگی و نداشتن تمرکز مؤثر باشد و کمکی مفیدی به تعدیل و بهبود علائم کند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، شنیدن روایتهای مربوط به هیپنوتیزم و خواب مغناطیسی، همیشه برای همه افراد جذاب بوده است، طوری که تمام افراد تمایل حداقل برای یکبار، این خواب مغناطیسی را تجربه کنند و پس از بیداری، تمام خاطرات تلخ ذهن آنها از بین رفته باشد، در واقع هیپنوتیزم به دست نیافتنیترین قسمت مغز چنگ میاندازد و آن را بیرون میکشد.
تجربه فرد از هیپنوتیزم، مشابه لحظهای است که فرد در زندگی به حالت خلسه فرو رود، از این رو قدرت هیپنوتیزم یک اتفاق ماورایی نیست، بلکه فقط پیشنهادات و صحبتهایی است که در حالت خلسه به افراد منتقل میشود تا به وسیله آن بتوانند رفتار و احساسات خود را تغییر دهند؛ به عنوان مثال، هیپنوتراپیست کمک میکند افراد زمانی که از یک حادثه یا اتفاق احساس گناه دارند، احساس خود از آن تجربه را تغییر دهند.
هیپنوتیزم درمانی بر پایه اصول روانشناسی است که به افراد برای دست یافتن به ضمیر ناخودآگاهشان کمک میکند، در حالت هیپنوتیزم به مغز این فرصت داده میشود که هر اتفاقی که در زندگی رخ داده است، پردازش کند.
هیپنوتیزمتراپی در روانشناسی، جادو نیست، هیچ ساعت تابداری جلوی چشمها قرار نمیگیرد که پس از ۱۰ شماره کنترل مغز را برعهده بگیرد و از فرد کارهای خارقالعاده بخواهد، در واقع این حالت در روانشناسی حالت آرام و متمرکزی است که بدن در حالت راحتی قرار دارد، در این وضعیت فرد به اختیار خود، کنترل را به فرد درمانگر میدهد و هر زمان که بخواهد میتواند از این وضعیت خارج شود.
هیپنوتیزم نوعی تلقین است؛ زمانی به فرد گفته میشود «پس از اینکه از خواب بیدار شدی، تمام دردهای مربوط به تجربهای سخت را فراموش کردی»، سپس فرد بیدار میشود و پس از آن حتی اگر آن اتفاق دوباره به ذهنش ورود کند، درد اولیهای که از به خاطر آوردن آن تجربه میکرد، برای او زنده نخواهد شد، در واقع هیپنوتراپیست از طریق ارائه پیشنهاد بهتر، و نه فرمان یا دستور، سعی دارد فرد را آرام کند.
درمانی تلفیقی از شناختدرمانی و هیپنوتیزم میتواند به تعدیل و بهبود علائم سرطان کمک کندساناز پیرایرانی، روانشناس بالینی و عضو انجمن روانشناسی اجتماعی ایران در خصوص اثربخشی هیپنوتیزمدرمانی در کاهش افکار مزاحم و شدت درد در زنان مبتلا به سرطان سینه به خبرنگار ایمنا میگوید: سرطان بهعنوان یک مشکل بهداشت جهانی و در حال گسترش به شمار میرود که تشخیص و درمان آن، فشارهای روانی، اجتماعی و بار اقتصادی زیادی را به دنبال دارد، در بین انواع مختلف سرطانها، سرطان سینه مهمترین عامل نگرانکننده سلامتی در زنان است، زیرا شایعترین علت مرگ ناشی از سرطان در زنان به شمار میرود و به نظر میرسد تا سال ۲۰۳۰، ۳۵ درصد افزایش در میزان کنونی سرطان سینه و بهطور عمده در کشورهای درحالتوسعه ایجاد شود.
وی ادامه میدهد: از آنجا که تشخیص این بیماری شایع، شروع یک دوره پرفشار برای مبتلایان است، در صورت بیتوجهی به وضعیت روانی بیماران، ممکن است منجر به از دست دادن کنترل، درماندگی، افسردگی، اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه و درد شود و چهبسا این عوارض روانشناختی از طریق تأثیر منفی بر ادامه روند درمان و پیگیریهای پس از آن، بقای این بیماران را تهدید کند، با توجه به دلایل فوق نیاز به روشهای رواندرمانی مختلف ضروری است.
این روانشناس بالینی بیان میکند: تشخیص سرطان سینه به خودی خود، میتواند باعث ترس زیاد، ناامیدی و آسیب روانی شود و تمام ابعاد زندگی فرد را به چالش بکشاند، علائم افسردگی، اضطراب و اختلال استرس پس از سانحه بین ۲۰ تا ۶۶ درصد در زنان با تشخیص سرطان سینه در ۱۲ ماه اول بعد از تشخیص به وجود میآید، همچنین بیماران، افکار مزاحم، تصاویر منفی، خشم، قضاوتهای ناسازگارانه، اجتناب، مشغله فکری اعتقاد به سرنوشت، ناامیدی، احساس بیچارگی و درماندگی را گزارش میکنند که میتواند نقش مهمی در حفظ افسردگی و اضطراب این بیماران داشته باشد.
وی اضافه میکند: امروزه ترکیبی از درمانهای دارویی و روانشناختی با هدف کنترل بیماری و کاهش آسیبهای مربوط به این بیماری در دسترس است، مداخلات روانشناختی برای بیماران دارای سرطان، شامل آموزشهای روانشناختی، مدیریت استرس شناختی رفتاری، درمانهای حمایتی، درمانهای شناختی، آموزش آرامسازی عضلانی، آموزش مهارت حل مسئله، مهارتهای اجتماعی، پسخوراند زیستی، فعالسازی رفتاری، ذهنآگاهی است که در این زمینه رویکردهای شناختیرفتاری بیشترین شواهد را به خود اختصاص دادهاند و از طریق بازسازی شناختی، شناختهای ناسازگار بیماران دارای نشانههای اختلال استرس پس از سانحه و درد را تحت درمان قرار میدهند.
پیرایرانی میگوید: هیپنوتیزمدرمانی شناختی، درمانی تلفیقی از شناختدرمانی و هیپنوتیزم است که بر تحریفهای شناختی، خود هدایتگری منفی، افکار و باورهای خودکار منفی، طرحوارهها و نشخوارهای منفی تأثیر میگذارد و میتواند در اصلاح کردن شناختهای مرکزی که حول محور هویت فردی، خود پنداره و قواعد ذهنی ناکارآمد، سودمند باشد.
وی ادامه میدهد: هیپنوتیزمدرمانی شناختی شامل چند تکنیک اساسی است که میتوان از آنها برای انواع مشکلات از جمله آرامسازی (آرمیدگی) بهعنوان مهارت کنار آمدن که برای کاهش استرس و اضطراب سودمند است، استفاده کرد، از این رو درمان تلفیقی با هیپنوتیزم تا ۷۰ درصد از درمان شناختیرفتاری مؤثرتر است.
این روانشناس بالینی توضیح میدهد: یک مطالعه مروری نظاممند که اثربخشی هیپنوتیزم در سرطان سینه را در ۱۳ مطالعهی کنترلشده تصادفی با ۱۳۵۷ بیمار بررسی میکرد، شواهد امیدوارکننده در تأیید اثربخشی درمان با هیپنوتیزم و نیز هیپنوتیزمدرمانی شناختی ارائه داده است، همچنین در پژوهشی که روی بیماران مبتلا به سرطان انجام شده بود، مشخص شد که هیپنوتیزمدرمانی شناختی در مقایسه با درمان استاندارد و درمان حمایتی منجر به کاهش معنادار شدت درد میشود.
هیپنوتیزم در تسکین دردهای عصبی ناشی از شیمیدرمانی مؤثر استوی ادامه میدهد: ۴۵ بیمار مبتلا به سرطان، بهمنظور ارزیابی آثار هیپنوتیزم در تسکین درد به دنبال شیمیدرمانی پرداختند، این افراد چهار نوع درمان هیپنوتیزم، رفتاردرمانی شناختی، کنترل توجه و درمان استاندارد را دریافت کردند که از بین این درمانها ملاحظه شد که هیپنوتیزم، بیشتر موجب کاهش درد میشود.
پیرایرانی میگوید: هیپنوتیزمدرمانی شناختی شامل ترکیبی از مواجهه تصویری و موقعیتی، تکنیکهای مدیریت اضطراب مانند آموزش آرامسازی، آموزش تنفس و نیز بازسازی شناختی است و اساس کار این درمان در کمک به بیماران در جهت بازشناسی و تعدیل باورهای منفی و ادراکات درباره خود، دیگران و محیط است، در حقیقت بعضی از افکار و باورهای ناکارآمد در بیماران مبتلا به سرطان مانند احساس گناه، خودسرزنشی و خجالت تحتالشعاع اصلی درمان شناختی قرار میگیرند، همچنین موجب تسهیل پردازش رخدادهای آسیبزا و تجزیه و تحلیل باورهای غیرمفید در بیماران میشود.
وی اضافه میکند: هیپنوتیزمدرمانی شناختی به بیماران کمک میکند که بهطور منسجم، افکار ناکارآمد را با افکار واقعبینانه و مفید جایگزین کنند، در مورد بیماران مبتلا به سرطان سینه به دلیل اضطراب زیاد ناشی از بیماری و بروز خودبهخودی افکار مزاحم، اجتناب و فرار از مقابله با بیماری، تحریکپذیری و بیشبرانگیختگی و نداشتن تمرکز، نیاز به همراهی روش درمانی تسلیبخش دیگری احساس میشود که هیپنوتیزم میتواند روش کمکی مفیدی در تعدیل و بهبود این علائم باشد، بنابراین ترکیب دو درمان رواندرمانی شناختی-رفتاری و هیپنوتراپی، موجب افزایش عواطف مثبت و کاهش عواطف منفی و همچنین کاهش خستگی و ضعف عضلانی میشود.
با این اوصاف، میتوان گفت هیپنوتیزم مانند تماشای یک فیلم هیجانانگیز یا خواندن یک کتاب جذاب است که افراد برای چند ثانیه محو داستان آن میشوند و دیگر متوجه نخواهند بود که در اطراف آنها چه اتفاقی در حال رخ دادن است، این فرایند با اراده و همکاری خود فرد پیش میرود و هیپنوتراپیست تنها او را هدایت میکند تا با ذهنی باز، تمرکز و فکر کند؛ به گفته متخصصان این حوزه، درمانی تلفیقی از شناختدرمانی و هیپنوتیزم میتواند برای درمان بیماران مبتلا به سرطان و بهبود علائم کند.
کد خبر 717299