اقدام تلافیجویانه ایران
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۴۴۲۶۹۳
در محیط سیاسی و امنیتی مانند خاورمیانه میزان عدم قطعیت، شکنندگی و متغیر بودن شرایط چنان بالا است که قابل مقایسه با هیچ نقطهای از دنیا نیست. این وضعیت، بازیگران و کنشگران واقع در این منطقه را بر آن داشته است که برای تامین امنیت و منافع خود در مقابل تهدیدات رقبای منطقهای و فرامنطقهای، علاوه بر توسعه ظرفیتهای داخلی قدرت به دنبال اتحاد و دوستی با دولتهای دوست در سطح منطقه باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به عبارت دیگر کم و کیف بحرانها در منطقه خاورمیانه چنان شدید، پیچیده و چندبعدی است که نمیتوان در مواجهه با آنها به مکانیزمهایی متوسل شد که برای مثال در اروپا یا شرق آسیا حاکم است. زبان و منطق حاکم بر این منطقه زبان قدرت و تکیه بر منابع متعدد قدرت است. این ادعا درباره تمامی بازیگران اصلی منطقه صادق است؛ به گونهای که اگر یک بازیگر از اتکای خود به تواناییهای سخت برای تامین امنیت خود بکاهد نه تنها الزاما منطقه امنتر نخواهد شد، بلکه ممکن است آن بازیگر مورد حمله و تهاجم رقبای خود قرار گیرد.
تلاش اسرائیل برای مجهز شدن به پیشرفتهترین تجهیزات نظامی، تلاش ترکیه برای گسترش نفوذ خود در خاورمیانه و شمال آفریقا، تلاش عربستان برای خریدهای کلان تسلیحاتی و تداوم جنگ یمن و نیز تلاشهای مشابه توسط بازیگران کوچکتر مانند امارات و قطر گواه این واقعیت است که تلاش برای بسط نفوذ و توسعه قابلیتهای داخلی و خارجی صرفا متوجه یک بازیگر خاص مانند ایران نیست. در کنار تلاش بازیگران واقع در سطح منطقه خاورمیانه، بازیگران فرامنطقهای نیز به طرق مختلف به دنبال بسط و توسعه نفوذ خود هستند؛ بهگونهای که معنای توسعه نفوذ آنها میتواند به معنای گسترش حس ناامنی برای برخی از بازیگران منطقه باشد.
تلاش دولتهای مهم منطقه برای گسترش نفوذ خود در سطح منطقه از یکسو و نیز تلاش دولتهای فرامنطقهای مانند آمریکا برای کنترل و تسلط بر امور منطقه از سوی دیگر سبب شده است امنیتجویی به یک دغدغه مهم برای ایران تبدیل شود. زیرا گسترش نفوذ برخی دولتهای منطقهای و فرامنطقهای به معنای کاهش یا تضعیف مولفههای امنیتدهنده به ایران است. این به آن معنا است که تلاش سالهای اخیر جمهوری اسلامی ایران برای تعمیق و توسعه نفوذ خود در سطح منطقه نه به خاطر الزامات ناشی از سیاستهای توسعهطلبانه بلکه به خاطر احساس ناامنی و دغدغه مهم امنیتجویی بوده است. به عبارت دیگر موتور محرک سیاستهای منطقهای نه سلطهطلبی و تسلط بر منطقه بلکه تلاش برای داشتن امنیت بوده است؛ امنیتی که تصور میشود در اثر سیاستهای برخی دولتهای منطقه و آمریکا، در معرض چالش قرار گرفته است. در اثر این وضعیت ایران تلاش کرد با گسترش نفوذ خود در سطح منطقه، در مقابل رقبا و دشمنان منطقهای و بینالمللی، قابلیت بازدارندگی خود را تقویت کند. در واقع دغدغه امنیتجویی ایران در سطح منطقه از طریق تقویت بازدارندگی منطقهای دنبال میشد که خود محصول گسترش نفوذ منطقهای ایران است.
حمله ۱۳ دی ماه به سردار قاسم سلیمانی و همراهان او نه تنها چالشی برای امنیت ایران بود، بلکه به دنبال انتقال این پیام به ایران بود که ظرفیت بازدارندگی ایران در سطح منطقه توانایی جلوگیری از اقدامات آمریکا علیه ایران را در صورت نیاز ندارد. به عبارت دیگر هدف انتقال این پیام بود که ظرفیت بازدارندگی منطقهای ایران که مبتنی بر نفوذ منطقهای آن است نه تنها مانع اقداماتی مانند حملات ۱۳ دی ماه علیه ایران نمیشود، بلکه حتی میتواند به توجیه و عامل محرک برای حمله به منافع ایران در سطح منطقه بدل شود. اینجا بود که ایالات متحده یکی از مبانی تامینکننده امنیت جمهوری اسلامی ایران را به چالش کشید که دغدغه حس ناامنی ایران را میتوانست تشدید کند. سکوت احتمالی ایران در مقابل اقدام آمریکا، میتوانست موید دیدگاه آمریکا باشد؛ به این معنی که توسعه نفوذ منطقهای نه تنها امنیتآور نیست، بلکه میتواند به عامل ناامنی تبدیل شود؛ بنابراین نیاز بود که نشان داده شود چنین نیست و ظرفیت بازدارندگی ایران که مبتنی بر قابلیتهای داخلی و نفوذ منطقهای است نه تنها قادر است از طریق بازدارندگی برای ایران امنیت بیاورد، بلکه در صورت نیاز میتواند علیه منابع ناامنی و تهدیدکننده امنیت ایران به شکل تهاجمی مورد استفاده قرار گیرد. میتوان گفت: حمله ۱۸ دی ماه نیروهای مسلح ایران به پایگاه هوایی عینالاسد در استان الانبار عراق، سه پیام مهم را برای رقبا و دشمنان منطقهای و فرامنطقهای ایران ارسال کرد؛ اول اینکه ایران در استفاده از ظرفیتهای داخلی و منطقهای برای دفاع از منافع و امنیت خود مصمم است و از اراده لازم در این حوزه برخوردار است. دوم اینکه برخلاف ارزیابی آمریکا ظرفیت بازدارندگی ایران در سطح منطقه همچنان موثر و از کارآیی برخوردار است. سوم اینکه ایران با رویکردی بازدارنده و تدافعی در مقابل تهدیدات همچنان دغدغه امنیتجویی دارد و در پی توسعهطلبی و سلطهجویی نیست. اینکه ایران در ارسال این پیامها تا چه اندازه موفق بوده و رقبا و دشمنان منطقهای ایران تا چه اندازه قادر به دریافت پیامهای ایران شدهاند، طی روزها و هفتههای آتی مشخص خواهد شد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: پایگاه عین الاسد قاسم سلیمانی سقوط بوئینگ 737 پایگاه اربیل نیروهای قدس سپاه پاسداران هادی طارمی موشک بالستیک حمله به پایگاه هوایی عین الاسد تابناک سردار سلیمانی پایگاه عین الاسد قاسم سلیمانی سقوط بوئینگ 737 پایگاه اربیل نیروهای قدس سپاه پاسداران هادی طارمی موشک بالستیک حمله به پایگاه هوایی عین الاسد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۴۲۶۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاهکلید حل مسائل منطقه،دست ایران
روند تحولات موجود در غرب آسیا حکایت از قریبالوقوع بودن فروپاشی نظم کنونی و شکلگیری ساخت نوینی از نظم منطقهای و به تبع آن نظم جهانی دارد.
به گزارش ایسنا، جام جم نوشت: سفر علیاکبر احمدیان، نماینده رهبر معظم انقلاب و دبیر شورایعالی امنیت ملی به روسیه که به دعوت نیکلای پاتروشف، دبیر شورای امنیت ملی روسیه صورت گرفت، بازتاب گستردهای در رسانههای خارجی و تحلیلگران داشت که گویای یک تحول بزرگ در عرصه امنیت اطلاعاتی میان کشورهای ضد یکجانبهگری آمریکاست تا با این ائتلاف از تهدیدهای موجود برای ایجاد یک فرصت ارزشمند بهرهمند شوند و به نظر میرسد حضور نمایندگان ۱۰۶کشور دراین اجلاس امنیتی، فرصت مغتنمی است تا با گسترش همکاری در عرصه امنیت اطلاعات، اقدام به خلق ابزارها، نهادها و ساختارهای جدید در این زمینه کنند تا دربرابر این تقابلها که شدت یافته و به تشدید تروریسم دامن زده، بیدفاع نباشند.
نقش سرویسهای اطلاعاتی در توسعه تروریسم در منطقه
تحولات اخیر در عرصه روابط بینالمللی، بهخوبی نشان میدهد که مفهوم صلح بیش از هر مسأله دیگری در معرض خطر، تهدید و نقض قرار دارد و جنگطلبی آمریکا و دستنشانده فاسد آن درمنطقه غرب آسیا، مهمترین عامل در ایجاد شرایط کنونی شده است که در نتیجه آن، قریب بر۳۵هزارانسان که بخش اعظمی ازآنهاغیرنظامی بودند،تنها درغزه به شهادت رسیدهاند تا بر هژمونیطلبی این دولت استعماری کمک کرده و مانع افول آمریکا و نابودی رژیم نامشروع صهیونیست باشند.
تروریسم یکی از شیوههای بارزی است که دولتهای استعماری از آن بهره جستهاند تا به این وسیله بر تداوم حاکمیتشان کمک کنند. بیدلیل نیست که این پدیده شوم در حال حاضر به عنوان یکی از بزرگترین خطرها در مسیر تحقق صلح و امنیت ملی و بینالمللی بهشمار میآید، ابزارهای جدید و نوین نیز به خدمت تروریستها آمدهاند و پیوند فناوریهای نوین با اقدامات تروریستی تبدیل به یک گرفتاری راهبردی برای همه کشورها شده است به نحوی که گروههای کوچک با بهکار گیری ساختارهای پیچیده فناورانه، مبدل به کنشگرانی قهار شدهاند و با اقدامات تروریستی، عرصه را برای تحقق صلح، امنیت و ثبات منطقهای تنگ کرده، مشغول یکهتازی هستند.
بنابر شواهد مستند و آشکار، آمریکا و رژیم غاصب صهیونیست در صدر فهرست حمایت از اقدامات تروریستی و مبتکر قتلهای هدفمند و تروریسم دولتی هستند و بیشتر ملتها از عوارض این جنایات بیبهره نماندهاند؛ حمله صهیونیستها به دفتر کنسولگری ایران در سوریه و شهادت جمعی از مستشاران ایرانی که بهصراحت خلاف اصول پایهای حقوق بینالملل است، آخرین مورد از توسل صهیونیستها به ابزار ترور با هدف مقابله با هژمونی ایران در منطقه و همچنین جهان است، غافل از اینکه این اقدام ددمنشانه آنها بر ابهت جمهوری اسلامی ایران افزود و پاسخ مشروع به جنایات اسرائیل در عملیات «وعده صادق» پیشبینیهای آمریکا و صهیونیستها را با شکست روبهرو کرد؛ زیرا آنها فکر میکردند جمهوری اسلامی ایران با این تجاوز آشکار دچار هراس شده و از کنشگری منطقهای علیه اهداف دولتهای استکباری عقبنشینی میکند اما دیدند که با پاسخ هدفمند و صحیح، حیثیت دفاعی و اطلاعاتی صهیونیستها-که از حمایت آمریکا و چند کشور دیگر برخوردار بود-به فنا رفته و وجهه امنیتی آنها متزلزل شد.
به زعم آمریکا، برتری همهجانبه اسرائیل در منطقه غرب آسیا، میتواند به تحقق اهداف و نیات شوم آنها کمک کند لذا در تدوین برنامههای مرتبط با سیاست خارجی خود به آن پایبند هستند و ابایی از اعطای بودجههای کلان و حمایتهای غیرمادی به این رژیم جعلی ندارند ونتیجه این شده است که صهیونیستها با گریز از همه پیمانهای ناظر بر فعالیتهای هستهای از جمله ان .پی. تی به انباری از سلاحهای هستهای دست پیدا کرده و از آن برای حمله به غزه و سایر حملاتشان استفاده میکنند.ارائه اطلاعات امنیتی و اطلاعاتی به منظور ارزیابی قدرت رقبا و دشمنان و شناسایی نقاط ضعف و قوت آنها، اعلام به موقع هشدارها در خصوص احتمال وقوع جنگ و عملیاتهای کماندویی از سوی دشمن جهت آمادگی ارتش برای مقابله با هرگونه خطر احتمالی و تمرکز روی توسعه قابلیتهای فناوری از جمله ماموریتهای مهم سرویسهای جاسوسی است تا با جمعآوری اطلاعات بخشهای مختلف و ارسال آنها به یگانهای فعال نقشآفرینی کرده و آن را در اختیار ارتشها و موسسات نظامی سراسر جهان قرار دهند که بنا بر اذعان فعالان این عرصه، سرویسهای جاسوسی آمان، موساد، شاباک و ... در این زمینه صاحب نام بودند و با شکست قطعی و غیر قابل ترمیم آنها در عملیاتهای طوفانالاقصی و وعده صادق رسوا شده و مقدمات سقوط رژیم غاصب را کلید زدند.
به طورکلی سازمانهای جاسوسی با ترور میخواهند خود را موفق، مقتدر و توانمند معرفی کنند اما مروری بر اقدامات و عملیاتهای آنها نشان میدهد که حریف ایران نیستند و در اکثر رویاروییهای خود با نیروهای اطلاعاتی و دفاعی جمهوری اسلامی، ناکام ماندهاند. بررسی پرونده فعالیتهای جاسوسی نشان میدهد اکثر آنها در سه حوزه جمعآوری اطلاعات، ترور اشخاص و ایجاد نزاع قومی-مذهبی متمرکز بودهاند اما در تله امنیتی سربازان گمنام افتاده و توان مقابله با چتر امنیتی جمهوری اسلامی ایران را ندارند.
مقابله با انحصارگرایی غرب در حوزه اطلاعات
انحصار اینترنت، سیستمهای عامل رایانهها و تلفنهای هوشمند(مانند ویندوز و اندروید)،دیتاسنترها وسکوها(مثل گوگل و NSA) به آمریکا، زمینه مساعدی را به منظور سوءاستفاده از اطلاعات و توانمند شدن آنها برای نفوذ تا عمق زندگی افراد، جوامع و کشورها فراهم کرده است و نهادهای وابسته به آن نقش بیبدیلی در شکل دهی خواستهها، سبک زندگی، افکار و ایدههای جوامع بشری مطابق با اهداف و امیال صاحبان قدرت و نظام سلطه بینالمللی دارند و این امر نقطه آغازی برای در اختیار گرفتن زیرساختهای حیاتی کشورها و تهدید آنها دارد کما اینکه در حال حاضر زیرساخت اینترنت در انحصار آمریکاست و از این طریق قادر است تا زیرساختهای همه کشورها را در تصرف، کنترل و اختیار خود در آورد و به شیوههای زیر پوستی که همان تغییر در هویت افراد و جوامع بشری است، به حذف تدریجی حاکمیت ملی کشورها به نفع خودشان پرداخته و زمینه اساسی برای ایجاد گسست و شکاف نسلی را فراهم کند اقدامی که در بسیاری از کشورها رخ داده و آمریکاییها میخواهند فرهنگ منحط غربی را جایگرین ارزشهای انسانی و اجتماعی سراسر دنیا کنند و برای این توطئه از ابزارهای ارتباطی و شبکههای اجتماعی بهره میبرند.در حال حاضر دستیابی به ثروت و قدرت علاوه بر توانمندیهای میدانی و عملیاتی به امکان استفاده از اطلاعات نیز ربط دارد؛ روندی که با رشد سریع اختراعات در زمینه فناوریهای جدید اطلاعاتی شکل گرفته و بر این اساس، فناوریهایی با امکان ارتباطات راه دور و رسانهها، فضایی کاملا نو را در زمینه توسعه اقتصاد و سیاست به وجود آوردهاند و میطلبد جمهوری اسلامی ایران با حضور در ائتلافهای منطقهای، فضای حضور در مناسبات جهانی را فراهم کرده و از ظرفیتهای رو به رشد خود در زمینه اطلاعات بهرهمند شود؛ رویهای که به درستی در حوزه سیاست خارجی دولت سیزدهم مورد استفاده قرارگرفته است و آنها با تقویت حوزه دیپلماسی به مقابله با تهدیدات غرب به خصوص آمریکا پرداختهاند و با حضور در مجامع مختلف منطقهای و جهانی افکار عمومی را در جریان اقدامات صلحطلبانه ایران قرار دادهاند تا به این ترتیب از اثرات تحریم کاسته و بنیانگذار یک اجماع علیه انحصارگرایی غرب در حوزه اطلاعات باشند؛ روشی که آمریکا نیز برای خروج از بحرانهای پیشرو به آن پناه برده و به مصاف «تیک تاک» رفته است تا از نفوذ افکار و برنامههای این شرکت بر کاربران آمریکایی جلوگیری کند.
نظم نوین جدید با حضور مقتدرانه ایران
روند تحولات موجود در غرب آسیا حکایت از قریبالوقوع بودن فروپاشی نظم کنونی و شکلگیری ساخت نوینی از نظم منطقهای و به تبع آن نظم جهانی دارد؛ طرح ایدههایی همچون «معامله قرن»،«صلح عبری-عربی» و«پیمان ابراهیم» و شکست آنها در مقاطع مختلف حکایت ازتزلزل نظم کنونی و بیداری ملتهای جهان نسبت به طرح استکباری آمریکا علیه اراده ملتها درتعیین حاکمانشان دارد.
گذشت بیش ازهفت ماه از تجاوز ۷۰ساله صهیونیستها برفلسطین اشغالی تنهابخشی ازاین پروژه استعماری غربیها در این منطقه استراتژیک است که در مقابله با گروههای تکفیری هم سربلند میدان شد و فضا را در اختیار تسلط گروههای رادیکال مثلا اسلامی قرار نداد. اتحاد استراتژیک ایران با قدرتهای منطقهای نظیر چین و روسیه، گسترش جبهه مقاومت و انتقال قدرت اقتصادی ازغرب به شرق جهان از ویژگیهای نظم نوین است که جمهوری اسلامی ایران درآن نقش داشته و به افول هژمونی آمریکا سرعت بخشیده است.سفر رئیسجمهور به پاکستان و حضور رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور درروسیه که منجر به توافقات سیاسی،اقتصادی، اطلاعاتی و امنیتی.مهمی بین طرفین شد،گواه دیگری برشکلگیری نظمی نوین درمنطقه و انزوای روزافزون آمریکا و اسرائیل است؛ به ویژه که تحولات اخیر به شکاف واشنگتن و رژیم غاصب صهیونیست دامن زده است.
چند نکته درباره یک نشست
حضور علیاکبر احمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در رأس یک هیات بلندپایه امنیتی برای شرکت در دوازدهمین «نشست بینالمللی مقامات عالیرتبه مسئول در امور امنیتی» و «نشست دبیران شوراهای امنیت ملی کشورهای عضو بریکس» به لحاظ روند تحولات منطقهای به خصوص بعد از عملیات وعده صادق، اهمیت بالایی داشت و نشان داد ایران در روند شکلگیری نظم نوین منطقه، میکوشد با همکاری سایر کشورها با تروریسم، به ویژه تروریسم دولتی اسرائیل مقابله کند.
ایران و روسیه در ماههای اخیر هردو قربانی تروریسم بودهاند و برگزاری اجلاس امنیتی سنپترزبورگ نسبت به اجلاس امنیتی مونیخ که شرکتکنندگان در آن عمدتا حامی تروریسم هستند، حائز اهمیت است.
۱۱۰ کشور از پنج قاره جهان در این اجلاس حضور داشتند واین مسأله حکایت از اهمیت این اجلاس و توجه به رویکردهای تازه
امنیتی برپایه همکاری دارد.مذاکرات دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان با مقامات کشورهای هند، برزیل، سوریه،عراق و...، نمونهای از این تعاملات است.
این اجلاس امنیتی درحالی برگزار میشود که منطقه در آتش جنگافروزی صهیونیستها میسوزد و اتحاد جهانی برای مقابله با این جنگطلبی بسیار مهم است بهویژه که بعد از عملیات وعده صادق، نگاهها به ایران دوخته شده تا تحولات را بر اساس تفاهمات امنیتی جدید ـکه در حاشیه اجلاس به امضا رسیده است ـ مدیریت کند.
انتهای پیام