قضیه فرار کیمیای ۱۶ ساله از خانه فساد؛ فرهاد مرا به آنجا برد
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۴۵۲۴۷۱
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دختر نوجوان در دایره اجتماعی کلانتری افزود: در این لحظه زن جوان با لبخندی مرا به آغوش کشید و نگاه او آرامش خاصی به قلبم داد. من چند دقیقه سرم را روی شانه هایش گذاشتم و گریه کردم. او مرا همراه خود به داخل خودروی مادرش که در کنار خیابان پارک بود برد و ما کمی با هم گفتگو کردیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید : ۲ ماجرای تکان دهنده از ناپدری و داماد شیطان صفت
«کیمیا» ادامه داد: با این حرفها مادر و دختر جوان نسبت به مشکلات زندگی ام حساس شدند و ما کمی با هم درد دل کردیم. من به آنها گفتم که ۱۶ سال قبل یعنی وقتی نوزادی سه ماهه بودم مادرم به علت اختلافات خانوادگی دست به خودکشی زد و جان خودش را از دست داد. یک سال بعد از این ماجرا پدرم با دختر خانمی ازدواج کرد.
نامادری ام زن مهربان و باایمانی است و مرا مثل بچه خودش دوست دارد. او برایم زحمتهای زیادی کشید، اما افسوس که تحت تاثیر حرفهای تحریک کننده خاله هایم نسبت به این زن حس بدی پیدا کردم و سر ناسازگاری گذاشتم و دلخوش به وعدههای فرهاد پسر مورد علاقه ام از خانه فراری شدم. البته این پسر جوان با حیله و نیرنگ مرا به یک لانه فساد کشاند و قصد سوءاستفاده داشت که از چنگش فرار کردم.
چون میترسیدم به خانه برگردم به سراغ خاله هایم رفتم. آنها سه هفته مرا مخفی کردند تا پدرم را عذاب بدهند و بعد هم گفتند بهتر است به خانه خودتان بروی. در این شرایط، چون حس میکردم همه مسخره ام میکنند و دلتنگی عجیبی داشتم تصمیم احمقانهای گرفتم و میخواستم خودکشی کنم.
کیمیا افزود: با گفتن این جملات به مادر و دختر جوان کمی آرام شدم، اما ناگهان صدای نازک و لرزان دختر معلول و بیماری را که در قسمت اتاقک عقب خودرو دراز کشیده بود شنیدم. من که در تاریکی شب متوجه حضور او نشده بودم عذرخواهی کردم. رویارویی با این دختر معلول که هم سن خودم است و با هزار امید و آرزو برنامههای زیادی برای آینده اش دارد و خیلی محکم از ادامه تحصیل و دانشگاه حرف میزد باعث شد تا با نگاه کردن به دستها و پاهای سالم خودم در مقابل حرم امام رضا (ع) احساس شرمندگی کنم و از خواب غفلت بیدار شوم. من به اینجا آمده ام تا از پسری که میخواست در لانه فساد سرنوشتم را تباه کند شکایت کنم و تصمیم دارم مثل همان دختر بیمار، دختر خوبی برای خانواده ام باشم.
منبع: رکنا
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: حوادث و انتظامی فساد اخلاقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۵۲۴۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جراحت جوان با غیرت برای دفاع از ۳دختر نوجوان
به گزارش «تابناک» به نقل از فارس، در ساعت ۱۹ روز جمعه و همزمان با شب شهادت شهید غیرت شهید الداغی یک جوان با غیرت کاشمری شاهد مزاحمت دو نفر راکبان یک موتور سیکلت با حالتی غیرطبیعی برای سه دختر نوجوان می شود.
این جوان با غیرت برای دفاع از سه دختر نوجوان وارد عمل شده و به صورت لسانی به اراذل و اوباش تذکر داده و نهی از منکر میکند که مورد حمله اراذل و اوباش قرار می گیرد.
پیگیری خبرنگار فارس حاکی است این جوان کاشمری در جریان درگیری اراذل و اوباش با ضربه چاقو ار ناحیه گردن مصدوم و با کمک مردم به بیمارستان منتقل می شود. متهمان نیز توسط مردم دستگیر و تحویل عوامل گشت پلیس شده اند.