مخاطبین الف درباره راز محبوبیت حاج قاسم و انتقام سخت چه گفتند؟
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۴۵۵۵۷۱
مخاطبین الف ذیل مطلبی که راز محبوبیت شهید حاج قاسم سلیمانی را از ایشان جویا شده بود نظرات متعددی ارسال کردند که تعدادی از آنها را میخوانید:
*بنظرم در حرف آسانه ولی در عمل خیلی سخت، شما خودتون را جای حاج قاسم بذارید، ایشان در میان کسانی بود که تقریباً همه از مزایای مسئول بودنشون نهایت استفاده رو می کردن، اما ایشان فقط به هدف فکر میکرد ، امنیت ایران، وبنده ندیدم که در هیچ شرایطی جهت گیری داشته باشه ، بنظرم در پس این شخصیت حتما اراده قوی برگرفته از حمایت خداوند بوده
*روحشان شاد ایشان بر خلاف دیگر سران به اعتقادشان عمل کرده و پای آن ایستاد وقتی جایی میدیده باید بجنگند خود جلودار میشد نه اینکه فقط تربون داری کند و شعار بدهد اگر گفته شهادت میخواهد دنبالش رفته حقوق خود را در پائین ترین سطح میگرفته و در همه حال از قشر متوسط جلوتر نرفته میتوانسته از موقعیتش برای خود و خانواده اش میلیاردها استفاده بردارد و برای کمک به کشاورزی بهترین زمینها را تصاحب کند و برای امور خیریه بهترین مکانها را در پایتخت به نام خود بزند ووو ولی به گفته امام خمینی عمل کرده و همه اقشار مردم را در انقلاب سهیم دانسته و گروه گرایی و هیئت من و هیئت او نداشته و برای نجات ایران و همه مردم ایران کار کرده .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*همین که یک سردار و دارای بالاترین نشان افتخار نظامی در جمهوری اسلامی (نشان ذوالفقار) و سپبهد ، میگه روی سنگ قبرم بنویسید سرباز سلیمانی نشان دهنده روح بزرگ اوست. این سخن او بسیار معانی دارد و حد اقل راحت ترین برداشت از سخن او این است که مردم بدانند در حالی که اینهمه به شخصیت او احترام می گذارند او خود را سرباز وطن و ولی فقیه میداند و هر کسی ایشان و عقایدش را تایید کرده است باید همچون او رفتار کند و او را الگو قرار داده و وطن پرست و پیرو ولایت فقیه باشد . بهتریت قدر دانی و حمایت از زحمات و دست آورد های این سردار وارسته همین است .
*او نه یک فرد بلکه صاحب مکتبی بود به نام مقاومت . این مکتب ریشه در تشیع و اهل بیت و لایت مداری دارد . این مکتب به او راه رسم خدمت صادقانه و جهاد خستگی ناپذیر را آموخته است . به نظرم باید ویژه گی های او بررسی و از آن در اموزشگاهها و مدارس و دوره های مدیریتی بهره برد
*این شهید بزرگوار چند ویژگی داشت: ا-دنبال قدرت نبود 2-دنبال پست و مقام نبود 3-دنبال ثروت اندوزی نبود 4-همه خانواده این مرد بزرگ در داخل کشور زندگی میکردندو گرین کارت نداشت و نداشتند. 5-مردمی بود 6-خاکی و باصفا بود و هزاران شاخصه های دیگر
*سخت کوش بود. نه اینکه پشت میز نشینی که وعده های دروغ بدهد اگر می گفت انتقام خون مظلوم را می گیرم می گرفت. از خود گذشته بود برای خود پست و مقام و زندگی مرفه مانند سران نمی خواست. به فکر مردم سرزمینش بود.بهشت برین جایگاهش.
*فقط برای خدا کار می کرد نه برای خودش، مردم مدار بود و افراد را به خودی و غیر خودی تقسیم نکرد. تکبر و غرور و خود بزرگ بینی نداشت و هیچ گاه خودشو بهتر و بالاتر از دیگران نمی دانست.خوب است همه مسئولین کشوری و لشکری به اعمال و رفتار خودشان بپردازند و محاسبه کنند کجای کارند و به عملکرد و رفتار خودشان چه نمره ای می دهند بهتر عمل و رفتار کنند تا انسجام و وحدت بوجود آمده حفظ شود. یقینا قلب ها بی خودی برای کسی به تپش نمی افتد.
*عزت و ذلت به دست خداست و این رو در زندگی شهید سلیمانی به وضوح میشه دید. نه دنبال دوربینها، نه سخنرانیهای چند ساعته، نه خودنمایی، نه داغ بر پیشانی... توی عکس بالا ببینید که پیشانی ایشون خاکی شده، چون توی میدان جنگ دارن نماز میخونن. همه، تأکید میکنم همه مسئولان جمهوری اسلامی باید ازشون یاد بگیرن. با همه اختلاف نظرهایی که ممکنه با جمهوری اسلامی داشته باشم، اما فدایی ایشون هستم...
*1.بیشتر انرژی خودراصرف وظیفه اصلی خود میکرد وکمتر به سخنرانی سیاسی میپرداخت ۲.با مردم خود مهربان بود وحتی لغتی بی ادبانه حتی نسبت به دشمن بی ادب خود نشنیدیم ۳.هیچ سواستفاده از مقام خود تاکنون از ایشان نشنیدیم.
*ژست حزب اللهی نمی گرفت. خودی و غیر خودی نمی گفت. اهل جذب بود و نه دفع. دافعه اش برای امثال ترامپ بود و نه مردم کوچه و بازار. با اصول گرا و اصلاح طلب هر دو خوب بود و همه را مومن تر از خود می دانست. برای خود به دلیل حزب اللهی بودن مزایای خاص قائل نبود. و هزاران دلیل دیگر.
*ايشان مدرك ديپلم داشت آيا نميتونست دكترا داشته باشه مثل بقيه .. غيره چرا موفق بود چون دنبال دكترا و غيره نبود
***
یادداشتی با عنوان «اگر نمیخواهیم حاج قاسمهای دیگری شهید شوند...» درباره ضرورت انتقام سخت از آمریکا در الف منتشر شد. تعدادی از نظرات کاربران الف درباره این موضوع را میخوانید:
*مشکل نویسنده و بسیاری از تحلیلگران و سیاستمداران ما این است که دنیا را عرصه دادگاه می دانند و تصور می کنند در دنیا قاضی هست که حق را به این یا ان بدهد. متاسفانه دنیا دادگاه نیست. دنیا محل تقابل و کشاکش قدرتهاست. هرکه قدرتش و ابزار رسانه ای ان بیشتر است حرفش را در نهایت پیش می برد. هیچکس دنیا را بهتر از حاج قاسم درک نمی کرد. فقط یک نمونه: در سه سال اخیر چه اندازه نیروهای طرفدار ایران و نزدیک به حاج قاسم هدف حملات متعدد هوایی و موشکی اسراییل در سوریه قرار گرفتند؟ ولی حاج قاسم عوض برخورد احساسی با این حملات تصویر بزرگتر و هدف بزرگتر را می دید.مگر نه این است که هدف نتانیاهو از این حملات اجبار ایران به ترک سوریه یا اقدام احساسی از سوی ایران بود. ولی حاج قاسم برای شکست برنامه نتانیاهو و این هدف بزرگتر هزینه های کوچکتر ار با صبوری استراتژیک به جان خرید و در نهایت حتی با خون خود.
*(در پاسخ به کامنت بالا) اینها قصه ست . دنیای امروز یک جنگل وحشی و بی قانونه که تنها شرط بقا ، قدرتمند بودنه . دلیل ریخته شدن خون سردار سلیمانی ، ترسو بودن و عقب نشینی های بی حد و مرز دولت و مجلس فعلی ایرانه . و این تازه اول راهه . اگر این افراد باز هم مثل قبل به رفتار عاجزانه و ذلیلانه خودشون در برابر امریکا و اروپا ادامه بدن ، چیزی از ایران باقی نمی مونه .
*می توانید بگویید خساراتی که در صورت عدم واکنش به کشورمان وارد خواهد چه خواهد بود؟؟ شما مثل اینکه متوجه جان مایه این مقاله نشده اید که عدم واکنش یعنی دقیقا دعوت آمریکا به حمله نظامی به ایران یعنی همان چیزی که شما از ترس آن می گویید هیچ واکنشی انجام ندهیم یه ضعیف عمل کنیم. دوست عزیز کمی بادقت حرکت های ترامپ را بررسی کنید بعد دم از خویشتن داری بزنید ایشان ابتدا هر سه ماه در خصوص تمدید تعلیق تحریم ها بازی در می آورد و هیچ واکنش مناسبی را شاهد نبود سپس از اعلام کرد از برجام خارج خواهد شد باز هم ناصحان فرمودند واکنش نشان ندهید زیرا احتمال درگیری بالا می رود از برجام خارج شد و فضای انتقادی علیه ترامپ در آمریکا بالا گرفت ولی ما با عدم واکنش قاطع کمک کردیم تا ترامپ و عملکردش در آمریکا درست ارزیابی شود و سپس افزایش تحریم ها و تشدید آنها و حتی تروریست خواندن سپاه باز هم هیچ واکنش جدی از سوی ما را به دنبال نداشت و تنها سیگنال های دربدر مذاکره با آمریکا را صادر کردیم یعنی دقیقا گفتیم شما هر چه به سر ما می آورید هیچ کاری نخواهیم کرد الان دقیقا به ما حمله نظامی کرده است و باز هم عده ای می گویند از ترس جنگ کاری نکنید مطمئن هستم اگر فردا روزی تهران هم بمباران کند باز هم شما و عده ای می گویید چرا جنگ بیائید ببینید چه لطماتی کشور ما خواهد خورد ؟؟؟!!!! دوست عزیز خداوند کسانی که از جهاد در راه حق می ترسند و آن را بی مقدار و احیانا مضر می دانند را به ذلت وعده داده است حالا خود دانید باز هم بفرمایید به توجیه سکوت ومماشات در قبال تحرکات رو به گسترش آمریکا علیه کشورمان شما دقیقا می گویید برای عدم ورود به جنگ هر چه شما بکنید ما هیچ کاری نمی کنیم یعنی اگر موشک به قلب تهران هم بزنند شما می گویید سکوت کنیم؟؟ نگویید نمی شود و امکان ندارد و مجامع بین المللی اجازه نمی دهند یا دیگران اعتراض خواهند کرد!!!!! تجربه نشان داده وقتی خودتان می ترسید دیگران هیچ اهمیتی به شما نخواهند داد و اصولا عدم واکنش یعنی جسارت بخشیدن به تجاوز بیشتر
*به نظر من ، همه افراد کاخ سفید ، در برابر یک تا موی دور افتاده شهید قاسم سلیمانی ارزش ندارند که از آنها انتقام گرفته شود چه برسد به افراد فرو دست آنها . بهترین انتقام از کاخ سفید ، ادامه راه شهید سلیمانی است که چنین آنها را به جنون و سرگردانی کشانده است . بهترین و عقلانی ترین انتخاب برای انتقام از آنها این است که ما آنها را در انتظار یک رعب و ترس وحشت دائمی قرار دهیم و همانند یک مجرم و جنایتکار در انتظار تقاص در بند کشیم و همیشه در حق مقابله به مثل ، طلبکار آنها باشیم . و کاری عجولانه و کم ارزش در برابر خون شهید سلیمانی انجام ندهیم که به نفع آنها تمام شود و کار را خاتمه یافته تلقی کنند ، البته فرصت انتقام سخت و خوار کننده در زمان مقتضی و مناسب همیشه وجود خواهد داشت
*شما مطمئن باشید اگه پاسخی به این جنایت آمریکا داده نشود خطر جنگ بیشتر از زمانی است که پاسخی محکم داده شود چون در صورت عدم پاسخ گستاخی آنها بیشتر خواهد شد و بهترین زمان برای پاسخ دادن نزدیک به انتخابات آمریکا هست که بیشترین نفع برای ایران و ضرر برای آمریکا خواهد داشت
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۵۵۵۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده محبوبیت تیلور سوئیفت در ایران
با این حال اگر از طرفداران تیلور سوئیفت سؤال کنید که علت علاقهشان به این هنرمند چیست؟ احتمالاً پاسخ دهند که چون میتوانند با ترانههای او همزادپنداری کنند و بهراحتی خود را بهعنوان راوی ترانههایش تصور کنند، اما در کنار این ویژگی نمیتوان ارتباط عمیق سوئیفت با طرفدارانش را نادیده گرفت؛ چراکه او هنرمندی است که اگر یکی از سوپر طرفدارانش در آسیا بیماری لاعلاجی داشته باشد و نیاز به کمک مالی داشته باشد، حمایت خود را دریغ نمیکند و چه بسا که به دیدن آن طرفدار برود. همچنین ارتباط او در فضای مجازی با طرفدارانش غیر قابل انکار است، ارتباطی از جنس لایک کردن پستهای طرفدارانش در فضای مجازی گرفته تا اشتراکگذاری آن پستها.
به گزارش ایسنا، اما چرا امروز از تیلور سوئیفت مینویسیم؟ در هفتههای اخیر سونامی اخباری از جدیدترین آلبوم سوئیفت به نام «The Tortured Poets Department» در فضای مجازی منتشر شد که از ثبت چندین رکورد جدید به نام این هنرمند میگفت.
در حقیقت سوئیفت با انتشار یازدهمین آلبوم استودیویی خود رکورد بیشترین پخش آلبوم، آهنگ و هنرمند را در یک روز در Spotify و سایر پلتفرمهای موسیقی به ثبت رساند؛ رکوردی که با بیش از ۳۰۰ میلیون استریم (پخش آنلاین موسیقی) آلبوم جدید او طی یک روز به ثبت رسیده است.
اما این تنها رکوردی نبود که یازدهمین آلبوم استودیویی سوئیفت در کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار در Spotify شکست. بلکه اولین تکآهنگ آلبوم جدید او به نام «Fortnight» با حضور «پست مالون» رکورد بیشترین پخششده در یک روز را ثبت کرد.
سوئیفت پیش از این هم با انتشار آلبوم «Midnights» در اکتبر ۲۰۲۲ رکورد Spotify را برای پخششدهترین آلبوم در یک روز و پخششدهترین هنرمند در یک روز را در اختیار داشت. این آلبوم همچنین در سایر پلتفرمهای پخش موسیقی، رکورد بزرگترین آلبوم پاپ تمام دوران را با استریمهای روز اول در Apple Music شکست. همچنین این آلبوم در اولین روز انتشار خود به پرمخاطبترین آلبوم آمازون موزیک تبدیل شد.
اما پس از خواندن این اخبار درباره سوئیفت، شاید برای شما هم سوال شود که سوئیفت دقیقا چرا تا این حد محبوب است که طی یک روز جدیدترین آلبومش با ۳۰ قطعه موسیقی، بیش از ۳۰۰ میلیون بار در اسپاتیفای شنیده میشود؟
پیش از پاسخ به این سوال باید گفت که نمیتوان با وجود تور پرطرفدار Eras، تسخیر جایگاههای نخست چارت موسیقی بیلبورد آمریکا، ثروت میلیارد دلاری، ۱۲ جایزه گرمی، تأثیر گسترده او بر فرهنگ موسیقی پاپ و موفقیت احیای آلبومهای قبلیاش، شهرت و موفقیت عظیم سوئیفت را انکار کرد؛ موفقیتی که تصادفی نیست.
در ادامه، اما نگاهی خواهیم داشت به علت محبوبیت جهانی سوئیفت در جهان از نگاه چند کارشناس و منتقد موسیقی آمریکایی.
موسیقی سوئیفتتوبی کوئینزبرگ که یک کارشناس موسیقی مشهور است، میگوید: «نمیتوانیم درباره موفقیت تیلور سوئیفت بدون اذعان به توانایی استثنایی او در نوشتن آهنگهایی که آشنا و در عین حال متمایز، قابل دسترس و معمولی هستند صحبت کنیم. تاکید بر این نکته مهم است که نوشتن آهنگی مانند آهنگهایی که تیلور مینویسد، فوقالعاده دشوار است. حتی یک بار انجامش هم سخت است، حال تصور کنید بخواهید طی یک آلبوم این کار را انجام دهید! اگرچه که سوئیفت نزدیک به دو دهه است که در آلبومهای متوالی این کار را انجام میدهد.»
درو نوبیل نیز که یک دانشیار تئوری موسیقی است، میگوید: «تیلور سوئیفت در نوشتن موسیقی واقعاً خوب است. این امر غیرقابل انکار است. او میداند که چگونه یک ملودی بسازد. موضوعات آهنگهای او بسیار مرتبط است. من یک مرد ۳۸ ساله هستم و میتوانم به آهنگهای او، حتی آهنگهایی که در ۲۰ سالگی نوشته است، گوش دهم و با آنها ارتباط برقرار کنم.»
همه کاره بودن اوسوئیفت به طرز ماهرانهای ژانرهای مختلفی مانند کانتری، پاپ، آلترناتیو و فولکلور را در زندگی حرفهای خود تجربه کرده است. نوبیل و کونیگزبرگ میگویند که تسلط بر این توانایی برای تکامل دشوار است، اما او موفق شد و توانست همچنان کاراکتر «تیلور سوئیفت» را حفظ کند.
سوئیفت که در اصل یک هنرمند ژانر کانتری بود، ابتدا با آلبوم «قرمز» (Red)، فضای کاری خود را به موسیقی پاپ آغشته کرد. او در این آلبوم با مکس مارتین که یکی از تهیهکنندگان مطرح آمریکا است، همکاری کرد.
در حالی که فضای کلی آلبوم «قرمز» پاپ بود، اما در آلبوم از سازهای بانجو استفاده شده بود و سوئیفت سبک و سیاق کانتری را در خواندن آهنگها حفظ کرد. سوئیفت، اما در آلبوم «۱۹۸۹» خود طی اقدامی بیسابقه، به طور کامل ژانر کانتری را کنار گذاشت. در حقیقت او با این کار برای همیشه کانتری را از کار خود حذف کرد و در قالب یک هنرمند جدید در اوج کاری خود ظاهر شد.
البته او به داستان سرایی خود در آثار غیرکانتری که یکی از ویژگیهای بارز موسیقی کانتری است، ادامه داد و با همین ترفند توانست آن طرفدارانی که او را به خاطر سبک کانتریش دنبال میکردند، نگه دارد. به هر حال او یک داستانسرای عالی است، چه داستانی تخیلی در مورد کسی که شوهرش را به قتل رسانده باشد و چه داستانی درباره روابط عاطفی خودش.
هنگامی که دو آلبوم «evermore» و «folklore» در سال ۲۰۲۰ منتشر شدند، جهان بار دیگر شاهد تسلط سوئیفت در تغییر ژانر، از پاپ به فولک و آلترناتیو بود.
نوبیل درباره این اقدام میگوید: «اگر هنرمندان از ژانر اصلی خود دور شوند، اغلب اوقات طرفداران شورش میکنند، اما سوئیفت این ریسک را کرده است و این باورنکردنی است.»
هوش تجاری سوئیفتکونیگزبرگ میگوید: «موفقیت در صنعت موسیقی صرفاً به موسیقی مربوط نمیشود، بلکه در مورد تجارت است و مهارتهای تجاری تیلور شگفتانگیز است».
درحقیقت از توانایی او در ساخت ماهرانه برند خود گرفته تا حرکتهای استراتژیکش، سوئیفت ثابت کرده است که هم یک هنرمند موفق است و هم یک تاجر. به عنوان مثال، تصمیم او برای تولید فیلمی از تور اخیرش (Eras tour) نتایج خارق العادهای داشت. این فیلم که در ماه اکتبر به سینماها رفت، «پرفروشترین فیلم کنسرت» است که در افتتاحیه ۹۲.۸ میلیون دلار درآمد داشت.
همچنین بازاریابی رسانههای اجتماعی سوئیفت او را در جایگاه بالای هنرمندان موسیقی مینشاند؛ درحقیقت او از ابتدای فعالیت خود ارتباط با طرفدارانش در رسانههای اجتماعی را انجام داد که در آن زمان غیرعادی بود.
حرکت درخشان سوئیفتاز اقدام سوئیفت برای ضبط مجدد و انتشار مجدد آلبومهای اولیهاش به طور گستردهای به عنوان یک تصمیم هوشمندانه یاد میشود. این تصمیم ناشی از اختلاف عمومی سوئیفت با شرکت ضبط قبلی خود، Big Machine، و مالک آن Scooter Braun است. در سال ۲۰۲۰، براون حقوق اصلی ضبطهای تیلور سوئیفت را فروخت و در اقدامی تلافیجویانه بیسابقه، سوئیفت آلبومهای خود را دوباره ضبط کرد و بدین ترتیب کنترل شخصی بر حقوق اصلی ضبطهای جدید به دست آورد.
در حالی که سوئیفت خاطرنشان میکند که همه اینها برای برگرداندن حقوق هنرمندان بوده است، اما ثابت شده است که یک تصمیم تجاری درخشان بود. درحقیقت آلبومهای تازه ضبطشده بسیار محبوب بوده و موجب حمایت از تور Eras و افزایش تعهد طرفداران به او شدند.
آینده نگری اونوبیل میگوید سوئیفت درک ذاتی از خواستههای مخاطبانش دارد و این توانایی میتواند توضیح دهد که چرا موفقیت زیادی کسب کرده است. او سه لحظه را دلیل شیدایی امروزی سوئیفتیها میداند:
۱۹۸۹زمانی که آلبوم «۱۹۸۹» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، موسیقی الکترونیک (EDM) چارت ۴۰ موسیقی برتر را تسخیر کرده بود. آهنگهای زد و کالوین هریس با آهنگهای پردازش شده توسط کامپیوتر و صدای ترکیب شده در صدر جدول قرار داشتند. با توجه به محبوبیت فزاینده EDM، نوبیل میگوید که دوستداران موسیقی میل به چیزی داشتند که علاقه آنها به موسیقی پاپ «dance-y» را برآورده میکرد و در عین حال بیانی معتبر از شخصیت یک هنرمند بود. او استدلال میکند که این اتفاق در آلبوم «۱۹۸۹» سوئیفت رخ داد.
شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰نوبیل میگوید در طول قرنطینه همهگیر سال ۲۰۲۰، سوئیفت با انتشار غافلگیرکننده دو آلبوم folklore و evermore در ژانر indie folk حال و هوای طرفدارانش را مجذوب خود کرد. سوئیفت با انحراف آشکار از موسیقی پاپ به دنبال همکارانی با تجربه در ژانرهای جدید برای کار روی آلبومها شد؛ تصمیم هنری دیگری که آن هم یک تصمیم تجاری موفق بود.
کونیگزبرگ میگوید: «این اقدام دقیقاً همان چیزی بود که فرهنگ در آن زمان به آن نیاز داشت؛ یک آلبوم متفکر و تأمل برانگیز که منعکسکننده حس غالب انزوای اجتماعی است.»
فولکلور در سال ۲۰۲۰ به پرفروشترین آلبوم ایالات متحده تبدیل شد و همانطور که نوبیل توضیح میدهد، این موفقیت تصادفی نبود.
او ادامه میدهد: «طرفداران با این آهنگها دوباره بیرون از خانه بودند و زیبایی طبیعت را کاوش میکردند؛ آهنگهایی که صدایی روستایی داشتند و درباره رودخانهها و درختان صحبت میکردند. او همیشه توانسته از چیزی که همه ما آرزوی آن را داریم استفاده کند.»
تور eraنوبیل میگوید دو نیروی فرهنگی را میتوان به عنوان مدرکی برای موفقیت تور Eras بررسی کرد؛ یک اینکه در دنیای پس از همه گیری، مردم برای تجربه کنسرت زنده گرسنه بودند و دوم اینکه ما به عنوان یک جامعه، در میان انزوای فزاینده خود به دلیل کار از راه دور، رسانههای اجتماعی و سکولاریزاسیون رو به رشد، درصدد تجربههای جمعی هستیم. شرکت در یک کنسرت با دهها هزار نفر دیگر که آنها نیز با آهنگهای تیلور سوئیفت بزرگ شدهاند، بسیار عمیقتر از قدردانی از موسیقی اوست، بلکه میگوید «شما بخشی از یک جنبش هستید».
آیا میتوان از موفقیت سوئیفت تقلید کرد؟خیر.
نوبیل معتقد است که سوئیفت هر حرکتی را برای مواجهه با یک لحظه خاص طراحی کرده است و اگر آنها در زمانهای دیگری انجام میداد، احتمالاً از موفقیت یکسانی برخوردار نمیشد. به عنوان مثال، اگر فولکلور در سال ۲۰۱۹ منتشر میشد، تأثیر مشابهی نداشت. اینگونه نیست که او از دیگران برتر باشد؛ بلکه در کتگوری قرار دارد که افراد کمی شامل آن میشوند، توانایی عالی او در نوشتن موسیقی که با این لحظات فرهنگی ترکیب شدهاند، ترکیب نادری است.
بیانسه از هنرمندانی است که به چنین موفقیتی نزدیک شده است، اما نژاد تأثیر زیادی در جهانی نشدن هنر او در این وسعت دارد، اگرچه که برای یک سفیدپوست چنین چیزی مطرح نیست.
وقتی تیلور سوئیفت در مورد پایان رابطه عاطفی خود صحبت میکند، تصور این است که او به طور کلی درباره این مسئله صحبت میکند. ولی وقتی بیانسه درباره خیانت شوهرش به او و نحوه کنار آمدن با آن صحبت میکند، به روایت او به چشم روایتی از روابط سیاهپوستان نگاه میشود. دلیل اینکه میتوانیم تیلور سوئیفت را نماینده همه ببینیم این است که او بلوند و سفیدپوست است و نژاد برایش مطرح نیست؛ در صورتی که بیانسه سیاهپوست است و نژاد دارد.
البته در نهایت فراموش نکنیم که تا حدی هم علاقه بالای طرفداران به سوئیفت به شیدایی میمانند و نمیتوان به هیچ وجه او را بزرگترین هنرمند عصر حال حاضر خواند، چرا که در این صورت باید با بزرگانی مانند پینک فلوید یا بیتلز مقایسه شود که اصلا موجه نیست.
آنچه جای بحث ندارد این است که ژانر پاپ در دوران تیلور سوئیفت است، داستانی عاشقانه از موفقیتهای برتر و موفقیت افسونکننده که بر درخشش او به عنوان یک تاجر تأکید میکند و بهطور استراتژیک صنعت موسیقی را با هنرمندی و زیرکی هدایت میکند.