چرا باید بعد از ترور سردار سلیمانی از برجام خارج میشدیم؟
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۴۶۲۱۸۹
بر اساس بیانیهای منتشرشده توسط دولت در گام پنجم محدودیتهای پیش روی عملیاتهای مربوط به حوزه هستهای شامل غنیسازی و مباحث مرتبط با آن بهطور کامل برداشتهشده است. البته همانطور که آقای عراقچی در اظهارنظری گفتند این به معنای پایان تعهدات برجامی ایران نیست و حوزههایی هم وجود دارد که هنوز ایران به آنها متعهد بوده و در آنها تعهدات خود را پایان نداده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مسعود براتی- کارشناس سیاسی حوزه برجام/
بر اساس بیانیهای منتشرشده توسط دولت در گام پنجم محدودیتهای پیش روی عملیاتهای مربوط به حوزه هستهای شامل غنیسازی و مباحث مرتبط با آن بهطور کامل برداشتهشده است. البته همانطور که آقای عراقچی در اظهارنظری گفتند این به معنای پایان تعهدات برجامی ایران نیست و حوزههایی هم وجود دارد که هنوز ایران به آنها متعهد بوده و در آنها تعهدات خود را پایان نداده است.
گام پنجم را نمیتوان بهعنوان خروج کامل از برجام تلقی کرد؛ چراکه سطحی از کاهش تعهدات بوده و هنوز سطح دیگری از تعهدات باقیمانده است.
نکتهای که وجود دارد اینکه این ظرفیت وجود داشت که ما بهطور کامل از برجام خارج شویم، ولی این اتفاق نیفتاد و بهطور خاص بخشهای مرتبط با نظارت و بازرسی آژانس انرژی اتمی بر روی فعالیتهای هستهای ایران که بخش مهمی از تعهدات ایران ذیل برجام است، میتوانست تغییر و یا پایان پیدا کند؛ بخش مهمی از برجام مربوط به ابعاد نظارت و بازرسی است که خیلی بالاتر از MPT و حتی پروتکل الحاقی هم هست و اینها در گام پنجم و با توجه به اتفاقات پیشآمده و شهادت سردار سلیمانی که به دستور مستقیم آمریکا انجامشده بود، میتوانست مورد تغییر قرار بگیرد و حتی پایان یابد.
این اتفاق نیفتاد و به نظر بنده حتی میتوانستیم پاسخ محکمتری در بحث برجام به آمریکاییها بدهیم.
با توجه به ترور و شهادت ناجوانمردانه و بزدلانه حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران بحث همکاری با آمریکا حتی در چارچوب برجام یا هر نوع تفاهم دیگری (شاید تا پیش از این احتمالش وجود داشت) پایان یافته است.
زمانی که دولت آمریکا بهصورت خیلی آشکار و با بیانیه رسمی یک فرمانده رسمی نظامی ایران را ترور میکند، دیگر بحث و فرصتی وجود نخواهد داشت که بشود در مورد چارچوبهایی صحبت کنیم که در آن آمریکا و ایران با هم باشند.
برجام و هر چیزی مشابه آن پایان یافته است؛ بنابراین بهتر بود و خیلی منطقیتر این بود که ما خروج کامل از برجام را اعلام میکردیم و این ماندن در برجام و حفظ بخشهای مهم آن، که بحثهای نظارتی است خیلی معنایی ندارد و هیچ دلیلی برای آن نمیتوان آورد.
از زمانی که آمریکا از برجام خارج شد، ما با این عنوان که دیگرانی که در برجام هستند، حالا کشورهای اروپایی، روسیه و ... میتوانند جای خالی آمریکا را پر کنند، در طول یک سال گذشته و با وجود برگشت تمام تحریمها هیچ تغییری در تعهداتمان ایجاد نکردیم.
فشارهای ناشی از تحریمهای اقتصادی و حتی شدیدتر از قبل دوران مذاکره بازگشت، اما ما هیچ کاری نکردیم و پس ازاینکه یک سال تمام گذشت، ما وارد گامهای کاهش تعهد شدیم و درنهایت به گام پنجم رسیدیم.
اما این حادثه و ترور ناجوانمردانه پایانی بر تمام امیدها و روزنههایی بود که پیش از این برای تغییر معادلات سیاسی حول برجام متصور بودیم.
وقتی این اتفاق افتاد، به نظرم تصمیم منطقی و عاقلانه این بود که خروج کامل و پایان دادن به تمام تعهدات در برجام علنی میشد ولی چنین اتفاقی نیفتاد.
اما شواهد حاکی از آن است که اروپاییها با تهدید کردن ایران به دنبال این هستند:
اولاً: ایران را از کاهش تعهدات باقیمانده دیگر منصرف کنند، اروپا به دنبال این است که ایران تعهدات مهم یعنی همان بحثهای نظارتی را کاهش ندهد.
ثانیاً: تلاش میکنند ایران را وادار به بازگشت به تعهدات قبلی بکنند، یعنی چهار گام عقبنشینی و بازگشت به مرحله اول تعهدات هستهای.
ابزار اروپاییها برای رسیدن به این دو هدف هم فعال کردن مکانیسم ماشه است که حرفها و صحبتهای مقامات اروپایی هم این مهم را تأیید میکند؛ از آن طرف هم آمریکا بهطور مشخص در همین صحبت سه شب پیش رئیسجمهورش از طرفهای اروپایی برجام خواست که حضورشان را در برجام پایان دهند و این نشان میدهد که یک موجی از فشارها بر روی ایران برای بحث ماندن در برجام آغاز خواهد شد که البته اگر ما اعلام خروج کامل میکردیم، خیلی بهتر از این بود که در این فضای بینابینی قرار بگیریم.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: کاهش تعهدات برجامی ایران گام پنجم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۶۲۱۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
«برجام صرفاً یک مخدر بود که حواس مسئولین را از تحولات پرت کرد. برجام هویت دولت قبل است و به همین دلیل نمیخواهند شکست آن را بپذیرند. بدفهمی دولت روحانی از پدیده تحریم باعث از دست رفتن دهه۹۰ شد».
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری در دولتهای یازدهم و دوازدهم، اخیرا در گفتوگو با روزنامه اعتماد به بیان نقاط ضعف و قوت دهه نود پرداخت و در حالی که بیان میکرد دهه نود، بدترین دهه مردم ایران بوده، به تعریف و تمجید درباره برجام پرداخت. در واکنش به این اظهارات، مسعود براتی کارشناس مسائل اقتصادی به رجانیوز گفت: برخی از صحبتهای آقای جهانگیری درباره وضعیت اقتصادی و تحولات دهه ۹۰ قابلقبول و برخی تحلیلها غیرواقعی هستند. دهه ۹۰ دهه گمشده اقتصاد ایران است، اما آقای جهانگیری به دلایل این گمشدگی اشاره نکردند. بر خلاف آن چیزی که مدنظر آقای جهانگیری است که برجام توانست شرایط اقتصادی جامعه را متحول کند، اتفاقاً نوع مواجهه دولتهای یازدهم و دوازدهم در بحث تحریمها و مسیری که انتخاب شد، یعنی مسیر مذاکره برای رفع تحریمها، بدون شک اثر خیلی جدی در گمشدن دهه ۹۰ در اقتصاد ما داشته است.
آن چیزی که متأسفانه در دهه ۹۰ اتفاق افتاد، بدفهمی از پدیده تحریم، از نحوه کارکرد تحریم و از جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا و اهداف خصمانهای بود که دولت آمریکا در قبال ایران دنبال کرد و برنامههایی که علیه مردم ایران داشت. این بدفهمی سبب شد که راه اشتباهی انتخاب شود و این راه اشتباه باعث شد که ما دهه ۹۰ را برای رشد اقتصادی و استحکام اقتصادی از دست بدهیم. این نکتهای است که آقای جهانگیری اصلاً به آن اشاره نکرده است.
از طرفی ایشان در بحث اقتصادی برجام اغراقهایی هم کرده است. البته برجام آوردهها و نتایجی داشته، اما نه آن چیزی که بهصورت اغراق گونه بیان شود. مهمترین آورده برجام فروش فیزیکی نفت ایران و بازگشت سطح فروش نفت به قبل از تحریمها بود که در سالهای ۹۵ و ۹۶ اتفاق افتاد. نوع تعاملات اقتصادی خارجی ایران بهگونهای شد که کاملاً نسبت به بازگشت تحریمها آسیبپذیر شد و لذا هر چند شاهد رشد نفتی خوب در سال ۹۵ بودیم، اما این رشد در سال ۹۶ رخ نداد، چون مهمترین متغیر آن نفت بود و یکبار اتفاق افتاد و وقتی در سال ۹۷ با تحریمها مواجه شدیم و خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاد، دو سال پیاپی رشد منفی را تجربه کردیم که کل آن رشد مثبت را به محاق برد و در مجموع دهه ۹۰ برای ما دهه درجازدن محسوب میشود.
برجام نتوانست مشکلات ما را با دنیا رفع و رجوع کند، بلکه صرفاً یک مسکن موقتی بود و بیشتر برای ما نقش مخدر را ایفا کرد و ما نسبت به روندهایی که برای ما تهدید بودند، چه در منطقه و چه در سطح جهان، بیتوجه شدیم و حتی به توسعه زیرساختهای تحریم که در دولت اوباما و بعد ترامپ انجام شد؛ از جمله راهاندازی مرکز هدفگیری تأمین مالی تروریسم در منطقه خلیجفارس در کشور عربستان توجه نکردیم. قانون کاتسا که توسط کنگره آمریکا تصویب شد، برای ما امر مهمی تلقی نشد و به آن توجه نکردیم و ضرباتی هم که در سالهای ۹۷ و ۹۸ بر ما وارد شدند، ماحصل همین بیتوجهیها بودند، لذا نهتنها مشکلی از ما حل نشد، بلکه ما را در یک خلسه و فضای ناهشیاری قرارداد که آسیب آن را دیدیم. این ادعا که برجام در جذب سرمایهگذاری خارجی موفق بوده، با آمارهای موجود تطابق ندارد. در سالهای ۹۵ و ۹۶ که سال اجرای برجام است، روی کاغذ رشد سرمایهگذاری خارجی رخ داده، اما در واقعیت طرحهایی که عملیاتی شدند و سرمایههای که بهصورت واقعی وارد کشور شدند، اعداد بسیار کمی هستند که نشان میدهند سرمایهگذاران نتوانستند اعتماد کنند و ریسک تحریمها کماکان برقرار بوده است؛ لذا در سال ۹۵ زیر ۲ میلیارد دلار تحقق سرمایهگذاری خارجی رخ داده و در سال ۹۶ هم همین حدود بوده است؛ درصورتیکه در دوره آقای رئیسی در سه سال اخیر اعداد بسیار قابلتوجهی ثبت شدهاند که در مسیر اجرا قرار دارند. برای مثال در سال ۱۴۰۲ مبلغ سرمایهگذاری طبق اعلام رسمی متولی امر ۵.۵ میلیارد دلار بوده است.
علت دفاع آقای جهانگیری از برجام این است که مهمترین ایده دولت آقای روحانی مذاکره بود و نتیجه آن که برجام باشد، هویت آنها را میسازد. طبیعی است که از آن دفاع و طبیعتاً تمام تحلیلهای خودشان را به این سمت معطوف کنند که برجام اتفاق مهمی بوده و تجویز فعلیشان هم برجام باشد. ناموفق بودن این مسیر و عدم توفیقاتش برای همه ایرانیها شفاف و تثبیت شده است.