Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-01@06:52:56 GMT

یادداشت|کنش و واکنش در ادبیات نیایشی

تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۴۶۲۸۳۵

یادداشت|کنش و واکنش در ادبیات نیایشی

سعید تشکری می‌نویسد: رابطه میان ادبیات و خواننده همیشه اینگونه نیست که هم زیبایی‌شناسی باشد هم تاریخ داشته باشد، اما این جز وظایف ادبیات نیایشی است که هم به زیبایی‌شناسی روح مخاطب فکر کند، هم تاریخ و مستندات دینی را درون اثر جانمایی کند. ۲۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۷ فرهنگی ادبیات و نشر نظرات - اخبار فرهنگی -

خبرگزاری تسنیم؛ سعید تشکری:

ادبیات نیایشی به روایت رمان‌نویس

اغلب در ادبیات نیایشی ما دچار یک مشکل اساسی و با یک پرسش روبرو هستیم، چیزی را که نویسنده و هنرمند در تمام اشکال هنری به وجود می‌آورد چه نام دارد؟ که اگر نامش را نظریه واسپاری یا دریافت‌گری بگذاریم، یعنی هنرمند اثرش را به واسطه تولید هنر نیایشی، در اختیار دریافت خواننده می‌گذارد، هم زمان با او خواننده هم واکنش دارد که در ادبیات نیایشی نامش می‌شود کنش و واکنش.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این نظریه در حقیقت اصلیتش از نقد و شیوه آمریکایی نشأت می‌گیرد، نه به شیوه مکتب شرق، زیرا مکتب شرق تهذیب است و غرب عقلانیت و همواره در کشاکش با یکدیگر هستند و در همه انواع هنرهای نیایشی که جفت نویسندگان و هنرمندان دو طیف ایجاد می‌کنند. یکی از نمونه‌های آن فیلم مرد خانواده اثر برت راتنرسال2000 است که در این فیلم، موقعیتی برای فرد به وجود می‌آید که در آن خودش را خدا می‌داند و مخلوق نمی‌بیند و در این فیلم سفری که قهرمان فیلم به آینده می‌رود، تا محنت را تجربه کند. و در بازگشت به جهان کنونی، در یک شرایط دیگر یک نظریه دریافت صورت می‌گیرد، که آیا ما می‌توانیم برگردیم و زندگی را دوباره شروع کنیم و اگر این امکان به‌وجود بیاید، چقدر این زندگی که در حقیقت برایش نجنگیدیم، حاضریم برایش بجنگیم تا آن را بدست بیاوریم.

از آرتور میلر به این طرف ادبیات مدرن، در آمریکا کوشید تنهایی انسان را بدون خداوند تصور کند. این مکانیسم را برخلاف روحیه آمریکایی‌ها که گاهی بسیار مذهبی‌تر از اروپایی‌ها هستند، در همه آثار هالیوودی تجلی‌بخش شده است. اما آثار متفکر و هنرمند نامی ولفاین آیزر جوری دیگر است، کوشش شده تا انسان خدامحور در معرفتی جهانی، یعنی هم در غرب و هم در شرق، به پرسش فراگیرِ انسان تنها بی خداست،‌ قرار گیرد. و دقیق‌ترین تعریف، تشریح می‌شود، تعریفی فارابی وار که-آن سوی تنهایی انسان، خداوند ایستاده است!

بعدها نظریه دیگری از هانس رابرت یاس پیدا می‌شود که می‌گوید، به سادگی نمی‌توان با چارچوب  ـ نظریه واکنش خواننده ـ  سازگار شد، در حقیقت آن چیزی را که هنرمند فکر می‌کند و آماده ـ واسپاری ـ به مخاطب در تولید هنری است، با آن چیزی که  ـ خواننده دریافت ـ  می‌کند برابری نمی‌کند و در حقیقت نظریه دریافت با نظریه ـ کنش و واکنش ـ برابری نمی‌کند.

حالا چرا این اتفاق می‌افتد؟ دلیلش این است که در آن التقاط وجود دارد. هنرمند به دلیل عدم صداقت در چیزی که به آن فکر می‌کند، سعی می‌کند دو جهانی فکر کند، یعنی هم زمینی هم آسمانی تا بتواند مجرای آسمان را در یک وضعیت زمینی قرار بدهد.

پدیده‌ای به نام گادامر که توسط فیلسوفی به نام گادامر مطرح شده است، می‌گوید، هرگاه افق فکری ما سلامت داشته باشد در انجام واگذاری هنر خودمان به مخاطب موفق می‌شویم و هرگاه فقدان این افق فکری وجود داشته باشد، در همه نحله‌های فکری، این اتفاق نمی‌افتد. پس این افق فکری همان نظریه دریافت، یا همان  ـ کُنش و واکُنش ـ است که بین هنرمند و مخاطب باید صورت بگیرد.

یونس نبی و نوح نبی دو قهرمانی هستند که مجرای جدی تولید ادبیات نیایشی هستند، چه در غرب و چه در شرق. یونس پیامبری است که در شکم نهنگ قرار می‌گیرد و در آنجا به فضای جدیدی از معرفت تسلیم خداوندی می‌رسد. حضرت نوح هم فرزندی دارد ناخلف و طغیانگر. این موضوع در کنعان و یونس، زمینه‌ساز بسیاری از تولیدات ادبی است.

یک ماجرای دیگر نیز وجود دارد که روی آن بسیار تکیه می‌کنند و آن فرضیه ایوب نبی است، که تمام هستی خود را در برابر خدا با خضوع قرار می‌دهد و شیطان تک به تک آن‌ها را می‌گیرد. از ثروت و جان و جلال و جاه تا فرزند و ایوب نسبت به هیچ کدام طغیانگری نمی‌کند و یک تسلیم است در برابر اراده.

نوع دیگری هم که فیلسوفانِ بسیاری به آن وارد شده‌اند و فیلم هامون داریوش مهرجویی را با آن می‌شناسیم، در مورد حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع) است. یعنی یقین داشتن درباره حضرت ابراهیم(ع) و بخشیده شدن اسماعیل(ع) توسط خداوند. همان فرضیه ترس و لرز از فیلسوفی‌به نام کی یر کگور همه این فرضیه‌ها در نسبت انسان با تعالیم نیایشی است، که به تولید هنر و ادبیات ختم شده است!

همه این‌ها ـ فرضیه دریافت و واکنش  ـ مخاطب را دارد و آنقدر در برابر این موضوعات، در سطح هستی جهان اثر تولید شده است که همان طور که در مباحث گذشته هم گفتم ما در برابر بعضی رویدادها آنقدر آن‌ها را شنیده و خوانده‌ایم که در برابرش می‌گوییم ما که این را می‌دانیم، در صورتی که بعضی هنرمندان همین دانستن را مداوم نوآوری می‌کنند و معاصرسازی می‌کنند و یکی از وظایف هنر نیایشی و ادبیات نیایشی دقیقاً همین است، یعنی واکاوی و بازسازی اسطوره‌های دینی در جهان معاصر. این در حقیقت همان چیزی است که نوع جدیدی از تاریخ ادبیات را در قرن کنونی از مکتب کلاسیک، رمانتیسم، رئالیسم و بعد به مدرنیته و پست مدرن، مدام نوآوری کرده است.

بوطیقا و اتوپیا در ادبیات نیایشیکُنش نیایشی و کشف مقدسروایت حماسه در کُنش نیایشیبررسی اتوپیا در کُنش نیایشیبوطیقا و اتوپیا در ادبیات نیایشیبه روایت رمان‌نویس: هنر نیایشی؛ روایت یا نَقل؟به روایت رمان‌نویس: تفاوت هنر نیایشی در غرب و شرقهنر نیایشی به روایت سعید تشکری

کتاب به‌سوی زیباشناسی دریافت، اثرکی ام نیوتن، ترجمه به انگلیسی از تیموتن باتی برایتون جامع‌ترین رساله در این باب است. این تلاشی که بین ادبیات و تاریخ وجود دارد، ادبیات به مفهوم تولید هنری متن، و تاریخ به مفهوم چیزی که از آن اقتباس می‌شود، توسط دو مکتب مارکس گراها و فرمالیست‌ها به قهقرا برده شده است. هر چیزی که توسط ادبیات از تاریخ، مثل دین یا اسطوره، اقتباس می‌شود در حقیقت از جایی شروع می‌شود که دو مکتب مارکس‌گراها و مکتب فرمالیست‌ها به آن واکنش داشتند. یعنی این دو مکتب این نوع ادبیات را به قهقرا بردند و در این وضعیت بسیاری از نویسندگانی که ما آن‌ها را شرقی می‌دانیم به شدت از آن دوری کرده‌اند. ولی در فرهنگ ژاپن، می شیما به شدت این آثار را به روزآفرینی کرده است و برای فرهنگ خود یعنی ژاپن بار بار دینی و اسطوره‌ای نوسازی کرده است. پس اصالتاً هر چیزی را که ما می‌گوییم درباره آن چیزی که از اصل آن اقتباس می‌کنیم، نیست، درباره آن چیزی است که هنرمند می‌تواند آن را ارائه دهد، یعنی همان منطق دریافت و ارائه، نه این منطق که ما صرف برداشت از زندگی یک معصوم را در در یک دایره یقینی، رونویسی کنیم، بلکه اصل تأثیری است درباره آن معصوم، بر داستان و اثر هنری که خلق کنیم.

پس به زندگی تاریخی یک اثر ادبی، بدون مشارکت فعال مخاطبان اصلاً نمی‌توانیم بیندیشیم، یعنی هر اثر ادبی که تولید می‌کنیم باید خوانندگان در آن اثر مشارکت کنند و اگر این مشارکت را از آن‌ها بگیریم اثر ادبی اثری است خنثی و بسیاری از آثاری که ما به عنوان آثار خنثی می‌شناسیم این روزها با این که در حقیقت، تحت تاثیر بسیاری از فرهنگ‌های دینی هستند. اما چون نظریه دریافت را ندارند و این نظریه به التقاط و به رونویسی رسیده، آن عمل دریافت از سوی مخاطب رخ نمی‌دهد. در حقیقت هنرمند با تولید اثر هنری پلی است میان آسمان خداوند و مخاطب. یعنی جهان خداوندی مخاطب و هنرمند در یک جا به تفاهم می‌رسد. اگر این تفاهم اتفاق بیفتد هنر نیایشی صورت گرفته در غیر این صورت دیگر هنر نیایشی نیست و یک رونویسی است از بستر تاریخی.

رابطه میان ادبیات و خواننده همیشه اینگونه نیست که هم زیبایی‌شناسی باشد هم تاریخ داشته باشد، اما این جز وظایف ادبیات نیایشی است که هم به زیبایی‌شناسی روح مخاطب فکر کند، هم تاریخ و مستندات دینی را درون اثر جانمایی کند به گونه‌ای که مخاطب احساس کند هنرمند دارد از چیزی صحبت می‌کند که پشتوانه دینی و معاصر دارد. این آغازی است خلاق ،برای خلقِ متون ادبی و هنر نیایشی ما خواهد بود.

ادامه دارد...

انتهای پیام/

R1013198/P/S4,35/CT4 واژه های کاربردی مرتبط کتاب و ادبیات

منبع: تسنیم

کلیدواژه: کتاب و ادبیات کتاب و ادبیات

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۶۲۸۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بحران ادبیات داریم

مریم حسینیان با تأکید بر این‌که بحران ادبیات داریم، می‌گوید: مسئله نقد ادبی، کارگاه‌های ادبی و خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های معتبر را از دلایلی می‌دانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.

این نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب می‌شود یا باعث می‌شود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.

او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاع‌رسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانه‌های معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاری‌ها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک می‌کردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی می‌تواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر می‌شود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوان‌های کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتاب‌ها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمی‌دانیم کدام را انتخاب کنیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاه‌های آموزشی به ادبیات آسیب‌زده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار می‌شود، دو یا سه نفر کتاب منتشر می‌کنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.

او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سخت‌گیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرون‌آمده رمان یا مجموعه داستانی می‌نویسد و ناشران نیز کارشناسی سخت‌گیرانه‌ای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوع‌ها باعث می‌شود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سال‌ها عنوان‌های گردن‌کلفت نداشتیم.

این داستان‌نویس یادآور شد: در این سال‌ها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کم‌رنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصی‌اش معرفی می‌کند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموش‌شدن چراغ جایزه‌های ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ به‌هرحال کتاب‌ها از چند مسیر داوری عبور می‌کردند که همه این‌ها فروکش کرده است.

او با بیان اینکه باتوجه‌به قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب می‌شود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود می‌خرید و شاید از دوتایش خوشش می‌آمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجه‌به قیمت بالای کتاب، مقداری دقیق‌تر شده و می‌خواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سال‌های اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.

حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوان‌های متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر می‌شود اما کتاب‌ها کم‌فروغ هستند. البته این موضوع به نسل‌های مختلف داستان‌نویسی نیز بر می‌گردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آن‌ها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات می‌گذارم و همین باعث می‌شود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.

او درباره اینکه گاه این‌طور برداشت می‌شود که نویسنده برای مخاطبان خاصی می‌نویسد و به مخاطب وسیع فکر نمی‌کند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همان‌طور که ادبیات سطح‌بندی شده است، مخاطب نیز سطح‌بندی می‌شود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمی‌شود. ما سبک‌های مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایین‌بودن سطح مخاطب است نه ضعیف‌بودن اثر.

نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم می‌میریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان می‌خوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامه‌پسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحب‌نام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابه‌حال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسنده‌ها سبک خاصی دارند و نمی‌شود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده می‌شود.

این داستان‌نویس خاطرنشان کرد: به‌شدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینه‌به‌سینه و از طریق خود مخاطب کشف می‌شود. اگر کار قابل‌تأمل باشد، فرق نمی‌کند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفه‌ای، خوانده می‌شود. گاه در کارگاه‌ها اثر شگفت‌انگیزی نوشته می‌شود که نشان می‌دهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفه‌ای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کم‌رمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک می‌کند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده می‌شود.

مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی می‌داند و با بیان اینکه صفحات مجازی‌اش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگ‌ها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگ‌ها» هم روایت این بیماری‌ام است و در این دو سال نمی‌توانستم در جلسه‌ای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباط‌هایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسنده‌هایی هستم که پاسخ تمامی پیام‌ها را می‌دهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتاب‌هایم چه نظری دارند و از جمع‌بندی نظرها استفاده کرده‌ام.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • شعر فارسی فلسطین به دست عرب زبانان نمی‌رسد
  • ۱۳ کتاب پرفروش شعر در نمایشگاه کتاب
  • بحران ادبیات داریم
  • واکنش تند دانشجویان به حضور سفیر آلمان در موزه فلسطین | ویدئو
  • مجموعه دفتر یادداشت روزانه داستایوفسکی به چاپ سوم رسید
  • ستاره پی‌اس‌جی: رونالدو من را دیوانه خودش کرد
  • واکنش وزارت ورزش و جوانان به تغییر نام باشگاه استقلال
  • رئیس پلیس آگاهی تهران: مردم از قانونشکنی‌ها فیلم بگیرند
  • پلیس آگاهی: مردم از قانونشکنی‌ها فیلم بگیرند
  • تقاضای پلیس از مردم: از قانونشکنی‌ها فیلم بگیرند