Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-05-03@13:39:58 GMT

محله اتابک بورس لوسترفروشان می‌شود

تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۴۶۴۶۵۰

محله اتابک بورس لوسترفروشان می‌شود

همشهری آنلاین/ سارا جعفرزاده: محله اتابک یکی از محله‌های  با ویژگی قدیمیدر منطقه ۱۵ است که سال‌هاست با عنوان بافت فرسوده بخشی از هویت این محله شده و کمتر کسی است که بداند تعدادی ازبهترین لوسترها و صنایع روشنایی ایرانی در کارگاه‌های واقع در خیابان ذوالفقاری این محله تولید می‌شود. مدیران شهری این منطقه برای رونق و توسعه این محله تمام تلاش و همت خود را به کار گرفته‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«اله حسین کارخانه» شهردار ناحیه ۲ منطقه ۱۵ در این‌باره گفت‌: «شهرداری منطقه با همکاری سازمان نوسازی شهرداری تهران روند رو به رشدی را در محله اتابک آغاز کرده است از همین رو ایجاد راسته تجاری یکی از اقداماتی است که در آینده نزدیک انجام می شود تا شاهد توسعه هر چه بیشترمحله اتابک باشیم. »‌

ایجاد محور تجارت

از سال‌ها پیش اصناف لوستر فروشی و صنایع روشنایی در خیابان ذوالفقاری فعال اند. هر چند محله اتابک  بافت فرسوده و نقاط بی‌دفاع دارد ولی پتانسیل اقتصادی برای ایجاد یک محور تجارت و کسب و کار را داراست. کارخانه ادامه داد:‌«اکنون درخیابان ذوالفقاری تعداد زیادی مغازه‌ لوستر فروشی و صنایع روشنایی فعال است اما با توجه به اینکه  بیشتر شهروندان از  این موضوع بی اطلاع هستند، این صنف در این محله رونق چندانی ندارد به همین دلیل شهرداری منطقه در نظر دارد تا با ایجاد یک مرکز خرید مجهز در ابتدای خیابان ذوالفقاری، مهر ایجاد راسته تجاری را بر پیشانی محله اتابک بزند. »

ایجاد مجتمع تجاری ویژه صنایع روشنایی

یکی از مسائلی که شهروندان برای ورود به محله اتابک با آن مواجه هستند نابسامانی ورودی خیابان ذوالفقاری است. کارخانه ادامه داد: «در حال حاضر ملکی در نبش خیابان ذوالفقاری وجود دارد که پرونده آن در کمیسیون ماده ۵ بررسی و تغییر کاربری برای این ملک مجاز شده و قرار است این ملک به صورت یک مرکز خرید لوستر و صنایع روشنایی در چند طبقه ایجاد و به عنوان شناسنامه راسته تجاری شناخته شود. پیش بینی می‌شود با ساخت این مرکز خرید از حضور وانتی‌های  مزاحم و نابسامانی موجود کاسته شود و از طرفی قرار است سازمان نوسازی محور ذوالفقاری را احیا کند و با بازپیرایی، جانمایی پایه چراغ و... چهره این خیابان را تغییر دهد.»  

کد خبر 476365 برچسب‌ها بافت‌ فرسوده محله شهرداری منطقه ۱۵

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: منطقه ۱۵ بافت فرسوده بافت فرسوده محله شهرداری منطقه ۱۵

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۴۶۴۶۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«آدرخش و رقص فانتوم‌ها» در نمایشگاه کتاب طنین می‌اندازد

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «آذرخش و رقص فانتوم‌ها» شامل خاطرات آزاده خلبان حسینعلی ذوالفقاری نوشته صادق وفایی به‌تازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده و در سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران عرضه می‌شود.

این‌کتاب پس از «بیگانه با ترس» و «شبح دوست‌داشتنی»، سومین‌کتابی است که صادق وفایی درباره خلبانان نیروی هوایی به‌ویژه خلبانان شکاری بمب‌افکن فانتوم F4 نوشته است.

حسینعلی ذوالفقاری متولد ۱۳۳۰ است که پس از ورود به نیروی هوایی، برای آموزش به آمریکا اعزام شد و پس از بازگشت به ایران، هواپیمای فانتوم را برای پرواز انتخاب کرد. ذوالفقاری یکی از خلبانان پایگاه سوم شکاری همدان بود که در دوران خدمت خود با خلبانان و اسطوره‌هایی چون قاسم پورگلچین، محمود اسکندری، داریوش ندیمی، فرج‌الله براتپور، جلیل پوررضایی و … همراه و هم‌نفس بوده است. او از چهره‌هایی چون شهید مصطفی چمران، شهید احمد کشوری و ابوالحسن بنی‌صدر نیز خاطراتی دارد.

این‌خلبان پس از پیروزی‌های مراحل مختلف عملیات بیت‌المقدس که به‌مرور باعث آزادسازی خرمشهر شدند، در روز ۱۸ اردیبهشت یعنی یک‌روز پس از بمباران موفق پل استراتژیک و شناور عراق روی اروندرود توسط محمود اسکندری، در ماموریت بمباران ۴ کیلومتر از جاده عقب‌نشینی نیروهای دشمن در جاده جفیر _ طلاییه، مورد اصابت پدافند زمین به هوا قرار گرفت و با محمدعلی اعظمی خلبان کابین عقب خود به‌طور ناگهانی از هواپیما خارج شد و به اسارت دشمن درآمد. او با تحمل بیش از ۸ سال اسارت و بودن در جمع اسرای مفقودالاثر، شهریور ۱۳۶۹ به میهن بازگشت.

ذوالفقاری از بازگشت از دوران اسارت، در قامت خلبان مسافربری به خدمت پرداخت و چندسال پیش بازنشسته شد.

خاطرات امیر آزاده خلبان ذوالفقاری در «آذرخش و رقص فانتوم‌ها» در ۹ فصل تدوین شده‌اند که عناوین‌شان به این‌ترتیب است: «اتاق بازجویی و آن‌زن نامحترم»، «در ایران اجکت نداریم!»، «پشت پیکر شهدا پناه گرفته‌ایم!»، «مبارزه با دیوارهای زندان»، «شیر حلال!»، «رقص باله فانتوم‌ها بین دره‌ها»، «رویای آن‌بانوی روی‌پوشیده»، «نقشه فرار» و «برنمی‌گردید، زنده بمانید و بپرید بیرون!».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم؛

* بعد از اچ ۳، عملیات‌های مهم ثامن‌الائمه، فتح‌المبین و بیت‌المقدس را داشتیم.

بله.

* که شما در پایان بیت‌المقدس اسیر شدید. گفتید در بازجویی استخبارات وقتی نگهبان بالای سرتان به گردنتان ضربه می‌زد، چون قبلاً یک اجکت دیگر داشتید، درد شدیدی به گردنتان و ستون مهره‌ها هجوم آورد. فکر کنم الان به خاطره اولین اجکتتان رسیده‌ایم؛ زمستان ۱۳۵۹ پیش از آن‌که در فروردین ۱۳۶۰ حمله به اچ‌۳ انجام شود.

بله. مربوط به بمباران العماره است که در مسیر برگشت از آن، اسکندری ناگهان سایت موشک‌های عراقی که دزفول را بمباران می‌کردند، دید.

زدن العماره دوبار انجام شد. بار اول هشت‌فروندی بودیم با لیدری براتپور. اسکندری هم ساب‌لیدر بود. ده روز بعد گفتند: «آن‌جا محل تجمع نیرو است. بروید بزنید!» طبق معمول، بمب‌های خوشه‌ای مال من بود. تمام بمب‌ها را در ارتفاع دویست‌پایی می‌زدیم، ولی این را باید صدپا می‌رفتی بالا. وگرنه مسلح و فعال نمی‌شد.

در مرتبه دومی که رفتیم العماره را بزنیم، من چیزی از هدف و تجمع نیرو ندیدم. برای همین گفتم حیف است بمب‌های گران خوشه‌ای را که برای بیت‌المال است، هدر بدهم. لاشه تانک و نفربر جلویمان بود. به‌همین‌خاطر نزدیم و برگشتیم. سر همین عقیده بود که من شش‌بار با بمب برگشتم و نشستم.

* که خیلی کار خطرناکی است!

بله. بعضی‌ها هم بودند که بمب‌هایشان را در مناطق پرت‌وپلا می‌زدند. نزدیک مرز ناگهان دیدم یکی از هواپیماها دارد با مسلسل جایی را می‌زند. صدایش در رادیو آمد. اسکندری بود: «بچه‌ها هرکه هرچه دارد خالی کند این‌جا. همان‌سایتی است که دزفول را می‌زند. کی بمب دارد؟» گفتم‌: «ذوالفقاری‌ام جناب سرگرد! دارمتان!» گفت: «حسین، یاابوالفضل! همان سایت است! بزنش!» این‌جا بود که حاجی‌ات دیوانه شد. بمب و مهمات داشتم دیگر! اسکندری هم که گفته بود. دیگر حجت تمام بود. گفتم خدایا شکرت! چون افت داشت بمب‌هایم را نزده برگردم! ولی نمی‌خواستم بمب‌ها را هدر بدهم و روی تانک سوخته مصرفشان کنم.

این‌کتاب با ۲۳۶ صفحه و شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه منتشر شده است.

کد خبر 6093057 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • اژه‌ای: در زمینه امور فرهنگی نباید فقط نیروی انتظامی در کف خیابان کار کند
  • محله کم‌برخوردار حصه در مسیر توسعه‌ است
  • طرح محله‌محوری مسجد بنیان در ۵۵ محله در دستور کار قرار دارد
  • اجرای محله محوری مسجد بنیان در ۵۵ منطقه اراک
  • ابرپروژه مسکونی تهران در محله یاخچی آباد با ۱۰ هزار واحد ساخته می شود
  • اجرای بیش از ۵ هزار تن آسفالت در معابر منطقه ۷ اصفهان
  • حفظ چنار ۸۰ ساله در پروژه احداث سرای محله باغ فردوس | ببینید چطور گوهر سبز در دل ساختمان ۵ طبقه زنده ماند
  • تاثیر لاین نوری بر دکوراسیون داخلی 
  • «آدرخش و رقص فانتوم‌ها» در نمایشگاه کتاب طنین می‌اندازد
  • برجای ماندن چندین شهید و زخمی در بمباران محله‌های مسکونی غزه