کولاکوویچ: به آن هیس افتخار نمی کنم
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۰۹۷۸۰
آیا تا قبل از المپیک دو تیم ملی والیبال تشکیل خواهد شد؟ این حرف ها و سوال هایی است که بعدا باید انجام داد فعلا زمان لذت بردن از قهرمانی و صعود به المپیک است.
به گزارش" ورزش سه" مردی که شبیه والیبالیست ها نیست اما معلوم نیست چرا اغلب مربیان موفق والیبال اینگونه هستند. شاید به این دلیل که بیشتر پاسورها هستند که مربی های مطرحی می شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کولاکوویچ حالا توانسته از مرزبدبینی ها و انتقادها عبور کند. با رساندن تیم والیبال به المپیک توکیو و قهرمانی در رقابت های قهرمانی آسیا حالا توانسته کمی نگاه مقایسه ای که همه مربیان بعد از ولاسکو را دائم تحلیل می کرد را از روی خودش بردارد. او کاریزمای ولاسکو، جذابیت و اشتیاق کواچ و تجربه لوزانو را ندارد اما یک مربی با روش و سبک خاص خودش است. شاید سبک مربیگری او را بتوان با برانکوایوانکوویچ در فوتبال مقایسه کرد.
سرمربی اهل مونته نگروی والیبال بعد از قهرمانی در رقابت های قهرمانی آسیا رو به دوربین عکاس ها ژستی در پاسخ به انتقادها داشت. او کسانی که در این مدت انتقادهای تندی به او داشتند را به سکوت فراخواند. انتقادهایی که از او می شد این بود که چرا مثل ولاسکو یک تیم پشتوانه ندارد و تمام تمرکزش بر شانزده ، 17 بازیکن است و این یکی دیگر از شباهت های کولاکوویچ و ایوانکوویچ است.
البته که دامنه انتقادهای وسیع تر بود ، فرهاد ظریف بازیکن سابق تیم ملی انتقادهای تندی به عملکرد فنی کولاکوویچ پیش از مسابقات داشت یا جواد محتشمیان گزارشگر قدیمی والیبال که یک منتقد جدی و همیشگی او بوده و حتی در لیگ ملت ها کولاکوویچ را عامل اصلی حذف تیم ایران دانست یا حرف هایی که در این رابطه مطرح می شد که او حریفان را آنالیز نمی کند. این حرف های باعث شده بود که او بعد از قهرمانی در بازی های آسیایی گفت:"باید به من جایزه نوبل بدهند اگر واقعاً تنها با تفکرات خودم و بدون آنالیز توانستم چندین موفقیت کسب کنم."
او امروز همراه تیم ملی والیبال به ایران بازگشت و وقتی یک خبرنگار درباره تشکیل دو تیم ملی با دستور مستقیم رئیس فدراسیون والیبال پرسید پاسخ داد:"تازه تورنمنت مهمی تمام شده و باید جشن بگیریم. بعد از جشن می رویم برای برنامه ریزی و آماده سازی برای مسابقات مهمی که پیش رو داریم."
جواب کولاکوویچ نشان می داد که از این سوال خیلی خوشش نیامده است. این همان حرف منتقدان است که او را به تمرکز روی یک تیم شانزده نفر متهم می کنند. با این وجود المپیک در راه است و این علامت هیس که او به منتقدان نشان داده است مسئولیتش را سنگین تر می کند هرچند خودش هم از کاری که کرده چندان راضی نیست:" من در سه سالی که اینجا بودن هیچ حرفی راجع به اتفاقات و مشکلاتی که دارم نزدم. همه ما زیر فشار هستیم. بعد از سه سال به آدم های خاصی جواب دادم. آن ها خودشان می دانند چه کسانی هستند و مطمئن هستم که جواب خواهند داد. من هیچوقت نمی خواستم عکس العمل نشان بدهم و به این کاری که کردم افتخار نمی کنم. کار خیلی خوبی نبود."
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: تیم ملی والیبال ایران والیبال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۰۹۷۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هیولای کنکور را با افتخار برپا کردیم!
کنکور و ماادریک کنکور! در دو روز گذشته یکبار دیگر آن مناره عظمای نظام تعلیمی ما با افتخار برپا شد. با آنکه به حقیقت یک چاله است، صدها برابر عمیقتر از آن منارهای است که برپا و تظاهر میشود. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، غلامرضا صادقیان در یادداشتی نوشت: اکنون از کنکور گریزی نیست، اما اگر در سه دهه اخیر جستوجو کنید، صدها بار (صدها یعنی صدها) کسانی از وزیران علوم و آموزشوپرورش و نمایندگان پر ادعای مجلس و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و بسا کسان باربط و بیربط دیگر وعده دادهاند که کنکور را چند سال دیگر (و حتی سال بعد) حذف خواهند کرد و اکنون کنکور همچنان قامت برافراشته و ایستاده است و آن مدعیان رفتهاند، بیآنکه به مجازات آن حرفهای گزاف، کسی یقه آنها را گرفته باشد و به پشت درهای کنکور برده باشد که: از نوبیاموز! که هیچ چیز نیاموختی!
کنکور به اشکال دیگر یعنی با اعتماد به ساختار و انتخاب دانشگاه در همهجای دنیا هست. اما حالا که در کشور ما به این شکل هیولایی برگزار میشود، فقط به این آمار و تحلیلی که از آن دارم، توجه کنید تا ببینید این چه هیولایی است درون یک چاله عمیق به نام کنکور. امسال یک میلیون و 152 هزار و 518 نفر در کنکور شرکت کردند. با آنکه کسانی که در سن مناسب تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی هستند، چندینبرابر این است ولی جوانان از رفتن به دانشگاه دل کندهاند. در کنکور امسال، زنان (63 درصد) دوبرابر مردان (37 درصد) هستند. این یک فاجعه است. مقصود اول اغلب دانشجویان دختر از رفتن به دانشگاه، بهدستآوردن قدرت انتخاب شریک زندگی بهتر است. اما آن شریک نگون بخت خود را از دانشگاه کنار کشیده و برای فراهمآوردن فرصت سریعتر ازدواج، به دستآوردن یک شغل را بر چهار سال تحصیل یک لیسانس بیخاصیت ترجیح داده است! پس در آینده همان دختر درسخوانده حاضر نمیشود همسر چنین پسر درسنخواندهای شود؛ و این اوج چرخه باطل است. به همینسادگی، پسر درس نمیخواند تا زودتر به کار و پول برسد و بتواند ازدواج کند و دختر درس میخواند تا بتواند همسر بهتری انتخاب کند ولی هر دو بهشدت در حال دورشدن از یکدیگرند! و آمار ازدواج و فرزندآوری گواه این مدعاست!
از رقم ثبتنامیهای کنکور امسال که کمتر از پارسال و پارسال کمتر از پیارسال است، نزدیک 170 هزار نفر برای گرفتن کارت ورودی اقدام نکردند! این خودش خوب نشان میدهد که کنکور چه موجودی است! و از کسانی که کارت ورودی گرفتند حدود 50 هزار نفر در کنکور شرکت نکردند. اینها تحلیلهای متعددی میتواند داشته باشد، ولی دستکم میتوان گفت هیولایی است که هرچه به آن نزدیک میشویم، دستهای از روبهروشدن با آن میگریزند! از این تعداد که به کنکور شرفیاب شدند (بهجز کسانی که میدانیم درس نخواندهاند و تست نمیزنند و به جبر خانوادهها یا برای راضیکردن آنان یا برای احتمال بهدستآوردن فرصت گریز موقت از سربازی، پاسخنامهها را شانسی پر میکنند)، شمار بسیار بالایی از کسانی که مجاز به انتخاب رشته میشوند، رشتهای را انتخاب نمیکنند! آمار پارسال نشان میدهد در کنکور 1402، یک میلیون و 60 هزار نفر مجاز به انتخاب رشته شدند و فقط 600 هزار نفر انتخاب رشته کردند! از این رقم بسیاری هرگز برای ثبتنام در دانشگاه مراجعه نمیکنند و بسیاری دیگر در همان ترم اول یا سال اول و دوم انصراف میدهند! در یک مورد مشخص دانشجویان رشته باستانسنجی در یکی از دانشگاههای هنر ابتدا 14 نفر پس از قبولی در کنکور، دانشگاه ثبتنام کردند، اما 9 نفر در ترم اول حاضر نشدند و یکنفر دیگر هم در ادامه منصرف شد! این رشته واحد شیمی دشواری برای علومانسانیها و آقایان و خانمها گویا آن رشته را که یکی از آموزههایش سنجش قدمت آثار با ایزوتوپ کربن 14 است، با رشته باستانشناسی اشتباه گرفته بودند، یا دلایل متورم دیگر! همینجا لازم است یادآوری کنم در بسیاری از دانشگاههای دنیا به دانشجوی ورودی، دقیق و با ذکر مصادیق میگویند که چه درسی میخواند و در آینده چهکاره خواهد شد یا چه فرصتهای شغلی انتظار او را میکشد.
اما کنکوریهای ما بسیاری هیچشناختی (هیچ یعنی هیچ) از رشتهای که انتخاب میکنند، ندارند. اما این هیولا هنوز ترسناکترین روی خود را نشان نداده است. روی بی رحم این هیولا آنجاست که بیشتر فارغالتحصیلان رشتههای دانشگاهی، هرگز (هرگز یعنی هرگز) در رشتهای که درس میخوانند، وارد شغل و حرفه نمیشوند و در شغلی که انتخاب میکنند، هیچ وابستگی به دروسی که خواندهاند، ندارند! در اینباره پژوهشهایی شده است که میتوان دید، اما شخصاً مدعی هستم در طول سهدهه کار روزنامهنگاری فقط یکدرصد همکارانم روزنامهنگاری خوانده بودند و از تحصیلات دیگر از مهندسی دامپروری تا حسابداری و حقوق و پزشکی و پرستاری تا میکروبیولوژی در میان آنان فراوان بود. تصور کنید استاد فیزیک را که چهار سال تمام از مکانیک کوانتومی برای دانشجو میگوید و عرق میریزد و بعد دانشجوی خود را میبیند که در یک شرکت تجاری، پشت میز نشسته و بازاریابی میکند و همه به او میگویند آقای مهندس! این است آن هیولای کنکور و آنچه گفتم بهقدر ضرورت یک مقاله ژورنالیستی بود نه بهقدر اندازة آن هیولای ماندگار!
منبع: جوان
انتهای پیام/