Web Analytics Made Easy - Statcounter

پس از مشروطه راه برای حضور زنان در جامعه باز شد. پیش از آن شعر و ادبیات که حوضه لطافت و حس است؛ همچنان مردانه مانده بود. در دوره معاصر کم‌کم این رخت مردانه از دوش ادبیات کنده می‌شود. شاعران زنی این بار را بر دوش کشیده و در این مسیر تاثیر گذار بوده اند. در ادامه با چند تن از آنان آشنا می‌شویم.

پروین اعتصامی

پیشگام این عرصه پروین اعتصامی بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او با زبانی تقریبا عاری از جنسیت شعر می‌گفت. جایگاهی که او به دست آورد موجب تغییر نگرش مردم به زن در ادبیات شد. البته پروین به راحتی این سد را نشکست. گرچه او حمایت بزرگانی چون ملک الشعرای بهار و دهخدا را داشت؛ اما از سیل تهمت‌ها بی نصیب نبود. می‌گفتند که اشعار او سروده بهار است. البته این خود تعریفی دیگر از این شاعر بود که شعر او را هم‌تراز با شعر بهار می‌دانستند.

اشعار پروین در مضمون گرایش به مسائلی چون ظلم، فقر، عدالت و آرمان دارد. به همین دلیل برخی پروین را از معماران تاریخ و اندیشه سیاسی ایران دانسته‌اند.

پروین از کودکی شعر می‌گفت. نخستین شعرهایش در 7 سالگی بوده که سبکی ساده و مضامینی کودکانه و تخیلی داشتند. ازجمله مناظره‌ی بین نخود و لوبیا و دیگری، سیر و پیاز است. برخی از بهترین شعرهایش را در نوجوانی سروده. این ذوق به همت پدرش شکوفا شد. او در کودکی وزن و نحوه شعرسرایی را از پدرش آموخت. بعدها در حضور ادیبانی چون علی اکبر دهخدا، ملک‌الشعرای بهار، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی و نصرالله تقوی که از دوستان پدرش بودند شعرهایش را می‌خواند.

نخستین مجموعه شعر پروین بیش از 150 قطعه، قصیده، غزل و مثنوی بود که در 30 سالگیش چاپ شد.

شعر پروین بیشتر به صورت مناظره و سوال و جواب است و طرح داستانی دارد. دیوانش شامل 70 مناظره است؛ مناظراتی میان انسان‌ها، حیوانات، گیاهان و حتی نخ و سوزن؛ و در این مناظرات از شخصیت بخشی، تخیل و تمثیل استفاده کرده است.

تعداد زیادی از اشعارش به ظلم و ستم قدرتمندان و شاهان پرداخته و مضامین سیاسی دارد. برخی به شعرش نام سیاست و اخلاق داده‌اند.

پس از مرگش قطعه‌ای با نام «این قطعه را برای سنگ مزار خودم سروده‌ام» یافتند که آن را بر سنگ مزارش نوشته‌اند.

با کمی مطالعه درباره پروین اعتصامی می‌توان بیشتر درباره اشعارش و زمینه‌های بروز آن خواند.

فروغ فرخزاد

بعد از پروین، فروغ حضورِ زنان را در ادبیات ایران به قوت ادامه داد. شعر فروغ زنانگی محض است. شعری که نمی‌شد آن را از نام فروغ جدا کرد و به مردان نسبت داد. فروغ با مفاهیم فلسفی، سیاسی، اجتماعی که در شعرش بود تابوهای زیادی را در مورد زن شکست و تغییر داد. در دوران فروغ ادبیات ترجمه به ایران راه یافت. فروغ با تاثیری که از شعر شاعران زن جهان گرفته بود؛ در شعر ساده نویس و نرم زبان بود. زبانی ساده و به روز که در چهارپاره‌هایش به کار رفته. در شعر او همه چیز طبیعی ست، موسیقی جز جدانشدنی شعرهایش است و در بیان صمیمت و صراحت دارد.
او در سه دفتر شعر ابتدایی «اسیر، دیوار، عصیان» مسائل را از دیدگاهی زنانه و درونی روایت می‌کند و در دو دفتر پایانی «تولدی دیگر، و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» از موضعی انسانی به زندگی شخصی و محیطش می‌پردازد. دوره اول سخن از احساس می‌گوید و دروه دوم از اندیشه می‌سراید.
فروغ گرچه عمری کوتاه داشت؛ اما تنها در حوزه شعر فعال نبود. او دستی هم در سینما داشت. اشعار عاشقانه، کتابها و دیگر آثار او خبر از زندگینامه ای پر بار از فروغ فرخزاد می‌دهد.

سیمین بهبهانی

سیمین بهبهانی در قالب شعری غزل با زبان روز، به مسائل روز پرداخت. قوت او در استفاده از فضاسازی و تصویر در سروده‌هایش است. سیمین حضور زنان را در شعر کلاسیک محکم کرد. جایی که تا پیش از او فضایی مردانه حاکم بود. زندگی او به سه موضوع در هم آمیخته؛ غزل، سیاست و نگاه سیاسی و ترانه سرایی.

با اینکه او به ترانه نگاهی تفننی داشت؛ نمی‌توان از تصنیف‌ها و ترانه‌هایی که به جا گذاشته به آسانی گذشت. او حدود 350 ترانه سروده که تعداد زیادی از آنها را خوانندگانی مطرح اجرا کرده و ماندگار شده‌اند که می‌توانید لیست آنها را در این مطلب مشاهده نمایید.

در سال‌های اخیر یک نمونه از ترانه‌ای که در ذهن جوانان ماندگار شد و تاثیرگذار بود؛ ترانه همایون شجریان با مطلع «چرا رفتی... چرا؟ من بی‌قرارم » می‌توان نام برد. یا تصنیف «دلم گرفته ای دوست» و ...

گراناز موسوی

شاعران زن در دهه شصت و هفتاد حضور فعال‌تر و چشمگیر‌تری داشتند.یکی از آنان که شهرت و موفقیت بیشتری داشته گراناز موسوی ست. در شعر این دوره تغییرات زیادی نسبت به قبل مشاهده می‌شود. او با مجموعه «پابرهنه تا صبح» برنده جایزه کارنامه شد. این مجموعه الگو و منشا الهام بسیاری از شاعران پس از او شد که هنوز آثار آن باقی ست.
شعری از گرانازموسوی

این جا نیمه تاریک ماه است
دستی که سیلی می‌زند
نمی داند
گاهی ماهی تُنگ
عاشق نهنگ می‌شود
بیهوده سرم داد می‌کشند
نمی‌دانند
دیگر ماهی شده‌ام
و رودخانه‌ات از من گذشته است
نمی‌خواهم بیابان‌های جهان را به تن کنم
و در سیاره‌ای که هنوز رصد نکرده‌اند
نفس بکشم...

دهه هشتاد جریانی نو به شعر وارد شد که سنت ایجاد شده در شعر که فروغ آغاز کرد را پشت سر گذاشت. شعرهایی که در عین سادگی پر هرج و مرج و بی‌قانون اند. شعرهایی که در تعریف قدیم و حتی مدرن هم نوعی ضد شعر هستند. کاری که فروغ کرد دوباره اتفاق افتاده است.

لینک کوتاه: asriran.com/002yQi

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: شاعر زن پروین اعتصامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۲۸۸۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران

طالب آذرخش گفت: عاشق شعر عالمگیر ایران هستم و همچنین ادبیات معاصر فارسی را نیز دوست دارم. من از نمایشگاه کتاب تهران بازدید کرده و کتاب‌های شعر شاعران معاصر ایرانی را برای دوستانم سوغاتی بردم.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، طالب آذرخش شاعر ملی تاجیکستان (با تخلص آذرخش) و سردبیر نشریه «پیام سغد» است. تاکنون به قلم او کتاب‌های بسیاری به خط سیریلیک در تاجیکستان منتشر شده است. اثری هم به نام «دیوان عشق» به خط فارسی و سیریلیک دارد که گلچینی از آن توسط انتشارات خردگان در تهران با عنوان «چشم، جانم، چشم...» منتشر شده است.

او بسیار تاکید دارد که آثارش به خط سیریلیک و فارسی منتشر شوند تا کسانی که در تاجیکستان با خط فارسی آشنایی ندارند با آن آشنا شوند و فرصتی برای مقایسه پیدا کنند. همچنین برخی اشعارش نیز در چند نشریه در تهران منتشر شده است. در چندین کنگره و همایش در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شرکت کرده و به قول خودش این «شهر‌های عزیز» را دوست داشته است.

طالب آذرخش سابقه حضور در محافل ادبی بسیاری در ایران را دارد و کتاب شعر را بهترین سوغات از ایران می‌داند. آذرخش درباره سابقه حضورش در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: خوشبختانه تجربه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارم که برایم بسیار جالب بود. همچنین در چندین محفل فرهنگی از جمله محفل جشنواره فضولی نیز شرکت داشته‌ام.

وی افزود: نمایشگاه کتاب تهران یک بازار بزرگ کتاب است. یکباری که حضور داشتم از صبح تا عصر نتوانستیم حتی نصف نمایشگاه را هم ببینیم. من از حضور در این نمایشگاه که به عنوان یک فروشگاه بزرگ کتاب به نظر می‌رسد بسیار شاد و مسرور شدم. کتاب‌های جالبی در این نمایشگاه دیدم.

آذرخش ادامه داد: در نمایشگاه کتاب تهران، کتاب‌های ادبیات کلاسیک را که سال‌ها آرزوی دست‌یابی و مطالعه‌شان را داشتم پیدا کردم. با ناشران گوناگونی که آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، فردوسی و ... را منتشر کرده‌اند، گفتگو کردم. وقتی هم که به تاجیکستان بازگشتم کتاب‌های جیبی این شاعران را به عنوان سوغات برای دوستانم آوردم.

این شاعر فارسی‌سرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که به ادبیات معاصر ایران بسیار علاقه‌مند است، گفت: نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، محل آشنایی من با آثار معاصر ادبیات ایران بود. من عاشق شعر و خصوصا شعر عالمگیر ایران هستم. با شعر معاصر ایران هم آشنایی دارم. آثار شاعرانی همچون شهریار، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، شاملو و ... در تاجیکستان شناخته شده است. از اینکه در نمایشگاه کتاب تهران بدون واسطه و به راحتی به این کتاب‌ها دسترسی داشتم موجب خشنودی‌ام بود.

آذرخش همچنین با اشاره به این نکته که گویش تاجیکستانی‌ها و ایرانی‌ها باهم تفاوتی ندارد، ادامه داد: ما یک زبان داریم. شعر معاصر ایران و شعر معاصر تاجیکستان یک زبان دارد که همان زبان رودکی، خیام و حکیم فردوسی است. ما همان چیزی را که شما می‌خوانید، می‌خوانیم. البته در حوزه شعر معاصر ایران شعر‌هایی هم هست که به لهجه تهرانی یا شیوه‌های متفاوت است. اما همه این‌ها به زبان فردوسی و حافظ است. ما امروز شعری که در شاهنامه می‌خوانیم در شعر معاصر تاجیک هم می‌بینیم.

وی اضافه کرد: وقتی از ادبیات ایران حرف می‌زنیم، تفاوتی بین ایران و تاجیکستان نمی‌بینیم. فقط یک ادبیات فارسی در میان است. حتی ادبیات معاصر ایران هم در تاجیکستان شناخته شده است. بسیاری از آثار رمان‌نویسان معاصر در تاجیکستان منتشر شده است. اما در تاجیکستان شاعران ایرانی بیشتر مورد اقبال عموم قرار گرفته‌اند. من در اخبار دیده بودم که یکی از کتاب‌های فاضل نظری در یک فروشگاه در تهران، فروش چند هزار جلدی داشته است. این کتاب در تاجیکستان هم به زبان سیریلیک برگردانده شده است و غزل‌های او علاقمندان خاص خودش را دارد. من سردبیر مجله «پیام سغد» در تاجیکستان هستم. ما در هر شماره از مجله شعری از هم‌زبانان ایرانی یا افغانستانی را چاپ می‌کنیم. من تاکید می‌کنم که شعر هم‌زبان خود را منتشر می‌کنیم نه شعر ادبیات ایران یا افغانستان را.

آذرخش در بخش دیگری از این گفتگو به نقش نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در بهبود دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور ایران و تاجیکستان اشاره کرد و ادامه داد: خیلی خوب می‌شد اگر نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران در کشور‌های فارسی‌زبان یعنی افغانستان و تاجیکستان هم می‌داشتیم. چون در افغانستان و تاجیکستان نمایشگاه‌های صنعتی و اقتصادی مشترک و غیرمشترک بسیاری برگزار می‌شود، اما نمایشگاه کتاب نداریم. نکته دیگر این است که خیلی خوب می‌شد اگر در نمایشگاه کتاب تهران مکان معینی وجود داشت تا خوانندگان با ادیبان، نویسندگان و ناشران گفتگو و دیدار داشته باشند. من خیلی علاقه‌مندم که آثار شاعران تاجیکستانی در نمایشگاه کتاب تهران معرفی شود و در معرض دید و خرید عموم قرار گیرد. ما می‌توانیم کتاب‌هایی منتشر کنیم که یک طرف آن خط فارسی و طرف دیگر آن خط سیریلیک باشد. این موضوع به آموزش زبان فارسی کمک خواهد کرد، چون تاجیکستانی‌ها حتما باید خط فارسی را یاد بگیرند. آشنایی با خط فارسی باعث می‌شود که از گذشته خود آگاه شوند و آینده خود را ببینند. البته اگر خوانندگان ایرانی هم با خط سیریلیک آشنا شوند خیلی خوب می‌شود.

وی در پایان در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود پیوند‌های فرهنگی و زبان مشترک میان ایران و تاجیکستان، ارتباطات فرهنگی محدودی میان دو کشور وجود دارد؟» گفت: فکر می‌کنم سرحدات و مرز‌های جغرافیایی دلیل این موضوع باشد. اخیرا قابلیتی ایجاد شد و در فضای مجازی صفحاتی پدید آمد که خوانندگان، ادیبان و شاعران ایرانی و تاجیکی با یکدیگر در تعامل باشند و مثلا یک شاعر تاجیکستانی بتواند با خواننده ایرانی طرف گفتگو قرار گیرد. چون تاجیکستانی‌ها هم به زبان فارسی سخن می‌گویند. فقط لازم است که با زبان فارسی آشنایی داشته باشند تا بتوانند از آثار شاعران ایرانی استفاده کنند. اگر رفت‌وآمد این محافل ادبی بیشتر شود شاهد نتایج بهتری هم خواهیم بود. همچنین ارسال کتاب‌های تاجیکستانی به ایران و بالعکس می‌تواند عامل مهمی برای تقویت این پیوند‌ها باشد.

سی‌وپنجمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی (ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار می‌شود.

دیگر خبرها

  • ورود ترجمه «آن روی دیگران» به کتابفروشی‌ها
  • ۲۴ تیم جام‌جهانی فوتسال مشخص شدند/ ایران در سید یک قرار گرفت
  • واکنش فریدون زندی پس از شنیدن نام علی پروین (فیلم)
  • تجلیل از ۵۰ شاعر و شاعره محله دستگرد در «گنج‌های پنهان»
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • (ویدئو) روایت جالب فریدون زندی از مشکل داشتن علی پروین با او
  • (ویدئو) واکنش فریدون زندی پس از شنیدن نام علی پروین
  • شب کم فروغ علیپور برای ژیل ویسنته مقابل اروکا
  • آیت‌الله درچه‌ای از آخرین فروغ‌های حوزه کهن اصفهان بود