برنامههای ادبی تلویزیون را باید عوام بفهمند و خواص بپسندند / هدف شاعر از انتقاد، تخریب هستی نیست
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۳۶۰۱۹
شاعر و منتقد ادبی معتقد است که ویزگی یک برنامه ادبی خوب و مفید در تلویزیون این است که عوام آن را بفهمند و خواص بپسندند.
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و مورخان، نقش شعر و ادبیات در به ثمر انقلاب اسلامی غیرقابل انکار است؛ با این حال این هنر تأثیرگذار، آنگونه که باید و شاید مورد توجه سیاستگذاران فرهنگی قرار نگرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محدثی خراسانی 56 ساله همانگونه که از نامش پیداست شاعری از دیار خراسان است که از نیمه دهه شصت با تشکیل گروه شعر حوزه هنری در مشهد توانست یک جریان ادبی قوی ایجاد کرده و هدایتگر شاعران جوان خراسان باشد. روندی که طی حدود دو دهه ادامه یافت. وی در اوایل دهه هشتاد به تهران آمد و سردبیری مجله شعر را به عهده گرفت. ضمن این که مسئولیت سرویس فرهنگ و ادب روزنامه جام جم و عضویت در شورای شعر صداوسیما نیز در کارنامهاش وجود دارد.
«هزار مرتبه خورشید»، «شاعران پروازی»، «سلوک باران»، «شوق کعبه»، «بودن در نبودن» و «طنین کوه» بخشی از مجموعههای شعری به چاپ رسیده این شاعر و منتقد ادبی است. در ادامه، گفتگو با مصطفی محدثیخراسانی را از نظر میگذرانید.
آنا: آیا شاعران برای انعکاس درست روحیات و دغدغه های مردم در آثارشان نیاز به مهارت و برنامهریزی خاصی دارند؟
محدثی: به نظر من شاعر تافته جدابافتهای از جامعه نیست. درواقع او هم عضوی از این مردم است است و در بخش اعظم هستی و وجودش دغدغههای مشترکی با سایر انسانها دارد و طبیعتاً مثل آنها زندگی و عمر را سپری میکند؛مهم این است که شاعر بتواند آن امانت الهی، یعنی ذوق و حساسیت و نگاه متفاوتی را که خداوند در کوران این روزمرگیها به او اعطا کرده از گزند آسیب و غبار حفظ کند.
ین به این معنا نیست که شاعر حتماً باید یک ژست متفاوت، موهای بلند و قیافه عجیب و غریبی داشته باشد یا جدا از مردم در کوه و بیابان تنها زندگی کند، نه، برعکس! من شاعرانی را موفقتر تأثیرگذارتر میدانم که به نبض زندگی عمومی نزدیکتر بودند. در دل مردم گم بودند و مثل آنها زندگی میکردند چون یکی از منابع اصلی انباشته شدن ناخودآگاه شاعر از همین معارفی است که در آداب و معاشرتهای روزمره و زندگی اجتماعیاش کسب میکند.
آنا: به هرحال به نظر می رسد شاعران نسبت به سایر افراد جامعه در قبال کژیها، کمبودها و آسیب های اجتماعی حساس ترند.
محدثی: طبیعتاً اینگونه است. مهم این است که دیدن این واقعیات و نفوذ به ذات پدیدهها که ممکن است افراد عادی خیلی توجه به آن نکنند، در مسیر عشق قرار بگیرد. عشق هم شالوده شعر و شاعری است. اگر این گونه باشد شما خوبیها و بدیهای جامعه و تلخی و شیرینی روزگار را با یک نگاه اصلاحگر عاشقانه میبینید و اگر از سیاهیها انتقاد میکنید و میرنجید، هدفتان تخریب هستی نیست، هدفتان اصلاح است. این برمیگردد به اینکه پشتوانه این نگاه، عشق به هستی و انسان باشد.
آنا: شما چند سال عضو شورای شعر و موسیقیصداوسیما بودید و اکنون هم همکاریهایی در حوزه ترانه و موسیقی هم با این نهاد و هم با خوانندگان دارید. دلیل افت محتوایی و فرمی ترانهسرایی در موسیقی را چه میدانید؟
محدثی: از نگاه من، نگاه تجاری به هنر باعث این افت و تولید آثار ضعیف در حوزه موسیقی شده است. الان درصد بالایی از برنامههای صداوسیما به صورت مشارکتی با حامی مالی ساخته میشود. طبیعی است که با افت کیفیت مواجه شویم.
اگر در جای درست و به شکلی صحیح جریانسازی صورت میگرفت، سرمایهگذاری و حمایت میکردیم و تربیت شاعران مبتنی بر یک چشمانداز بود، این وضعیت پیش نمیآمد.یعنی یک کار ریشه ای که از سنین پایینتر آغاز شود.
آنا: یعنی همان کاری که در آموزش و پرورش هم انجام شد؟
محدثی:دقیقاً؛ ببینید،در آموزش و پرورش در یک دورهای مثلاً از اواخر دهه شصت تا اوایل دهه هشتاد مسابقات فرهنگی و هنری طراحی شده بود؛ امکانات و هزینه خاص یا نیروی انسانی اضافهای را هم نمیخواست؛ همین بودجههای جاری آموزش و پرورش در امور تربیتی بود.
این رقابتها با همان سازوکار معمول خودش در سطح منطقه شهر، استانی و کشوری در رشتههای مختلف ادبی و هنری برگزار میشد. این گونه فعالیتها توانست 10 سال جریان شعر کشور را هدایت کندو در دست بگیرد؛یعنی حتی چشم جامعه ادبی برای جریانسازی شعر جوان کشور به اردوگاه میرزاکوچکخان رامسر بود که ببینند در هر سال شاعران جوان و نوجوان چه اتفاقاتی را رقم می زنند.
در هر سال ی سبک خاص فراگیر میشد. اکنون هم شما میبینید که تقریباً همه شاعران جوان و میانسال مطرح این روزگار نیروهای تربیتشده و کشف شده همان اردوها هستند.از علیرضا بدیع گرفته تا سعید رمضانی، محمد مهدی سیار، میلاد دعرفان پور،علیمحمد مؤدب، علی داودی، سعید میرزایی و... همگی بهنحوی با این فضاها مرتبط بودهاند.
از این برنامه ها حمایت خاصی صورت نمی گرفت، اما حداقل مزاحمتی هم برای آنها ایجاد نمیشد. اما همین معاونت پرورشی و امور تربیتی تربیتی در دولت اصلاحات کلاً تعطیل و تمام مسابقات ادبی جمع شد.
نطفه بسیاری از این نابسامانیهایی که در شعر و ادبیات جوان میبینید از همانجا بسته شد و ادامه پیدا کرد. چه استعدادهای ارجمند و باشکوهی که بهدلیل اینکه در زمان خاص خودش اینها هدایت نشدند،به هدر رفتند. استعداد شعری باید در همان دوران ظهور اولیهاش، یعنی در مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستانتوسط یک فرد آگاه و مسلط ارزیابی و نقد و هدایت شود. خود شاعر بعدها میتواند راه خودش را پیدا کند ولی خسارت بزرگی خواهد خورد.
ما الان جوانهایی زیادی داریم که شاید 10 سال معطل این فرهنگسرا و آن فرهنگسرا بوده تا بالاخره بفهمد در چه جایگاهی است؛ کسی نبوده به این بگوید تو شاعر نیستی،رها کن و دنبال زندگیات برو! یا مثلاً مسیر این است، این راه را نرو! آمدهاند بعد از 10 سال سرخورده شدند و تازه فهمیدند که چه مسیر اشتباهی رفتهاند.
این مثال را زدم تا بگویم که اگر درواقع هوشمندی باشد و هر کاری بهجای خودش انجام بگیرد نتیجه میگیریم.خُب، همین کار را صدا و سیما میتوانست با همان زلالی و صداقت انجام بدهد. ما در صدا و سیما یک برنامه ادبی برنامه جریانساز نداریم.بله، برنامه های سرگرمکننده ادبی داریم اما این باعث می شود که تلقی مردم و علاقه مندان به شعر و ادبیات در همین حدباقی بماند
برنامه های ادبی صداوسیما را باید عوام بفهمند و خواص بپسندند. این همان معیار معروف و قدیم نقد ادبی است و خیلی جاها میتواند به ما کمک کند. مثلاً برنامه هایی مثل «کاروان» یا «ضیافت» که آقای سهیل محمودی مجری –کارشناس آن بود را خواص میپسندیدند، عوام هم میفهمیدند و از آن لذت می بردند. برنامه «تماشاگه راز» آقای ساعد باقری در دهه هفتاد همین گونه بود. آقای باقری در این برنامه که در سال های میانی دهه هفتاد از تلویزیون پخش می شد از سبک هندی و شاعرانی مثل بیدل دهلوی با آن پیچیدگی های زبانی و شکلی خود به گونه ای می گفت که همه بینندگان با هر سطح دانش و سواد ادبی بهبه منمد می شدند.
متأسفانه اکنون جای چنین برنامه هایی در صداوسیما خالی است.
آنا: یعنی در این ودحوزه یعنی آموزش و پرورش و صداوسیما باید همان مسیر را بازسازی کنیم؟
محدثی: نه، بازسازی همان روند و همان برنامه ها منطقی نیست. بحث من این است که اگر این مسیر درست ریلگذاری شده بود یا بالاتر از آن، اصلاً ریلگذاری نشده بود و کسی دخالت نمیکرد، میگذاشتند همان مسیر طبیعی خودش را برود اوضاع شعر وادبایت و موسیقی بهتر از وضعیت فعلی بود.. یعنی نظام فرهنگی در این حوزه دخالت مستقیم نمی کرد. چون اینگونه دخالت ها در عرصه ادبیات کار را بدتر میکند.. یک جریان خودرو و خودجوش از دل جامعه جوشیده بودو در حال ادمه مسیر خودش بود. این عزیزان سیاستگذاری کردند و این روند حیات ادبی جامعه از مسیر طبیعی خودش منحرف شد، بعد هم نتوانستند آن را به مسیر بهتری هدایت کنند.
آنا: به نظر میرسد این وضعیت در حوزه شعر و موسیقی دفاع مقدس هم رخ داده است؟
محدثی: بله؛ در سال های جنگ تحمیلی، ما تعدد رسانه نداشتیم. چند شبکه محدود و دو شبکه تلویزیونی که از نزدیک ظهر تا شب برنامه داشتند و در نتیجه آثری که از آن پخش میشد برای مردم غنیمت بود. ضمن این که اغلب آثر ساخته شده در ان دوران ارزش های ادبی و محتواییقابل توجهی داشت.
بر جان و دلشان مینشست و زمزمه روزمره مخاطبان میشد. . این آثار انعکاس شور و امید انقلاب اسلامی و حماسه و ایثار دوران دفاع مقدس بود. از سوی دیگر بین شاعر و آهنگساز و خواننده هماهنگی و وحدت فکری وجود داشت که نمونه اش همان مثلث زنده یاد حمید سبزواری،احمد علی راغب و ممد گلریز بود نمونه های دیگر هم داریم؛ چهره هایی مثل حمید شاهنگیان به عنوان آهنگساز، حسام الدین سراج و شهرام ناظری و حسین علیزاده و محمدرضا شجریان و... با شاعران و آهنگسازانی کار می کردند
که از لاظ فکری و هنری هماهنگ بودند و کارهای ماندگاری را خلق کردند. بعدها که درواقع صداها زیاد شد، خب طبیعتاً باید این صدا و آهنگهای اصیل حمایت می شدند که در این صداهای متفاوت گم نشود. اما برعکس آن اتفاق افتاد. این صدا حمایت نمیشود و به بهانه حمایت از صداها و شاعران جدید و جوان می بینیم که از برخی نمونه های تقلبی و ناکوک حمایت شده و کمکم ذائقه مردم عوض می شود. من نمیگویم مردم باید تا ابدالدهر سرودهای خواننده ای را گوش کنند که اشعار حماسی آقای سبزواری را می خواند. این ظرفیت در شعر و ادبایت ما وجود داشت که سنگر و اهداف خود را عوض کنند. همان گونه که رزمندگان ما سنگرشان را عوض کردند. رزمندگان ما زمانی روبهروی ارتش بعث عراق ایستادند و جنگیدند و بعد در عرصه هایی مثل سازندگی، صنعت و عمران، صنایع موشکی، انرژی هستهای، و... به مردم و اهداف انقلاب خدمت کردند.
بعد از پایان جنگ، شعر انقلاب هم سنگر خودش را عوض کرده است، اما در موسیقی این اتفاق نیفتاد و عقب ماند، چرا؟ چون رها شد. عرصه شعر عرصه مناعت طبع است. شاعر نیاز چندانی به کمک مالی ندارد، یک خودکار و قلم داشته باشد، کار خودش را میکند. ولی موسیقی و نظایر آن را نمیتوان بدون حمایت مالی پیش برد.این یک نکته منفی نیست، بلکه طبیعت کار است. ساز یک نوازنده چند میلیون تومان قیمت دارد، آموزشموسیقی هزینه دارد،برگزاری برنامه و ضبط یک اثر و.... وقتی زندگی یک آهنگساز، نوازنده یا خواننده از این مسیر میگذرد. اگر حمایت نشود در نتیجه موسیقیدان ما هم میرود دنبال گیشه و کنسرت های پی در پی بیکیفیت در نهایت این فرهنگ و ذائقه متعالی عوض میشود، آن صدا خاموش میشود، و کار به جایی میرسد که درواقع هیچکس نمیتواند جلویش را بگیرد.
آنا: تعریف شما از شعر دفاع مقدس چیست؟ آیا صرفا پرداخت به زوایی گوناگون جنگ و به ویزه تکیه بر عنصر حماسی آن میتواند این شکل از شعر و موسیقی را تعریف کند؟
محدثی: هر آنچه که خاستگاهش فرهنگ ایثار و شهادت باشد هسته شعر و موسیقی دقاع مقدس است این میتواند در حوزههای اجتماعی و حتی در حوزه روابط انسانی مطرح شود، اما مهم این است که آن خاستگاه را داشته باشد. من یک رباعی از سروده های خودم را برایتان میخوانم، این ظاهرش عاشقانه است، «من با تو به شعر ناب تبدیل شدم/ جاری شدم و به آب تبدیل شدم/ مهر تو به آسمان کشیدم از خاک/ تا آنکه که به آفتاب تبدیل شدم».خب این رباعی می تواند گویای احساس عاشق به معشوق باشد اما در آن می گوییم «مهر تو به آسمان کشیدم از خاک» نشان از یک تعالی دارد میدهد، نشان از یک عشقی که ما را از زمین به آسمان میبرد. من این را طبیعتاً از همین ادبیات انقلاب و فرهنگ شهادت و ایثار آموختم که اینگونه شعر عاشقانه بگویم. شعر عاشقانه است اما موضع و منظرش همان فرهنگ ایثار و شهادت است.
انتهای پیام/4104/
منبع: آنا
کلیدواژه: شعر سهیل محمودی ساعد باقری شعر دفاع مقدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۳۶۰۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بدقولی کنداکتوری تلویزیون این بار با برنامه «هفت»
مشکل فنی «هفت» و پخشنشدن قسمت جدید این برنامه تلویزیونی ما را بهیاد این نکته انداخت که مدیریت کنداکتور هم برای چینش ترکیب برنامهها و سریالها اهمیت دارد و هم شرایطی که جلوی پخش نامنظم و اصطلاحاً بدقولی کنداکتوری را بگیرد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مدیریت کنداکتور تلویزیون مقولهای است که از هر جهت اهمیت دارد، روزی برای چینش ترکیب پخش سریالها و برنامهها این مدیریت ضرورت دارد و روزی هم برای جلوگیری از بدقولی کنداکتوری، این مدیریت لازم است، البته این بدقولیها مسبوق به سابقه بوده که بارها سریال بدقولیهای تلویزیون را برای پخش سریال و برنامه حتی حضور مجریای خاص اتفاق افتاده است.
روزی سریالی بهنام «دودکش2» که علیرغم پخش گسترده اخبار رسانهایاش، روی آنتن نرفت و بحث مراحل پسپروداکشن را عنوان کردند، یا بارها سریالهایی که از شبکه سه سیما پخش میشد عوامل آن به پخش نامنظم قسمتهایشان اشاره میکردند که آخرین آن به سریال «بیستکویید» برمیگردد،
یا زمانی که مجموعه کلبه عموپورنگ پخش میشد این اعتراضات را نسبت به پخش نامنظم این مجموعه نمایشی داشتند. این بار بدقولی کنداکتوری گریبان برنامه «هفت» را گرفت و شب گذشته علیرغم اعلام گسترده بازگشت «هفت» به کنداکتور پخش شبکه نمایش با اعلام مشکل فنی قسمت جدید این برنامه تلویزیونی روی آنتن نرفت.
پیش از این یک بار دیگر هم پخش برنامه «هفت» بهدلیل مشکلات فنی به سرانجام نرسیده بود، اما پیگیریها نشان میدهد همهچیز آماده و مهیای پخش قسمت جدید بوده است اما یک مشکل فنی باعث شده است با وجود تمام تلاش افراد حاضر در استودیو، برنامه امکان پخش پیدا نکند.
با این اوصاف، عدم پخش بهدلیل مشکل فنی یا در مورد سریالها نرسیدن بهعلت گذراندن مراحل پسپروداکشن و بازتدوین توجیه مناسبی برای احقاق حق مخاطب تلویزیون نیست. شاید مخاطبان قدری به عقب بروند یاد سریال «رعد و برق» مجری برنامه «هفت» بیفتند که چند سال پیش در ماه رمضان قسمت اول آن روی آنتن رفت و بقیه را بهدلیل مشکلات تدوین و مراحل فنی سریال به زمانی دیگر موکول کردند. این سریال بالأخره با تمام نقاط ضعف خودش روی آنتن رفت اما تبدیل به مصداقی بارز برای بدقولی کنداکتور تلویزیون شد.
بهنظر میرسد تلویزیون کنار مدیریت درست کنداکتوری برای چینش سریالها و برنامهها به رسیدن به یک کنداکتور منظم و جلوگیری از بدقولی در پخش نیاز مبرم دارد. علیرغم اینکه شاید این نکته را هم بتوان درنظر گرفت که مشکلات فنی باعث شده باشد یک برنامه و یا سریالی در موعد مقرر اعلامشده روی آنتن نرود اما توجه به زمان مخاطب از هر نکته و توجیه قابلقبولی هم مهمتر است.
پیگیریها نشان میدهد برنامه «هفت» که در چند سال اخیر نتوانسته است همچون گذشتۀ خود موفق و پرمخاطب باشد جمعه هفته آینده به آنتن خواهد آمد.
انتهای پیام/+