Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه اجتماعی: تقویم ایران اسلامی در ۲۷ دی‌ماه سال ۱۳۶۵، با خون ۲۲ شهید از جان‎‏گذشته دانشگاه تبریز و جهاددانشگاهی رنگ خون به خود گرفت و لکه ننگینی بر پیشانی رژیم بعثی عراق و سکوی عروج بهشتی شدن این دانشجویان شد.

با پیروزی انقلاب اسلامی و در پی آن شروع جنگ تحمیلی ملت ایران به فرامین پیر مرادشان با جان و دل گوش داده و وارد عرصه نبرد حق علیه باطل شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دشمنان انقلاب که ایستادگی ملت ایران در برابر ارتش بعثی را مشاهده کردند، دست به محاصره اقتصادی زدند که این امر کمبود مهمات جنگی را نیز در پی داشت. ملت غیور ایران نیز برای رفع کمبود مهمات جنگی وارد کارزار شدند به طوری که تمام کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی و صنعتی شهر تبریز تبدیل به کارخانه مهمات سازی شد.

یحیی خلیلی، از بازماندگان این حادثه در گفت‌وگو با ایکنا از آذربایجان‌شرقی، می‌گوید: با توجه به اینکه رشته تحصیلی من، ساخت و تولید بود، تصمیم گرفتم در کارگاه فنی دانشگاه مشغول به جهاد شوم تا بر اساس طرح‌هایی که توسط صنایع خودکفایی به جهاد دانشگاهی ارائه می‌شد، با همکاری سایر برادران به ساخت مهمات اقدام کنیم.

او حدود یک هفته قبل از بمباران در کارگاه فنی مشغول کار بودیم که آژیر خطر به صدا در آمد و ما به علت وجود گاز و کپسول در کارگاه به سمت بیرون دویدیم که یکی از دوستان به من گفت که شنیده که رادیوی عراق اعلام کرده است، پایگاه‌های جاسوسی بعثی از پشتیبانی و حمایت همه جانبه دانشجویان دانشگاه تبریز از جبهه‌های جنگ خبر داده‌اند و قصد داریم آنجا را بمباران کنیم، من با پوزخندی گفتم که ما بیدی نیستیم که با این بادها بلرزیم و همچنان به کارمان ادامه خواهیم داد.

وی با تشریح لحظاتی قبل از وقوع فاجعه بمباران کارگاه دانشکده فنی دانشگاه تبریز، بیان می‌کند: در شامگاه فاجعه، همگی بعد از قرائت دعای توسل به کارگاه رفتیم، دستگاه‌ها را تازه روشن کرده بودیم که ناگهان صدای مهیبی به گوش رسید و نور شدید بنفش رنگی به چشمم خورد که ناخودآگاه خود را در یک لحظه روی زمین یافتم، صدا مربوط به بمب اولی بود که جلوی دانشکده کشاورزی و نور هم مربوط به بمب دومی بود که درست به سقف کارگاه ثابت کرده بود، وقتی به هوش آمدم، دیدم آتش و دود همه جا را فرا گرفته و بوی سوختگی فضا را پر کرده و یکی از پاهایم قطع شده است و تنها صدایی که می‌شنیدم، ندای ملکوتی یا حسین بچه‌های شاغل در کارگاه بود.

خلیلی معقتد است که برگزاری یادواره برای شهدای دانشگاه تبریز نباید صرفا برای رفع تکلیف باشد و می‌گوید: شهدای ۲۷ دی ماه سال ۱۳۶۵ دانشگاه تبریز نیازی به برگزاری یادواره ندارند، بلکه این نسل جوان هستند که باید با درس آموزی از آنان برای داشتن زندگی خداگونه تلاش کنند، مسئولان باید از برگزاری چنین مراسمی، اهدافی را دنبال کنند و مهمترین هدف، ایجاد انگیزه و روحیه خودباوری در جوانان نسل حاضر و آینده است، متاسفانه برگزاری اینگونه مراسمات گاهی به رفع تکلیف از دوش مسئولان تبدیل می‎شود.

محمد منافی یکی دیگر از بازماندگان این حادثه در گفت‌وگو با ایکنا از آذربایجان‌شرقی، در این زمینه می‌گوید: ترم دوم دانشگاه بودم و علاقه زیادی به جبهه رفتن داشتم، در دانشگاه درس می‌خواندم ولی فکرم در جبهه‌ها بود، بسیاری از جوانان به جبهه رفته بودند یک روز در روزنامه متوجه آگهی شدم که جهاد خودکفایی دانشگاه برای کمک به جبهه از دانشجویان در زمینه تولید یک‌سری قطعات دعوت به همکاری کرده بود. رشته من و دوستم شهید رضاپور متفاوت بود، فکر نمی‌کردیم ما را در تیم جهاد خودکفایی دانشگاه بپذیرند ولی وقتی برای ثبت‌نام رفتیم قبول کردند. شوق و خوشحالی خاصی داشتیم.

وی با اشاره به اینکه در ابتدا تعداد دانشجویانی که اعلام آمادگی کرده بودند زیاد بود، افزود: تعداد زیادی از دانشجویان در ابتدا ثبت‌نام کرده بودند، یک عده از آنها برای ارزیابی وضعیت و گرفتن امتیاز آمده بودند وقتی دیدند امتیازی برایشان وجود ندارد، منصرف شدند.

منافی، با یادآوری خاطره شامگاه ۲۷ دی‌ماه و بمباران دانشگاه تبریز ادامه داد: در روز بمباران ساعت دو ظهر کلاسم تمام شد با دوستم به کارگاه رفتیم. آن روز دوستم شهید حسین رضاپور پشت دستگاه بود و من کنارش ایستاده بودم. آن روز حسن کربلایی فرمانده گردان امام حسین(ع) تازه شهید شده بود و خبر شهادت او در دانشگاه پیچیده بود، دوستم از شهادت حسن کربلایی ناراحت بود انگار غم شهادت حسن کربلایی تاب و توان او را گرفته بود، به‌قدری از شهادت او غمگین و ناراحت بود که حتی حوصله حرف زدن با مرا هم نداشت آن روز که پشت دستگاه بود به من گفت: امروز با من حرف نزن خیلی ناراحت هستم غافل از اینکه آن شب خودش نیز به خیل شهدا می‌پیوندد.

آن شب در دانشگاه مشغول کار کردن شدیم وسط کار برق شهر قطع شد از قطعی برق استفاده کرده، شام خورده و بعد دعای توسل خواندیم و به محض اینکه برق وصل شد، دستگاه‌ها را روشن کردیم و هر کدام از دوستان به سمت دستگاه‌های تراشکاری رفته و آنها را روغن‌کاری کردند.

ساعت ۱۰ و نیم شب بود که ناگهان دانشکده فنی توسط دشمن بعثی هدف سه موشک هوا به زمین قرار گرفت و بمباران شد، نور اولین موشکی که جلوی دانشکده کشاورزی فرود آمد با چشمان خود دیدم، چند ثانیه نگذشته بود که یکی از موشک‌ها به سقف کارگاه و موشک دیگر به بیمارستان امام خمینی (ره) که فاصله خیلی اندک با دانشگاه دارد اصابت کرد.

سیدجمال‌الدین شکوری که از سال ۱۳۶۰، معاونت کارگاه فنی دانشگاه تبریز را بر عهده داشت، در این خصوص به ایکنا می‌گوید: در سال ۶۵ در کوران جنگ تحمیلی که فشار تحریم اقتصادی و تسلیحاتی دشمن بر انقلاب اسلامی افزایش یافته بود، مسئولان فداکار صنایع خودکفایی سپاه پاسداران در آذربایجان شرقی تصمیم به تامین سلاح‌های جنگی یا تامین بخشی از آن در مکان‌های موجود استانی گرفتند که پس از بررسی‌های لازم، دانشکده فنی به این منظور انتخاب شد.

وی می‌افزاید: اولین طرحی که در دانشگاه تبریز به اجرا گذاشته شد، طرح ساخت چاشنی مین بود و آن موقع نه جهاد دانشگاهی و نه هیچ جریانی در اجرای آن طرح نقش نداشت، فقط سپاه پاسداران، رئیس دانشگاه، رئیس دانشکده فنی و بنده در جریان این طرح بودیم. آن زمان، فرمانده گروه تخریب در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دانشگاه آمد و گفت که سپاه چاشنی مین لازم دارد، بنده برای تامین این نیاز از آقای حسین سیفی،رئیس وقت دانشگاه و آقای حسینی، رئیس وقت دانشکده فنی، وقت ملاقات و در نهایت، مجوز تولید چاشنی مین را گرفتم و کار چاشنی تولید مین در نیمه سال ۶۲ شروع شد.

شکوری اظهار می‌کند: روزی یک بار جعبه چاشنی مین‌های خنثی شده را برای کپی برداری به دانشکده فنی می‌آوردند، همان موقع، یک دانشجوی طرح به نام علیرضا جعفری که از بستگان ما و مکبر آیت‌الله مدنی، شهید محراب هم بود در کارگاه اشتغال داشت، بنده و آقای جعفری خیلی صمیمی بودیم.

وی بیان می‌کند: یکی از چاشنی‌های مین، ندانسته خنثی نشده بود و من در آن لحظه در دفترم در ریاست کارگاه نشسته بودم، به محض اینکه آقای جعفری مین را به دستگاه تراش بست، چاشنی مین عمل کرد و آسیب جدی به چشمان و دستان او وارد شد، انفجار چاشنی مین مانند توپ در دانشگاه صدا کرد و همه دانشجویان و اساتید دانشگاه فهمیدند که ما چاشنی مین در دانشگاه تولید می‌کنیم، تا آن روز، کسی از این موضوع خبر نداشت، در این گفت‌وگو نمی‌خواهم وارد جزئیات موضوع شوم که مسئولان و اعضای هیئت علمی دانشگاه چه واکنشی به این اقدام نشان دادند و چه تصمیماتی گرفتند، اما جلسات متعددی تشکیل دادند و یکی از تصمیمات شان این بود که مرا از دانشگاه اخراج کنند.

این جانباز حادثه بمباران ۲۷ دی دانشگاه تبریز با اشاره به آغاز پروژه تولید خمپاره در این کارگاه از سال ۶۳، می‌گوید: زمانی که می‌خواستیم ساخت خمپاره را شروع کنیم، شهید مهندس توانا، از فرماندهان سپاه پاسداران تبریز به دانشگاه آمد و با مجموعه‌ای از اساتید دانشکده فنی و رئیس وقت تشکیل جلسه داد، ولی هیچ کدام از مسئولین مزبور زیر بار نرفتند.

وی ادامه می‌دهد: تعدادی از بچه‌های دانشکده فنی که با من آشنا بودند، بنده را به آقای درویش زاده معرفی کرده بودند، واقعیت امر این بود که صنایع خودکفایی سپاه در آن موقع امکانات زیادی در اختیار داشت، اما مکان مناسبی برای تولید مهمات نداشت، سرانجام آقای درویش زاده به دانشگاه آمد، من که در ابتدا او را نمی شناختم از او پرسیدم چه کسی من را به شما معرفی کرده است و او از چند نفر نام برد و در نتیجه این ملاقات به توافق رسیدیم و قطعه زمینی را که در مقابل شرکت بنیان دیزل قرار داشت، به وسیله بلدوزر صاف و در آن جا سوله نصب کردیم و آن جا کارگاه صنایع خودکفایی سپاه پاسداران شد.

شکوری با اشاره به علت انتخاب کارگاه فنی دانشگاه تبریز برای تولید تسلیحات جنگ، بیان می‌کند: چون ماشین و ابزارهای تراشکاری در آن موقع به اندازه کافی وجود نداشت و دانشگاه از این امکانات برخوردار بود، به همین دلیل کارمان را از دانشگاه شروع کردیم. ساخت خمپاره به ماشین آلات و ابزارهای تراشکاری دقیق نیاز دارد، قالب‌های خمپاره را به دستگاه کپی تراش می‌بستیم و قالب جدید تولید می‌کردیم. تولید خمپاره کار ساده‌ای نیست، اگر دستگاه کپی تراش نبود، حتی کارخانه ماشین سازی تبریز هم نمی‌توانست این کار را انجام دهد، در ادامه جهاد دانشگاهی دانشگاه تبریز هم اطلاعیه منتشر کرد و از افراد داوطلب برای ساخت قطعات تسلیحاتی دعوت به همکاری کرد.

وی اظهار می‌کند: دانشجویان داوطلب را خودمان آموزش دادیم، بنده و آقای مهندس رهنوردی، دو نفره کار آموزش را شروع کردیم، یکی از بچه‌های تولید هم که از قبل با ما همکاری داشت و با کار ماشین آلات آشنا بود، در امر آموزش به ما کمک کرد که دانشجوی شهید یعقوب اسماعیل زاده و دانشجوی جانباز علیرضا دلفکار که در کار ماشین‌های تراشکاری تخصص داشتند، از آن جمله بودند.

شهدا جان خویش را فدا کردند، تا اینکه ارزش‎های ناب اسلامی زنده بماند و به تعبیر قرآن شهدا در راه مقدس که همان «فی سبیل الله» است، كشته شدند، تا اینکه اسلام، قرآن و حدیث حفظ گردد. و به دیگر سخن، اینکه یكی ازویژگی‌هایی كه قرآن کریم برای شهیدان ذكر كرده است، مساله حیات و زنده بودن آنها است و دراین راستا، درسوره بقره، آیه ۱۵۴ براهمیت این امر تاکید شده است که «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ؛ و به کسانی که در راه خدا کشته می‎شوند مرده نگویید، بلکه زنده‎اند و لکن شما درنمی‎یابید».

به همین اعتبار، دانشجویان شهید دانشکده فنی دانشگاه تبریز نیز بانثار جان خود و با الگوگیری ازمکتب عاشورا و قیام امام حسین(ع)، موجب حفظ و احیای فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص) شدند، به طوری‎که عزت و اقتدار امروز ملت ایران در عرصه‎های مختلف به خاطر ثمره خون شهدا است.

ازسوی دیگر، ازمنظراسلام، جهاد و دفاع از جايگاه ارزشي بسيار بالايي برخوردار بوده و درزمره مهمترين امور مقدس دينی به شمار می‎آيند؛ امام علی(ع) درنهج‌البلاغه دراهميت جهاد می‎فرمايد: «ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اوليائه؛ همانا جهاد دری ازدرهای بهشت است كه فقط به روی دوستان خاص خويش گشوده است».

از زاويه ديگر، جهاد درراه خدا، ترازويى براى سنجش ايمان ذكر شده است، بى‌شک كسانيكه خواب را بر خود حرام كرده درراه خدا دل ازخانه و آشيانه شسته‌اند و راهى جبهه‌ها گشته‌اند بركسانیکه از علائق دنيوى نبريده درخانه‌هاى خويش راحت آرميده‌اند، برترى بسيار دارند، قرآن مجيد نیز در آیات ۹۵ و ۹۶ سوره نساء براین امر صحه گذاشته است.

بدینسان، شهدای دانشجوی دانشگاه تبریز و در راس آنها شهدای انقلاب و هشت سال دفاع مقدس به عنوان نماد ایثار، شهامت، شجاعت، آزادی، استقلال، صداقت، معنویت، افتخار و پایمردی ملت ایران، باید همیشه و درهمه حال درفضاى جامعه ما زنده باشند و ازاینرو، زنده نگهداشتن یاد و نام این شهدا، گام نهادن درمسیر حرکت و راه آنهاست و با برگزاری آیین‎ها و یادآوره‌‎های مختلف ازجمله برپایی هرچه باشکوه‎تر مراسم‌‎های هفته دفاع مقدس، قدمی هرچند کوچک برای معرفی و شناساندن راه و آرمان‎های شهدا برای آشنایی نسل جوان برداشت.

به بیان روشن‎تر، هشت سال دفاع مقدس به ملت ایران و به ویژه برای جهانیان درس‎های زیادی آموخت كه درهيچ دانشگاه و مدرسه‌ای تدريس نمی‌شود.
اعتقاد به آموزه‌های اسلامی و وحیانی که در شان و مقام والای شهدا بیان شده است، و اينكه روح آنها از ميدان نبرد به جوار قرب پروردگار عروج می‌كند و برترين مواهب الهی شامل حالشان می شود، همواره اسلام را بيمه كرده است.

این بار نیز این فرهنگ اصیل در وجود دانشجویانی نمود پیدا می‌کند که در کنار همه علایق دنیوی، همچون خانواده، تحصیل و ... دل در گرو دین و ناموس و اعتقادشان نهادند و با خون پاک خویش درخت تناور اسلام را آبیاری کردند.

سال ۱۳۶۵ جمعی از دانشجويان دانشگاه تبريز كه آماده اعزام به جبهه‌ها بودند، خواسته شد که به جای اعزام به جبهه، به عنوان نيروهای بسيجی در ساخت مهمات در دانشكده فنی اين دانشگاه كه در ساعات غير درسی در اختيار دانشجويان بسيجی به جهت تامين مهمات جبهه قرار گرفته بود، از تخصص‌شان استفاده شود.

دانشجویان با شور و انگیزه خالص و نابی، از هر رشته و شهری ثبت نام کردند، قرار بر این شد که اين دانشجويان با استفاده از امكانات و دستگاه‌های موجود در كارگاه، قطعات نظامی مورد نياز در جبهه را توليد کنند، اين اقدام از اوايل دی‌ماه سال ۱۳۶۵ شروع شد، دانشجویان با سن کم اما درک و شعوری بسیار، عمق این رسالت عظیم را با جان و دل درک کرده بودند و عاشقانه، بعد از اتمام ساعات درسی و امتحانات دانشگاه، به سمت کارگاه فنی پر می کشیدند و تا پاسی از شب بیاد رزمندگان جبهه‌های جنگ علیه باطل، هرچند با تجهیزات مختصر و ناقص، اما با چاشنی عشق و ایمان می‌ساختند مهماتی را که سپر شود در مقابل تیرهایی که اسلام را نشانه رفته است.

اما نهايتا در روز ۲۷ دی‌ماه همان سال ساعت ۱۰:۳۰ شب ۲۷ دي ماه سال ۶۵، جنگنده متجاوز رژيم بعث عراق با گرا گرفتن از منافقان کوردل و وطن فروش با چهار بمب دانشکده فني دانشگاه تبريز و مناطق اطراف آن را هدف قرارداد که يکي از اين بمب‌ها برخلاف سه بمب ديگر که در محوطه باز فرود آمد، به ساختمان کارگاه ساخت قطعات موردنياز جبهه‌ها اصابت کرد؛

کارگاهی که توسط سازمان جهاددانشگاهي استان آذربايجانشرقي با هدف پيوند دانشگاه و صنعت دفاعي کشور در دوران فشار تحريمهاي اقتصادي و تسلیحاتی راه اندازي شده بود.

در اين حمله ناجوانمردانه تعداد ۲۲ تن از جهادگران جهاددانشگاهي که ميانگين سني آنها ۲۲ سال بود به درجه رفيع شهادت نائل آمدند.

اين عاشقان پاكباز شامل برادران: مهندس حاج سجاد (ايرج) خلوتی، محسن محمدی غريبانی، رحمان قفل‌گری، مرتضی زمان‌پور، علی فصيح كجاآبادی، حميدرضا ملكوتی خواه، علی‌رضا رضوان جو، عباس ارشدی‌پور، صديار صفری، بياضعلی اسدی‌فرد، سيد محسن جواهری، سعيد اميرخانی، مهدی اميركاظمی، عليرضا كريمی وفايی، حسين شيرين سرندی، مرتضی جابری، فواد الدين محمودی، يعقوب اسماعيل‌زاده، شيرزاد شريفی، هاشم اخترشمار، عادل جعفری نويمی‌پور و حسين رضاپور بودند.

هم‌چنين برادران جمال شكوری، يحيی خليلی، مجيد خيراللهی، مجيد اسم حسينی، عليرضا دل‌فكار باغبان در اين حادثه مجروح شده و به عنوان اسناد زنده این جنایت فجیع، رسالتی دیگر را بر دوش گرفتند تا زبان گویای آن شهدا و افکار و اندیشه های نابشان باشند.

آري ۲۷ دیماه هرسال سالگرد عروج عارفانه ۲۲عاشق پاكباز كه به نداي دلنواز «ارجعي الي ربك راضيه مرضيه »حضرت سبحان لبيك گفته و با خون خود جبهه مقدس تعليم و تربيت را رنگين نمودند می‌باشد. اينك در آستانه سالگرد شهادت اين عزيزان ياد و خاطره آنها را در دلها گرامي مي‌داريم.

انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: خبرگزاری قرآن ایکنای آذربایجان شرقی خبرگزاری بین المللی قرآن اجتماعی جهاددانشگاهی آذربایجان شرقی دانشگاه تبریز شهدای 27 دیماه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۴۶۲۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بزرگداشت شهدای مدرسه فیضیه در قم

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ قم، همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) مراسم بزرگداشت شهدای واقعه جانسوز مدرسه فیضیه در سال ۱۳۴۲ عصر امروز در محل این مدرسه علمیه برگزار شد.   گفتنی است همزمان با بیست و پنجم شوال سالروز شهادت امام جعفر صادق (علیه‌السلام)، در دوم فروردین سال ۱۳۴۲، مجلس سوگواری شهادت امام صادق (ع) با حضور آیت‌الله العظمی گلپایگانی در مدرسه فیضیه برگزار شد که عوامل حکومت پهلوی با برهم زدن این مراسم، به ضرب و شتم طلاب و مردم پرداختند و به طرز وحشیانه‌ای طلاب علوم دینی را به شهادت رساندند. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

دیگر خبرها

  • ۱۵۵ اصفهانی همزمان با سالروز شهادت امام صادق (ع) خون اهدا کردند
  • عزاداری سالروز شهادت امام جعفرصادق(ع) در استان گلستان
  • سوگ مردم استان یزد در محرم شهادت امام جعفر صادق (ع)+ فیلم
  • استان ایلام در سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) به سوگ نشست
  • بزرگداشت شهدای مدرسه فیضیه در قم
  • دسته‌روی سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) در لاهیجان
  • عزاداری سالروز شهادت امام جعفرصادق(ع) در بجنورد برگزار شد
  • سوگواری مردم شهرستان خوی در سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع)
  • سوگواری پلدشتی‌ها در سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع)
  • عزاداری مردم استان همدان، سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع)