Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اقتصاد آنلاین»
2024-05-06@03:48:46 GMT

۵دلیل اصلی فوت ایرانیان چیست؟

تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۵۳۸۳۹

۵دلیل اصلی فوت ایرانیان چیست؟

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از مهر، بر اساس آمارهای سازمان ثبت احوال میزان ناخالص مرگ و میر در سال ۹۷، ۴.۷ به ازای هر هزار نفر جمعیت است. این میزان در تمام نقاط کشور وضعیتی همسان ندارد و بسته به سن جمعیتی استان‌ها و عوامل دیگری که می‌تواند بر این میزان اثرگذار باشد، مانند سلامت، مرگ و میر کودکان، حوادث، کیفیت ثبت و غیره بین ۶.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

۵ در استان گیلان و ۳.۵ در استان بوشهر متغیر است.

نسبت جنسی در مرگ‌های ثبت شده

با در نظر گرفتن کل مرگ و میرهای ثبت شده نسبت جنسی برابر ۱۲۷.۷ است، این نسبت برای ساکنان شهرها ۱۳۰ و برای روستانشینان ۱۲۱.۳ است.

میانگین سن فوت شدگان

بر پایه آمارهای مرگ و میر ثبت شده در سال گذشته، میانگین سن مردگان ۶۶.۹ سال است که این سن برای مردان ۶۴.۱ و برای زنان ۶۸.۸۴ سال ثبت شده است که این ارقام در استان‌ها در فاصله سنی ۷۰.۶۰ و ۴۸.۸۸ سال قرار دارد که کمینه میانگین سنی مربوط به استان سیستان و بلوچستان و بیشینه آن مربوط به استان گیلان است.

۵ دلیل اصلی مرگ

از کل مرگ‌های ثبت شده در سال ۹۷ عواملی مانند بیماری‌های قلبی و عروقی با ۳۸.۶ درصد، سرطان‌ها و تومورها با ۱۱.۳ درصد، بیماری‌های دستگاه تنفسی با ۹.۸ درصد، حوادث غیرعمدی با ۷.۱ درصد، بیماری‌های عفونی و انگلی با ۴.۷ درصد پنج عامل اصلی مرگ‌های ثبت شده در کشور هستند که ۷۱.۵ درصد از مرگ و میرها با این دلایل رخ داده است.

بر اساس اطلاعات سازمان ثبت احوال، ۱۶.۵ درصد از مرگ و میرهای ثبت شده به دلیل بیماری‌های قلبی و عروقی مربوط به گروه سنی ۸۰ تا ۸۴ سال است و در مجموع ۶۳.۳ درصد مرگ‌های ثبت شده به دلیل بیماری‌های قلبی و عروقی مربوط به افراد بالای ۷۰ سال بوده است.

با افزایش سن، درصد مرگ و میرهای ثبت شده به دلیل سرطان‌ها و تومورها بیشتر می‌شود به طوری که ۶۷ درصد مرگ و میرهای ثبت شده به همین دلیل در گروه‌های سنی ۵۵ تا ۵۹ سال و ۸۰ تا ۸۴ سال قرار گرفته است و بیشترین درصد مربوط به گروه سنی ۶۵ تا ۶۹ سال با ۱۲.۴ درصد است.

همچنین بالاترین درصد ثبت مرگ و میر به دلیل بیماری‌های دستگاه تنفسی مربوط به گروه سنی ۸۰ تا ۸۴ سال که ۱۵.۴ درصد است و ۷۹.۶ درصد مرگ و میرهای ثبت شده به دلیل بیماری‌های تنفسی را افراد بالای ۵۵ سال به خود اختصاص داده اند و سهم مرگ و میرهای ثبت شده به همین دلیل در گروه سنی کمتر از یک سال ۳.۵ درصد است.

نکته قابل توجه در مرگ و میرهای ثبت شده به دلیل حوادث غیرعمدی آن است که سهم بالایی از مرگ‌های گروه‌های سنی ۲۰ تا ۳۹ ساله (۳۹.۴ درصد) را به خود اختصاص داده است.

بیشترین مرگ و میر ناشی از بیماری قلبی در استان خوزستان

همچنین در میان استان‌های مختلف، بیماری‌های قلبی و عروقی، استان خوزستان با ۴۷.۱ درصد، استان سیستان و بلوچستان با ۲۹.۶ درصد به ترتیب بیشترین و کمترین سهم را در میان استان‌ها دارند.

در سرطان‌ها و تومورها نیز استان مازندران با ۱۵.۳ درصد، سیستان و بلوچستان با ۴.۵ درصد به ترتیب بیشترین و کمترین سهم را دارند.

در بیماری‌های دستگاه تنفسی، استان کرمان با ۱۵.۵ درصد و ایلام و با ۴.۴ درصد بیشترین و کمترین سهم را دارند.

در حوادث غیرعمدی، سیستان و بلوچستان با ۱۴ درصد و تهران با ۴.۲ درصد بیشترین و کمترین سهم را دارند.

همچنین در بیماری‌های عفونی و انگلی استان قم با ۱۰.۶ درصد و کهگیلویه و بویر احمد با ۶ دهم درصد به ترتیب بیشینه و کمینه سهم را در بین سایر استان‌ها دارند.

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: بیماری های قلبی سرطان فوت مرگ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۵۳۸۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آقای علم الهدی! برای دفاع از حجاب از زن باده نوشی مثل منیژه دفاع می‌کنید؟

هومان دوراندیش طی یادداشتی در عصرایران نوشت: در سخنان علم‌الهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!

در خبر‌ها آمده بود که احمد علم‌الهدی، امام جمعۀ مشهد، گفته است: «حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بخصوص در تاریخ ایران باستان؛ و انعکاس این فرهنگ را می‌توان در شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل می‌کند: منیژه منم، دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب».

اینکه جناب علم‌الهدی برای دفاع از حجاب ترجیح داده به سراغ شاهنامه برود و از منیژه مدد بگیرد، خود تایید ناخواسته‌ای است بر آنچه به عنوان دین‌گریزی در جامعۀ ایران مطرح و البته از تریبون‌های رسمی انکار شده است.

محافظه‌کاران در ایران، به ویژه اگر اهل سیاست باشند، غالبا منکر داعیه دین‌گریزی در جامعۀ ایران‌اند؛ ولی چگونه هم آن ادعا را نادرست می‌دانند و هم آقای علم‌الهدی برای دفاع از حجاب دست به دامن منیژه‌ای شده که اگرچه آفتاب تنِ برهنه‌اش را ندیده بود، ولی شراب‌خواری و عیش و عشرت هم از دیگر ویژگی‌های او بوده است؟

در داستان بیژن و منیژه در شاهنامه، منیژه به بیژن دل می‌بندد و او را به خیمه‌اش دعوت می‌کند. چند شبانه‌روز با او مشغول خوردن و باده نوشیدن می‌شود، در حالی که نوازندگان با بربط و چنگ برایشان می‌نواختند.

ببینیم فردوسی چه توصیفی از خلوت بیژن با "منیژه" داشته:

نهادند خوان و خورش، گونه‌گون

همی ساختند از گمانی فزون

نشستنگه رود و می‌ساختند

ز بیگانه خیمه بپرداختند

پرستندگان ایستاده به پای

ابا بربط و چنگ و رامش سرای

میِ سالخورده به جام بلور

برآورده با بیژن گیو زور

سه روز و سه شب شاد بوده به هم

گرفته بر او خواب مستی ستم

در ابتدا هم که بیژن وارد خیمۀ منیژه می‌شود، فردوسی می‌گوید:

به پرده درآمد چو سرو بلند

میانش به زرین کمر کرده بند

منیژه بیامد گرفتش به بر

گشاد از میانش کیانی کمر

به هر حال پوشش منیژه هر چه بوده باشد، رفتار و کردار او قطعا باب طبع و مطابق عقاید جناب علم‌الهدی نبوده. پس چرا ایشان از منیژه مدد جسته برای دفاع از عقایدش؟ آیا این گونه تعبیر نخواهد شد که پدیده‌ای به نام دین‌گریزی را پذیرفته‌اند که به باور منتقدان افرادی نظیر آقای علم‌الهدی در شکل‌گیری آن پدیده نقش موثری داشته‌اند از منیژه و نه شخصیت‌های دینی نام برده است؟

مثلا در همین داستان بیژن و منیژه، نوازندگان برای دو دلداده می‌نواختند تا خلوت و معاشرت‌شان خوشایندتر شود و این اقبال به موسیقی هم دقیقا بخشی از همان "فرهنگ ایرانیان" بوده که آقای علم‌الهدی به آن تمسک جسته‌اند. ولی الآن که اختیار خراسان و شهر مشهد در ید باکفایت جناب علم‌الهدی قرار گرفته، برگزاری یک کنسرت در مشهد هم ممنوع است.

این نفی موسیقی هم آیا برآمده از "فرهنگ ایرانیان" است؟ و آیا همین سخت‌گیری‌ها موجب دین‌گریزی جوانان [‌یا دست کم لایه‌های قابل توجهی از آنان]نشده؟ قطعا اگر این سخت‌گیری‌ها نبود، امروز امام جمعۀ مشهد ناچار نبود برای دفاع از حجاب، به مشی منیژه‌ای متوسل شود که پس از آن سه روز شادخواری‌اش با بیژن، در جام شراب بیژن داروی هوش‌بر ریخت و او را با کمک ملازمانش پنهانی به کاخ پدرش برد و باقی قصه را هم از زبان فردوسی بشنوید:

نهفته به کاخ اندر آمد به شب

به بیگانگان هیچ نگشاد لب

چو بیدار شد و بیژن و هوش یافت

نگار سمن‌بر در آغوش یافت

در سخنان آقای علم‌الهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!

البته این نکته اهمیت چندانی ندارد و حق با آقای علم‌الهدی است. یعنی رفتار و سلوک منیژه تفاوت چندانی با رفتار زنان ایرانی نداشته. چون ایرانیان و تورانیان در مجموع تا حد زیادی در اتمسفر فرهنگی مشابهی می‌زیستند. ولی همین که امام جمعۀ مشهد واقف نیست منیژه ایرانی نبوده، نشان‌دهندۀ آشنایی کم او با "تاریخ ایران باستان" است و گمان گرده یک بیت کافی است.

نکتۀ مهم‌تر، اما این است که تفاخر منیژه به اینکه آفتاب هم تنش را ندیده، ریشۀ اشرافی هم دارد. در مکه و مدینه نیز اشراف دقیقا به علت وضع مالی بهتری که داشتند، لباس بیشتری بر تن داشتند.

اکثریت مردم حجاز فقیر بودند و لباس چندانی نداشتند. یعنی نه لباس‌های گوناگون داشتند، نه همان تک لباسی که داشتند، همۀ جای بدن‌شان را می‌پوشاند و در نتیجه آفتاب تن آن‌ها را می‌دید و می‌سوزاند.

اینکه نقل شده است پیامبر گرامی اسلام لباس‌های با آستین بسیار بلند را نمی‌پسندید و اگر لباسی می‌خرید و آستین‌اش بیش از اندازه بود، مقدار اضافی را می‌برید، دلیلش این بوده که چنین جامه‌هایی را اشراف از سر تفاخر می‌پوشیدند و بسیاری از مردم پول کافی برای تهیۀ چنین لباس‌هایی نداشتند.

احتمالا در ایران هم اقشار فقیر تا حدی گرفتار چنین مشکلی بودند. به هر حال اینکه منیژه می‌گوید آفتاب هم تن مرا ندیده، احتمالا حاوی اشاره‌ای است به خاستگاه طبقاتی برتر او؛ خاستگاهی که اکثر زنان فاقدش بودند.

به عنوان جمع‌بندی باید گفت در این یادداشت به سه نکته اشاره کردیم. یکم اینکه: وقتی برای دفاع از حجاب، پای زن باده‌نوشی مثل منیژه به میان می‌آید، یعنی جناب علم‌الهدی هم واقف‌اند که برای دفاع از حجاب باید به سراغ شخصیت‌هایی تازه و غیراسلامی رفت و همین نشانۀ تحولی اساسی در جامعۀ ایران است که انکار می‌شود.

دوم اینکه: حتی اگر بپذیریم اسلام دقیقا همان چیزی است که آقای علم‌الهدی و همفکران محافظه‌کار ایشان می‌گویند، سخت‌گیری برای اینکه سبک زندگی مردم و حتی مشی آن‌ها در عرصۀ عمومی "کاملا اسلامی" شود، علت اساسی دین‌گریزی در جامعۀ ایران بوده است. با مردم نباید سخت گرفت وگرنه دین‌گریزی به دین‌ستیزی هم منتهی خواهد شد.

سوم اینکه: اگر چیز‌هایی به نام "تاریخ ایران باستان" و "فرهنگ ایرانیان" وجود دارد، این امور قطعا تاثیر پایدار و ماندگار خودشان را بر زندگی و مشی و منش ایرانیان گذاشته‌اند. جامعه، مومی در دستان صاحبان قدرت نیست تا آن را به هر شکل که خواستند، درآورند. قناعت را فقط به مردم نباید توصیه کرد. حاکمان هم در تلاش برای ایجاد "جامعۀ مطلوب" خودشان باید اهل قناعت باشند.

دیگر خبرها

  • این استان رکورد دار آمار حیوان گزیدگی در کشور
  • عضو انجمن آسم و آلرژی : ۹ تا ۱۳ درصد مردم کشور آسم دارند / آلودگی هوای کلانشهرها از عوامل مهم ابتلا به آسم است
  • اردبیل بالاترین آمار حیوان گزیدگی در کشور را دارد
  • بالاترین آمار حیوان گزیدگی در کشور را این استان دارد | بیشترین گزیدگی ها مربوط به کدام حیوان است؟
  • چند درصد ایرانی‌ها آسم دارند؟ بالاترین میزان ابتلا در این سن
  • ۱۳ درصد ایرانی‌ها آسم دارند
  • آقای علم الهدی! برای دفاع از حجاب از زن باده نوشی مثل منیژه دفاع می‌کنید؟
  • ۱۳ درصد ایرانی‌ها به آسم مبتلا هستند/ آسم چگونه درمان می شود؟
  • ۷ میلیون مبتلا به دیابت در کشور/ آمار زخم‌های مزمن در دیابتی‌ها
  • آمار باورنکردنی بیماران مبتلا به دیابت در کشور