قیمت بلیت سینماهای مردمی جشنواره فیلم فجر امسال مشخص شد
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۵۵۰۷۲
خبرگزاری میزان- مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم فجر گفت: امسال قیمت بلیت سینماهای مردمی ۱۰ هزارتومان برای چهار سینمای جنوب شهر و ۱۵ هزار تومان برای سینماهای باقی مناطق شهر تهران در نظر گرفته شده است. تاریخ انتشار: 08:30 - 28 دی 1398 - کد خبر: ۵۸۷۷۱۶
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری میزان به نقل از ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم فجر اظهار داشت: امسال افتتاحیه جشنواره فیلم فجر را برگزار نمیکنیم و بهجای آن با همراهی اهالی سینما، نسبت به ارسال کمکهای امدادی به مناطق سیلزده کشور اقدام خواهیم کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نجفی همچنین درمورد اهدای تندیس سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در این دوره جشنواره گفت: امسال تمام فیلمها با موضوع جهاد و مقاومت از بخش مستند و فیلم کوتاه تا فیلمهای بخش نگاه نو و سودای سیمرغ برای دریافت این تندیس بررسی خواهد شد.
نجفی در این برنامه، درباره قیمت بلیت این دوره جشنواره فیلم فجر، گفت: امسال ده هزارتومان برای چهار سینمای جنوب شهر و ۱۵ هزار تومان برای سینماهای باقی مناطق شهر تهران در نظر گرفته شده است. بیشتر بخوانید: برای آشنایی با ۳۵ فیلمی که راهی جشنواره فیلم فجر میشوند اینجا کلیک کنید
نجفی در این برنامه درباره وضعیت سینمای رسانه در این دوره جشنواره، گفت: روز پنجشنبه ما برای سومین سال متوالی برای جدول سینمای اهالی رسانه توسط صاحبان آثار و اهالی رسانه قرعهکشی انجام دادیم. این قرعهکشی باعث میشود تا شائبههایی که سالهای گذشته پیش میآمد، از بین برود. در سینمای اهالی رسانه، هر روز ۴ سانس فیلم نمایش داده میشود، سانسها از ساعت ۱۳:۳۰ آغاز خواهد شد. سانس دو ۱۶:۳۰، سانس سوم ۱۹:۳۰ و سانس آخر ۲۲:۳۰ خواهد بود. هر روز ما سه فیلم سینمایی را در سه سانس و یک فیلم کوتاه و مستند را در سانس آخر اکران خواهیم کرد.
او ادامه داد: طی دهه اخیر و با افزایش تعداد اهالی رسانه، مشخصا نیازمند سالن بزرگتری برای اکران فیلمها بودیم. جشنواره سالها در برج میلاد برگزار شد و بعدها با درخواست اهالی رسانه مبنی بر اکران فیلمها در سالن سینما، سینمای رسانه تغییر کرد. امسال در زمان ثبت نام و با توجه به درخواست اهالی رسانه دو گزینه پردیس ملت و برج میلاد را در نظرسنجی گذاشتیم که در انتها با رأی بیشتر، پردیس سینمایی ملت، سینمای رسانه شد.
به گفته مسعود نجفی امسال تلاش شده تا مشکلات این پردیس سینمایی حل شود. او گفت: پارکینگ ملت گنجایش ۷۵۰ وسیله نقلیه را دارد و یکی از ویژگیهایش این است که از سه نقطه امکان ورود دارد. هم از نیایش غرب به شرق، هم از بزرگراه کردستان و هم از ورودی پردیس ملت که بار ترافیکی که قبلا پیش میآمد، از بین رفته است. بحث اینترنت و آنتندهی تلفن همراه اتفاقات مثبتی افتاده که امیدوارم امسال با مشکلات کمتری مواجه باشیم.
نجفی گفت: یکی از بندهایی که ما امسال اضافه کرده بودیم و خیلی روی آن پافشاری کردیم، ارزیابی فعالیت رسانهها بود. خیلی از رسانهها، صرفا از نزدیک جشنواره فعال میشدند و معمولا هم مطالب بازنشری میگذاشتند. ما شرط درصد تولید را گذاشتیم و فعالیت همکارانمان را از اسفند سال گذشته تا آذر امسال (شامل گفتگو، خبر و گزارش) مورد ارزیابی قرار دادیم. با همین بند خیلی از رسانههایی که متقاضی حضور در جشنواره بودند، اما در طول ماه حتی یک مطلب تولیدی هم نداشتند، حذف شدند.
او همچنین گفت: امسال با ارزیابی دقیق و بازنگری در آییننامه نسبت به متقاضیان حضور در سینمای رسانهها برخورد کردیم و با ارزیابی دوره گذشته، از ماهها پیش به طور دقیق میزان فعالیت افرادی را که سال گذشته در جشنواره حضور داشتند، مورد بررسی قرار دادیم... در نهایت با بازنگری که صورت گرفت، از ۲۱۲۹ نفر، ۱۰۸۵ نفر تایید شدند و تقریبا نزدیک به پنجاه درصد حذف شدند.
مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم فجر همچنین تأکید کرد: امسال تفاوت مهمی که با سال گذشته داریم این است که عوامل فیلمها در کنار اهالی رسانه در پردیس سینمایی ملت حضور دارند و سایر میهمانان و هنرمندان در پردیس سینمایی چارسو به دیدن فیلمها خواهند نشست. همچنین امسال بهخاطر این که صاحبان فیلمهای راه یافته به بخش کوتاه و مستند بتوانند مهمانهایی را در زمان اکران فیلمشان در سینمای رسانه داشته باشند، سانس آخر را برای این فیلمها در نظر گرفتهایم.
او با توجه به شایعههای منتشر شده در فضای مجازی، گفت: در مورد هیأت داوران جشنواره فیلم فجر هنوز با هیچ کسی صحبت نشده است.
نجفی در پایان اظهار امیدواری کرد جشنواره با شکوهی را پیش رو داشته باشیم.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر اخبار سینما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۵۵۰۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟
فریدون جیرانی در آخرین گفتوگوی ویدئویی خود در «اعتمادآنلاین» روبروی ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیهکننده و فرهاد توحیدی، فیلمنامهنویس نشست و درباره شرایط روز سینمای ایران سخن گفتند.
در بخشی از این گفتگو فریدون جیرانی به سینمای عباس کیارستمی و تاثیر آن در دهه ۷۰ شمسی پرداخته است و با مهمانان به بررسی آن شرایط و دورههای پس از آن پرداختهاند.
به گزارش اعتمادآنلاین، در ادامه این بخش صحبتهای جیرانی و ابوالحسن داوودی را میخوانید و میبینید:
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیدر تحلیل دولتمردان فرهنگی دهه ۷۰ خیلی از عناصر که ممکن است به تعبیر الان مزاحم به نظر بیایند، کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود
*تفکر عباس کیارستمی با خانه دوست کجاست و کلوزآپ باعث شد روشنفکری تمام دنیا متوجه اینجور سینما شوند و تاثیر جهانی گذاشت.
داوودی: و امر مهمی که داشت اینکه در تحلیل خیلی از دولتمردان فرهنگی آن زمان خیلی از این عناصر که ممکن است به تعبیر الان عناصر مزاحم به نظر بیایند، آن زمان کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود. یعنی یک جوری چهره جمهوری اسلامی را در دنیا یک چهره جذابتر و قابل قبولتری نشان میداد.
در عرصه فرهنگ معمولاً سیاستهایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه میشود
*چهره را خیلی عوض کرد.
داوودی: اشکال بزرگی که در روش و سیستمی که به نظر میآید حاکمیت بعد از این جریان در پیش گرفت، [این است که]به نظرم حاکمیت را بیشتر تبدیل کرد به یک حاکمیت ترسیده که برای اینکه از شرایط پیشگیری کند درخت را از بن برید. یعنی سعی کرد درخت را بهنوعی از ریشه دربیاورد یا خشک کند، نفت بریزد که ریشهاش هم خشک شود؛ و این توجه را نداشت که همه این عناصر حتی منتقدترینشان، حتی کسانی که به نظر اوج اپوزیسیون جریان حاکمیت میآیند، نهایتاً در این سیستم پیچیده فرهنگی و ارتباطی که در دنیا هست میتوانند منافعی را هم برای دولت بیاورند. بهخصوص در حوزه فرهنگ. در حوزه سیاست اگر این را ببینید سیاست برخوردهای خیلی سلبی و تند و تیز را ممکن است جواب بدهد، اما در عرصه فرهنگ معمولاً سیاستهایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه میشود. شمشیر دولبهای که بعد از یک مدتی بیشترین خسارت را برای خود آن شمشیرزن به وجود میآورد. این چیزی بود که دوستان تحلیل نکرده بودند.
جشنواره فجر به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد/ قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، میگوییم جیرانی چرا بسازد؟
در واقع شاید مهمترین مسالهای که وجود داشت این بود که در این دوره دوستان کاملاً بدون هرگونه تحلیلی بر اساس شرایط مدرن امروز سینما و جامعه رفتاری را پیشه کردند که از همین الان میبینیم خسارتهایش چگونه اتفاق افتاد. مثلاً جشنواره فجر تقریباً جزو دولتیترین جشنوارههای دنیا محسوب میشود. به خاطر مناسبتش، ویترینش، به خاطر اینکه سالهای سال همه درگیرش بودهایم. اینکه جشنواره فجر همواره زیر سایه سالگرد انقلاب حرکت کرده و تبدیل به ویترینش شده، با همه لطمههایی که زده، اما باعث شده خود این جامعه در دورانی تبدیل به یک چهره ملی و سبب ارتباط بین این دو هم بشود؛
یعنی بین حاکمیت و مردم و بهخصوص بخش فرهنگی و سینمایی. الان تصویر جشنواره فجر را نگاه کنید. جشنواره فجر واقعاً به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد که یک نهاد و جریان حکومتی برگزار میکند تا چهرهای که هم اهالی سینما و هم مردم آن را پذیرفته بودند که این شرایط به دلیل وضعیتی که داریم بهترین شکلی است که میتواند الان برگزار شود. اشکالاتش را هم پذیرفته بودند، اما الان اتفاقی که از سال گذشته به شکل عمده و آشکار شروع شد، تاثیرش را همین امسال چقدر در سطحی شدن و از دست دادن کیفیت گذاشته است. از دست دادن هویت بهخصوص حتی بخشی که مربوط به حاکمیت بود.
یعنی این به نظرم خسارتش بسیار عمدهتر از چیزی است که جشنواره فجر برای مردم داشت و دوستان این را در تحلیل خودشان متوجه نشدند که هر کدام از این اتفاقات، از این شمشیر از رو بستنهایی که در واقع نفی کردن یک طیفی که فکر کنند چرا برویم دنبال اینکه آقای جیرانی چه چیزی میخواهد بسازد. اصلاً آقای جیرانی چرا باید فیلم بسازد. وقتی این تفکر غالب میشود و این میشود که قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، میگوییم جیرانی چرا بسازد؟
سینمای ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره میخورد به این دلیل که نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند
این تفکر خسارتش قبل از هر چیز به خودشان برمیگردد. به این دلیل که سیستمی که در تحلیل شما و فرهاد هم بود، رشد کردن سینمایی ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره میخورد. چون سینمای پروپاگاندا به دلیل اینکه نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و پلهایی را که مخاطب خودش نیاز دارد با درک و سلیقه خودش کشف کند و واردش شود، نمیتواند آنها را بسازد؛ بنابراین روزبهروز چه دولت بخواهد چه نخواهد، گرانتر و غیرقابل ساختتر میشود و به جایی میرسد که دیگر سینما، حتی سینمای پروپاگاندا، امکانش از دست دولت و نهادهای سازنده هم خارج میشود. چون اینها مخاطب ندارند.
در تولیدات سال قبل، تعداد محدود محصولاتی که بنیاد فارابی به عنوان مهمترین بنیاد تقویتکننده سینما که به این دلیل شکل گرفته بود... به این دلیل که حمایت کند یکسری محصولات ساخته شود تا رابط بین فرهنگ ایدئولوژیک و حاکمیتی و مردم باشد...، اما عملاً به چه سرنوشتی دچار شده؟
محصولات امسال هیچ شانسی در ارتباط با مخاطب ندارند/ کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون میآید جواب نمیدهد
سال گذشته و امسال تقریباً ۲۰ محصول داشتیم که از این تعداد تماماً در اختیار نهادهای مختلف بوده و سرمایههایی که بیشتر سرمایههای دولتی بودهاند و شاید به جز یکی دوتا- که احتمال دارد بر اساس آن چیزی که دیدهاند باشد، من هیچ کدام از محصولات امسال را ندیدهام-، اما کسانی که دیدهاند به جز یکی دو مورد بقیهشان هیچگونه شانسی برای اینکه کمترین اقبالی را بتوانند در ارتباط با مخاطب و مخاطب عام به وجود بیاورند [نداشتند]نه یک گروه خاص، گروه انتخابشده که پول بدهند.
کسانی که تصمیمات فرهنگی میگیرند با شرایط و کسانی روبهرو میشویم که همان مثال معروف را به یادمان میآورند که بر سر شاخ نشستهاند و بن میبرند و متوجه نیستند که این رفتار خشن، سلبی و تحریککننده که پیش گرفتهاند، فرار به جلویی که میبینیم که روزبهروز بیشتر میشود، این لجبازی از طرف تمام تصمیمگیران نسبت به اینکه همین است که هست، این سیاست حتی وقتی به جایی میرسد که دیدیم بعد از جشنواره فجر وقتی این میزان مهجوریت را مشاهده کردند، به جای اینکه این را تحلیل کنند، روزنامه معروفی که بیشتر از همه نسبت به این داستان واکنش دارد، عنوان میکند چه خوب شد که پای همه این عناصر را از سینما قطع کردید و ما همین را میخواستیم.
این کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون میآید، به نظر میآید اولین چیزی است که ممکن است به ذهن هر آدم عامی بیاید که برای اینکه با یک مساله و بحران حاد روبهرو شود، چیزی که فکر میکند میتواند عامل بحران باشد از اول سرش را قطع کند. این فرهنگ جواب نمیدهد. این در سینما جواب نمیدهد. اتفاقی که شاید افتاده و دوستان کاملاً ندیده گرفتهاند تغییر ماهیت جریانات و نوع ارتباطات فرهنگی است که سینما جزو عمدهترینشان است.
در بین محصولاتی که تولید میشود که حتی مربوط به سینمای زیرزمینی هم نیست؛ همین فیلم آقای صناعیها فیلمی است که خیلی مشخص و قانونی پروانه ساخت گرفته و با همه اصول و نظارتهای دوستان ساخته شده، اما چرا تبدیل میشود به یک جریانی که مثل لیف خرما نمیدانند چهکارش کنند. فیلمی که همه مراحل قانونی را طی کرده و بر آن اساس ساخته شده.
اگر بخواهیم به تعبیر همان اواسط دهههای ۶۰ و ۷۰ نگاه کنیم، این فیلم باید از جانب مردم و حاکمیت افتخار سینمای ایران باشد. ممکن است حاکمیت نسبت به آن نقد هم داشته باشد هیچ ایرادی ندارد میتواند نقدش را داشته باشد، اما از یک طرف به عنوان یک تصویری [که جامعه آزاد را نشان میدهد]، جامعهای که در آن امکان حرف زدن و ابراز سلیقههای مختلف وجود دارد، بیش از هر چیزی آن فیلم میتواند به حاکمیت و جریان بینالمللی کمک کند. ۴۰ سال است که با پوست و گوشت و استخوان و تورم این را تجربه میکنیم که هیچ جور از این شرایط جهانی جدا نیست.