انتشار تازهترین شماره مجله «موعود»/ ردپای یک یهودی در کشاورزی ایران
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۷۷۳۸۴
در تازهترین شماره از مجله مهدوی «موعود» میخوانیم: رسول اکرم (ص) خطاب به امام علی (ع) فرمود: «مَثَلُ الاِمامِ مَثَلُ الکَعبَهِ إِذ تُوتی وَ لایَاتی»؛ مثل امام همانند کعبه است؛ مردم به سوی او میروند و نه او به سوی مردم.
به گزارش خبرنگار قرآن و فعالیتهای دینی خبرگزاری فارس، شماره ۲۲۷- ۲۲۸ مجله موعود ویژه دی و بهمن با عنوان «امام مهجور در عصر حیرت» منتشر شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرا مردم به سوی امام میروند؟
در بخش سخن سردبیر با عنوان «امام مهجور و بازداشتهشده از عمل» میخوانیم: هر یک از حضرات معصومان (ع) بسته به شرایط تاریخی و عصری که در آن میزیستند و حوزه مأموریتی که خداوند بر عهدهشان گذارده بود، مستعد بلایایی میشدند. مهجوریت و خانهنشینی، حبس و اسارت، مهاجرت و غربت، ضربت و شهادت و سرانجام غیبت، هر یک به مثابه کربوبلایی بودند که آن اولیاءالله خود را مهیای آن ساخته و در کمال رضایت و صبر پذیرایش میشدند. امام، صاحبالامر، صاحبالسّیف، تحقق بخش مقام خلیفةاللهی و مجری احکام و حدود در میان جمیع مناسبات فردی و جمعی مردم بود (و هست) و از این رو، برای تحققبخشی به این شئون و مقامات، ناگزیر به انتظار و آمدن مردم به سویشان بودند. به همین علت بود که حضرت رسول مکرم (ص) خطاب به امام امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «مَثَلُ الاِمامِ مَثَلُ الکَعبَهِ إِذ تُوتی وَ لایَاتی»؛ مثل امام همانند کعبه است؛ مردم به سوی او میروند و نه او به سوی مردم.
مهمترین پیام نایب چهارم به مردم
در مقالهای با عنوان «آغاز عصر حیرت با آخرین نامه به آخرین نایب» آمده است: هر چند شیعیان در هنگام رحلت نایب چهارم توقع داشتند که پس از او، نایب دیگری معرفی شود، اما مهمترین پیام علی بن محمد به مردم این بود که هرگز نایبی پس از من نخواهد آمد. در واقع، مهمترین پیام نایب چهارم پس از مرگ او آشکار شد. نامهای که آخرین نامه از امام عصر (عج) به آخرین نایب خاصّ خویش بود و خبر از غیبتی طولانی با مدتی نامعلوم میداد. شاید بتوان یکی از دلایل خاتمه دوران غیبت صغرا را اختناق شدید در آن زمان و تعقیب و مراقبت دستگاه حکومت عباسی از عموم شیعیان و علماء و بزرگان آنها دانست؛ به گونهای که نایب چهارم امام زمان (عج) نتوانست فعالیت اجتماعی چندانی از خود نشان دهد و انتظار نمیرفت، این وضعیت به این زودیها به سر آید و چنانچه امام (عج) بعد از نایب چهارم، نایب دیگری انتخاب میکردد، موقعیت او نیز بهتر از نایب چهارم نمیتوانست باشد. به عبارت دیگر، قدرت ظاهری امام که بدان وسیله میتوانستند تا حدودی امور ظاهری شیعیان را در دست بگیرند، در همین مقطع زمانی پایان یافت و بدین ترتیب، دوران غیبت کبرا آغاز شد.
ایرانیان چه زمانی با فراماسونری آشنا شدند
در بخشی دیگر با اشاره به سابقه فراماسونری در ایران با قلم اسماعیل شفیعی سروستانی میخوانیم: پیش از آنکه از ایرانیانی که رسماً عضویت در لژهای ماسونی را پذیرفتند. ایرانیان برای اولین بار، از رهگذر رفت و آمد به «هندوستان» با «فراماسونری» آشنا شدند. عبدالهادی حائری، درباره نخستین ایرانی که به جرگه فراماسونها پیوست، مینویسد: تا آنجا که ما آگاهیم، نخستین ایرانی که در ایران میزیست و به سازمانهای دولتی ایران هم وابستگی داشت و خود به جرگه فراماسونرها پیوست، «عسکرخان افشار ارومی» بود. وی که از سرکردگان بود، در سال ۱۲۲۳ه .ق. / ۱۸۰۸ م. با تدارک و سازمان تمام به سفارت «فرانسه» مأمور شد که «با نامه محبتآمیز مؤالفت طراز» فتحعلی شاه قاجار و نایب السلطنهاش، عباس میرزا نزد ناپلئون رفته و پیوند دوستی ایران و فرانسه را استوار سازد تا ایران بتواند در برابر درازدستیهای «روسیه» تزاری که چند سال بود به شیوهای فراگیر و گسترده آغاز شده بود، ایستادگی کند.
راز گسترش قصهسرایی در زمان خلفای اموی
همچنین در مقالهای با عنوان «دستگاه خلافت و داستانسرایان اسرائیلی» آمده است: یکی از ریشههای اصلی و مهم نشر و گسترش اسرائیلیات و احادیث جعلی در میان مردم، شیوع قصهخوانی و آزادی عمل داستانسرایان در پناه دستگاه خلافت خلفا و دولت اموی بوده است. آزادی عمل قصهخوانان در شرایطی بوده است که نگارش و نقل احادیث و سنت پیامبر اکرم (ص) از سوی خلفا، به ویژه با فرمان رسمی خلیفه دوم، منع میشده است. گفته شده که قصهخوانی در زمان پیامبر اکرم (ص) و ابوبکر وجود نداشته و از زمان خلیفه دوم و با اجازه او آغاز شده و به تدریج ادامه و گسترش یافته است. رواج داستانسرایی در زمانی بوده که قصهخوانان و پندآموزان، دین و باورهای دینی را دستمایه تجارت خود ساخته، حدیث را وسیلهای برای امرار معاش خود و برآوردن خواستههای حاکمان قرار داده بودند. بدین ترتیب، آنان بسیاری از افسانههای ملتهای پیش از اسلام، به ویژه داستانهای تاریخی دینی یهودیان را به نام تفسیر قرآن و به قصد تخریب یا تحریف مبانی اعتقادی، در لابهلای تعالیم اسلامی و تفاسیر قرآنی جای دادند.
ردپای یک یهودی در کشاورزی ایران
در بخشی دیگر از این مجله با اشاره به نگاه راهبردی صهیونیستها به کنترل ملتها با ابزار غذا، از ردپای راکفلر یهودی در کشاورزی ایران سخن میگوید: در پی شکست سخت آمریکاییها در جنگ «ویتنام»، استراتژیستهای غربی دریافتند که مقابله سخت، روشی غیرکاربردی و پرهزینه برای سیطره بر ملتهاست؛ لذا سیاستهای غرب به مواجهه نرم با این کشورها تغییر کرد و ابزارهایی برای کنترل غذا و دارو طراحی شد. هنری آلفرد کیسینجر در زمان تصدی وزارت امور خارجه ایالات متحده، مسئول تیم مذاکرهکننده این کشور برای خاتمه بخشیدن به جنگ ویتنام بود. او به همین مناسبت به همراه همتای ویتنامی خود، جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. کیسینجر در سال ۱۹۷۴ م. از طرحی موسوم به NSSM پرده برداشت. او «انرژی» و «غذا» را دو اهرم کاربردی کنترل ملتها معرفی کرد. او به آمریکاییها اعلام کرد که اگر نفت را کنترل کنند، دولتها را تحت کنترل در میآورند و اگر غذا را کنترل کنند، مردم را تحت سیطره خواهند گرفت. به این ترتیب، نقش حیاتی برنامهریزی برای کنترل غذا در نگاه صهیونیستها روشن میشود.
با توجه به سیاست کنترل غذا که توسط کیسینجر مطرح شد، مطالعات عمیق و راهبردی روی بذرهای اصیل در کشتگاههای کهن، مانند «فیلیپین»، «هند» و «سوریه»، جزو علاقهمندیهای ویژه بنیاد راکفلر قرار گرفت. کار در اختیار داشتن منابع بذر، توسط این بنیاد تا آنجا پیش رفته است که برای در اختیار داشتن منابع بذرهای اصیل دنیا، مرکز راهبردی بهنام «انبار بذرهای قیامت» در جزیرهای دورافتاده در مجمع «الجزایر سوالبارد نروژ» (نزدیک قطب شمال) احداث شد که بانک منحصر به فرد بذرهای جهان به شمار میرود. در سال ۱۳۷۸ م. و در زمان وزارت عیسی کلانتری، وزیر وقت کشاورزی مدالی برای تقدیر از افرادی خاص طراحی شد. این مدال هم اکنون به «مدال طلای کشاورزی جمهوری اسلامی ایران» موسوم است. جالب است بدانیم اسکندری، وزیر جهاد کشاورزی دولت نهم از وجود این مدال ابراز بیاطلاعی میکند! به این ترتیب به نظر میرسد، اصل طراحی و اعطای این مدال توسط سیستمهای شناخته شده در وزارت جهاد کشاورزی و برای پاسخگویی به نیازهای داخلی طراحی نشده است. این مدال تاکنون تنها به سه نفر اعطا شده است؛ اولین و دومین مدال در سالهای ۷۸ و ۷۹ ه .ش. توسط عیسی کلانتری به نورمن بورلاگ و گوریو خوش اعطا شد. سومین مدال نیز خردادماه سال گذشته به دست محمود حجتی بر سینه ون مونتاگو نقش بست.
به گزارش فارس، علاقهمندان برای تهیه این شماره از مجله موعود میتوانند از طریق سایت فروشگاه اینترنتی یاران اقدام کنند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: امام ایران کشاورزی غذا امام علی امام زمان اسرائیل محمود حجتی عیسی کلانتری وزارت جهاد کشاورزی کیسینجر راکفلر ویتنام قصه خوانی تفاسیر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۷۷۳۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازگشت سریع موعود از قطر: سلام پرسپولیس!
به گزارش "ورزش سه"، هر چند اعضای تیم پرسپولیس هیچ اعتراضی به انتخاب موعود بنیادیفر برای قضاوت او در بازی عصر دوشنبه نکردهاند اما سابقه نشان میدهد سرخها با این داور مشکلاتی جدی داشتهاند.
در بازیهای این فصل تا اینجا تنها داور صاحب لایسنس قضاوت با کمک داور ویدئویی سه بار بازیهای پرسپولیس را سوت زده که داوری دو تا از آنها بسیار پرحرف و حدیث شده است.
دربی رفت را هنوز پرسپولیسیها از یاد نبردهاند. موعود در آن بازی تحت تاثیر جو مسابقه نتوانست قضاوت خوبی انجام دهد. در آن بازی بنیادیفر ارتباط خوبی با داوران عراقی اتاق VAR نداشت و در صحنهای که میتوانست حامدیفر را بهخاطر تکل بسیار خشن روی پای دانیال اسماعیلیفر اخراج کند کوتاهی کرد. در آن صحنه بنیادیفر اصلا خطا را ندید و بهزعم هواداران پرسپولیس با جایگیری غلط در تعیین نتیجه آن مسابقه و شاید قهرمانی لیگ تاثیرگذار بود. البته در آن صحنه داوران عراقی اتاق VAR هم به او کمکی نکردند.
بنیادیفر قبلتر قضاوت بازی رفت سپاهان – پرسپولیس را نیز برعهده داشت و با اینکه پرسپولیس در آن مسابقه بازنده شد و شهاب زاهدی هم با کارت قرمز از بازی بیرون رفت قضاوت او مورد اعتراض سرخها قرار نگرفت. موعود اما در اولین بازی سال جدید سرخها مقابل گلگهر در سیرجان هم نتوانست قضاوت جالبی داشته باشد و با اخراج اوسمار و نگرفتن پنالتی روی عالیشاه که بیشتر کارشناسان تائیدش کردند، دوباره در کانون توجه قرار گرفت.
موعود در آن مسابقه در نیمه اول بهخاطر اعتراضش اخطار داد و در نیمه دوم اوسمار را بهخاطر اینکه دو قدم وارد زمین شد تا بگوید جان بازیکن حریف در خطر است با کارت قرمز مستقیم اخراج کرد. او در نیمه نخست هم خطای بازیکن گلگهر روی عالیشاه را پنالتی اعلام نکرد و بهخاطر اعتراض عالیشاه به او کارت زرد داد و بعد از بازی هم مورد عتاب کاپیتان سرخها قرار گرفت که البته جواب عالیشاه را هم داد. بعد از آن بازی هم باشگاه پرسپولیس با وجود پیروزی در سیرجان بیانیهای در واکنش به قضاوت بنیادیفر و اشتباهات تیم داوری منتشر کرد.
حالا بنیادیفر با این سابقه قضاوت در بازیهای این فصل پرسپولیس قرار است دیدار فوقالعاده حساس نساجی – پرسپولیس را در آن جو سنگین ورزشگاه وطنی قائمشهر قضاوت کند. درباره موعود و قضاوتهایش هیچگونه پیش داوری نمیتوان انجام داد بهخصوص که او مستقیما از دوحه به قائمشهر میآید. سوت مهمترین بازی این روزهای فوتبال قاره (فینال جام ملتهای امیدها) را به صدا در آورده است. کاش او مثل همان بازی جسور و بیاشتباه باشد.