Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-04-26@17:25:14 GMT

دختری که وکیل نشد!

تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۸۴۵۱۲

حوادث رکنا: روزگاری نه چندان دور چنان غرق در خوش‌گذرانی و تحصیل بودم که هیچ گاه فکر نمی‌کردم این دور هم نشینی های شبانه در خوابگاه دانشجویی روزی مرا به ورطه نابودی می کشاند به گونه ای که زنی دزد و کارتن خواب خواهم شد و ...

به گزارش رکنا، این ها بخشی از اظهارات زن 33 ساله ای است که پس از چندین روز تلاش شبانه روزی ماموران تجسس کلانتری سناباد مشهد و به اتهام سرقت با شگرد بیهوش کردن طعمه خود دستگیر شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این زن جوان در حالی که بیان می کرد روزی آن قدر پول داشتم که حتی هزینه های مصرف مواد مخدر دانشجویان هم اتاقی ام را نیز پرداخت می‌کردم با چشمانی گریان و چهره ای درمانده درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: پدرم شغل آزاد داشت و از وضعیت مالی خوبی برخوردار بود به همین دلیل من هیچ وقت طعم نداری و نداشتن را نچشیدم پدرم آن قدر پول درحساب بانکی ام می ریخت که هر چیزی را اراده می کردم به دست می آوردم اما نمی دانم چگونه این خوش گذرانی های لذت بخش مرا به روز سیاه نشاند واین گونه به دره بدبختی سقوط کردم. خلاصه ماجرای تلخ کامی‌های من از روزی ریشه دواند که در 19 سالگی وارد یکی از دانشگاه های کرمان شدم و به تحصیل در رشته حقوق پرداختم. پدرم از این که چند سال دیگر وکیل می شوم و پول درو می کنم خیلی خوشحال بود به گونه ای که حتی اجازه نمی داد با اتوبوس به کرمان بروم و همیشه بلیت هواپیما برایم رزرو می کرد. همواره چندین میلیون تومان در حساب بانکی ام وجود داشت تا نزد دوستانم احساس سرشکستگی نکنم. من هم در اوج شادمانی به تحصیل ادامه می دادم و به فامیل فخر می فروختم تا این که شبی یکی از دوستان هم اتاقی ام مقداری تریاک از کیفش بیرون آورد و در حالی که شروع به مصرف کرده بود به من هم تعارف کرد. آن شب از سر کنجکاوی و اراده ضعیفی که به «نه گفتن» داشتم کنارش نشستم و او را همراهی کردم اما این آخرین بار نبود و بعد از آن هر شب این ماجرا تکرار شد. من هم مدتی بعد به او پول می دادم تا مواد مخدر بخرد. استعمال پنهانی ما به دیگر هم اتاقی ها نیز سرایت کرد و بدین ترتیب دور هم نشینی‌های شبانه به بهانه درس خواندن به مصرف مواد مخدر می گذشت. بالاخره زمانی در رشته کارشناسی حقوق دانش آموخته شدم که یک معتاد حرفه ای نیز بودم وقتی به مشهد بازگشتم پسر یکی از دوستان پدرم که مهندس عمران بود به خواستگاری ام آمد و من با «میلاد» ازدواج کردم. این در حالی بود که در دوران نامزدی و برای آن که خانواده و نامزدم متوجه بوی تریاک و شیره نشوند به مصرف شیشه و کریستال روی آوردم و در مکان هایی مانند حمام و دست شویی به مصرف مواد ادامه می دادم تا این که یک سال بعد از ازدواج همسرم متوجه اعتیادم شد. او بلافاصله دادخواست طلاق داد اما آزمایش‌های پزشکی از باردار بودنم حکایت داشت. با آن که اختلاف شدیدی بین ما به وجود آمده بود ولی همسرم منتظر به دنیا آمدن فرزندم باقی ماند. در همین حال از چشم خانواده ام نیز افتادم چرا که به نصیحت هایشان توجهی نمی کردم و فقط به دنبال مصرف مواد بودم در واقع از خماری و درد روحی و جسمی آن می ترسیدم. میلاد دیگر مرا رها کرده بود تا این که حضانت پسرم را پذیرفت و مرا طلاق داد. به ناچار نزد خانواده ام بازگشتم ولی آن جا هم روزگار خوبی نداشتم. پدرم مردی سرشناس بود و از این که درباره اعتیاد من باید برای هر کسی توضیح می داد بسیار زجر می کشید و مرا سرزنش می کرد. کار به جایی رسید که خانواده ام به ناچار مرا طرد کردند چرا که من برای تامین هزینه های اعتیادم دست به هر کار زشتی می زدم. از آن روز به بعد آواره کوچه و خیابان شدم. چند بار ازدواج موقت داشتم اما وقتی همسرانم متوجه اعتیادم می شدند. از ترس جانشان مرا رها می کردند چرا که وحشت داشتند پس از مصرف شیشه و در حالت توهم آن ها را به قتل برسانم. دیگر روزگارم تیره و تار شده بود. برای تامین مخارج اعتیادم ضایعات و زباله جمع می کردم و به یک زن کارتن خواب تبدیل شده بودم تا جایی که اهالی منطقه شهید دستغیب و آبکوه مرا به خوبی می شناختند. چند روز قبل پیرمردی از اهالی همان منطقه و از سر دلسوزی از من خواست برگ های درختان داخل حیاط منزلش را جمع آوری کنم و دستمزد بگیرم اما من که با دیدن وضعیت زندگی پیرمرد وسوسه شده بودم به بهانه ریختن چای داخل آشپزخانه اش رفتم و مقداری قرص خواب آور را درون استکان چای او حل کردم. پیرمرد با نوشیدن چای بیهوش شد و من هم اموال با ارزش او را درون کیسه ریختم و فرار کردم. اما ای کاش... شایان ذکر است به دستور سرگرد جواد بیگی (رئیس کلانتری سناباد) تحقیقات پلیسی برای کشف جرایم احتمالی دیگر این زن و همچنین خدمات روان شناسی برای وی ادامه یافت.

منبع: رکنا

کلیدواژه: سقوط هواپیما یارانه دلار شهادت سردار سلیمانی انتقام سخت سرقت مواد مخدر سقوط معتاد پزشکی ازدواج موقت قتل چای آشپزخانه فرار اخبار حوادث کارتن خواب غرق وکیل خوابگاه دانشجویی شبانه عکس فیلم مرد دستگیر شد تهران زن ویدیو ها شهادت سردار سلیمانی ایران جوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۸۴۵۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وکیل بهاره هدایت: موکلم فعلا به زندان باز نخواهد گشت

به گزارش جماران؛ زهرا مینویی وکیل خانم هدایت نوشت: با مساعدت مقامات قضایی، پرونده پزشکی موکلم بهاره هدایت جهت تصمیم‌گیری به کمیسیون پزشکی ارجاع داده شد.

وکیل بهاره هدایت افزود: ایشان تا تعیین تکلیف این کمیسیون ادامه روند درمان را در بیرون از زندان پی خواهد گرفت.

دیگر خبرها

  • قهرمانی مس رفسنجان در جام‌حذفی؟ نویدکیا: شانس‌مان را امتحان می‌کنیم!
  • ستاره WWE از ای جی استایلز به عنوان حریف رویایی نام برد
  • دروغ بایدن: راننده ۱۸ چرخ بودم!
  • وکیل بهاره هدایت: موکلم فعلا به زندان باز نخواهد گشت
  • تصادف والدین و دختری خردسال در انتظار پدر و مادر 
  • داستان عجیب تعویض پیراهن موسیالا با مسی
  • موسیالا فاش کرد: داستان عجیب تعویض پیراهن با مسی
  • آخرین وضیعت پرونده توماج صالحی
  • آخرین جزئیات از وضیعت پرونده توماج صالحی
  • تصاویری از وکیل تتلو در دادگاه