وقتی نه کتاب دارید و نه داور هستید از چه انصراف میدهید؟
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۵۸۸۹۴۷
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایبنا، بعد از سقوط هواپیمای اوکراینی و مشخصشدن عامل سقوط آن، اعتراضاتی در بین هنرمندان شکل گرفت و برخی از هنرمندان از جشنواره موسیقی، تجسمی، تئاتر و فیلم فجر انصراف دادند، عدهای نیز این فضا را در حوزه شعر ایجاد و شروع به اعلام انصراف از جشنواره شعر فجر کردند؛ اما این میان یک تفاوت محسوس وجود دارد و آن نوع حضور در این جشنوارههاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آن موضوعی که دوستان درباره آن در فضای مجازی صحبت میکنند و از آن اتفاق ناراحت و اندوهگین هستند، طبیعتا موضوعی است که آحاد مردم نیز از آن ناراحت هستند و آن نگرانی در سایر مردم نیز وجود دارد و این غمی نیست که فقط مختص عدهای از هنرمندان یا اهل قلم باشد. اینکه گروهی بخواهند بیایند و از اتفاقی که رخ داده برای موجسواری روی احساسات مردم سوءاستفاده کنند، کار چندان درست و اخلاقی نیست. تسلیت گفتن یک موضوع است اما اینکه ما بیاییم و از اندوه عدهای برای منافع جناحی خود سوءاستفاده کنیم، موضوع دیگری است.
یک صنف وقتی از موضوعی ناراحت است؛ چگونه باید اعتراضش را اعلام کند؟شاید این موضوعگیریها و اینگونه کارها به عنوان یک سوءگیری صنفی معمول و انجام آن برای برخی افراد عادی باشد؛ اما بدون شک از نظراخلاقی این راه و روش درستی نیست. این رفتار مثل آن میماند که گروه آتشنشانهای حاضر در منطقه سقوط هواپیما، بگویند به دلیل آنکه هواپیما بر اثر خطای انسانی سقوط کرده است، ما دیگر برای کمک به منطقه نمیرویم و اعتراض داریم. یا گروه امداد بگوید من کارم را انجام نمیدهم. اینها تازه کسانی هستند که در دایره عملیات قرار دارند. ما که در بیرون این دایره هستیم و به نوعی داعیه فرهنگی داریم، تکلیفمان کاملا روشن و مشخص است. قشر فرهنگی جامعه در چنین شرایطی نمیتواند بگوید چون حال همه بد است بیاییم و از این حال بد مردم سواستفاده کنیم.
راهکار منطقی چیست؟استاد کیهان کلهر که اتفاقا همین چند روز پیش برنده «گلوبال فست» شدند یک موضع کاملا روشن نسبت به این اتفاق گرفتند و بهنظرم موضع او مبتنی بر هیچ موجسواری نبود. او بهعنوان یک فرد با بینش دقیق، جایی ایستاد که از یک شخصیت فرهنگی انتظار میرفت. او هرگز نگفت: ای مردم بیایید ببینید من آن قدر عزادارم که تصمیم گرفتهام شما را از شنیدن موسیقی اصیل محروم کنم. بلکه خیلی ساده، به دور از هر منیتی گفت: الان که همه به اندوه وارد شده اذعان داریم بیاییم به دور از غوغاسالاری و ایجاد تنش مجدد، سهمی در بازگرداندن حال خوش به جامعه داشته باشیم. اما رفتار برخی دوستان که دانسته یا ندانسته در این چند روز اسیر حاشیه و جوسازی فضای مجازی شدند به آن معنی است که من میخواهم از این حادثه دلخراشی که اتفاق افتاده به نفع دیده شدن خودم استفاده کنم. حالا بهای این موج سواری در فضای مجازی را کدام بخش از جامعه قرار است بپردازد مهم نیست.
بدون تردید شخصیتی مانند کیهان کلهر که امسال دو بار در عرصههای بینالمللی درخشید و همه دنیا از او صحبت کردند، نیاز به آن ندارد که برای دلخوشی کسی حرفی بزند و وقتی میگوید که در شرایط فعلی ما باید به فکر خوشحال کردن مردم باشیم، حرفی است که از روی توجه به جایگاه و رسالت اجتماعی یک هنرمند میزند.
شما فهرست شاعرانی را که از ادامه جشنواره انصراف دادهاند، دیدهاید؟بله دیدم اما باید به این موضوع توجه داشته باشیم که اساسا جشنواره شعر فجر طبق آییننامه جلو میرود. این آییننامه میگوید که در هر دوره از این رویداد ادبی کتابهای منتشر شده در سال گذشته بررسی خواهد شد. کتاب را یا مولف یا ناشر برای دبیرخانه ارسال میکند. بنابراین در گام نخست، آثار دریافتی از سوی دبیرخانه با تمایل به اینجا رسیدهاند.
البته یک مسیر دیگر برای ورود کتاب به جشنواره نیز این هست که برخی آثار از طریق دبیرخانه و با استناد به فهرست خانه کتاب تهیه شده باشد. به عنوان نمونه عرض کنم امسال طبق آمار خانه کتاب آثاری که قابلیت شرکت در بخش شعر بزرگسال را داشتند، حدود دو هزار و ۹۰۰ اثر بوده است؛ به نظر شما این امکان وجود دارد که دبیرخانه با تک تک صاحبان آثار تماس بگیرد و بپرسد: «کتاب شما در جشنواره بررسی شود یا خیر؟» طبیعتا پاسخ خیر است؛ بنابراین براساس روال هر سال ما صبر میکنیم تا پس از ریزشهای اولیه، انتخاب داوران به حدود ۵۰ اثر برسد و در گام بعد با این ۵۰ نفر صحبت کرده و در مورد شرایط حضور آثارشان از نظر آییننامه جشنواره جویا شویم. درست مانند کاری که در این دوره و دورههای قبل انجام دادیم. البته این حق طبیعی هر شاعر و پژوهشگر است که پیش از شروع کار داوری به دبیرخانه اطلاع دهد که من علاقهای به داوری اثرم ندارد تا به این تریب اثر او از جشنواره کنار گذاشته شود.
چند روز پیش فهرستی که _ به تعبیر خودشان از جشنواره شعر فجر انصراف دادهاند_ منتشر شد. لطفا شما به نگاهی به آن بیندازید. بعید میدانم بیش از یک یا دو نام را بشناسید. من که وقتی به این فهرست نگاه کردم، به جز یک یا دو نام هیچ نامی برایم آشنا نبود.
همه این دوستان در جشنواره امسال کتاب داشتهاند؟نکته جالب همین جاست. آن یکی دو نفر اصلا در سال ۹۷ کتابی منتشر نکردهاند. سوال من این است: این دوستان دقیقا از چه چیزی انصراف دادهاند؟ حکایت این دوستان این گونه است که شخصی به شرکت رجا نامه بنویسد که من سوار قطار شما نمیشوم؛ در چنین شرایطی قطعا رجا خواهد گفت که مگر برای شما بلیطی صادر شده است؟ که شما بخواهید سوار شوید یا نشوید. ببینید اگر من امروز این گفتوگو را انجام میدهم تنها به دلیل جوسازی عده بسیار محدود است. شاعری که نه داور است، نه در هیات علمی حضور دارد و نه سال گذشته کتابی داشته است، دقیقا از چه چیزی انصراف میدهد؟
در چند روز گذشته پیامی از سوی یکی از مسئولان بنیاد برای عدهای از شاعران فرستاده شده است؛ این پیام را چه کسی برای این دوستان ارسال کرده است؟آن پیامی که در فضای مجازی از سوی یکی دو نفر علاقهمند و شوریده لایک و تایید منتشر شده و منظور شماست، بنده برای حدود ۵۰ نقر از دوستان شاعر فرستادم.
متن پیام چه بوده است؟
جناب آقای... / سرکار خانم... . اثر شما با نام.... در بررسی های داوران چهاردهمین جشنواره شعر فجر بین ۵۰ کتابی است که ممکن است به مرحله نامزد شدن وارد شود. چند پرسش درباره کتابتان دارم که اگر قرار بود بین نامزدها باشد مانع آییننامهای پیدا نکند.
نه. اصلا. این گفتوگویی است که ما هر سال با مولفان آثار نزدیک به نامزدی داریم. (البته نه تا آن اندازه نزدیک که کسی را به اشتباه بیاندازد و تصور کند کتابش نامزد شده است!!) همان گونه که عرض کردم حدود ۵۰ کتاب آخر در روند گفتوگو با مولف قرار میدهیم. این چیز جدیدی نیست.
پرسشهایی که از این ۵۰ نفر پرسیده شده، چه بوده است؟درباره این که آیا کتاب بررسی شده، گزیدهای از آثار قبلی شما نیست یا اشعار این مجموعه پیش از این از سوی ناشر دیگری منتشر نشده است؟
پس این ادعا که در فضای مجازی منتشر شده و شاعری میگوید من در بین نامزدهای نهایی قرار داشتم، کذب است؟۱۰۰ درصد. دوستی متنی در فضای مجازی منتشر کرده و گفته است که به من زنگ زدند و گفتند که میخواهیم کتاب شما را نامزد جشنواره شعر فجر کنیم و من قبول نکردم. به تصویری که گذاشته هم دقت نکرده است. تصویر پیام من را هم در صفحه خودش منتشر کرده است. با یک بار خواندن آن پیام متوجه میشوید که در متن پیام آمده که بین ۵۰ اثر قرار دارد و نه نامزد نهایی. جالب است که یکی از مخاطبان جوان همین شاعر زیر همان پست نوشته: «استاد الان جزو ۵۰ تا هستید و کو تا جزو پنج تای نهایی قرار بگیرد.» یک شاعر عزیز هم عکسی را گذاشته و نوشته من جزو پنج نامزد نهایی بودم و حالا نمیخواهم جایزه را بگیرم؛ در حالی که همین دوست شاعر در پاسخ پیام من نوشته است: «سلام آقای جلالی. سالی یک بار یاد ما میکنید. نه. کتاب جدید است و شامل سوالهایی که پرسیدید نمیشود.» شما بفرمایید! این پاسخ چه معنی دارد؟ به نظر شما از این جمله که: «نه. شامل سوالهایی که پرسیدید نمیشود» چه مفهومی برداشت میکنید؟ آیا این شاعر در لحن خود اعلام انصراف از جشنواره کرده است؟ البته چند ساعت بعد پیامی داد که: «باتوجه به این که چند بار جایزه فجر را بردهام این فرصت را به جوانانترها میدهم و با اجازه شما انصراف میدهم.»
خب بنده هم از این جوانمردی ایشان که حاضر شدند فرصت را به جوانترها بدهند؛ تشکر کردم. اگر خاطرتان باشد در نخستین دورهای که بنیاد مسئول اجرای جشنواره شعر فجر شد ما چنین رویکردی را با آقای شمس لنگرودی داشتیم. وی هم اعلام کردند فرصت دیده شدن را به جوانها بدهید. ایشان با متانت تمام انصرافاش را مکتوب کرد و برای دکتر اسماعیل امینی، دبیر جشنواره فرستاد. در همان سال هم عدهای به دنبال آن بودند که از تصمیم پدرانه شمس لنگرودی سوءاستفاده کنند. به بیان دیگر برخی میخواستند از این تصمیم انسانی وسیلهای برای موجسواری خودشان فراهم کنند.
بگذریم! عالم شعر است و میل به تبرج. به برخی افراد نمیتوان خرده گرفت. میل دارند. اشتیاق دارند. به دیده شدن. راه اما فضای مجازی به تنهایی نیست. مطالعه و مطالعه و مطالعه. اصلا مگر غیر از این است که بزرگان ادب فارسی گفتهاند: «درخت هر چه پر بار تر سر به زیرتر!؟»
در صحبتهای خود بارها به جای استفاده از عبارت «انصراف از جشنواره» از عبارت «انصراف از نامزدی جشنواره» را مطرح کردید. فرقی هم بین انصراف از نامزدی با انصراف از جشنواره وجود دارد؟بله که فرق دارد. ما باید بین انصراف از نامزدی و انصراف از جایزه تفاوتی قائل شویم. به نظر من انصراف از جایزه آنی است که مصطفی مستور چند سال پیش در جایزه قلم زرین انجام داد. من کاری به دلیل مصطفی مستور ندارم؛ اما باید بگویم که شکل حرفهای انصراف از جایزه این است که شما برگزیده شوید و بعد انصراف بدهید و جایزه را نگیرید. دوست دیگری بود که در دورهای از یک رویداد ادبی با او تماس گرفته شد و به او اعلام شد که هیات علمی پیشنهاد داده تا در این دوره به عنوان داور حضور داشته باشید. در جواب گفت با توجه به این که من امسال کتاب دارم، ترجیح میدهم که اثرم داوری شود؛ زیرا مبلغ جایزه از حقالزحمه داوری بیشتر است. بعد از چند روز پست گذاشته: ببینید انصراف دادم! بیایید لایک کنید! آخه شاعر بزرگوار از چه چیزی انصراف دادهاید؟ مگر اسمی به عنوان نامزد منتشر شده است؟ تردید نکنید این افراد موجسوارانی هستند
که به همه چیز فکر میکنند جز مردم و ادبیات. دایره ما شاعران بسیار عرصه محدود و کوچکی است. همگی چشم در چشم هم هستیم. آن دوره گذشت که فاصلهها زیاد بود. امروز به لطف همین فضای مجازی همه پدیدههای جهان «آینه در آینه» است. چه بسا گاه خودشکستن باشد نه آینه شکستن.
گیرم که برخی دوستان با آن پست و لایکها چند صباحی هم جلوهگری کردهاند. آیا دلیل میشود من_ که معتقدم این کار خارج از دایره اخلاق حرفهای است_ رفتار آنها را تکرار کنم؟
بله. دکتر میلاد عظیمی با یک پیام محترمانه انصراف خود را اعلام کردند؛ اما عمدهترین کار اعضای هیات علمی رای دادن به انتخاب داوران است که ایشان پیش از انصراف رای خود را در مورد داوران پیشنهادی داده بودند.
شیوه انتخاب داور به چه شکل است؟هر کدام از اعضا تعدادی از اسامی را برای داوری در بخشهای مختلف پیشنهاد میدهد. بعد اسامی فهرست میشود و رایگیری صورت میگیرد. داورها بر اساس رایهایی که کسب کردهاند اولویتبندی شده و از سوی دبیرخانه با آنها مذاکره میشود.
اگر تمایل داشته باشید درباره بعضی غوغاسالاریهایی که در حال شکلگیری است هم صحبت کنیم. مثلا اینکه برخی مدعی شدهاند که به آنها گفته شده اگر از نامزدی شعر فجر انصراف دهید مجوز کتابهای تان صادر نخواهد شد. این موضوع چقدر صحت دارد؟ببینید شما یک آدم رسانهای هستید و خوب میدانید مسیر یک خبر موثق این نیست. بنابراین هرگز نمیتوان به این حرفهای بیاساس توجه کرد. این ادعا از سوی کسی مطرح شده که شیفتگی او در فضای مجازی زبانزد است. چه کسی به وی این حرف را زده است؟ مرجع صدور مجوز چاپ کتاب، فقط و فقط اداره کتاب در معاونت فرهنگی است. آیا از این اداره کل به وی چنین پیغامی داده شده است؟ این رفتارها همان گونه که عرض کردم حاصل شیفتگی برخی برای دیده شدن است و بس!
خواهش من از دوستان شاعر این است که این بخش از منیتها را کنار بگذارند. دوست عزیزی که اهل قلم هم هست در این سانحه هوایی خانوادهاش را از دست داده و متاسفم که بگویم برخی از افراد از غم این دوست سوءاستفادههای شخصی میکنند. واقعا این موجسواری به قیمت است؟ این عده پارسال هم تلاش کردند تا جشنواره را به حاشیه ببرند. آیا سال گذشته هم هواپیما سقوط کرده بود؟ به نظر من در رفتار برخی دوستان شاعر رفتار مشهود بیشتر حاصل سقوط اخلاق است نه سقوط هواپیما!
کد خبر 479286منبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۸۸۹۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فقط افرادی که در خانوادهای سمی بزرگ شدهاند این ۷ مورد را درک میکنند
نحوه بزرگ شدن شما تا بزرگسالی، چه خوب و چه بد، بر رفتارتان تأثیر میگذارد تجربیات مخرب اولیه زندگی زخمهای عاطفی ماندگاری از خود به جای میگذارند.
آنها اغلب روابط شما را به گونهای تحت تاثیر خود قرار میدهند که درک آن دشوار است.
در ادامه، به بررسی ۷ چیز در زندگی میپردازیم که طبق اصول روانشناسی، افرادی که در خانوادهای با روابط سمی بزرگ شده اند درکشان میکنند.
۱) زندگی در تنش مداوم
بزرگ شدن در یک خانواده سمی میتواند به معنای زندگی در یک تنش دائمی باشد. هرگز نمیدانید که درگیری بعدی چه زمانی رخ خواهد داد روانشناسان خاطرنشان میکنند که اعضای سمی خانواده ممکن است معتاد به درگیریهای مداوم باشند در نتیجه، آنها از نظر احساسی بیش از حد واکنش نشان داده و در جمع یا در فضای خصوصی عصبانیتشان را نشان میدهند.
بزرگ شدن در چنین محیط ناآرامی مانند حرکت در میدان مین بوده که در آن هر قدم مملو از خطر است از لحظهای که از خواب بیدار میشوید، تا زمانی که به رختخواب میروید، یک حس تنش وجود دارد؛ مانند طوفانی که در حال وقوع است.
شما در چنین شرایطی مجبور هستید که همیشه رفتارها و سخنان خود را بررسی کنید و هرگز نمیدانید که یک نظر ظاهراً بی ضرر چه زمانی طوفانی را برمی انگیزد این حالت حتی پس از مستقل شدن به سختی از بین میرود.
۲) احساس میکنید که در افت و خیز احساسی هستید
اعضای سمی خانواده همیشه در آستانه انفجار نیستند گاهی اوقات، آنها آرام، دوستداشتنی و خوب به نظر میرسند. درست پیش از اینکه بدون هیچ هشداری وارد حالت سمی خود شوند.
این دقیقاً همان چیزی است که باعث میشود احساس کنید که انگار در یک ترن هوایی احساسی هستید درست زمانی که فکر میکنید در امانید، یک طغیان شما را به قلمروی دلواپسی پرتاب میکند این تغییرات سریع خلق و خو باعث ایجاد حس بی ثباتی میشوند.
بچههایی که در چنین شرایطی بزرگ میشوند و نمیدانند که چه چیزی انتظارشان را میکشد، ممکن است دچار اضطراب شده و دائماً خود را برای حمله عاطفی بعدی آماده کنند.
۳) مراقبت از دیگران
کودکان در خانوادههای سمی ممکن است خود را در نقشهایی بیابند که معمولاً برای بزرگسالان تعریف شده اند؛ مانند نقش مراقب، این امر آنها را وادار میکند که خیلی سریع بزرگ شوند و کودکی و معصومیت آنها را میرباید.
بر اساس اصول روانشناسی، اگر مجبور باشید از همان ابتدا نقش مراقب را بازی کنید، این احتمال وجود دارد که هویت خود را با انجام کارهایی برای دیگران پیوند دهید.
در حالی که کمک کردن خوب است، با داشتن چنین ذهنیتی این کار را بیش از حد و بدون تعیین مرزهای سالم و توجه به نیازهای خود انجام میدهید.
در این صورت، عزت نفس شما آسیب میبیند. به خصوص اگر این باور را داشته باشید که تنها در صورتی شایسته عشق و احترام هستید که بتوانید به دیگران کمک کنید.
۴) عزت نفس پایین
افرادی که در خانوادههای سمی بزرگ شده اند، اغلب در دوره بزرگسالی با عزت نفس پایین دست و پنجه نرم میکنند اگر در دوران کودکی خود مجبور بودید که با انتقادات بی وقفه کنار بیایید، همان افرادی که باید به شما عشق بیقید و شرط میدادند، باعث شدند که احساس بی ارزشی کنید.
هنگامی که متقاعد شدید بی ارزش هستید، از بین بردن این باور دشوار است. حتی در موقعیتهایی که به طور عینی موفق هستید، ممکن است دچار احساس بی کفایتی و شرم شوید.
بنابراین، اهداف بزرگ تری را برای خود تعیین کرده و اگر نتوانستید به آنها دست یابید، خودتان را سرزنش میکنید.
۵) کمالگرایی
فرزندان خانوادههای سمی میتوانند دچار کمالگرایی شوند. شاید پدر و مادرتان اشتباهات شما را به عنوان یک نقص، به جای بخشی از زندگی عادی تلقی میکردند.
بنابراین، ممکن است این رفتار باعث شده باشد که شما در دوره بزرگسالی فکر کنید که باید از اشتباهات به هر قیمتی اجتناب کرد و تلاش برای کمالگرایی یک هنجار است؛ نه یک استثنا.
تمایل به کمالگرایی همچنین میتواند ناشی از نیاز به کسب تایید یا اجتناب از انتقاد در یک محیط خانوادگی سمی باشد که در درازمدت باعث استرس مزمن و نارضایتی از زندگی خواهد شد.
۶) سرکوب احساسات
محیطهای سرکوبکننده عاطفی در دوران کودکی، بیان آشکار احساسات را برای افراد چالشبرانگیز میکنند.
روانشناسان خاطرنشان کرده اند که سرکوب احساسات یک راهبرد معمول مقابلهای است که توسط اعضای خانوادههای سمی استفاده میشود.
کودکان در چنین خانوادههایی این باور را دارند که ابراز احساسات میتواند منجر به نادیده گرفته شدن یا حتی خشونت و شرمندگی شود؛ بنابراین آنها احساسات خود را سرکوب میکنند که باعث میشود ایجاد روابط عمیق در دوره بزرگسالی چالشبرانگیزتر شود.
اگر نتوانید به طرف مقابل بگویید که واقعاً چه احساسی دارید، چگونه میتوانید به او نزدیک شوید؟
۷) مکانیسمهای مقابلهای ناسالم
بزرگ شدن در یک شرایط سمی میتواند باعث شود مکانیسمهای مقابلهای دیگری در شما شکل گیرند:
کنارهگیری از تعاملات اجتماعی به عنوان راهی برای محافظت از خود در برابر رنجهای عاطفی بیشتر
سوء مصرف مواد مخدر برای از بین بردن درد عاطفی یا مقابله با استرس
انجام رفتارهای خودآزاری در تلاش برای مقابله با احساسات طاقتفرسا یا به دست آوردن حس کنترل
صرف زمان بیش از حد در شبکههای اجتماعی یا خیالبافی به عنوان وسیلهای برای فرار از واقعیتهای زندگی ناکارآمد خانوادگی
منبع: روزیاتو
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی خواندنیها