Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-05@02:12:18 GMT

وقتی عشق برتر از عرف می‌آید پدید

تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۰۰۸۰۵

وقتی عشق برتر از عرف می‌آید پدید

«در طول سی و اند سالی که از عمرم می گذشت این چنین متحیر نشده بودم. شوخی بود یا جدی؟ اما در چهره دانشجوی سال آخر ارشد من ذره ای از شوخی به چشم نمی خورد و کاملا جدی به من نگاه می کرد. ناخواسته در خروجی را نشانش دادم تا برود اما ایستاد و محکمتر از قبل خواسته اش را تکرار کرد: استاد من شوخی ندارم و تا آخرش ایستاده ام.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این تصمیم را هم از همان سال اول گرفته بودم؛ تا الان هم که صبر کردم، خواستم خود را به شما نشان بدهم.

پدر و مادرت چه می‌گویند؟ عرف جامعه؟ می دانی من چند سال از تو بزرگترم. این همه دختر و موردهای دیگر هست چرا من؟ حرفی نزد و رفت و من ماندم و یک دنیا سوال بی پاسخ.

از در دانشگاه که خارج شدم صدایی مرا به خود خواند، خانومی موقر و فهیم که ضمن عذرخواهی از گستاخی پسرش که تک و تنها از من خواستگاری کرده بود زمان مشخصی برای خواستگاری می خواست. 

حال که به دخترک سه ساله ام نگاه می کنم آن روزهای خواستگاری به اصطلاح غیر عرف دیگر برایم معنا ندارد، روزهایی که بی خیال عرف شدم و عشق را دریافتم. منی که استاد مشاور همسرم شدم تا فارغ از سن وسال پابه پای هم تحصیلاتش را تکمیل کند و پایه های زندگی را مستحکم تر از همیشه بسازیم. 

این حکایت و حکایت های مشابه آن که اختلاف سنی معکوس را نشانه رفته، موضوعی است که این روزها پا را فراتر از عرف سنتی جامعه گذاشته و همچون سایر تغییرات زندگی، ازدواج را دستخوش دگرگونی کرده است. تا آن جا که آمارهای سازمان ثبت احوال نشان می‌دهد که در ۱۲ درصد از ازدواج‌های ثبت شده در سال ۹۷، مرد و زن هم سن بودند و در ۱۱ درصد زن بزرگ‌تر از مرد بوده است.

همزمان با انتشار این آمار، پرسش هایی به ذهن خطور می کند؛ نخست این که چرا پسران به ازدواج با دختران بزرگ‌تر از خود از نظر سنی تمایل پیدا کرده‌اند و تن به این ازدواج‌ها می‌دهند؟ دوم این که آیا در بروز این پدیده بحث افزایش سن ازدواج یا شاغل بودن دخترها نقش دارد؟ آیا این نوع ازدواج ها، راه های چندهمسری را مسدود می کند؟

تغییر و تحولی که «طهورا نوروزی» مشاور خانواده و مدرس دانشگاه درباره آن می گوید: ازدواج ابعاد گوناگونی دارد و انتخاب همسر نیز گزینه های متفاوتی دارد که جدای از نزدیکی فرهنگ ها، جغرافیا، تحصیلات و غیره، «سن» یکی از ویژگی هایی است که مورد توجه بوده است. اما بحث سن، عرفی است و نگاه شرع بر آن استوار نیست چنانچه ازدواج پیامبر اکرم(ص) با حضرت خدیجه (س) مصداق بارز آن است.

وی در گفت وگو با خبرنگار حوزه زنان و خانواده ایرنا یادآور می شود: در یک جامعه صنعتی یا رو به صنعتی شدن و پویا هم معیارها نیز در حال تغییر و دگرگونی است. در جامعه ای که زنان دست به فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، هنری و سیاسی می زنند، از نظر تحصیلات ارتقا پیدا می کنند و جایگاه ها، موقعیت هایی برتر و یا همسان مردان به دست می آورند، مقوله سن در ازدواج آنان نیز دچار تغییر شود و باید تلاش و فرهنگ سازی کرد تا این تغییرات متوازن با هنجارها و عرف جامعه پیش برود.  

این مشاور خانواده با رد این باور که در ازدواج، دختران باید از پسران کوچک تر باشند، تاکید می کند: به شرط آنکه این اختلاف سنی معقول و در حد یک تا سه سال باشد زیرا بیشتر از این سن هماهنگی جسمی میان زوجین را از بین می‌برد و پس از مدتی علاقه‌ ها کمرنگ می‌شود و مسایل جدی تر خودنمایی می‌کند.

وی توضیح می دهد: مادر شدن و بروز پدیده های جسمی بر روی زنان، خواه ناخواه منجر به پدیده شکسته تر شدن زن نسبت به مرد می شود، بر همین اساس در اختلاف های سنی بالای پنج سال، باید این موضوع را در نظر گرفت تا پیامد و تبعات آن دامن زندگی را نگیرد.  

نوروزی در بخشی دیگر از این گفت وگو، با بیان این مطلب که ممکن است این ۱۱ درصد، چند سال آینده افزایش یابد و به ۲۰ درصد برسد، تصریح می کند: موضوعی که عرف نبوده و به این سمت می رود که کم کم به عرفی اجتماعی تبدیل شود به همین دلیل با توجه به تجرد قطعی دختران باید این فضا حمایت شود و فرهنگ سازی مطابق عرف و خواسته جامعه شود.

افزایش این نوع پیوند زناشویی، راهکاری بر تجرد قطعی است؟  

موضوعی که حجت الاسلام رضا رویت مدیر عامل بنیاد ملی خانواده هم در گفت وگو با خبرنگار ایرنا، به لزوم فرهنگ سازی در مورد ازدواج معکوس اشاره می کند و می گوید: وقتی از برگزارکنندگان کارگاه چند همسری درباره چرایی برپایی این کارگاه ها پرسش شد متفق القول عنوان کردند به دلیل وجود تجرد قطعی در جامعه این مساله عنوان شده در حالیکه نتیجه عکس و منفی در میان خانواده ها بوجود آورد و با واکنش های تندی روبه رو شد.

وی ادامه می دهد: این در حالیست که اگر در جامعه ازدواج با اختلاف سنی معکوس فرهنگ سازی شود آن هم با معیار تعقل نه احساسات، می توان آن را راهکاری بر تجردهای قطعی عنوان کرد تا هم سایه چند از سر خانواده ها بخصوص زنان کنار زده شود و هم دختران از تجرد قطعی رها شوند.

چه کنیم تا سقف ازدواج های معکوس نریزد؟

نوروزی در پاسخ به این پرسش یادآور می شود: رشد علمی و فرهنگی زنان و به دست گرفتن بازار کار و کسب و دیگر موفقیت های اجتماعی در رشد آنان نقش داشته بر همین مبنا، می توان گفت بُعد اقتصادی، از مهمترین عوامل چنین پیوندهای زناشویی است. مبحثی که آلارم خطر را فعال می کند مبنی بر این که وقتی ازدواج با زنی بزرگتر شکل می گیرد تکیه اقتصادی را هم بر هم می زند؛ اینجا تکیه گاه زن می شود که احتمال سواستفاده از زن را بالا می برد.

نوروزی با بیان این که این نوع ازدواج ها پیامدهایی هم دارد، خاطرنشان می کند: آدم سودجو در هر حال به فکر سودجویی است خواه با یک دختر کم سن روبه رو باشد یا بزرگتر. اما می توان این موارد را با مدیریت، مشاوره و گوش دادن به حرف ریش سفیدان حل کرد.

وی یادآور می شود: معمولا زنان در این ازدواج‌ها خواسته یا ناخواسته به دلایل سن بالاتر و داشتن تحصیلات بالاتر نقش مادرانه، توصیه گرانه و نصیحت گرانه پیدا می کنند و این از نظر روانشناختی مخل یک زندگی خوب و خوشبخت خواهد بود که پرهیز از این رویه به شدت توصیه می شود.

برچسب‌ها طلاق پیامبر اکرم ازدواج جامعه

منبع: ایرنا

کلیدواژه: طلاق پیامبر اکرم ازدواج جامعه طلاق پیامبر اکرم ازدواج جامعه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۰۰۸۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پرونده باز بابک زنجانی در افکار عمومی/مهار تورم دغدغه کهنه اقتصاد/ زنان و دختران چگونه قربانی بستر مجازی می‌شوند؟

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که غزه، اسم رمز خیزش جهانی علیه استکبار، احترام همگانی به معلم و توانمند سازی معیشتی معلمان در بیانات رهبر انقلاب، ادامه گزارش‌ها درباره میزان دارایی‌ها و بدهی‌های بابک زنجانی و آخرین تحرکات برای تصمیم درباره انتخاب ریاست مجلس در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:
 

پرونده باز بابک زنجانی در افکار عمومی

علی مجتهدزاده طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان پرونده باز بابک زنجانی در افکار عمومی نوشت: بعد از بیش از ۱۰ سال به نظر می‌رسد که پرونده پر حاشیه بابک زنجانی به نقطه پایان خود نزدیک می‌شود و دیر یا زود شاهد آزادی وی از زندان هستیم. اما این پرونده با وضعی که داشته و همچنان دارد در طول تاریخ و در ذهن عمومی جامعه هیچگاه بایگانی نخواهد شد. جامعه چطور باید تناسب سیر این پرونده با نقطه پایان خوش آن برای بابک زنجانی را بپذیرد؟ آیا کسی که صد‌ها میلیون دلار از منابع عمومی را برای چند سال در وضعیت معطل و نامعلومی نگه داشته باید محکومیتی کم و بیش در حد برخی فعالان مدنی و روزنامه‌نگاران و کنشگران داشته باشد؟ بحث اصلی درباره این پرونده و پرونده‌های مشابه دو مورد است. یکی بحث شفافیت پرونده و دیگری قیاس آن پرونده‌های دیگر از حیث عدالت قضایی. اینکه پول‌های مورد بحث پس گرفته شده جای تقدیر دارد، اما این فقط کافی نیست. جامعه تمام جوانب قضیه را می‌بیند و بر اساس آن قضاوت خود را دارد. اولا این پرونده در اوج عدم شفافیت و با حجم وسیعی از ابهامات و سوالات بی‌پاسخ رسیدگی شد و به این نقطه رسید. به‌طور مثال هیچگاه به این سوال که حامیان و پشتیبانان بابک زنجانی در دولت و نهاد‌های رسمی چه کسانی بودند، پاسخ دقیق داده نشد. مگر می‌شود این حجم از فساد اقتصادی بدون ارتباط با سطوح مختلف مدیریت رسمی در دولت و ارگان‌های حاکمیتی رخ دهد؟ آیا صرف توضیحات رسمی و بدون ارایه مستندات توسط برخی مراجع می‌تواند جامعه را در این خصوص قانع کند؟ نکته دوم خود فرآیند رسیدگی بود که کاملا غیرشفاف طی شد. مقامات قضایی در تمام این سال‌ها مواردی مثل لو رفتن مبادی دور زدن تحریم و امثالهم را به عنوان دلیل رسیدگی غیرعلنی پرونده بابک زنجانی اعلام می‌کردند. الان بعد از یازده سال و با تغییرات گسترده در روش‌های دور زدن تحریم آیا وقت آن نرسیده که این پرونده و مجموع اقدامات بابک زنجانی شفاف برای مردم توضیح داده شود؟ 

سوال دیگر این است که اگر ما همچنان به همان روش داریم تحریم را دور می‌زنیم پس چه ضمانتی برای عدم تولید مجدد امثال بابک زنجانی هست؟ 
عدم شفافیت و ابهامات این پرونده طوری بود که در دولت آقای روحانی بار‌ها صدای مقامات خود دولت را در آورد. بار‌ها آقای زنگنه وزیر سابق نفت فریاد زد که افرادی در پی تبرئه کردن و نجات دادن بابک زنجانی هستند. سرنوشت فعلی پرونده با احتساب فرآیند غیرشفافی که همچنان ادامه دارد حتما مهر تاییدی بر سخنان امثال وزیر سابق نفت خواهد بود. 


پیشنهاد جدی این است که اکنون بعد از یازده سال مراجع ذی‌ربط توضیحاتی شفاف و مستند درباره مراحل رسیدگی به این پرونده و مهم‌تر از آن فرآیند فعالیت‌های بابک زنجانی در سال‌های منتهی به آغاز دولت یازدهم بدهند. خصوصا اینکه به احتمال زیاد اطلاعات این پرونده در شرایط فعلی دیگر اطلاعات سوخته محسوب شده و علنی شدن آن ضربه‌ای به امنیت کشور نباشد. هر چند اگر این اطلاعات کاملا سوخته نباشند باز هم این سوال مطرح است که آیا تعمیق بی‌اعتمادی عمومی و ضربه به سرمایه اجتماعی کل نظام بابت این پرونده مشکل امنیتی بزرگ‌تری ایجاد می‌کند یا علنی شدن این اطلاعات؟ مردم بعد از یازده سال حق دارند بدانند در جلسات دادگاه کسی که صد‌ها میلیون دلار از پول بیت‌المال را برای بیش از یک دهه معطل کرده بود، چه گذشته. 


این مساله وقتی بغرنج‌تر می‌شود که پرونده‌هایی از این دست از حیث عدالت قضایی مورد داوری افکار عمومی قرار می‌گیرند. به این معنا که جامعه سرانجام آن‌ها را با سرانجام پرونده‌های دیگری نظیر منتقدان سیاسی یا برخی کنشگران مدنی مقایسه می‌کند. مثلا چطور فعالان محیط زیست با اتهاماتی که هیچ‌گاه شفاف نشد و در شرایطی که وزارت اطلاعات تاکید داشت آن‌ها مجرم نیستند باید ۷ سال در زندان باشند و بابک زنجانی با آن همه منابع مالی عظیمی که معطل کرده بود ۱۲-۱۰ سال؟ چطور یک فرد به خاطر بستن خیابان ودرگیری با یک فرد بسیجی ظرف ۷۵ روز محاکمه و اعدام می‌شود، اما برای امثال بابک زنجانی موضوع متفاوت است؟ این سوال اصلا به معنای دفاع از احکام اعدام نیست، بلکه سوالی است درباره تناسب بین اجرای چنین مجازاتی برای دو جرم مختلف. 
واقعیت این است که عدم شفافیت پرونده‌هایی مانند بابک زنجانی، زمین‌های ازگل، چای دبش و نظایر متعدد آن‌ها در شرایط سختگیری‌های رو به تزاید اجتماعی و قضایی برای مردم عادی، دو‌قطبی و شکاف وسیعی در جامعه پدید می‌آورند که میانه آن تنها با عنصر عدم اعتماد پر شده. بسته شدن پرونده بابک زنجانی با مسیر فعلی اتفاقا به معنای تثبیت باز بودن این پرونده با حجم وسیعی از سوالات و ابهامات در اذهان عمومی است. در چنین وضعی حکمران نباید از پدید آمدن شایعات و داستان‌سرایی‌ها گلایه‌مند باشد، چراکه خود با عدم شفافیت و همین‌طور زیر سوال بردن عدالت قضایی این در را گشوده است.


مهار تورم دغدغه کهنه اقتصاد 


نیما غلامرضایی در سرمقاله امروز ابتکار با عنوان مهار تورم دغدغه کهنه اقتصاد نوشت: تورم بالا سالهاست مهمان اقتصاد کشور است هرچند آنقدر این پدیده ادامه دار بوده که دیگر خود میزبان شده و ذی‌نفعان بسیاری پیدا کرده است. به بیان دیگر تورم چنان در تار و پود اقتصاد تنیده شده که بسیاری از بخش‌های اقتصادی برای سرپا ماندن به آن نیاز پیدا کرده اند. حال با یان وضعیت سوال اینجاست که چطور می‌توان از این بلای مداوم نجات پیدا کرد. بلایی که اقشار متوسط و ضعیف را هر روز با چالش‌های جدیدی روبرو می‌کند.
اولویت‌های کشوری مانند ایران که طی بیش از چهار دهه به تورم‌های دورقمی عادت کرده، ولی هیچ‌گاه دچار ابرتورم هم نشده، با کشوری مثل آمریکا که مردمش تورم پنج‌درصدی را هم تحمل نمی‌کنند یا کشور‌هایی مانند مجارستان و آلمان که ابرتورم‌های بزرگی را تجربه کرده اند و از هرگونه افزایش تورمی هراس دارند، متفاوت است. با وجود عادت جمعی به تورم‌های دورقمی (حدود ۲۰ تا ۳۰درصد) تورم‌های سال‌های اخیر در کانالی بالاتر از کانال ۲۰ تا ۳۰‌درصد بوده‌اند که سبب شده هم مردم و هم سیاستگذار یک‌صدا به دنبال کاهش تورم و ورود آن به کانال بلندمدت خود باشند.
لازم به ذکر است که مبارزه با تورم، پروسه‌ای زمان‌بر است و نیازمند برنامه‌ریزی دقیق، صبر و پایداری در اجرای سیاست‌ها می‌باشد. همچنین با توجه به شرایط اقتصادی و سیاست‌های کلان، رویکرد‌های مختلف می‌توانند تاثیرات متفاوتی داشته باشند، اما چند پارامتر برای عبور از تورم وجود دارد که می‌توان به آن اشاره کرد:
نخست کنترل نقدینگی است که بانک مرکزی می‌تواند با استفاده از ابزار‌های سیاست پولی، نظیر نرخ بهره و الزامات ذخیره بانکی، نقدینگی را کنترل کند تا افزایش بی‌رویه پول در گردش و تورم حاصل از آن را محدود کند همچنین اجرای یک نظام مالیاتی کارآمد که به شفاف‌سازی منابع درآمدی دولت کمک کند و گریز مالیاتی را کاهش دهد، می‌تواند عواید دولت را افزایش و وابستگی به چاپ پول برای تامین کسری بودجه را کمتر کند.
باید توجه داشت که بازنگری در سیاست‌های تعیین قیمت‌های دستوری و به‌کارگیری مکانیسم بازار برای تعیین قیمت‌ها می‌تواند به کاهش فشار تورمی کمک کند.
انجام اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران، به‌ویژه در سیستم بانکی و بنگاه‌های دولتی که با مشکلات اداری و عملکردی روبرو هستند، می‌تواند کارایی اقتصادی و رشد پایدار را تقویت کند.
اما نکته مهمی که نباید آن را نادیده گرفت کاهش تنش‌ها و بهبود روابط بین‌المللی است که می‌تواند به جذب سرمایه‌گذاری خارجی، دستیابی به فن‌آوری‌های نوین و باز شدن بازار‌های صادراتی کمک کند. موضوعی که گاه به اشتباه در خصوص آن مطرح می‌شود و آن را عاملی کم اثر می‌دانند. درنهایت اینکه کاهش تورم نیازمند اصلاحاتی همه جانبه مبتنی بر علم اقتصاد است که باید به آن توجه شود.

زنان و دختران چگونه قربانی بستر مجازی می‌شوند؟


حسین فصیحی طی یادداشتی در شماره امروز جوان نوشت: اخاذی و سوءاستفاده جنسی از زنان و دختران در جریان روابط مجازی یکی از معضلاتی است که به زعم اطلاع‌رسانی در این‌باره، شاهد شکل‌گیری پرونده‌هایی مشابه هستیم. به نظر می‌رسد به دلیل فراوانی آسیب‌هایی که در حوزه وجود دارد باید بیش از «اطلاع‌رسانی» روی موضوع «آگاهی‌بخشی» تأکید شود. اطلاع‌رسانی موجود صرفاً انتشار خبر و توصیه‌های پلیسی را که بیشتر به نصیحت شباهت دارد، شامل می‌شود، با این حال بهتر است بنا را بر این بگذاریم همین اطلاع‌رسانی موفق شده‌باشد، منجر به پیشگیری از وقوع آسیب‌های بیشتری شود. عمده آسیب‌هایی که در بستر مجازی شیوع دارد هم از عدم «آگاهی» کاربران ناشی می‌شود. وقتی آسیبی در جامعه شیوع پیدا می‌کند، ساختار‌های فرهنگی برای عبور از آن آسیب باید فعال شوند و بعد از اینکه خودشان آگاهی لازم را کسب کردند، آن را به جامعه هدف منتقل کنند؛ اتفاقی که در جامعه ما محلی از اعراب ندارد. مثلاً وقتی زنان و دختران، جامعه هدف باشند، صدا و سیما، رسانه‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها و مساجد می‌توانند به عنوان کانون‌هایی برای آگاهی‌بخشی مورد توجه باشند و آگاهی‌بخشی به نحوی صورت گیرد که فرد در مواجهه با رویداد مورد‌نظر بتواند از خود مراقبت کند. در این بین صدا و سیما به دلیل فراگیری که دارد بیش از دیگر رسانه‌ها باید که ایفای نقش کند، اما این رسانه ترجیحش این بوده و هست که به جای توجه به این موضوعات، تبلیغات چیپس و پفک را پخش کند و حساب مالی‌اش را پروارتر کند. 
افرادی که در بستر مجازی در جست‌وجوی زنان و دختران هستند، صرفاً دو هدف را به صورت جداگانه یا همزمان دنبال می‌کنند. عمده آن‌ها در اینستاگرام فعال هستند. قابلیت‌های منحصر به فرد این شبکه اجتماعی با اقبال گسترده کاربران مواجه است. این دسته از مجرمان به خوبی مطالبات سوژه‌هایشان را می‌شناسند و براساس همان نیاز‌ها اهدف خود را دنبال می‌کنند. به عنوان مثال چند روز قبل خبری منتشر کردیم که در جریان آن مردی شیاد صفحه‌ای به نام «مادرانه» در اینستاگرام ایجاد کرده‌بود. او مدعی شده‌بود مدیر یک خیریه و صفحه را برای خانواده‌های سوگوار راه‌اندازی کرده‌است و برای شادی روح اموات نذورات جمع‌آوری می‌کند. او با انتشار عکس و فیلم‌هایی از بهشت‌زهرا احساسات دنبال‌کنندگان را برمی‌انگیخت. سوژه‌های مورد نظرش هم زنان میانسال یا سالخورده بودند که تحت‌تأثیر قرار می‌گرفتند و به شماره کارت او پول واریز می‌کردند. متهم به دریافت این مقدار پول هم قانع نبود و در مرحله بعد مدعی می‌شد خیریه قصد قدردانی از آن‌ها را دارد و به این بهانه با آن‌ها قرار می‌گذاشت و بعد از بیهوش‌کردنشان به آن‌ها تعرض و از آن‌ها فیلم سیاه می‌گرفت. پس از آن هم با تهدید به انتشار فیلم، سریال اخاذی‌های کلان را کلید می‌زد. 
صفحات دیگری هم که برای تعرض به اموال و حیثیت زنان و دختران دایر می‌شود فقط عناوین‌شان تفاوت دارد، اما اهدافشان یکی است. یک نفر با ماسک وکیل دادگستری، دیگری با عنوان مشاور خانواده، یک نفر در پوشش مشاور ازدواج، صفحه‌ای به اسم فال‌گیری و طلسم‌شکنی و صفحاتی از این دست، هدفی جز همان دو موضوع مورد اشاره را دنبال نمی‌کنند. قربانیان این پرونده‌ها در چت‌های شخصی عکس و فیلم‌خصوصی‌شان را برای فرد مقابل ارسال می‌کنند. فردی که بخواهد مشاوره ازدواج بدهد، بدون دیدن عکس برهنه زنان و دختران هم می‌تواند مشاوره بدهد. مگر زنانی که به دفتر مشاوره مراجعه می‌کنند، اندام‌های خصوصی‌شان را به مشاوران نشان می‌دهند که در فضای مجازی دست به چنین خطایی می‌زنند و حیثیت خود وخانواده‌شان را به خطر می‌اندازند. اساساً هر فردی که خواسته‌ای خلاف شریعت و قانون مطرح کند، به مثابه خطری حقیقی است که اگر نادیده‌شود عواقبی هولناک را به همراه خواهد داشت. به دلیل در خطر قرار گرفتن حیثیت فردی و خانوادگی، بسیاری از قربانیان پرونده‌ها حاضر به طرح شکایت نیستند و چه بسا دست به خودکشی هم زده و جانشان را هم از دست داده‌باشند. اینکه جامعه منتظر باشد پلیس این بستر مجازی را به گونه‌ای کنترل کند که هیچ‌کس جرئت چنین تخلفی نداشته‌باشد، انتظاری بعید است. بستر مجازی از قابلیتی برخوردار است که با مسدود شدن هر صفحه متخلف، امکان برقرار شدن صفحه‌ای تازه در چند ثانیه وجود دارد. 
قانون و شریعت موضوعاتی است که باید از سوی همه محترم شمرده‌شود و ساختار‌های قانونی و اجتماعی هم با سرمایه‌گذاری فرهنگی باید برای تقویت آن تلاش خود را به کار گیرند تا امنیت شهروندان در فضای مجازی و حقیقی تأمین باشد.

دیگر خبرها

  • برگزاری جشن‌های مادرانه در مساجد برای ترغیب مادران به فرزندآوری
  • حامیان دروغین زنان ایران دختران دانشجورا در خیابان لگدمال می کنند
  • حامیان آزادی زنان ایران دختران دانشجورا در خیابان لگد مال می کنند
  • واکنش قاضی‌عسکر به اتفاقات دانشگاه‌های آمریکا
  • کشف حجاب حرام شرعی و سیاسی است
  • باشگاه پرسپولیس: وقاحت رخ داده در آزادی توهین به همه زنان بود
  • ۲۱ درصد بیمه‌شدگان تامین اجتماعی، بانوان هستند/ حضور فعال زنان در بازار کار
  • نگاهی به تغییرات جدید در جامعه ژاپن با محوریت خانواده‌های ژاپنی
  • برگزاری اولین دوره تشکیلاتی «بشری» توسط جامعه اسلامی دانشجویان
  • پرونده باز بابک زنجانی در افکار عمومی/مهار تورم دغدغه کهنه اقتصاد/ زنان و دختران چگونه قربانی بستر مجازی می‌شوند؟