شهرداری که درهایش به روی مردم بسته است + فیلم
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۰۴۱۳۰
مدیر پروژه شهرداری الکترونیک شهرداری مشهد در جریان بازدید از شهرداری منطقه ۱۲ شهر مشهد که به صورت پایلوت به شهرداری الکترونیک تبدیل شده است، به تشریح فعالیت های انجام شده در این راستا پرداخت.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ در جریان بازدید از طرح شهرداری الکترونیک به تشریح این طرح در شهرداری منطقه ۱۲ که به صورت پایلوت اجرا شده، پرداخته شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مجید پور حسین، مدیر پروژه شهرداری الکترونیک شهرداری مشهد در رابطه با اجرای طرح شهرداری الکترونیک گفت : شهرداری الکترونیک از ۲۹ تیرماه سال جاری افتتاح شده که این پروژه با هدف کاهش مراجعات و ارتقا رضایتمندی انجام گرفته است.
او افزود: برای این امر تبلیغات محیطی زیادی انجام شد تا ارباب رجوع حجم حضورش را کاهش دهد بدین ترتیب حدود ۶۳ درصد حجم مراجعین کاهش یافت.
مدیر پروژه شهرداری الکترونیک شهرداری مشهد تصریح کرد: در گذشته میانگین پاسخگویی ۲۲ ساعت بوده که پس از پروژه الکترونیکی کردن به ۱۳ ساعت کاهش یافت.
به گفته پور حسین این پروژه در مناطق ۱۲ و ۸ مشهد انجام شده است و مناطق ۱۰، ۱۱،۱ و ۱۷ بنا است به این پروژه بپیوندند.
پورحسین با اشاره به معایب این طرح خاطرنشان کرد : عیوب این طرح هر هفته رفع می شود تا سیستم ارتقا پیدا کند.
او افزود: ۵۳ خدمت به شهروندان شناسایی شده که از این جمله خدمات شهرسازی و غیر شهرسازی است که در میان همه خدمات حدود ۴۶ فرآیند به صورت الکترونیکی در این منطقه می شود.
این مدیر حوزه شهر الکترونیک گفت: بیشتر فرایندها شهروند سپاری شده است و افراد از منزل می توانند فعالیت خود را پیگیری کنند.
پور حسین با اشاره به اینکه روزانه ۴۶ درخواست شهروندی ثبت می شده بیان کرد: در حال حاضر تعداد این درخواست ها به ۶۴ عدد در روز افزایش پیدا کرده است.
او تاکید کرد: گرچه صف شهرسازی پایان ندارد ولی این طرح عملا سبب افزایش خدمات رسانی شده است.
به گفته او حجم مراجعات پس از اجرای شهر الکترونیک کاهش نداشته است.
مدیر پروژه شهرداری الکترونیک شهرداری مشهد در پاسخ به این سوال که چنانچه اینترنت قطع شود چه اقدامی صورت خواهد گرفت گفت: شهرداری الکترونیک زیر مجموعه دولت الکترونیک است که اگر قطع اینترنت داشته باشیم بحث اینترانت را داریم.
او اضافه کرد: احراز هویت و احراز اصالت سند نیز برای ما اهمیت دارد که با برخی نرم افزارها و هماهنگی اداره ثبت اسناد این اتفاق رخ داده است.
به گفته پور حسین حجم درخواست ها پس از اجرای طرح شهرداری الکترونیک افزایش پیدا کرده است.
او ادامه داد: سنجش رضایت مندی به صورت تحلیل محتوا نیز انجام داده ایم. هر تغییری سختی و چالش خود را دارد اما سطح رضایتمندی وجود دارد چراکه نیاز به حضور افراد نیست.
این مدیر حوزه شهر هوشمند تاکید کرد: تا کنون ۸۶ مورد ایراد احصا شده است که در حال بررسی هستیم.
پور حسین در پایان تصریح کرد: با همه اینها نمی شود برخی درخواست ها را به صورت الکترونیک بررسی کرد اما هدف صفر کردن درخواست ها نیست بلکه کاهش مراجعات است.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: الکترونیک اینترنت شهرداری شهروند مشهد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۰۴۱۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«دستهای فیلمسازان ما را در پروژههای تاریخی بستهاند»
مدتی است سریال «حشاشین» (محصول کشور مصر ۲۰۲۴ به کارگردانی پیتر میمی) در ایران سروصدای زیادی بهپا کرده، از این حیث که از قهرمان و ضدقهرمان گرفته تا دیگر شخصیتهای مشهور سریال و جغرافیای اثر همه و همه مستقیم به ما ایرانیها مربوط میشود و قصه سریال هم درباره یکی از جنجالیترین چهرههای تاریخ تشیع یعنی حسن صباح است، اما نکته قابل اهمیت انتقاداتی است که به شیطنت مصریها در چگونگی ارائه این شخصیت مربوط میشود و البته عدهای معتقدند مصریها با بیانصافی تمام در این سریال، همه چیزی را که ما امروزه به عنوان فرقه خطرناک داعش میشناسیم به حسن صباح و پیروان او نسبت دادهاند.
به گزارش اعتماد، فارغ از تمام این بحث و جدلها، پرسش این است که چرا این کاراکترها با تمام فراز و فرودهای شخصیتی که دارند در ایران معرفی نمیشوند؟ چرا نباید از چنین سوژههای خوبی سینمای ایران بهره ببرد؟ چرا تلویزیون از این سرمایههای داستانی استفاده نمیکند؟
البته بنا بر شنیدههای موثق ما محمدعلی نجفی، کارگردان شناخته شده سینما به همراه نغمه ثمینی نویسنده، تصمیم داشتند قصه حسن صباح را برای تلویزیون بسازند، اما تلویزیون حاضر به همکاری با آنها نشد و آنها فیلمنامه این داستان را با عنوان «یک جرعه خون تازه» از طریق نشر لگا، منتشر کردند.
حالا با مهدی سجادهچی فیلمنامهنویس، درباره این چالش سینما و تلویزیون گفتوگویی انجام دادیم که پیش روی شماست:
آقای سجادهچی! سریال «حشاشین» را تماشا کردید؟
به خاطر حرفه خود باید میدیدم. برایم جذاب نبود و ادامه ندادم.
نکتهای که درباره این سریال وجود دارد، انتقادهایی است که به محتوای آن وارد است، از کیفیت آن بگذریم، مثل اکثر مجموعههای تاریخی که کشورهای دیگر از مشاهیر ایران میسازند و روایت نامشخص و بعضا جعلی ارائه میدهند این مجموعه هم مورد اعتراض قرار گرفت، نظر شما چیست؟
ببینید، ویژگی سریالهای تاریخی همین است، چون تاریخ محض وجود خارجی ندارد، مانند «گذشته» است. به قولی تاریخ را کسی میسازد که آن را مینویسد و در زمانه ما؛ آن را به تصویر میکشد. نابترین روایت تاریخ هم صرفا گزینش استدلالی از میان بینهایت دادههاست. به بیانی دیگر، ما چیزی به اسم تاریخ نداریم، هر کسی از منظری یا روشی به تاریخ نگاه کند، منظرهای متفاوت و گاه حتی متضاد میبیند. روایت سریال «حشاشین» هم اینگونه است. از حسن صباح و قلعهالموت و فرقه اسماعیلیه، در کشور ما و در این هزار سال، روایات گوناگون و هر کدام به دلیلی شکل گرفته است. عدهای مخالف حسن صباح هستند و عدهای با او همدل و موافق هستند. عدهای حسن صباح را به نشانه وطنپرستی مبارز برای استقلال ایران تقدیر کرده و شخصی مبارز از داعیان فرقه اسماعیلیه میدانند، در این میان عدهای هم هستند که او را شخصیتی خطرناک و اهریمنی توصیف میکنند.
به بیانی دیگر، روایتهای مختلفی که در میان شیعیان وجود دارد. درست است؟
قطعا همینطور است؛ به عنوان مثال، در آخرین گردهماییهای شیعیان، فرقه هفت امامی، مذهب اسماعیلی، به عنوان یکی از مذاهب شیعه شناخته نشده است که دلایل خاصی هم دارد، اما حوثیهای چهار امامی یمن، به عنوان مذهبی شیعه رسمیت دارند. میخواهم بگویم نیتخوانی از تاریخ متفاوت است، اینکه با چه نگاهی و با چه قرائتی از خصوصیات حسن صباح روایت میشود اهمیت دارد. شما اگر جامعهشناسی دوران سلجوقیان را بخوانید به صحبتهای من پی میبرید و میبینید که از عمر خیام، خواجه نظامالملک و دیگر چهرههای شناخته شده آن دوران، برداشتها و تعاریف مختلفی وجود دارد. این تفاوت روایتها ناشی از تفاوت دیدگاههاست. محال است درباره تاریخ اختلافنظر وجود نداشته باشد. هیچ واقعه تاریخی نداریم که همه آن را به شکلی یکسان قبول داشته باشند. درباره توفان نوح هم بین سه دین ابراهیمی نظرات مختلفی وجود دارد. واضح است که هر کدام فیلمی درباره ماجرای توفان بزرگ بسازند، با انکار و اتهامات طرفهای دیگر روبهرو خواهد شد.
از این مقوله بگذریم، درباره کمکاری که سینما و تلویزیون نسبت به چهرههای شناخته شده ایران دارند زیاد صحبت شده و مبحث جدیدی نیست، با این حال وقتی چنین سریالهایی به صورت گسترده در دیگر کشورها ظهور و بروز پیدا میکنند این سوال دوباره به ذهن میآید که چرا این کاراکترها در ایران معرفی نمیشوند؟ چرا نباید از چنین سوژههای خوبی سینمای ایران بهره ببرد؟ چرا تلویزیون از این سرمایههای داستانی استفاده نمیکند؟
مهمترین نکتهای که درباره این کمکاری میتوان گفت اینکه تلویزیون بنا بر اعتقادات و دانستههای خودشان میخواهند به این موضوعات وارد شوند و خب نظرات آنها ویژگیها و محدودیتهایی دارد. به همین دلیل است که در ساخت چنین فیلمهایی دچار مشکل میشویم. اینکه چیزی نیست، ما حتی برای تولید آثار نمایشی از معصومین هم دستمان باز نیست.
اصلا احمدرضا درویش با فیلم «رستاخیر» نمونه مهمی است که چرا در ساخت فیلمهایی برای معرفی شخصیتهای برجسته تاریخی دچار مشکل هستیم.
باز فیلم رستاخیز ساخته شد، اما خیلی از فیلمها در همان مرحله پیش تولید متوقف میشود و به سرانجام نمیرسد. شما در نظر بگیرید در مقطعی بود که حوزه علمیه با ساخت فیلمهایی مربوط به ائمه معصومین (ع) مخالفت کرد، دستکم من اینطور شنیدم. همین نکته باعث شد که فیلمسازان سراغ این موضوع نرفتند، به نظر من این خیلی مهم است که در کشور شیعه ۱۲ امامی، مردمش در مورد ائمه خودشان نمیتوانند فیلم ببینند.
نکته دیگر اینکه همه رسانهها در همه جای دنیا، نسبتی میان سرگرمی و ایدئولوژی برقرار میکنند؛ در بعضی رسانهها این نسبت ۵۰-۵۰ است، بعضی رسانهها این نسبت به ۹۰ میرسد یعنی ۹۰ درصد ایدئولوژی حاکم است. مدیران میدانند که مردم نیاز به سرگرمی دارند؛ لاجرم بیشتر از ما میدانند، اما به هزار دلیل نمیتوانند کار درست را انجام دهند. با این وصف، عادلانه است بگوییم فیلمسازان ما نمیتوانند چنین فیلمهایی بسازند، نه اینکه سلیقه و سواد و مهارت ندارند.
میتوانیم بگوییم ساخت چنین فیلمهایی با سختیهایی همراه است.
به نظر من ساخت چنین فیلمهایی هم سخت است و هم دردسر دارد. خیلی وقتها، پس از تحقیقات، فیلمنامه نوشته میشود برنامهریزی برای تولید میشود، اما به تولید نمیرسد. اگر کسی به ساخت فیلم تاریخی مصر علاقهمند باشد درنهایت به شهرک غزالی میرود و ما آن موهای روغنزده مردان و حجابهای عجیب و غریب زنان و چند بنز قراضه را به عنوان فیلم تاریخی میبینیم.