مراسم شبی با قرآن در فراق سردار دلها در تبریز برگزار شد
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۳۹۳۵۸
گروه فعالیتهای قرآنی - مراسم شبی با قرآن در فراق سردار دلها به مناسبت گرامیداشت یاد و خاطره شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی با حضور حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدحسین طباطبایی در فرهنگسرای بزرگ الغدیر برگزار شد.
به گزارش ایکنا از آذربایجانشرقی،مراسم شبی با قرآن در فراق سردار دلها به مناسبت گرامیداشت یاد و خاطره شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی با حضور حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدحسین طباطبایی شب گذشته سوم بهمن ماه در فرهنگسرای بزرگ الغدیر تبریز برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجتالاسلام احمد حمیدی، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تبریز در این مراسم گفت: حضور باشکوه و گسترده مردم در مراسمات محوری بزرگداشت پیکر شهید سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای مقاومت نشانه وحدت و انسجام ایران اسلامی با تاسی از آموزه های قرآنی است.
وی افزود: سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با اعمال خود آیات قرآنی را تفسر عملی نمود.
حجتالاسلام حمیدی تاکید کرد: این مجاهد نستوه سردار دلها و محبوب قلبها بود، شخصیتی قرآنی و حامی قرآن بود و همین سیره و روش ایشان را به محبوب ترین فرمانده نظامی در کشور و منطقه تبدیل کرد.
معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تبریز، اخلاص و تقوا، ولایت مداری، مدیریت مدبرانه، مردم داری و ساده زیستی را از ویژگیهای برجسته شهید سلیمانی عنوان کرد و گفت: تکریم از مقام عالیقدر این شهید بزرگوار یک وظیفه و تکلیف است، لذا از خداوند متعال توفیق حرکت در این مسیر مبارک را مسئلت می نماییم.
وی ادامه داد: حضور باشکوه اقشار مختلف مردم نشاندهنده این واقعیت مهم است که کسانی که با اخلاص کار میکنند عشقشان در دلهای مردم گنجانده میشود، ما نیز بایستی با سرلوحه قرار دادن افرادی همچون شهید سپهبد سلیمانی ادامهدهنده راه شهدا باشیم.
حجتالاسلام حمیدی، افزود: خدا با خون شهدای مقاومت، وحدت و همدلی را در جامعه افزایش داد و شهادت سپهبد سلیمانی نشاندهنده این موضوع مهم است که خداوند متعال به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران توجه و عنایت ویژهای دارد و اراده خداوند بر پایداری دائمی این نظام مقدس است.
از بخشهای این مراسم معنوی میتوان به ختم قرآن کریم توسط حضار، قرائت آیاتی از کلام الله مجید توسط قاری بینالمللی قرآن کریم مهدی محمدزاده، اجرای تواشیح توسط گروه تواشیح طارق تبریز، دیکلمه با مضمون سردار دلها توسط قرآنآموزان موسسه جامعهالقرآنالکریم استان، مداحی توسط بهرام عراقیزاده اشاره کرد.
انتهای پیاممنبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری قرآن ایکنای آذربایجان شرقی خبرگزاری بین المللی قرآن فعالیت های قرآنی مراسم شبی با قرآن تبریز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۳۹۳۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای علاقه زیاد سردار سلیمانی به نوه اش، عسل /زینب گفت ببین یه ذره بچه داره من رو تهدید میکنه!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بنابر آنچه که فارس روایت کرده است، علاقه حاج قاسم به نوهها باعث شده بود که کسی جرئت نداشته باشد در خانه حاجی چیزی به آنها بگوید. گاهی که بچهها حسابی شلوغ میکردند و زینب دعوایشان میکرد، میگفتند: «میریم به بابا حاجی میگیما!» زینب هاج و واج به بقیه نگاه میکرد و میگفت: «ببین یه ذره بچه داره من رو تهدید میکنه.» یک بار که در حسینیه امام خمینی(ره) بیت رهبری مراسم روضه بود، آنها هم خانوادگی دعوت شدند. بچهها کوچک بودند. ۵ـ۴ سالشان بیشتر نبود.
هر قدر عروس حاجی اصرار کرد که «بذارین من نیام. میترسم این بچهها خراب کاری کنن زشت بشه!» حاجی قبول نکرد. میگفت: «چه خراب کاریای؟ خب بچه برای همین کارهاست دیگه. باید بذاری بچه بازیش رو بکنه.» با اصرارهای حاجی، همگی با هم رفتند. روضه که تمام شد و شام آوردند، شیطنت بچهها گل کرد. قورمه سبزی را با دست برداشته بودند و راه میرفتند و همه جا میریختند. دیگر کسی حریف آنها نمیشد.
زینب به خانمی که انتظامات آنجا بود، گفت: «لطفاً بچهها رو دعوا کنین بگین بشینن.» خانم به مانیتور که تصویر حاج قاسم را کنار حضرت آقا نشان میداد، نگاهی انداخت و گفت: «آخه زینب خانوم! من جرئت نمیکنم دعواشون کنم.» زینب گفت: «خب خودم دارم میگم بهتون دعواشون کن، بلکه آروم بگیرن.» با اصرارهای زینب خانم، انتظامات به سمت عسل که نوه محبوب حاجی بود، رفت و گفت: «اگه اذیت کنی، دعوات میکنمها!» عسل این را که شنید، یکی از ابروهایش را که بین خانواده معروف بود به ابروی سلیمانی، بالا داد و گفت: «اون آقایی که توی تلویزیون داره نشون میده، بابا حاجی منه. میگم دعوات کنهها!»زینب خشکش زد. با تعجب به زن داداشش نگاه کرد. هر دو از این حرف عسل هم خندهشان گرفته بود و هم متعجب شده بودند.
خانم که سعی میکرد جلوی خندهاش را بگیرد گفت: «تو رو خدا من رو با حاج قاسم در نندازین.»
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901128