Web Analytics Made Easy - Statcounter

پس از پاسخ موشکی ایران به ترور سردار سلیمانی، این سوال مطرح شد که آیا این پاسخ در مقایسه با اقدام آمریکایی‌ها متناسب بود یا خیر.

به گزارش مشرق، ترور شهیدسلیمانی و 2 سطح واکنش ملی و نظامی ایران به این اقدام ارتش آمریکا بر تمام معادلات فضای بین‌المللی تاثیری غیرقابل انکار گذاشته است. هر چند در عمده تحلیل‌ها میان واکنشی که مردم سوگوار ایران در خیابان‌ها نشان دادند و پاسخ موشکی سپاه پاسداران در حمله به پایگاه عین‌الاسد تفکیکی نسبی شکل گرفته است اما نمی‌توان منکر آن بود که این دو واکنش هرچند در 2 سطح مختلف بوده اما تاثیری مستقیم بر یکدیگر داشته‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بیشتر بخوانید: بایدن: پنهانکاری ترامپ درباره تلفات عین الاسد تنفر انگیز است تحلیلگر صهیونیست: ضربه موشکی ایران محکم و شگفت‌انگیز بود

به گونه‌ای که حضور خیابانی مردم و نمایش «انسجام ملی» تبدیل به اهرمی برای اطمینان‌بخشی به موفقیت پاسخ نظامی ایران شد و این پاسخ نظامی مجددا «هویت ملی» ایرانیان را به باوری جدی در توانایی ایستادن نظامی مقابل ارتش آمریکا ارتقا داد. کتمان آمار تلفات در «عین‌الاسد»، عقب‌نشینی آشکار ترامپ در مقابل واکنش بی‌سابقه نظامی جمهوری اسلامی و تظاهرات بی‌سابقه روز گذشته مردم عراق برای اخراج آمریکا از کشورشان، همگی گویای این نکته حیاتی است که هرگونه فهم و تفسیر آینده بدون نظر داشتن به واکنش‌های سخت و نرم ایران، ناقص و فاقد اعتبار است. در چنین فضایی شناختن ظرفیت‌های بالقوه‌ای که بعد از واکنش مردم و نهادهای نظامی به این ترور شکل گرفت، از مهم‌ترین صورت مسأله‌های سیاسی کشور به شمار می‌رود.

***

پس از پاسخ موشکی ایران به ترور سردار سلیمانی، این سوال مطرح شد که آیا این پاسخ در مقایسه با اقدام آمریکایی‌ها متناسب بود یا خیر. برای پاسخ به این سوال باید ابعاد مختلف موضوع را بررسی کرد و سپس به این سوال پاسخ داد که در ادامه آمریکا چه مسیری را در پیش خواهد گرفت و ایران در مقابل باید چه اقدامی انجام دهد.

* اصل حمله به آمریکا جرأت و جسارت می‌خواست

اقدام آمریکایی‌ها یک اقدام منطقه‌ای بود و شاید کشورهایی که در منطقه یا در جهان هستند، ارزش این پاسخ را بهتر درک کنند. احتمالا بسیاری از کسانی که به کشورهای شرق مانند ژاپن یا کره‌جنوبی سفر کرده‌اند، بدانند قصه از چه قرار است. اواخر دهه 70 یا اوایل دهه 80 شمسی، یک سرباز آمریکایی یک زن جوان کره‌ای را از کنار همسرش ربود و در نهایت او را به قتل رساند. بر اساس قانون کاپیتولاسیون، آن سرباز را به آمریکا برگرداندند و 2 هزار دلار غرامت برای آن زن تعیین کردند. چند روز مردم مقابل سفارت آمریکا تحصن کردند تا اینکه دادگاه تجدیدنظر، غرامت را از 2 به 30 هزار دلار تغییر داد. اما اتفاق جالب بعد از این ماجرا رخ داد؛ فردای آن روز دوستداران آمریکا در میدان اصلی شهر تجمع کرده و از آمریکا که زن کره‌ای را برده، او را کشته و غرامتش را داده است، تشکر کردند. 

در خیابان‌های سئول هم اگر مردی تنها با قیافه‌ای شبیه آمریکایی‌ها دیده می‌شد، زنان و دختران از او فاصله می‌گرفتند و مسیر خود را منحرف می‌کردند که مبادا در تور او بیفتند. برخی کارکنان وزارت امور خارجه ایران که گاهی به دلیلی گذرشان به روستاهای کره‌جنوبی می‌خورد یا با افراد مسن‌تر کره‌ای مواجه می‌شدند، آنها فقط به این دلیل که ایرانی‌ها جرأت دارند علیه آمریکا صحبت کنند از ایرانی‌ها استقبال می‌کردند و با مشت‌های گره کرده به ایرانی‌ها می‌گفتند «خمینی میگوک آه‌آه»، یعنی خمینی جرأت کرده به دهن آمریکا بزند.

آنها، ژاپنی‌ها و دیگر کشورهای منطقه که حتی جرأت نمی‌کنند از بدی‌های آمریکا بگویند، احتمالا معنی این اقدام عملی ایران در قبال آمریکا را خوب درک می‌کنند. بنابراین اصل شکستن هیمنه آمریکا کم دستاوردی نیست و نباید آن را دست‌کم گرفت. البته این تنها بخشی از دستاورد این اقدام ایران است. برخی دستاوردهای دیگر را هم ایران با رعایت برخی جزئیات مثل اطلاع به طرف عراقی یا دقت موشک‌هایش به دست آورده است. 

* اطلاع مسؤولان عراقی از عملیات

سوالی که درباره این عملیات مطرح می‌شود این است که چرا به دولت عراق از قبل اطلاع داده شده است. ایران عملیات را در کشور سوم انجام داد؛ دولتی که می‌خواهد با آن روابط دوستانه داشته باشد و مجلسش در حال تصویب قانون خروج آمریکایی‌ها از آن کشور است، بنابراین دستاورد بزرگی که با شهادت همزمان شهید سلیمانی و ابومهدی داشت محقق می‌شد با عدم اطلاع به دولت عراق ممکن بود از دست برود و هنگام اجرای این قانون در عراق، مخالفان همین موضوع را دستاویز مخالفت خود کنند. بنابراین اگرچه ایران با اطلاع به دولت عراق شاید از اصل غافلگیری عدول کرده باشد اما از آنجایی که همه موشک‌ها به هدف خورده است و ایران هم مانند آمریکا هدف خاصی مانند شهید سلیمانی را مدنظر نداشته است و در عملیات ایران ارسال پیام به منطقه و جهان حائز اهمیت بود نه تلفات کور از آمریکایی‌ها، اطلاع‌رسانی نه فقط ارزش عملیات را کاهش نمی‌دهد، بلکه اقتدار ایران را به نمایش می‌گذارد که می‌تواند حتی با اطلاع قبلی به طرف مقابل حمله کند و طرف آمریکایی نمی‌تواند مانع اصابت موشک‌ها شود و شاید تنها بتواند از تلفات جانی خود کم کند. این موضوع برای حضور آمریکا در منطقه، که با ادعای ایجاد سپر امنیتی برای برخی کشورهاست، یعنی فاجعه، یعنی کشورهای عربستان، امارات، قطر، اردن و... باید حساب کار خود را بکنند.

* انتقام واقعی، خروج آمریکا از منطقه

پیام حمله موشکی ایران که در واقع ناامنی برای آمریکا و کسانی است که روی کمک آمریکا حساب کرده‌اند، می‌تواند زمینه‌ساز خروج آمریکا از منطقه باشد. حال باید پاسخ داد که آیا خروج آمریکا از منطقه می‌تواند انتقام واقعی از آمریکا باشد؟ در جواب به این سوال باید گفت موضوع اصلی درگیری‌های ایران و آمریکا و به‌طور کلی خاورمیانه، اسرائیل است، بنابراین هرگونه تحلیل بدون در نظر گرفتن این موضوع اشتباه است. 

خروج آمریکا از منطقه یعنی تنها ماندن اسرائیل در مقابل جبهه مقاومت و این یعنی حذف و نابودی اسرائیل. فراموش نکنیم که آمریکا و اسرائیل 2 دشمن اصلی هویتی نظام جمهوری اسلامی هستند و به قول اسماعیل هنیه، حاج قاسم رئیس سپاه قدس بود و به این سبب مورد غضب و هدف آمریکا و اسرائیل بود. اساسا مشکل اصلی ایران با غرب مساله اسرائیل است و مهم‌ترین دستاورد این عملیات تنها شدن اسرائیل در منطقه و حذف آن است. بنابراین باید گفت دستاوردهای این عملیات بسیار بالا بوده اما اینکه چطور باید از این دستاوردها پاسداری کرد و به گونه‌ای هماهنگ کار را پیش برد که در نهایت در مرحله اول به جدا شدن ناگزیر آمریکا و اسرائیل بینجامد و در مرحله بعد با خروج آمریکا از منطقه، اسرائیل به‌تنهایی به هدف جبهه مقاومت تبدیل شود، قطعا مسیری سخت و دشوار است که بخش عمده این دشواری هم در داخل کشور است.

* چه باید کرد؟

حاج قاسم عزیز که پس از سال‌ها مجاهدت حاصل زحمات خالصانه‌اش در عراق با خیانت‌ها در حال به تاراج رفتن بود، با حماقت محض آمریکایی‌ها و فدا کردن جان خود،  عراق را در محور مقاومت نگه داشت. پس از پاسخ موشکی ایران، آمریکا نشان داد که در حوزه نظامی توان مقابله را ندارد و ترامپ آنگونه که در کنفرانسش پس از حمله موشکی ایران اعلام کرد، دوباره سراغ نقطه ضعف ایران یعنی اقتصاد می‌رود و سعی می‌کند با این ابزار فشار و تلاش برای مذاکره که در پی این اتفاقات مسیرش مسدود شده به هدف خود برسد؛ هدفی که در داخل حتی پس از شهادت حاج قاسم هم طرفدارانی دارد. بنابراین مهم‌ترین ضامن حفظ دستاوردهای حاج قاسم و خروج آمریکا از منطقه نجات کشور با مدل‌های بومی اقتصادی و استفاده از ظرفیت‌های داخلی است. 

منبع: وطن امروز

منبع: مشرق

کلیدواژه: هواپیمای اوکراینی سردار سلیمانی انتخابات98 لیگ قهرمانان آسیا ایران آمریکا سپاه پاسداران عین الاسد سپاه قدس ترامپ اسرائیل سفارت آمریکا سردار حاج قاسم سلیمانی جبهه مقاومت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۴۶۶۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فارن افرز: احتمال شکل گیری ائتلاف منطقه ای اعراب و اسرائیل علیه ایران چقدر است؟

نشریه آمریکایی "فارن افرز" با انتشار مقاله ای به تغییر فضای ژئوپلتیک منطقه پس از حمله تلافی جویانه اخیر ایران به اسرائیل پرداخته و امکان شکل گیری یک ائتلاف ضدایرانی با حضور اسرائیل و کشورهای عربی با مشارکت آمریکا و غرب را مورد بررسی قرار داده است.

به گزارش عصرایران، در این مقاله آمده است:

هنگامی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، دولت اردن به دفع حمله ایران کمک کرد. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت کرده‌اند، تلاش‌هایی که آنها بعدا آن را رد کردند.

 با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانه‌ای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. تغییری با این پیش فرض که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود. 

سپهبد "هرزی هالوی" رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران "فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است." موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی نیز اعلام کرد که "ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی که در رهگیری پرتاب‌های ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان می‌دهد."

پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتا محدود به تاسیسات نظامی در ایران، "دیوید ایگنِیشس"، ستون نویس واشنگتن پست، اظهار داشت که اسرائیل "مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند." او نوشت: "به نظر می‌رسد که اسرائیل با پاسخ نظامی ملایم خود به ایران، منافع متحدان عربش در این ائتلاف رادر نظر گرفت. متحدانی همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اردن که همگی در عملیات رهگیری پرتابه های ایرانی علیه اسرائیل به طور مخفی و آشکار مشارکت کردند.

به نظر این ستون نویس واشنگتن پست، این یک "تغییر پارادایم بالقوه برای اسرائیل"است، تغییری که به خاورمیانه "شکل جدیدی" می‌بخشد.
با این حال، این ارزیابی‌ها بیش از حد خوش بینانه به نظر می رسند و نمی‌توانند پیچیدگی چالش‌های منطقه را درک کنند. مطمئنا، با توجه به ماهیت بی‌سابقه تنش نظامی بین اسرائیل و ایران در ماه آوریل امسال، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیشتر در نظر بگیرد.

 اما واقعیت‌های منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل می‌شود، تغییر قابل توجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 "ابراهیم" را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و تلاش وزرای راست افراطی کابینه او برای شکننده کردن وضعیت موجود در اورشلیم ناامید شده بودند. 

مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات مردمی را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.

هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که مواضع سابق آنها تغییر نکرده است. گروهی از دولت‌ها که بسیاری از اسرائیلی‌ها به طور تقلیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد می‌کنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از یک درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر هستند. 

آنها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقه‌ای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل یک کشور فلسطینی بستگی دارد.

پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع را با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد.

 اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا پرتابه های ایرانی را متوقف کرده و مستقیما حملات ایران را رهگیری کنند. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها، به‌ویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که اسرائیل موفق شده با تلاش‌های منطقه‌ای گسترده، حمله تهران را خنثی کند.

اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی نیز از مشارکت خود برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که "امنیت و حاکمیت" اردن "بالاتر از همه ملاحظات" قرار دارد.

تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط آنها با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، از کاخ سفید ناامید شده‌اند، اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند چون هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که از ایالات متحده دریافت می کنند، نمی بینند.

در ماه‌های اخیر، کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویایی‌های امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیت‌های مخرب ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر ادامه داده‌اند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر گونه توافق عادی سازی آینده رابطه آنها با اسرائیل باشد و امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه می دهد.

با این حال، در همان زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. آنها به خوبی می دانند که تقابل آنها با ایران آنها را در معرض خطر قرار می دهد. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ از برجام، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافقنامه ابراهیم از سوی امارات و بحرین نیز تهران به صراحت به این 2 کشور هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.

خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر یک ایران که به طور فزاینده تهاجمی تر می شود، تلاش برای نزدیکی به تهران است. 

بر همین اساس امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیام‌ها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنش‌ها پیشنهادهایی رامطرح کرده اند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تنش تلفنی تماس گرفت.

علایق آینده

در ماه‌های آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرف‌ها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالا تمایل کمتری به حمایت از عملیات اسرائیل خواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم در آنجا دارد.

با وجودی که بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های مشترکی با اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی دارند، اما کشورهای عربی خلیج فارس، به تجربه دریافته اند که باز کردن گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزه‌های اقتصادی و انجام دیپلماسی پنهان با تهران امن‌ترین راه‌ها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از تشدید درگیری است. 

هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.

در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشم‌انداز عادی‌سازی روابط خود با اسرائیل را به شرط تعهد تل آویو به مشارکت در فرایند سیاسی با هدف تشکیل یک کشور فلسطینی، منوط کرده است. 

با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد به این مساله که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر روابط اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. 

کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستم‌های دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر بین طرفین است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان می‌برد.

کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاش‌های اسرائیل برای تنزل دادن توانایی‌های نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی شکننده منطقه را بی‌ثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیج‌فارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. 

با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، اما آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چندجانبه منطقه ای و جهانی خود را متعادل کنند، نه اینکه در یک مسیر یکطرفه پل ها را پشت سر خود خراب کنند.

با وجود این محدودیت‌ها، کشورهای عربی می‌توانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوطی برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است و دقیقا به همین دلیل است که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را همزمان با ایران و اسرائیل تقویت کرده‌اند، آنها می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن‌داری و کمک به انتقال پیام‌ها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیری‌ها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند.

 در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید سکویی برای گفتگوهای منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.

اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینه‌های مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشته‌اند، احتمالا ادامه خواهد داشت. 

با این حال، به این زودی ها گردهمایی‌های منطقه‌ای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کنند، در کار نخواهد بود مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد.

 تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاه‌مدت واقع‌بینانه‌تر، حمایت از توانایی آن‌ها برای میانجی‌گری و جلوگیری از درگیری‌های آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.

 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: نگاه دولت های عربی به درگیری ایران و اسراییل گفت و گوی دیدنی اعراب درباره رویارویی ایران و اسرائیل (فیلم)

دیگر خبرها

  •  آماده‌ شدن آمریکا برای حمله گسترده به یمن/ حمله یمن به ۲ ناوشکن آمریکایی و ۲ کشتی اسرائیلی/ برگزاری رزمایش دریایی 9 روزه ارتش چین/  اعلام نقض حقوق بشر توسط پنج واحد ارتش اسرائیل از سوی آمریکا
  • رئیس کمیسیون اروپا: حمله اسرائیل به رفح کاملا غیرقابل قبول است
  • پیام‌ها و پیامدهای عملیات «وعده صادق»/ اسرائیل و آمریکا تحقیر شدند
  • سناتور آمریکایی ارزیابی دولت از جنگ غزه را زیر سئوال برد
  • تفرقه در وزارت خارجه آمریکا/ اختلاف بر سر حمایت تسلیحاتی از اسرائیل است
  • حکایت آمریکایی که دیگر «آمریکا» نیست
  • پاسخ به بازدارندگی ایران با بازنویسی سناریوی ناکام «تحریم»
  • تصمیم عرب‌ها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
  • حمله گسترده روسیه به زیرساخت‌های انرژی اوکراین در سه منطقه/ اعزام خلبانان اوکراینی به فرانسه برای آموزش جنگنده اف-۱۶
  • فارن افرز: احتمال شکل گیری ائتلاف منطقه ای اعراب و اسرائیل علیه ایران چقدر است؟