وحدت و همگرایی در جامعه نیاز امروز کشور
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۴۷۸۰۰
ایسنا/اصفهان وحدت در هر جامعه و هر کشوری مهم است به طوری که وحدت داخلی میتواند آن کشور را در دستیابی به اهداف دولت و ملت یاری رساند.
در شرایط کنونی که کشور با تحریمهای ظالمانه آمریکا مواجه است لزوم حفظ وحدت و انسجام داخلی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. وحدت، در لغت به معنی یکی شدن، یک دست شدن، حول محوری چرخیدن، برادری، اتحاد، مرکب شدن و اتفاق است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امام خمینی (ره) وحدت را عامل قدرت و تفرقه را موجب سستی پایه دیانت تلقی کرده و وحدت جهان اسلام برای امام (ره) آرمانی بزرگ تلقی میشد. ایشان درد و ضعف ملت را در تفرقه میداند و مجد و عظمت را در وحدت و همدلی. ایشان راهکارهای مؤثری را برای تحقق همگرایی و همدلی امت اسلامی ارائه میدهند و خود نیز پای در میدان مینهد و به بسیاری از آن راهکارها جامه عمل میپوشاند.
اما این سؤال پیش میآید که آیا وحدت و انسجام هماکنون به اندازه کافی در کشور وجود دارد یا خیر؟
برای بررسی بیشتر این موضوع ایسنا با محمدتقی رهبر- امامجمعه موقت اصفهان و علی قاسمزاده- فعال سیاسی اصولگرا و دبیر کانون اندیشه و تمدن اسلامی استان اصفهان به گفتوگو پرداخت.
مسئولان، پای درس مردم بنشینند
رهبر گفت: وحدت امری عقلایی، شرعی، قرآنی، نبوی و ولایی است و از هر جهت بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم عقل میگوید وحدت داشته باشید تا در برابر توطئه دشمنان مصون باشید. باید در جامعه امروز اختلافات جزئی و بیپایه و اساس را کنار بگذاریم و در کنار هم بایستیم. وقتی میبینیم مردم ایران به این شکل با یکدیگر وحدت دارند مسئولان هم باید از این مردم سرمشق بگیرند.
وی افزود: مسئولان سیاسی و جریانهای مختلف پای درس این مردم بنشینند و ببینند مردم با تمام مشکلاتی که دارند برای ناکام کردن دشمنان چگونه با هم در صحنههای مختلف حضور دارند. این حضور میلیونی مردم در این راهپیماییها را ببینند که چگونه با یک فریاد دشمن را محکوم میکنند. مسئولان از این وحدت درس بگیرند و اختلافات جزئی که با یکدیگر دارند را کنار بگذارند.
خودمان را استاد مردم ندانیم
امامجمعه موقت اصفهان تصریح کرد: آقایان جریانهای سیاسی از این مردم یاد بگیرید. بنده همیشه به مسئولان و جریانهای سیاسی گوشزد میکنم که خودمان را نباید استاد مردم بدانیم، چراکه آنان همیشه در صحنههای مختلف انقلاب از ما جلوتر بودهاند و همیشه پای نظام، انقلاب و حفظ آرمانهای شهدا و کشور ایستادگی میکنند.
اختلافات را به کفِ جامعه نکشانیم
رهبر ادامه داد: جناح بازی و دلبستگی به این جناح و آن جناح را کنار بگذاریم و اگر اختلافات جزئی با یکدیگر داریم در دلمان محفوظ نگه داریم و به کف جامعه این اختلافات را نکشانیم.
انتخابات وحدت زا است
وی با بیان اینکه به زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک میشویم و این انتخابات میتواند وحدت زا باشد، گفت: هرکسی در این زمان باید کار خودش را بکند و پا در کفش یک جریان دیگر نکند. کاندیداها دیدگاههای خود را بیان و از تخریب رقبا پرهیز کنند. اگر کاندیداها این موارد را رعایت نکنند اعتبار خودشان را از بین میبرند و کسی که دیگران را تخریب کند در واقع خودش را تخریب کرده است و بعد جامعه را ناامید میکند و آدرس به دشمن میدهد.
امامجمعه موقت اصفهان افزود: جریانهای سیاسی و به خصوص جریانهایی که قصد دارند در انتخابات وارد شوند باید تنها برنامه خودشان را برای مردم تبیین کنند و گوشه و کنایه به یکدیگر نزنند و اعلام کنند تابع نظر مردم هستند. همچنین در فرایند تبلیغات انتخاباتی نباید پول سالاری حاکم باشد. وحدت موضوعی است که کشور در برهه زمان کنونی به آن نیاز مبرم دارد پس همه باید وحدت و همدلی را شعار خود کنیم تا دشمنان این آب و خاک ناامید شوند.
سخنان رهبری حرف دل مردم است
رهبر اظهار کرد: همگان دیدند که در تشییع پیکر سردار سلیمانی و نماز جمعه تهران مردم حضور میلیونی داشتند. سخنان مقام معظم رهبری فصل الخطاب تمام مسائل است و آنچه ایشان میگویند در حقیقت ۸۰ میلیون نفر میگویند. آنچه که ایشان میگویند خواسته امت و مردم است و مسئولان هم باید این سخنان را آویزه گوش خود کنند.
وی گفت: آن مخالفانی که در خیابانها شعار علیه نظام میدهند چند هزار نفر بیشتر نیستند و در برابر یک قطار در حال حرکت نمیتوانند کاری از پیش ببرند. این افراد جلوی قطار ملت را نمیتوانند بگیرند چون بسیار اندک هستند. این مخالفان بیهوده خود را خسته نکنند و بهتر است به خودشان بیایند و فریب دشمن را نخورند.
وحدت را بیشتر در شرایط خطر مشاهده میکنیم
همچنین قاسمزاده گفت: وحدت در هر زمانی بسیار مهم است و باید همگان به این امر مهم اهتمام کنند، منتها بیشتر در شرایط اضطرار این وحدت را در کشور مشاهده میکنیم. یکی از زمینههای ایجاد وحدت احساس خطر است و در زمانهایی مانند شهادت سردار سلیمانی که میبینیم خطر جدی است کنار هم قرار میگیریم، اما هر وقت احساس امنیت و آرامش کردیم متأسفانه وحدت را فراموش میکنیم و یکدیگر را به چالش میکشانیم.
وی افزود: این در حالی است که وحدت باید در هر زمانی در میان آحاد جامعه پذیرفته شود و یک همگرایی روی آن فصول مشترک ایجاد شود. آنجایی که منافع ملی و مملکت در خطر قرار میگیرد باید وحدتمان بیشتر از گذشته شود، اما این به آن معنی نیست که در زمان آرامش وحدت را فراموش کنیم.
وحدت باید به فرهنگ عمومی تبدیل شود
دبیر کانون اندیشه و تمدن اسلامی استان اصفهان، تصریح کرد: البته اینکه هنگام خطر وحدت ایجاد شود به نوعی در طبیعت انسان است. برای مثال وقتی در جنگل هستیم تمام اندام بدنمان آزاد و راحت است، اما زمانی که صدای غرش شیر بشنویم تمام بدنمان ناخداگاه جمع میشود و برای دفاع آماده میشویم. بنابراین در این مواقع یک وحدت بیولوژیکی ایجاد میشود که ما بتوانیم خودمان را از خطر حفظ کنیم.
قاسمزاده ادامه داد: اینکه در مواقع خطر متحد میشویم خوب است، اما این وحدت نباید فقط در زمان اضطرار رخ دهد و باید به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود.
با ایجاد روزنه در جمع خودمان به دشمن کُد میدهیم
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: اینکه چرا هنوز این موضوع در جامعه جا نیفتاده است بیشتر به ریشههای فرهنگی، روشها و منشها بر میگردد. هنوز باور نکردهایم که یک ملت با یک فرهنگ مشترک هستیم و باید منافع مشترکمان را همه با هم پاس بداریم. متأسفانه خودمان روزنههایی در جمع خودمان ایجاد میکنیم و به دشمن کد میدهیم.
وی افزود: برای رفع این مشکل باید بزرگان و فرزانگان قوم به این همگرایی برسند و به تبع آن مردم متوجه این همگرایی در کشور میشوند و با یکدیگر متحد خواهند شد. رأس هرم و مجموعه سیاسی- فرهنگی وقتی با یکدیگر زاویه بگیرند به تبع آن مردم هم با یکدیگر زاویه میگیرند و وحدت از بین میرود. پس همه چیز به روسای قوم بر میگردد.
حفظ ارزشها و منافع ملی دو رکن وحدت زا هستند
دبیر کانون اندیشه و تمدن اسلامی استان اصفهان، خاطرنشان کرد: حفظ ارزشها و منافع ملی دو رکنی است که باید مورد توجه قرار بگیرد و از رویههای شخصی و منیت ها باید فاصله گرفت تا وحدت حاصل شود. انتخابات اسفند را پیش رو داریم و طبیعتاً اگر شرایط برای برگزاری یک انتخابات پرشور فراهم شود مردم همگرایی را در پیش میگیرند و متحد خواهند شد.
در انتخابات مردم به کاندیداهای صادق گرایش دارند
قاسمزاده گفت: البته باید زمینههای حضور حداکثری را فراهم کنیم و تا این زمینه را فراهم نکنیم نمیتوانیم انتظار حضور حداکثری داشته باشیم. پس باید سلایق و دیدگاههای مختلف بتوانند به عنوان کاندیدا در انتخابات حضور داشته باشند تا مردم رغبت بیشتری برای شرکت در انتخابات پیدا کنند. در انتخابات پیش رو مردم به کاندیداهای صادق گرایش خواهند داشت و نوع مواجه به شهادت سردار سلیمانی نشان داد که مردم قدرت تفکیک دارند و انسانهای پاک را تشخیص میدهند.
این فعال سیاسی اصولگرا افزود: پس اگر بتوانیم کاندیداهایی را معرفی کنیم که مردم بتوانند به آنان اعتماد کنند و به پاکی آنان واقف شوند بدون شک انتخابات پرشوری خواهیم داشت. باید امکان حضور تمام سلایق در انتخابات فراهم شود و رویکرد باید به گونهای باشد که جامعه از پویایی نیفتد و مردم بتوانند کاندیداهای موردعلاقه خود را انتخاب کنند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: وحدت وحدت در برابر دشمن انتخابات 98 استانی سیاسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۴۷۸۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ویژگیهای ژئوپلیتیکی کشورهای شیخنشین؛ از اختلافات پیچیده سرزمینی تا همگرایی در ساختارهای اجتماعی ـ تاریخی
به گزارش خبرآنلاین «ژئوپلیتیک خلیج فارس» عنوان اولین نشست انتشارات روزنامه اطلاعات است که به مناسبت گرامیداشت روز ملی خلیج فارس در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ساختمان موسسه اطلاعات، با سخنرانی دکتر مسجدجامعی و دکتر محمدجواد ظریف برگزار شد. متنی که ملاحظه میفرمایید خلاصه سخنان دکتر مسجدجامعی در این نشست است.
مسجد جامعی در این نشست گفت:
نکته نخست درباره ویژگیهای مطالعات ژئوپلیتیکی است که متفاوت است با نوع پژوهشهای سیاسی و اجتماعی و بینالمللی. با اختصار کامل، هنگامی که یک موضوع با توجه به کلّیت آن و با توجه به تمامی عواملی که در شکل دادن آن موثر بوده و هست، بررسی شود و به هر یک سهمی متناسب با نقشی که داشتهاند داده شود، چنین مطالعهای ژئوپلیتیکی است. با توجه به این نکات میتوان منطق رفتاری و کیفیت سیاستگزاریهای مثلاً کشور مورد بحث را، بازشناخت. اعم از سیاست داخلی و یا سیاست خارجی که البته این دو عموماً با یکدیگر مرتبط هستند. با چنین دیدگاهی به بررسی ژئوپلیتیکی کشورهای یادشده، پرداخته میشود.
با توجه به گستردگی موضوع و کمی وقت، نکاتی را به عنوان مقدمه عرض میکنم.
۱- این شش کشور و علیرغم اختلافهایشان یک مجموعه هستند. هم خود چنین خصوصیتی دارند و هم دیگران کم و بیش بدانها چنین مینگرند، یعنی آنها را یک مجموعه میبینند و این نکته مهمی است، چراکه تنظیم سیاست دیگران، عمیقاً تحت تأثیر نگاه آنها است و نه چندان واقعیتها.
عموم این کشورها با یکدیگر اختلافات پیچیده سرزمینی دارند و در موارد متعددی سیاستهای یکدیگر را نمیپسندند؛ امّا ساختارهای اجتماعی و تاریخی آنان، اخلاق و روحیات و فرهنگ آنان، سابقه حضور و نفوذ انگلستان و نه هیچ قدرت استعماری دیگر، حضور نیرومند امریکا در حال حاضر، ثروت نفتی و تجربه کم و بیش مشترکشان با تاریخ جدید، چنین همگراییای را موجب شده است.
علیرغم تحریم شدید و همه جانبه قطر از جانب عربستان و امارات و بحرین، امّا عملاً این تجربه ناموفق بود. منافع و مصالح مشترک آنها از اختلاف سلیقهشان در زمینههای مختلف، به مراتب بیشتر بوده و هست، و لذا تحریم موفق نبود و نمیتوانست باشد. این عدم توفیق به دلیل پیوستگی و ارتباطهای درونی آنها است که سیاست و اراده سیاسی را بدان راهی نیست و یا لااقل راه چندانی نیست.
درست به همین علت است که تلاش عراق و یمن در مقاطعی از عمر تشکیل شورای همکاری خلیج فارس جهت پیوستن بدانها موفق نبود و نمیتوانست باشد. چنانکه گفتیم این کشورها و علیرغم تنوعشان، یک مجموعه هستند. و لذا ذاتاً متفاوت هستند با مواردی که نزدیکی و یا اتحاد کشورها براساس تصمیمی سیاسی است که اعراب را در این مورد سابقهای طولانی است. از وحدت سوریه و مصر در ۱۹۵۸گرفته تا وحدت عراق و اردن و سودان و مصر تا تلاشهای فراوان دیگری که برای نیم قرن ادامه یافت.
۲- ثروتی کلان و در مدتی کوتاه، که همان پترودلار باشد، به عموم این کشورها تزریق شد. اینان به برکت همان ساختار نیرومند قبیلهای و اخلاق و فرهنگ خاص آن و نیز عوامل متعدد دیگر، توانستند دوران گذار از فقر به ثروت را، به خوبی طی کنند. این دوران انتقال، دوران خطرناک و پرچالشی است و سقوط نظامهای حاکم متعددی را موجب شده است. از لیبی قذافی گرفته تا عراق بعثیها. حتی میتوان گفت این دوران به تحکیم بیشتر نظامهای حاکم منجر شده است که البته آن را دلائل فراوانی است. یکی از مهمترینها، هماهنگی و کیفیت تعامل سیاستهای حاکمیتی با ساختار قبیلهای موجود بود. آنها به جنگ؛ این ساختارها نرفتند و شعارهای چپگرایانه ندادند و صاحبانش را به عقبمانده و بدوی و مرتجع بودن، متّهم نساختند. آنها را پذیرفتند و با آنان به معنای واقعی تعامل کردند؛ اگرچه داستان در مورد عربستان تا حدودی متفاوت است.
۳- هیچ تغییر رادیکالی که منجر به تغییر حاکمیت شود، نمیتواند به تنهایی در تک تک این کشورها اتفاق افتد. گویی در اینجا قانون «همه یا هیچ» صادق است. تا آیندهای غیر قابل پیشبینی این نکته صحیح است. مجموعه بودن آنها و وابستگیهای متقابلشان، مهمترین عامل بازدارنده است. این وابستگی در حال حاضر به وابستگیهای رژیم حاکم مربوط میشود و نیز سیاستهای حاکمیتی. از اقتصادی و تجاری گرفته تا سیاسی و بینالمللی و منطقهای و امنیتی.
در ماههای نخست و بلکه سالهای نخست انقلابهای عربی و بهار عربی، بحرین به شدت متشنج شد. در همان ماههای نخستین گزارشهای متعدّد و نسبتاً مفصلی برای وزیر محترم خارجه وقت، جناب آقای دکتر صالحی و البته بزرگان دیگر، نوشتم و اینکه اسقاط نظام در بحرین به دلائلی که به تفصیل بیان شده بود، ممکن نیست. چنانکه گفته شد این سخن در مورد عموم آنها و تا آیندهای دور صحیح است. آنها به معنای دقیق کلمه پیوستگی سرنوشتی داشته و دارند. ممکن است این سخن را برخی نپذیرند، امّا در مجموع وضعیت موجود به مراتب بیشتر به نفع و مصلحت ما است تا جانشینان احتمالی دیگر. که البته این بحث مفصلی میطلبد.
و بالاخره اینکه اعتقادات دینی و فقه موجود در عموم این کشورها عمیقاً حنبلی مسلک و اهل حدیثی گرایش است، اگرچه بسیاری از آنان حنبلی نیستند. براساس این اعتقادات و این فقه هرگونه اعتراض عملی علیه حاکم حتی اگر فاسق و ظالم باشد، نامشروع است.
۴- ساختار اجتماعی، نوع تجربه آنان با تاریخ جدید، واقعیتهای دینی و فرهنگی، کمی جمعیت، به جز عربستان، عدم وجود ساختارهای تاریخی و یا ساختارهای مدرن و جدیدی که بتواند خواستههای مردمی را جهت دهد و متمرکز سازد و البته عوامل دیگر، موجب شده که تحولات و در زمینههای مختلف، از بالا به پایین آید و نه آنکه از پایین به بالا رود. در عموم کشورها و حتی در کشورهای جهان سوم، این مطالبات مردمی است که حاکمیت را مجبور به تغییر و تحول میکند و در اینجا داستان متفاوت است. البته این هست که حاکمیت عموماً به زودی و بعضاً به خوبی این مطالبات را تشخیص میدهد و اقدام میکند. نمونه خوب آن تحولات فراوانی است که در طی سالهای اخیر در عربستان رخ داده و میدهد؛ در جهت هماهنگ شدن سیاستهایش با مطالبات نهفته مردمی.
۵- اینان بخشی از جهان عرب هستند و خواهند بود. کشوری چون کویت پس از اشغالش توسط عراق و به دلیل اینکه بخش مهمی از رژیمهای عربی و اکثریت اعراب در کنار صدام ایستادند، کوشید سیاستی انقباضی اتخاذ کند تا آنجا که بعضاً میگفتند ما کویتی هستیم و نه عرب. امّا این جریان نتوانست و نمیتوانست ادامه یابد. این سخن در مورد سلطنتنشین عمان هم صحیح بود. پس از امضای کمپ دیوید توسط سادات و بگین همه کشورهای عربی با مصر قطع رابطه کردند به جز عمان، این موضع به انزوای این کشور انجامید و آنان نیز سیاستی انقباضی در پیش گرفتند، امّا این سیاست چندان ادامه نیافت.
خصوصاً که در حال حاضر کم و بیش به گرانیگاه اعراب تبدیل شدهاند. این گرانیگاه در زمان ناصر مطلقاً در قاهره بود و در زمان مبارک به گونهای نسبی چنین بود. امّا پس از بهار عربی و تحولات در مصر و در خلأ کسانی چون صدام و قذافی و حافظ اسد و حتی سودان عمر البشیر، این مرکزیت به این مجموعه منتقل شده است.
نکته این است که این مرکزیت، صرفاً سیاسی نیست؛ در حال حاضر فرهنگی و فکری و ادبی و رسانهای و دینی هم هست. اینان هم از آنچه در مجموعه عربی اتفاق میافتد متأثرند و هم در آن موثرند. در حال حاضر میزان تاثیرگذاریشان بیش از گذشته است و احتمالاً این جریان ادامه یابد، به ویژه در مورد مسائل مربوط به اندیشه و مدلهای توسعهای و نیز اینکه این اندیشه و مدل چگونه میباید با هویت و دین و سنتها و آداب و رسوم موجود، کنار آید.
۶- واقعیت این است که درک آنان از جهان و منطقه و خودشان در دههها و بلکه سالهای اخیر به شدت تحوّل یافته است و این تحولات به احتمال فراوان به مراتب بیش از سایر همسایگان ما است. اینکه چرا و چگونه چنین شده و ویژگیهای فکری کنونی آنها چیست، بحث مستقلی است. در اینجا هدف تذکر بدین نکته بود و اینکه اینان دیگر همچون گذشته نیستند و متناسب با آن، تصور و تلقی ما از آنان میباید به روز شود. طبقه تحصیلکرده آنها را در این میان، نقش بزرگی است. مضافاً که همین درک تحول یافته و متفاوت شده است که برنامهها و سیاستهای آنان را شکل میدهد و به پیش میبرد.
۷- و به عنوان آخرین نکته، آنان را نسبت به ایران درک نسبتاً مشترکی است، اگرچه ممکن است به دلائلی سیاستشان در قبال ما تفاوتهایی داشته باشد، که دارد. این تفاوت به دلیل تفاوت درک نیست، به دلیل ضرورتها و منافع و مصالح و احتمالاً مأموریتهایی است که بدانها محوّل شده است. از این گذشته آنان با مجاملات و تعارفات دیپلماتیک به خوبی آشنا هستند و پیوسته از آن استفاده میکنند.
این درک را سه لایه مختلف است. لایه اول به تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران بازمیگردد. از ایران قبل از اسلام گرفته تا ایران بعد از اسلام. لایه دوم به ایران به عنوان یک واحد سیاسی و کشور همسایه بازمیگردد، که البته این لایه عمیقاً متأثر است از لایه نخست. از این دیدگاه ایران بیش از آنکه یک کشور باشد، یک امپراطوری است و در صدد نیل بدان است. لایه سوم به نظام و حاکمیت موجود بازمیگردد که عناصر مختلفی را در درون خود دارد. این بحثی طولانی است که به دلیل ضیق وقت از آن درمیگذریم.
>>>متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
ژئوپلیتیک خلیج فارس؛ شیخنشینها و عربستان311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904244