چرا برخی قدرت تحمل نظرات مخالف را ندارند؟
تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۶۹۲۵۸
یک روانشناس گفت: حمل نظر مخالفان بستگی به آستانه تحمل افراد دارد. میزان آستانه تحمل افراد نیز به عوامل و الگوهای مختلفی چون موارد رفتاری بیرونی، عوامل محیطی و فرایندهای فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی ارتباط مستقیم دارد.
هیچ زمان و مکانی جود ندارد که آدمها مثل همفکر کنند. اصلاً مثل هم حرف زدن و فکر کردن نهتنها نکته مثبتی ندارد بلکه کسالت وحشتناکی را به همراه دارد که میتواند انگیزه زندگی کردن را از انسان بگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از یک کلاس درس دانشگاهی گرفته تا اعضای یک خانواده و زنوشوهری که از دو خانواده و دیدگاه مختلف زیر یک سقف زندگی میکنند، اگر افراد حق اظهارنظر داشته و نظرات مخالفشان را در رابطه با موضوعات آزادانه و محترمانه بدون هیچ درگیری بگویند، قطعاً درنهایت به جامعهای خواهیم رسید که مردم و مسئولین در آن مقابل نظرات و ایدههای مخالف خود جبهه نگرفته و بدون برهم زدن فضای جامعه محترمانه برخورد میکنند.
اما متأسفانه شاهد هستیم که در واقعیت همهچیز انقدرها هم راحت نیست. جبههگیری و واکنشهای تندوتیزی که در قالب پست و کامنت در فضای مدرن مجازی و یا در برخوردهای خانوادگی، دوستان و یا در روابط اجتماعی شاهد هستیم، روی دیگری از حقیقت موجود در جامعه را نشان میدهد و آن اینکه واقعیتی مثل "تحمل مخالف" در جامعه نهادینه نشده، درنتیجه شکاف اجتماعی در میان مردم بهقدری زیاد شده که تا فردی مختصر طعنهای میزند، با مشت به سینه او کوبیده میشود و یا با کوچکترین اظهارنظر مخالف در مسائل گوناگون گاردهای سنگین، سخت و گاهی جبرانناپذیری در قبال آن گرفته میشود.
پذیرش به معنای تائید حرف و نگرش طرف مقابل نیست، بلکه منظور این است که من میشنوم و قبول میکنم که نظر شما این است و کاری هم برای تغییر و نظرات مخالف ندارم. باید یاد بگیریم بدون در تقابل گرفتن باهم، خوب بشنویم و حرف بزنیم
حقیقتی که در نوع رفتار آدمها در قبال نظر و دیدگاه مخالف خود نشان داده میشود این است که تفاوت و شکاف میان مردم طبیعی است.
لیورا سعید، روانشناس عمومی شکاف بین افراد را بنابه دلایلی طبیعی دانسته و میگوید: «هر شخصی با توجه به نوع ژنتیکی که به دنیا آمده و محیطی که در آن رشد و تربیتشده، با دیگری تفاوت پیدا میکند. ژنتیک و تربیت از هر شخصی هویتی میسازد که سبب میشود هر فرد در برخورد با وقایع و رویدادها بهنوعی رفتار کند و این در تمایز و تفاوت او از دیگران تأثیرگذار است. طبق این گفتهها باید بپذیریم که تفاوت وجود دارد و شکاف بین افراد در جامعه و حتی افراد یک خانواده امری طبیعی است.»
از نگاه رفتارشناسی، تحمل نظر مخالفان بستگی به آستانه تحمل افراد دارد. میزان آستانه تحمل افراد نیز به عوامل و الگوهای مختلفی چون موارد رفتاری بیرونی، عوامل محیطی و فرایندهای فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی ارتباط مستقیم دارد.
دکتر مجید ابهری، مشاور خانواده، ، رفتارشناس و آسیبشناس اجتماعی خانواده را یکی از ارکان مهم در الگوپذیری در رابطه با کم و کیف آستانه تحمل معرفی کرده و در گفتوگوی خود با تبیان میگوید: «متأسفانه خانوادههای ما از دوران کودکی فرزندان خود را ناتوان در مقابله با انتقادها تربیت کرده به شکلی که حاضر نیستند کوچکترین انتقاد و نظر مخالف را تحمل کنند. دربازیها و مسابقات، والدین ، برادران و خواهران بزرگتر خود را بازنده مینمایند تا فرزندشان دلگیر نشود درحالیکه اینگونه اطفال در مقابل شکست، ضعیف و انتقادناپذیر بارآمده و وارد جامعه میشوند.این بچهها توقع دارند در هر بازی و مسابقه برنده شوند و هیچوقت حرفی برخلاف نظر و عقیده خود نشنوند.
پایین بودن آستانه تحمل در قبال انتقادات در جامعهی ما یک ویروس تربیتی است که اکثریت قابلتوجهی به آن آلوده هستند. ما علاقهمند به شنیدن تعریف و تمجید رشد میکنیم و در مقابل کوچکترین حرکات توقع تشویق، تمجید و هورا کشیدن داریم. بنابراین با آستانه تحمل محدود و کوتاه وارد جامعه شده و علاوه بر اینکه هیچ نظر مخالفی برخلاف عقیده خود را تحمل نمیکنیم، حتی در زندگی زناشویی و در محل کار، خود را بینیاز از اصلاح و انتقاد میدانیم. متأسفانه مقصر اصلی در این روند تربیتی ناصحیح خانواده ، نهادهای آموزشی و رسانهها هستند.»
خانم سعید در رابطه با عواملی که منجر میشود افراد تحمل شنیدن نظر مخالف را نداشته باشند، ادامه میدهد: «صرفنظر از یک سری اختلالات شخصیتی مثل شخصیت ضداجتماعی(افراد anti social) یا افراد خودشیفته، اغلب افراد مهارت شنیدن، تحمل یا پذیرش عقاید گوناگون و مخالف خود را ندارند. مهارت یعنی چیزی که نیازمند آموختن و یادگرفتن بوده و کاری است دشوار که متأسفانه در محیطهای آموزشی به آن توجهی نمیشود.»
خطرات قربانیان رفتاری برای جامعه
روانشناسان معتقدند که نقش اعتمادبهنفس در روند رشد و پیشرفت افراد بسیار مهم و تأثیرگذار است. سعید نیز این مهم را در میزان تعادل رفتاری آدمها مؤثر میداند؛ «هر فرد هویتی از خانواده یا جامعه دریافت میکند که این هویت میتواند به او اعتمادبهنفس خوب و کافی بدهد و یا برعکس توسط خانواده یا جامعه یا هر دو ناکامیهایی را تجربه کند که بهتبع آن اعتمادبهنفس خوبی در او شکل نگیرد. فردی که ناکامیهایش زیاد شود، در وضعیت قربانی قرار میگیرد. فرد قربانی در خانواده و یا جامعه موضع پاییندست پیداکرده و چون روان انسان دنبال تعادل است، رفتارهای بعضاً نامطلوبی از خود نشان میدهد تا خودش را بالا بکشد. گروهی از این افراد جذب گروهها و افرادی میشوند که با اسمورسم آنها بتوانند خودشان را برجسته نمایش داده و از این وضعیت عدم تعادل خارج شود.
پایین بودن آستانه تحمل در قبال انتقادات در جامعهی ما یک ویروس تربیتی است که اکثریت قابلتوجهی به آن آلوده هستند. ما علاقهمند به شنیدن تعریف و تمجید رشد میکنیم و در مقابل کوچکترین حرکات توقع تشویق، تمجید و هورا کشیدن داریم. بنابراین با آستانه تحمل محدود و کوتاه وارد جامعه شده و علاوه بر اینکه هیچ نظر مخالفی برخلاف عقیده خود را تحمل نمیکنیم، حتی در زندگی زناشویی و در محل کار، خود را بینیاز از اصلاح و انتقاد میدانیم
گروهی دیگر نیز تحت رفتارهای نرم مثل لجبازی، قهر کردن، بدگویی یا به شکل مدرن بلاک کردن، قطع ارتباط مجازی، گذاشتن پست یا کامنت بد در شبکهها و گروهها به شکل پرخاشگرانه منفعلانه و عدهای هم به شکل پرخاشگرانه فعال و مستقیم مثل زدوخورد مستقیم، فحاشی، تخریب یا آسیب به اموال، شلوغ کردن به شکل مستقیم و غلط در جامعه خودنمایی میکنند.»
هیچکس گل بیعیب نیست
یکی از راههایی که میتواند تمرین خوبی برای تقویت شنیدن نظرات مخالف باشد این است که افراد همیشه احتمال نادرست بودن افکار خودشان را بدهند و فکر نکنند همیشه نظر آنها درست است. این تفکر منجر میشود به نظرات و ایدههایی برخورد کنیم که تاکنون به ذهنمان خطور نکرده و این مقدمهای است برای دور شدن از تعصبهای بیپایه در جامعه و احیای فرهنگ تفکر.
مراقب قربانی شدن باشید
پیشگیری همیشه بهتر از درمان است، در رابطه با پیشگیری از روی دادن ناهنجاریهای رفتاری و اجتماعی باید مراقب بود تا افراد کارشان به ناکامی یا قربانی شدن نرسد. سعید در رابطه با این موضوع ضمن بیان مثالی ادامه میدهد: «کودکی که بعد از دور بودن مدتزمان طولانی از پدر و مادرش، دوست دارد نقاشی یا بازی موردعلاقهاش را به آنها نشان دهد اما والدین به دلیل خستگی و معذوریتهای خود به او توجه نمیکنند. قطعاً بعد از تکرار این رفتار، بچه خرابکاری میکند که توسط پدر و مادر هرچند به شکل منفی با عکسالعمل مواجه میشود. چون میداند در زمان خرابکاری و شلوغکاری تقویتی از والدین خود دریافت کرده و میتواند نظر آنها را به سمت خود جلب میکند.
فراهم کردن محیطی سالم برای گفتگو و همصحبتی و همچنین توجه به اعتمادبهنفس افراد و تقویت آن از راههایی هستند که افراد به واسطه آنها میتوانند به شکل واقعی خود را بروز داده تا به دنبال رفتارهای ناهنجاری که بهواسطه آن بخواهند خودشان را نشان دهند، نروند.»
سعید پذیرش را به معنای تائید حرف و نگرش طرف مقابل درست ندانسته و معتقد است: «پذیرش به معنای تائید حرف و نگرش طرف مقابل نیست، بلکه منظور این است که من میشنوم و قبول میکنم که نظر شما این است و کاری هم برای تغییر و نظرات مخالف ندارم. باید یاد بگیریم بدون در تقابل گرفتن باهم، خوب بشنویم و حرف بزنیم.»/تبیان
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۶۹۲۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مد خوب، مد بد!
«اینها الان مد شده» جملهای آشنا که ممکن است در طول روز بارها به گوشتان به عناوین مختلف رسیده باشد. اما آیا هر مدی قابل قبول است؟ تا چه جایی میتوان از آن پیروی کرد؟
به گزارش ایسنا، شاید کلمه حجاب و پوشش برای افراد در سنین بالاتر معنا و مفهوم بیشتری داشته باشد. کسانی که نوع لباس پوشیدن در خانه یا بیرون از آن، برایشان نوعی احترام به خانواده و جامعه بود. میتوان گفت پوشیدن لباسهای نامتعارف باب نبود. اگر کسی بر خلاف عرف آن دوره عمل میکرد به شدت مورد شماتت دوستان و اطرافیان خود قرار میگرفت. اما در دوره جدید عکس این قضیه در جریان است. به طوری که پوشیدن لباسهای پاره، کهنه، تنگ و کوتاه که هیچ سنخیتی با فرهنگ ایرانی ندارد، بسیار در بین جوانان باب شده است.
به راستی دلیل این که عدهای از افراد به بدون هیچ آگاهی، فقط به دلیل مد شدن این نوع پوشش را انتخاب میکنند چیست؟ لباسهایی که در بسیاری از مواقع نه تنها زیبایی ندارند، بلکه ممکن است در نگاه اول مضحک و خندهدار هم باشند.
مفهوم پوشش و لباس
لباس از گذشته، تاکنون گویای مفاهیم زیادی بوده است و سهمی بزرگ در فرهنگ ملتها دارد. نشاندهنده باورهای، فرهنگی، مذهبی، اجتماعی مردمان یک جامعه است. اما در نگاه کلی لباس پاسخگوی نیازهایی مانند حفاظت از سرما و گرما، حفظ عفت و شرم است و در نهایت به انسان آراستگی، زیبایی میبخشد.
پوشش در گذشته
پیکرهها، نقاشیها، و نوشتههای باقیمانده از دوران باستان نشان میدهد که پوشش تمام بدن در دورههای مختلف تاریخی برای زنان و مردان ایرانی دارای اهمیت بوده است و ایرانیان به هیچ وجه در برهنگی به سر نمیبردهاند.
استرابون تاریخنگار و جغرافیدان معروف یونانی که کتاب جغرافیای او منبع گرانبها از دنیای قدیم از جمله فلات ایران، فرهنگ و تمدن مردمانی که در نواحی مختلف ایران ساکن بودهاند را در خود جای داده است، مینویسد: "ایرانیان اگر بخشی از بدنشان برهنه باشد آن را بی شرمی میدانند و همیشه بلند لباس میپوشند.
ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن مینویسد: "در زمان داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع جز در تخت روان و روپوشدار از خانه بیرون نمیآمدند. در نقشهایی که از ایران باستان بر جای مانده است هیچ صورت زن دیده نمیشود
در موزه لوور پاریس مُهر سنگی استوانهای مربوط به دوران هخامنشیان است که تعدادی با لباس و تاج و چادر زنان هخامنشی بر مسند شاهانهای تکیه زده است و ندیمههایش در مقابلش ایستادهاند و سرپوش به سر دارند. موارد نمونههایی از وجود فرهنگ پوشش و یکی از نشانههای ملیت ایرانی است.
پوشش فرهنگهای مختلف ایرانی
با این که استفاده از لباسهای سنتی و قدیمی دیگر نسبت به گذشته در بین اقوام ایرانی رایج نیست، اما هستند مردمانی که در استانهای مختلف هنوز از این سنت دیرین در نوع پوشش استفاده میکنند. پوشش اقوام مختلف در ایران برای بسیاری از گردشگران چه ایرانی یا خارجی بسیار جذاب و دیدنی است. شاید برای شما پیش آمده باشد که در سفر به نقطهای از کشور افرادی را با لباسی خاص و سنتی مخصوص همان منطقه ببینید. لباسهایی که در عین زیبایی، پوشیدگی را نیز به همراه دارد. به طوری که اکثر افراد را به گرفتن عکسهای یادگاری از این نوع پوشش ترغیب میکند. بر اساس شرایط جغرافیایی، آب و هوایی و همچنین فرهنگهای مختلف اقوام ساکن، نوع پوشش و لباس در بین قومیتهای مختلف بسیار متنوع است.
مدگرایی
مدگرایی به این معنی است که فرد سبک زندگی، پوشش و رفتار خود را بر اساس آخرین الگوها تنظیم و به محض ورود الگوی جدید در جامعه، از آن پیروی میکند. این حس تنوعطلبی توأم با گرایش به خودنمایی در محیط اجتماعی، تغییرات چشمگیری در نوع پوشش، رفتار و آرایش افراد به همراه داشته است. مدگرایی منحصر به سن خاصی نیست، اما در بین جوانان جذابیت بیشتری دارد. عواملی چون تنوعطلبی و نوگرایی، همانندسازی، رقابت، چشم و همچشمی با دیگران، مدگرایی و التزام ناشی از دوستی، جلب توجه دیگران و تشخّصطلبی میتواند از عوامل گرایش جوانان به سوی این شیوه زندگی باشد.
مد پیامد دوره معاصر و مختص به جامعه و فرهنگی خاص نیست، اما در عصر حاضر با گسترش روز افزون شبکههای ارتباطی و ماهوارهای، سبک زندگی افراد جامعه مخصوصا نوع پوشش آنها را بسیار تحت تأثیر قرار داده است. این رسانهها با کمک تبلیغات و مدهای جدید، نیازها و الگوهای جدیدی برای افراد ایجاد میکنند که بعضی از این الگوها با فرهنگ و ارزشهای جامعه ما هیچ سنخیتی ندارد و باعث مشکلات اجتماعی و خانوادگی میشود.
اکثر افرادی که در پی مد روز هستند، به قول خودشان میخواهند باکلاس باشند. به عقیده آنها نحوه پوشش عامل مهمی برای شناخت طبقه اجتماعی، میزان رفاه، سلیقه و فرهنگ افراد است.
پیروی از مد همیشه بد نیست و میتواند جوانان را از لحاظ روحی ارضا کند و حتی در پیشرفت جامعه نیز مفید باشد. جامعهشناسان مد را یک پدیده اجتماعی میدانند که افراد را با یکدیکر همرنگ میکند. این به شرطی است که از افراد یا مدهایی که با جامعه هیچ سنخیتی ندارند پیروی نکنند. اما با این حال امروزه جوانان زیادی را میبینیم که درگیر آن شدهاند و مد به یکی از معضلات فرهنگی و اجتماعی جامعه تبدیل شده است. تقلید نسنجیدهای که وقت و هزینه زیادی برای آنها دارد. چراکه اکثرا وقتی از آن ها دلیل انتخابشان پرسیده میشود تنها کلمهای که میشنویم این است که مد شده است.
سخن آخر
با پیشرفت روزافزون، شبکههای ارتباطی و ماهوارهای در نیازهای اساسی مردم به خصوص جوانان تغییرات بزرگی را به وجود آوردهاند، رسانههایی که با تبلیغات، الگوهای جدیدی را وارد زندگی جوانان کردهاند. الگوهایی که در اکثر موارد سنخیتی با فرهنگ و ارزشهای جامعه ایرانی ندارد.
انتهای پیام