نگاهی به عملکرد موفقترین اقتصاد نفتی خاورمیانه
تاریخ انتشار: ۷ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۸۱۸۲۲
ساعت24-هنگامی که از اقتصادهای وابسته به نفت صحبت میشود، اغلب کشورهای خاورمیانه که کاملا به درآمد صادرات نفت وابسته هستند، به ذهن میآیند؛ اما در میان آنها یک کشور وجود دارد که قصد دارد روزی صادرات آخرین بشکه نفت خود را جشن بگیرد.
دانشگاه اماراتی خلیفه هفته گذشته نخستین کنسانتراتور خورشیدی در شهر هوشمند مصدر را نصب کرد که نخستین تاسیساتی است که درجه تابش هزاران اشعه خورشید را دارد و میتواند حرارت بیش از ۱۰۰۰ درجه سلسیوس را تولید کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حقیقت چندین دهه است که امارات متحده عربی با جدیت پول نفت خود را در پروژههایی سرمایهگذاری میکند که ثبات اقتصاد این کشور در بلندمدت و زمانی که دیگر تقاضایی برای نفت وجود ندارد را تضمین می کند. این کشور به داشتن لوکسترین ساختمانهای دنیا از جمله بلندترین ساختمان جهان و جزایر نخل مباهات میکند و همچنین روی فناوری و انرژیهای تجدیدپذیر حساب زیادی باز کرده است.
امارات متحده عربی طبق سنت خود که همواره از پیشرفت استقبال میکند صاحب یکی از نخستین شهرهای هوشمند در جهان شد. شهر مصدر به عنوان یک جامعه پایدار با ظرفیت ۵۰۰۰۰ نفر برنامهریزی شد و در حال حاضر ۲۰۰۰ نفر ساکن این شهر هوشمند هستند اما تا سال آینده شرکت مبادله ابوظبی که مسئول این پروژه است قصد دارد شمار ساکنان آن را دو برابر کند.
این شهر در مقایسه با ساختمانهای معمولی در ابوظبی، ۴۰ درصد تقاضای آب و انرژی کمتری دارد و یک مزرعه خورشیدی ۱۰ مگاواتی دارد که سالانه ۱۷.۴ گیگاوات بر ساعت برق تولید و انتشار ۱۵۰۰۰ تن دی اکسید کربن را جبران میکند و یک برج بادی دارد که خنکی باد را گرفته و به فضای عمومی شهر هدایت میکند.
این شهر محل استقرار شرکتهای بزرگ زیادی است و یک مرکز پژوهش هوش مصنوعی داشته و دانشگاه علم و فناوری خلیفه به همراه فضای مسکونی وابسته به آن در این شهر مستقر است. بنا بر اطلاعات درج شده در وب سایت این پروژه، شهر مصدر میتواند ۴۰۰۰۰ شغل و مکانهای دانشجویی ایجاد کند.
یوسف باسلیب، مدیراجرایی املاک پایدار مصدر در این باره به فوربس گفت: ما آمادهایم تا آخرین صادرات یک بشکه نفت را جشن بگیریم. تولید انرژی خورشیدی از استفاده از یک نیروگاه گازی ارزانتر است اما ۲۴ ساعته نیست و فارغ از این که چه میزان نیرو تولید میکند ما همچنان به پشتیبانی نیاز داریم و در تحقیقات و توسعه بخشهایی مانند مخازن انرژی سرمایهگذاری میکنیم.
در واقع افراد بیشتر و بیشتری که در حوزه انرژی تجدیدپذیر فعالیت میکنند، به واقعیت مخازن پی میبرند. در حال حاضر برخی از کسانی که مناقصه نیروی بادی و خورشیدی برگزار میکنند مخازن انرژی را هم بخش اجباری از پروژه ساختهاند.
اما آیا جایگزین کردن درآمدهای نفتی با درآمد شهرهای هوشمند امکان پذیر است؟ آمار اوپک برای سال ۲۰۱۸ نشان میدهد که امارات متحده عربی حدود سه میلیون بشکه در روز نفت تولید و ۲.۳ میلیون بشکه در روز صادر کرده که ارزش آن حدود ۷۵ میلیارد دلار بوده است. آمار دولت امارات از سال پیش از آن نشان داد که صادرات نفت و گاز معادل ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی بوده است و اگر قرار است دیگر نفتی صادر نشود، این سهم باید به صفر برسد که کار سادهای نبوده و چالش محسوب میشود.
با این حال به نظر میرسد که امارات متحده عربی برای آن آماده است. این کشور انتظار دارد اقتصادش تا چند سال دیگر به مدد برنامههای محرک مالی سخاوتمندانه و تلاشهای متنوع سازی که روی فناوری تاکید داشته است، از مرز ۵۰۰ میلیارد دلار عبور کند. دولت سال گذشته بودجه ۱۶.۷ میلیارد دلاری (۶۱.۳۵ میلیارد درهم) با کسری صفر را برای سال میلادی جاری تصویب کرد. حدود یک سوم از این پروژه برای برنامههای اجتماعی اختصاص خواهد یافت.
در حقیقت اماراتیها به حرف زدن اکتفا نکرده و روی تنوع سازی اقتصادشان کار میکنند و این موضوع در مشاغل درخواستی برای سال جاری کاملا آشکار است. مطالعات یک شرکت مشاوره استخدام نشان داده که پرتقاضاترین مشاغل امسال در امارات متحده عربی مربوط به فناوری اطلاعات شامل مدیران انتقال دیجیتالی، توسعه دهندگان هوش مصنوعی و تحلیلگران امنیتی خواهد بود.
در این بین، صندوق بینالمللی پول پیش بینی کرده است که نرخ رشد صنایع غیرنفتی امارات متحده عربی از ۱.۳ درصد در سال ۲۰۱۸ به ۱.۶ درصد در سال ۲۰۱۹ و سه درصد در سال ۲۰۲۰ خواهد رسید. در مقابل رشد بخش نفتی آهسته میشود. به نظر میرسد که امارات متحده عربی درباره فاصله گرفتن از وابستگی به نفت جدی است.
بر اساس گزارش اویل پرایس، مطمئنا این کار چند سال زمان خواهد برد و امارات متحده عربی روی همه صنایع شامل گردشگری، خرده فروشی، مهمان پذیری، املاک و ساخت و ساز برای جایگزین کردن درآمدهای نفتی حساب میکند و همه این بخشها به تقاضای مطلوب برای آنچه عرضه میکنند نیاز دارند که به معنای نیاز به یک اقتصاد جهانی قوی است. با این همه بیتردید بهتر است برای گردش چرخ اقتصادی تنها روی یک صنعت تکیه نکرد و مدت زیادی طول خواهد کشید تا این کشور به نقطهای برسد که برای فعالیت اقتصادی نیازی به درآمد نفتی نداشته باشد.
منبع: ایسنامنبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۸۱۸۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود
به گزارش جماران، اندیشکده چتم هاوس در گزارشی درباره تاثیر تنش میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل بر تلاش های چین برای برقراری صلح در منطقه نوشت:
حملات پهپادی و موشکی ایران علیه اسرائیل در 13 آوریل، و پاسخ متعاقب اسرائیل، ثبات آشتی عربستان و ایران را که چین در سال گذشته میانجی آن شده بود، زیر سوال برد: این حملات چشمانداز استراتژیک را بهطور چشمگیری تغییر داده است، امنیت منطقهای را دچار ابهام کرده و شهرت اخیر چین را بهعنوان یک میانجی معتبر به بوته آزمایش گذاشته است.
پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین ایران، پکن بیدرنگ دیپلماسی تلفنی اضطراری را آغاز کرد تا از تضعیف توافق ایران و عربستان به دلیل وضعیت ناآرام در منطقه جلوگیری کند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، پس از تماس با همتایان سعودی و ایرانی خود، «تأکید ایران بر هدف قرار ندادن کشورهای منطقه و همسایه» - اشاره ضمنی به عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس- را تحسین کرد. ممکن است تماسهای مشابهی پس از حمله اسرائیل هم انجام شده باشد. در 19 آوریل، لین جان، سخنگوی وزارت خارجه علنا اعلام کرد که «چین با هر اقدامی که تنشها را بیشتر میکند مخالف است.»
یکی از جنبه های قابل توجه واکنش چین ثبات آن بوده است. این کشور همچنان متعهد به حفظ منافع خود باقی مانده و همزمان از اسرائیل و آمریکا انتقاد کرده و خواستار کاهش تنش شده است. پکن مانند موضع خود در مورد تشدید تنش حوثی ها در دریای سرخ، دور جدید تشدید تنش را «سرریز» جنگ غزه می داند و نه کاتالیزور آن. این نشان می دهد که پایان دادن به درگیری غزه ممکن است یک اثر موجی ایجاد کرده و صلح و تنش زدایی را در سراسر خاورمیانه به ارمغان آورد.
این توضیح می دهد که چرا چین حمله 13 آوریل ایران را محکوم نکرد، بلکه آن را اقدامی دفاع از خود خواند. این کشور خود را درست در مرکز جنگ روایات قرار داده و به طور موثر ادعای دفاع از خود ایران را در برابر ادعای مشابه اسرائیل که برای توجیه مجازات دسته جمعی فلسطینیان در غزه استفاده می شود، قرار داده است.(اسرائیل همچنان حمله بی امان به غزه را دفاع از خود پس از ماجرای هفت اکتبر 2023 می خواند.)
چین در مبادلات خود با ایالات متحده نیز همین کار را انجام داده و از این کشور می خواهد که نقش سازنده ایفا کند و اسرائیل را در زمانی که واشنگتن از پکن خواسته بود تهران را از اقدام متقابل منصرف کند، مهار کند.
آشتی ایران و عربستان در خطر استنگرانی در مورد توافق عربستان و ایران زنگ خطر را در پکن به صدا درآورد. دو عامل کلیدی نگرانی های چین را برانگیخته است. اول، هدف راهبردی ایران در پشت انتقامجویی از اسرائیل، ایجاد یک پارادایم بازدارندگی جدید بود. ایران از سیاست جنگ در سایه و استفاده از نیروهای نیابتی که باعث می شد برخی عملیات های مدیریت شده را به راحتی انکار کند، فاصله گرفت. اسرائیل با حمله متقابل خود ( به اصفهان) در حال آزمایش خطوط قرمز ایران در حالی است که به دنبال مکانیزم امنیتی جدید برای جایگزینی مکانیزم شکسته شده در 7 اکتبر است.
پارادایم جدید ، ریسک پذیری تهران و تل آویو را افزایش می دهد و در نتیجه حملات تلافی جویانه را تشدید و سناریوی درگیری مستقیم را چه در حال حاضر یا بعد معتبرتر می کند. این رویارویی ممکن است به منطقه خلیج فارس هم کشیده شود و کشورهای این منطقه (به ویژه عربستان سعودی) را وادار کند تا مواضع امنیتی خود را مجدداً تنظیم کنند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که ممکن است دوستی بی پروا با ایران خطرات بیشتری نسبت به منافع آن داشته باشد. ریاست جمهوری دوم دونالد ترامپ در ایالات متحده می تواند این روند را بیشتر تسریع کند.
عامل دوم، پیشرفت کندی است که توافق عربستان و ایران از زمان امضای آن در یک سال پیش داشته است. این سازوکار همچنان بر مسائل امنیتی متمرکز بوده و نتوانسته به بررسی فرصت های اقتصادی و فرهنگی ادامه دهد.
یکی دیگر از عوامل مرتبط، تلقی اسرائیل از این معامله به عنوان یک تهدید مستقیم و تمایل بالقوه برای از بین رفتن آن است. اسرائیل ممکن است دوستی ایران و عربستان را بی تاثیر بر روند عادی سازی رابطه خود با عربستان سعودی تلقی نکند، همانطور که ایران با شک به تشکیل ائتلاف امنیتی عربی-اسرائیل تحت حمایت ایالات متحده نگاه خواهد کرد. مطالب درز داده شده به مطبوعات اسرائیل بر مشارکت قابل توجه عربستان و امارات در سیستم دفاع جمعی که تقریباً همه موشکها و پهپادهای ایرانی را در 13 آوریل سرنگون کرد، تأکید کرد، اگرچه این موضوع بعداً توسط ریاض و ابوظبی تکذیب شد.
برای چین، چنین سناریویی خطراتی را برای امنیت انرژی این کشور ایجاد می کند و چشم انداز پکن را برای چارچوب امنیتی جدید در خاورمیانه تیره و تار می کند. یکی از ستون های این مفهوم ایجاد یک پلت فرم گفتگوی چندجانبه در منطقه خلیج فارس تحت ابتکار امنیت جهانی است. چشم انداز چنین کاری می تواند به راحتی با تشدید آشفتگی های منطقه ای تضعیف شود.
جاه طلبی های چین برای محدود کردن نفوذ ایالات متحده بر کشورهای خلیج فارس نیز می تواند معکوس شود. بزرگترین درس برای کشورهای خلیج فارس از دخالت مستقیم ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران این است که وقتی فشار وارد می شود، تنها ایالات متحده توانایی ارائه کمک های امنیتی قابل توجه به آنها را خواهد داشت.
با این حال، یک درس دیگر این است که در حالی که ایالات متحده منافع خود را برای دفاع از اسرائیل به خطر انداخته ، ممکن است این کار را برای آنها انجام ندهد. اما واقعیت این است که تصور در خلیج فارس و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا این است که اسرائیل قادر به تکیه بر توانایی های خود در سناریوی جنگ با ایران نبود.
این چه معنایی برای نقش منطقه ای چین دارد؟ این فرض چین را با فرصتها و چالشهایی در تلاش برای ارتقای خود بهعنوان یک میانجی مسئول و اصول محور در منطقه مواجه میکند. تصور رایج در خلیج فارس از 7 اکتبر این است که ایالات متحده متحد اصلی اسرائیل است، این مسئله شک و تردید در مورد قابلیت اطمینان به واشنگتن را در میان کشورهای عربی منطقه دامن میزند و انگیزهها را برای عربستان سعودی برای متعهد شدن بیشتر به کاهش تنش با ایران افزایش میدهد. بی اعتمادی به ایالات متحده همچنین ایران را تشویق میکند تا توافق خود با عربستان را منفک از تغییر در استراتژی رویارویی خود با اسرائیل پیگیری کند.
جبهه واحد دیپلماتیک آمریکا و کشورهای اروپایی که پس از حملات ایران، از جمله با افزایش تحریمها علیه ایران با اسرائیل تشکیل شد، شراکت تهران با چین و روسیه را نیز تحکیم میکند. با این حال، این بحران محدودیتهای چین را در حفاظت از توافق میان تهران و ریاض، فراتر از درخواست از ایران برای تنشزدایی و ارسال پیامهایی بین ریاض و تهران آشکار کرده است. این تا حدودی به دلیل نقش چین به عنوان یک تسهیل کننده صرف است، نه یک میانجی یا ضامن توافق به سبک و سیاق غربی ها .
دلیل دیگر نفوذ اقتصادی چین است. چین تحت هیچ شرایطی قدرت اقتصادی خود را برای مجازات هر یک از طرفین در صورت نقض مفاد توافق به کار نخواهد گرفت. از منظر چین، تحریمها ممکن است در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نتیجه معکوس داشته باشند چرا که نوسان های این منطقه می تواند مستقیماً به منابع انرژی چین ضربه بزند.
چین به تلاش برای برقراری ثبات در شمال آفریقا و خاورمیانه ادامه خواهد داد. از آنجایی که ایالات متحده در حال سفت کردن پیچ تحریم صادرات نفتی ایران است، خریدهای چین از ایران تا پایان سال جاری کاهش می یابد تا از تحریم های ثانویه آمریکا در امان بماند. از قضا، این میتواند تعادل چین بین ایران، عربستان سعودی و اسرائیل را آسانتر کند، زیرا این تصور را کاهش میدهد که پکن در حال حمایت مالی از استراتژی دفاعی ایران با خرید نفت از این کشور است.
در سناریوی تیره و تار درگیری گستردهتر، میتوان انتظار داشت که چین همان الگوی بازی را که در جریان حملات حوثیها در دریای سرخ اجراییکرد، اعمال کند: یک اقدام موازنهسازی دقیق با هدف نهایی حفاظت از منافع اقتصادی خود و در عین حال انتقاد از آمریکا و اسرائیل.