کم وکیف ساز ناکوک مذاکره/جامعه انقلابی ایران، امروز دارای تجربهای است
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۹۰۶۴۹
خبرگزاری میزان- هرچند واقعیت این است که جامعه انقلابی ایران، امروز دارای تجربهای است که هم میداند باید به هر چیزی در حد «اهمیت واقعی آن» واکنش نشان دهد و هم میداند غیر از دو راه «سکوت» و «اعتراض تند» راههای میانهای هم وجود دارد و در این میان بیش از متن حزباللهی، وظیفه واکنش حسابشده متوجه شخصیتهایی است که مرجعیت اجتماعی و مذهبی دارند و به آنان انگ جناحی بودن نمیچسبد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، به نقل از روزنامه کیهان، کسانی که از «مذاکره با آمریکا» صحبت میکنند، در خوشبینانهترین حالت، نوعاً موضوع را از منظری ایرانی میبینند و خصوصیات ایرانی که آمیزهای از اخلاق، اعتقادات، معنویات، حکمت و سیاستورزی است را بر آن سوار میکنند و این در حالی است که این موضوع وابسته به قبول واقعی طرفی است که اساسا در این چارچوب فکری نمیگنجد.
بیشتر بخوانید: ضرورت بازدارندگی اقتصادی/استحکامبخشی به ریشههای اقتصاداز سوی دیگر واقعیت این است که میان فهم واقعی از مذاکره و بیان همین کلمه از سوی آمریکا تفاوت بنیادین وجود دارد و باز این در حالی است که در ایران هم آنانکه سردمدار بحث مذاکره با آمریکا هستند و به طور جدی از آن دفاع میکنند، منظور واقعیشان مذاکره میان ایران و آمریکا و یا آمریکا و ایران نیست؛ چرا که آنان به درستی میدانند منظور آمریکا از واژه «مذاکره» (Negotiation) مذاکره نیست، بلکه تحمیل یکطرفه خواسته آمریکاست.
اینها با مردم خود صادق نیستند تا صریحا بگویند ما هم از «مذاکره با آمریکا»، دادن امتیازات یکطرفه به رهبران کاخ سفید را دنبال میکنیم. در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
۱- مذاکره در عرف سیاسی، گفت و گو برای رسیدن به توافق بر مبنای توزیع فرصتها و پذیرش مسئولیت مشترک کاهش تهدیدات (دادن طرفینی هزینه) است. در اینجا دو طرف، حق طرف مقابل را پذیرفتهاند و روی فرصتها و تهدیدات پدیدههای مشترک وارد یک فرایند سیاسی شده و در نهایت با رضایت کامل یا نسبی طرفین از آن خارج میشوند.
اگر ما این تعریف را برداریم و با تجربه خودمان یعنی گفت و گوهای مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا که کم هم نبوده است- مقایسه کنیم، درمییابیم که آنچه تاکنون میان ما اتفاق افتاده مصداق مذاکره نبوده و دقیقاً دادن امتیازات یکطرفه به آمریکا بوده بدون آنکه وضع ما از جنبه کاهش فشار خارجی بهبود پیدا کرده باشد.
بر اساس این تجربه درمییابیم که الان هم که آمریکا در مواجهه با ما از واژه مذاکره استفاده میکند، منظورش مذاکره نیست، بلکه تحمیل یکطرفه خواستههایی است که منافع آمریکا را بهطور کامل تأمین میکند، اما در آن سوی ماجرا به موقعیت و امتیازات جمهوری اسلامی آسیب جدی وارد مینماید.
این در حالی است که اگر به معنای واقعی کلمه، مذاکرهای وجود داشته باشد نتیجه آن مذاکره قاعدتاً و لزوماً باید معکوس باشد یعنی این مذاکره در صورتی حقیقی است که آمریکاییها بپذیرند باید تجاوز و تعدی به حقوق و منافع جمهوری اسلامی را متوقف گردانند و عقب بنشینند.
پس این کلمه «مذاکره» در ادبیات آمریکاییها در واقع ترجمه «دادن امتیازات یکطرفه از سوی ایران به آمریکا» است و لذا باید این واژه را از ادبیات سیاسی میان ایران و آمریکا کنار گذاشت چرا که «واقعی» نیست و فقط تأمینکننده مقصود واشنگتن است.
۲- آنانکه در ایران از مذاکره با آمریکا حرف میزنند، برخلاف تصور بسیاری از ما، دچار سوءتفاهم نیستند و دقیقاً میدانند چه میگویند. منظور آنان از مذاکره، واقعاً مذاکره نیست. منظور آنان هم بدون شک، دادن امتیازات یکطرفه به آمریکاست و خودشان هم دقیقاً میدانند که این ماجرا هیچ مابهازایی برای ایران ندارد؛ کما اینکه تاکنون نداشته است.
بعضی گمان کردهاند فلان مقام مسئول که ۲۶ دی در نشست مجمع عمومی بانک مرکزی ایران گفت من برای اداره اقتصاد کشور و بهبود شرایط اقتصادی داخل، به غیر از در سیاست خارجی بخوانید دادن امتیازات بزرگ یکطرفه در دیگری نمیشناسم و جای دیگری بلد نیستم، این به دلیل سوءتفاهم و فقط به دلیل باورهای غلط نسبت به آمریکا و به بیان دیگر ناشی از «خوشخیالی» نیست. یعنی اینکه بعضی گمان میکنند این منادیان مذاکره با آمریکا با هدف اینکه آمریکا به ایران روی خوش نشان دهد، این بحثها را مطرح میکنند، واقعیت ندارد.
این آقایان در سطوح بالای علمی دانشگاه میباشند و از نظر تجربه هم لااقل ۳۰ سال کار مستقیم در حوزه سیاست خارجی را در کارنامه خود دارند و در پروندههای زیادی مثل «برجام» هم تجربه اندوختهاند.
از نظر «هوش سیاسی» هم کمبودی ندارند و آدمهای باهوشی به حساب میآیند و آدمهای ناپخته و یا نادان نیستند. اینها دقیقاً میدانند که از مذاکره با آمریکا و حتی از توافق با آمریکا هیچ آبی برای مردم ایران گرم نمیشود.
آنان به درستی میدانند که سرنوشت هر مذاکرهای یک چیز بیشتر نیست و آن عمل یکطرفه ایران است به آنچه طرف مقابل میخواهد؛ بنابراین آن فردی که در فضای شکست کامل برجام، از امکان مذاکره مجدد با آمریکا صحبت میکند و در بیان ظاهری میگوید «به شرط آنکه تحریمها را بردارد و به میز مذاکره بازگردد» به خوبی میداند که تحریم آمریکا اگرچه زائلشدنی هست، اما از سوی او و طی توافق، برداشته شدنی نیست.
کما اینکه در طول این دو سال که به رغم دادن امتیازات بزرگ در برجام، تحریمها برداشته نشده، ادبیات این آقایان هیچ تغییری نکرده است. شما ببینید وقتی پس از شهادت سردار سلیمانی توسط پنتاگون از امکان «مذاکره مجدد» با آمریکا سخن به میان میآید، معنایش این است که ما تحت هر شرایطی مذاکره میکنیم و کیست که نداند آنکه از خون «قهرمان ملی و بینالمللی ایران» میگذرد، راحتتر از قدرت منطقهای و یا قدرت موشکی ایران عبور میکند. پس اگر کار تصمیمگیری در نظام دست امثال او باشد، حساب دادن همه امتیازات پس از مذاکره را کرده است. حالا بگذریم که در اینجا اساساً، مسئله چیز دیگری است.
بیشتر بخوانید: آدرس غلط روشنفکران لیبرال
۳- آمریکاییها در عین حال که به شدت دنبال کشاندن ایران به پای میز دادن امتیازات با تابلوی مذاکره هستند، اما به درخواستهای این طرف داخلی در ایران اعتنا نمیکنند و از این رو «دونالد ترامپ»، در توئیت دو روز پیش خود نوشت: «وزیر خارجه ایران میگوید ایران خواستار مذاکره با ایالات متحده است، اما میخواهد که تحریمها برداشته شود. نه، مرسی!»
آمریکاییها به خوبی میدانند که مذاکره از سوی ایران زمانی به سرانجام مورد نظر واشنگتن میرسد که توافق داخلی و اجماع ملی پشت سر آن باشد و نمیتوان موضوع مهمی مثل مسائل منطقهای را در فضای عدم توافق داخلی ایران به نتیجه رساند.
آمریکا، ایران را با جمعیت انبوه دهها میلیونی که در تشییع پیکر مطهر «مظهر مقاومت» به خیابانها آمده و فریاد «انتقام سخت» سر دادند، میشناسد و از این رو «مذاکرهخواهی» این طیف کمشمار را صدایی «ناکوک» به حساب میآورد و با استهزاءآمیزترین کلمه رد میکند و این هم خود تأکیدی بر این مساله است که مانع واقعی مذاکره با آمریکا، خود آمریکاست و تلاش این طیف در ایران برای شکل دادن به مذاکره واقعی به جایی که نمیرسد، هیچ، به هزینه بزرگ برای اعتبار و ارزشهای ایران نیز تبدیل میشود. کما اینکه در فاصله زمان مصاحبهای که در «اشپیگل» چاپ شد تا امروز، انواعی از تحلیلهای دشمنانه برای ضعیف نشان دادن قدرت ایران در رسانهها و محافل سیاسی غرب و عوامل وابسته به آن مطرح گردیده است.
۴- اما آیا آنکه میگوید اداره دولت بدون مذاکره از توان او خارج است و یا آنکه میگوید بهرغم به شهادت رسیدن «قهرمان ملی و بینالمللی ایران» توسط ارتش آمریکا، آماده مذاکره با «ترامپ» است، نمیداند با چه واکنشی در داخل مواجه میشوند؟ مسلماً میدانند.
آیا اینها قبل از آن سخنان و پیش از این مصاحبه، برای این واکنشها فکری نکردهاند؟ بله حتماً. آیا اعتراض از نوعی که مسالهای را عریان کند و به همه بفهماند که خطی برای کنار زدن انقلاب و اصول آن وجود دارد، تا «دلهای مریض» را در این نقطه تمرکز دهد و به میدان بیاورد، مدنظر آنان نبوده است؟ بله حتماً وگرنه اینها که میدانند آمریکا، «ایران» را با فلان وزارتخانه یا با فلان شخصیت آن نمیسنجد تا براساس آن دست به کاری بزند؛ بنابراین آنکه از مذاکره دم میزند، منظور فعلیاش، شکلدهی واقعی به مذاکره و حتی واگذاری یکطرفه امتیازات به آمریکا هم نیست چرا که مذاکره واقعی را آمریکا برنمیتابد و واگذاری امتیازات را هم نظام جمهوری اسلامی نمیپذیرد. پس واضح است که طرح این بحث کاملاً مصرف داخلی دارد و در خدمت دوقطبی سازی از جامعه ایران است که در آستانه یک «تحول بزرگ» قرار دارد.
۵- یک طرف این ماجرا نیروهای متدین و انقلابیاند که از منظر طراحان این بحث در یک «مخمصه» گرفتار میشوند. از نظر آنان نیروهای متدین و انقلابی یا سکوت میکنند و با سکوتشان، وضعیت انقلابی درون جامعه افت میکند و این سبب امیدوار شدن دلهای مریضی میشود که این طیف عافیتطلب را ناتوان میدانند و یا اینکه نیروهای متدین و انقلابی دست به واکنش بسیار تند میزنند و به دوقطبی سازی جامعه کمک کرده و در نهایت تودههای اجتماعی که در عین دلبستگی به دین و انقلاب، دغدغههای امنیت و معیشت هم دارند را از طیف انقلابی میترساند. در جمعبندی طراحان، بحث مذاکره با آمریکا جز صرفه چیزی ندارد.
هرچند واقعیت این است که جامعه انقلابی ایران، امروز دارای تجربهای است که هم میداند باید به هر چیزی در حد «اهمیت واقعی آن» واکنش نشان دهد و هم میداند غیر از دو راه «سکوت» و «اعتراض تند» راههای میانهای هم وجود دارد و در این میان بیش از متن حزباللهی، وظیفه واکنش حسابشده متوجه شخصیتهایی است که مرجعیت اجتماعی و مذهبی دارند و به آنان انگ جناحی بودن نمیچسبد. آنان میتوانند این توطئه را با هزینه کم که حالا دیگر خیلی هم «پیچیده» به حساب نمیآید، خنثی نمایند.
انتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: مذاکره سردار سلیمانی زارعی مذاکره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۹۰۶۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش رسمی آمریکا در خصوص مذکرات احیای برجام | مذاکره مستقیم در حال انجام است؟
به گزارش همشهری آنلاین از نیویورک، «ودانت پاتل» معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز سه شنبه به وقت محلی در نشستی خبری در پاسخ به پرسشی درباره برخی گزارش ها درباره احیای مذاکرات رفع تحریم ها و مذاکرات مستقیم میان تهران – واشنگتن گفت: « من در مورد راههای ارتباط خود با ایران اظهار نظر نمیکنم اما باید بگویم ما در حال مذاکره مستقیم با ایران در نیویورک یا هر جای دیگری در مورد برجام نیستیم.»
پیش از این، یک منبع آگاه در گفتوگو با ایرنا درباره برخی ادعاها درخصوص مذاکرات مستقیم نمایندگان ایران و آمریکا گفت: هیچ مذاکره مستقیمی بین ایران و آمریکا برقرار نیست و تبادل پیامها صرفا در چهارچوب تعریف شده در جریان میباشد.
وی تاکید کرد: مذاکرات رفع تحریم با کشورهای عضو برجام توسط علی باقری کنی به عنوان مذاکره کننده ارشد هسته ای جمهوری اسلامی ایران دنبال میشود.
«ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز سوم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ درخصوص وضعیت مذاکرات رفع تحریمها گفت: جمهوری اسلامی ایران برای تأمین حقوق ملت، به ویژه در موضوع رفع تحریم های ظالمانه آمریکا علیه ملت ایران همواره از همه ظرفیت های دیپلماتیک خود استفاده کرده است.
او تصریح کرد: کسی که زیر میز دیپلماسی زد، نه جمهوری اسلامی ایران، بلکه آمریکا بود. شرکای آمریکا در توافق برجام هم نتوانستند به تعهدات خود عمل کنند و خلاء خروج غیر قانونی آمریکا از توافق برجام را جبران کنند.
سخنگوی وزارت خارجه ایران گفت: لذا جمهوری اسلامی ایران مطابق خط مشی حکیمانه ای که مقام معظم رهبری تبیین و امر فرمودند، در مسیر بی اثر سازی تحریم ها حرکت کرده و در این مسیر توفیق های زیادی به دست آورده است.
کنعانی ادامه داد: موضوع رفع تحریمهای ظالمانه در حاشیه نشستهای بینالمللی و در دیدار با طرفهایی که در موضوع برجام و مذاکرات رفع تحریم های ظالمانه میتوانند ایفای نقش کنند یا نقش تعریف شده و سازمانی دارند مطرح می شود، دیدگاه ها شنیده می شود و دیدگاههای جمهوری اسلامی ایران ارائه می گردد.
تارنمای محافظه کار واشنگتن فری بیکن فروردین ماه امسال اعلام کرد: دولت جو بایدن معافیتهای تحریمی را که به ایران اجازه میدهد در چارچوب برجام وارد همکاریهای هستهای با طرفهای بینالمللی شود، تمدید نکرده است.
دولت بایدن اجازه داده است که مجموعه ای از معافیت های تحریمی که به ایران و روسیه اجازه می دهد،همکاری مشترک داشته باشند، منقضی شود اما به اجرای آن تحریم ها متعهد نمی شود.
واشنگتن آخرین بار آگوست ۲۰۲۳ این معافیتها را تا ابتدای سال ۲۰۲۴ تمدید کرده بود و این معافیتها اکنون منقضی شدهاند.
«متیو میلر» سخنگوی وزارت امور خارجه درباره علت منقصی شدن این معافیت های تحریمی حرفی نزد اما به واشنگتن فری بیکن گفت که مقامات همچنان «در حال بررسی معافیتها به عنوان بخشی از روند بررسی منظم هستند» و اظهارنظر عمومی پس از تصمیمگیری بعنوان بخشی از آن بررسی ارائه خواهد شد.
معافیتهای تحریمی ایران در چارچوب برجام صادر میشود و دولتهای آمریکا هر ۶ ماه موظف به تمدید آن بودهاند.
بر اساس متن برجام، کشورهای امضا کننده آن متعهد شده بودند که با ایران در حوزه همکاری هستهای صلحآمیز از جمله در پروژههای رآکتور تحقیقاتی اراک و تاسیسات فردو همکاری کنند.
در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ این معافیتها به دلیل خروج آمریکا از برجام لغو شد اما جو بایدن پس از ورود به کاخ سفید اعلام کرد که این معافیتها را صادر خواهد کرد.
به گزارش ایرنا، ایران پس از امضای برجام در سال ۱۳۹۴ با هدف لغو تحریم های ظالمانه، به عنوان کشوری مسئولیت پذیر، تعهدات خود را بدون عیب و نقص اجرا کرد و این مساله در ۱۶ گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی مورد تائید قرار گرفت. اما پس از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۱۷ (دی ماه ۱۳۹۵) و پس از چند اقدام مقدماتی، نهایتاً با اتخاذ مواضع مغایر با مفاد برجام، با خروج یکجانبه و غیرقانونی آمریکا از آن در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ (۸ می ۲۰۱۸)، در دو مرحله تحریمهای ثانویه آن علیه ایران بازگردانده شد.
اجرای نامتوازنِ این توافق از یک طرف و فشارهای ناشی از اعمال و تشدید تحریمهای یکجانبه آمریکا از طرف دیگر، باعث شد تا یکسال پس از خروج آمریکا از برجام، نهایتاً در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ (۸ می ۲۰۱۹) شورایعالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تصمیماتی در راستای متوقف کردن گام به گام اجرای اقدامات داوطلبانه تعهدات هستهای با اعطای فرصتهای ۶۰ روزه به دیپلماسی، اتخاذ کند.
ایران تا یک سال پس از خروج آمریکا از برجام به تمامی تعهداتش ذیل این توافق عمل کرد تا به کشورهای اروپایی که وعده میدادند آثار خروج واشنگتن از توافق را جبران میکنند، فرصت دهد تا برای تحقق این وعده تلاش کنند. اما با توجه به اینکه کشورهای اروپایی به وعدههایشان عمل نکردهاند، در چند گام تعهداتش ذیل برجام را کاهش داد. کاهش تعهدات ایران بر اساس مفاد توافق هستهای برجام صورت گرفت.
دولت دموکرات جو بایدن پس از روی کار آمدن در ژانویه ۲۰۲۱، اقدام یکجانبه دولت سابق این کشور را برای خروج از توافق ایران و گروه ۱+۵ محکوم کرد اما تاکنون دربرابر هرگونه اقدام معتبر برای جبران رفتار نادرست گذشته کوتاهی کرده و سیاست های فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ را در پیش گرفته است.
دولت بایدن که مدعی رویکرد دیپلماسی در قبال ایران و تلاش برای بازگشت به برجام بوده، تاکنون نه تنها موفق به بازگشت به برجام نشده است بلکه پی در پی به بهانه های برنامه دفاعی بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران از جمله موشکی بالستیک، پهپادی، هسته ای و حقوق بشر تحریم هایی را علیه ایران وضع کرده است.
کد خبر 846806 برچسبها توافق هستهای ایران خبر ویژه ایران و آمریکا